نارنجی: دنیای فناوری در سالی که گذشت تحولات جالبی
را به خود دید؛ چیزهای مختلفی آموختیم و افق های جدیدی به روی مان باز شد.
کمپانی ها هم محصولات متعددی را به بازار روانه کردند و رقابت داغی را به
راه انداختند.
در اینجا می خواهیم به 8 نکته درباره دنیای فناوری،
کمپانی ها، تغییراتی که در راه هستند، گرایش های مردم به زندگی متکی به
فناوری و عکس العمل های شان زمانی که از فناوری محروم می شوند بپردازیم. به
نظر می رسد آینده بشر بدون فناوری، هیچ مفهومی نخواهد داشت.
1. مرگ استیو جابز تأثیر بدی روی اپل داشت
اپل
در ماجرای اپلیکیشن نقشه دچار لغزش شد طوری که تندیس کمال گرایی کمپانی
تحت تأثیر نواقص آن خدشه بر داشت. تصور کنید که حین رانندگی، مسیریاب نقشه
شما را به پریدن از یک پل توصیه کند! این نقشه مایه خجالت فراوان برای اپل
شد، چیزی که اگر استیو جابز هنوز زنده می بود احتمالاً هرگز رخ نمی داد.
نتیجه این قصور این شد که یکی از سیب های سرخ کمپانی، یعنی اسکات فورستال
از شاخه مدیریت کمپانی سقوط کرد.
هر چند استیو جابز هم گاهی به برخی
محصولات مسئله دار (مثل پلتفرم ابری MobileMe) چراغ سبز نشان داد، ولی در
عین حال یادمان نرود که او معروف بود به جلوگیری از عرضه محصولاتی که به
طور کامل آماده نبودند و اصلاً هم نتایج منفی چنین تصمیم هایی برایش مهم
نبود زیرا فقط به کیفیت محصول نهایی می اندیشید.
حالا سهام کمپانی
در محاق فرو رفته که قطعاً بخشی از آن به خاطر بدبینی سرمایه گذاران به
آینده کمپانی است که آن هم ناشی از مشکلات اخیر، درگیری های درون سازمانی و
البته نبودن استو جابز است.
2. اتومبیل های الکتریکی به زودی ارزان تر و کاربردی تر می شوند
اتومبیل
های برقی شتاب خوبی دارند و جلوی هزینه های بالای سوخت را می گیرند ولی
هنوز قیمت آنها بالا است، حتی با اینکه برخی دولت ها مثل ایالات متحده
تخفیف مالیاتی 7500 دلاری به آنها اختصاص می دهند. اما با این وجود، نشانه
های ارزان شدن این خودرو ها را می توان در افق آینده دید.
نمونه های
بارز اتومبیل های برقی ارزان را می توان سدان مدل S ساخت تسلا و شورولت
اسپارک دانست که چند هزار دلار ارزان تر از سایر خودروهای برقی هستند.
امسال سال ساخت و ساز، بررسی و نوآوری در صنعت خودروهای برقی بود. تا 2 سال
دیگر، این وسایل نقلیه پر زور، ارزان تر و کاربردی تر از امروز خواهند شد و
آینده از آن آنها است.
3. گرایش مردم به دستگاه های همراه بیشتر می شود
کم
کم کامپیوترهای رومیزی دارند به عنوان ابزار دست متخصصین، بین مردم جا می
افتند. حتی آنهایی که عاشق اولترابوک ها و مک بوک های سبک هستند هم نمی
توانند منکر رشد انفجاری دستگاه های همراه، یعنی تلفن های هوشمند و تبلت ها
شوند.
تلفن و تبلت در زمینه ترافیک وب هم بیشترین رشد را دارند و
حتی در سال 2012، بیش از گذشته خودنمایی کرده اند. بخش بزرگی از این ترافیک
وب، مدیون رشد خیره کننده خرید تلفن های هوشمند است که نسبت به سال گذشته،
فروش آنها 50% بیشتر شده.
در حالی که فروش لپ تاپ ها و دسکتاپ ها
دارد سقوط می کند، ولی نمی توان آنها را مرده تلقی کرد... هنوز نه. مردم
دارند تبدیل به موجوداتی همه چیز خوار می شوند، یعنی دستگاه های متعددی را
برای وب گردی مورد استفاده قرار می دهند تا اطلاعات و سرگرمی های مختلف را
در زمانی که می خواهند، در جایی می خواهند و با وسیله ای که باب میلشان است
دریافت کنند.
4. مایکروسافت آن چیزی که پیش تر بود نیست
مایکروسافت
پیش تر عادت داشت تمام وزنش را روی پیکر تولیدکنندگان سخت افزاری بیندازد و
از فروش لیسانس نرم افزار برای نصب بر روی لپتاپ ها و دسکتاپ های آنها،
میلیاردها دلار پول پارو کند. حالا که مردم پول دادن بابت کامپیوترهای شخصی
را کم کرده اند و بیشتر پست پی سی می خرند، مایکروسافت هم جادوی خودش را
از دست داده.
بعد از این مورد، لغزش مایکروسافت در زمینه ویندوز 8
را داریم. برای آنهایی از بین ما که به ویندوز خو گرفته اند، ماجرای ویندوز
8 چنین است: دلمان می خواهد زمان به عقب برگردد و دکمه نازنین استارت مان
را در آغوش بگیریم. کاربران جدید هم از مشاهده توأمان محیط دسکتاپ و محیط
مترو (مدرن) در زیر یک سقف، گیج شده اند. شکی نیست که وقتی درپوش این ماشین
جدید را بالا بزنیم، موتور قدرتمندی آن زیر خفته ولی ایده تجمیع رابط های
کاربری موبایل و دسکتاپ، کار هوشمندانه ای نبود.
فروش ویندوز 8 و
تبلت های سرفیس، تا اینجا ناامیدکننده بوده. بله، فروش لیسانس سیستم عامل
خوب بوده، و شاید همین خوب بودن است که باعث ناخوش احوالی تولیدکنندگان سخت
افزار شده چون فروش پی سی های جدید، پایین باقی مانده. در کوتاه مدت می
توان گفت که امسال، سالی بود که مایکروسافت برای در امان ماندن از دندان
کوسه هایی مثل اپل و گوگل در دریای پست پی سی، جهشی عجولانه و غیر قابل
گریز را انجام داد و در ادامه نیز راه سختی برای رقم زدن آن روزهای درخشان
گذشته در پیش رو دارد.
5. تلویزیون های سنتی دارند می میرند
تلویزیون
های هوشمند تازه دارند به پا می خیزند. نسل بعدی تماشاگران خانگی،
جستجوگران معبد کانال های تلویزیونی نخواهند بود. جالب است که مشاهده کانال
های تلویزیونی و کابلی رو به کاهش گذاشته. آیا کسی روی کابل ها پارک کرده؟
بله، به نظر می رسد همین طور باشد. رمانی بود که امریکایی ها بیش از 7
ساعت در روز به تماشای تلویزیون می نشستند، ولی نسل جوان آنجا (و به گمانم
همه جا) کارهای بهتری برای انجام دادن دارند و منابع ویدیویی متعددی هم
برای به اشتراک گذاری یا دریافت ویدیو پدید آمده.
ویدیوی Gangnam
Style که 1 میلیارد مشاهده را در یوتوب رد کرده شاهدی است بر این ادعا. از
این نمونه ها (مثل یوتوب) زیاد هست و می توان آنها را رسانه های جمعی
نامید. تقریباً هر آنچه که برای نسل های جوان مهم است را می توان به صورت
آنلاین دریافت یا مشاهده کرد، حالا از این راه نه، از یک راه دیگر.
ابرهایی
که از دور می آیند، طوفانی هستند و این دریای مواج پر از صخره های خطرناک
برای شبکه های کابلی و ماهواره ای است. راستی آن اتومبیلی که روی کابل ها
پارک کرده، پلاکش این است: yUoTUbe
6. داده های بزرگ می توانند به پیروزی در انتخابات کمک کنند
اگر
تکنولوژی "رأی ها را جذب کن" آقای اوباما شکست می خورد، الآن میت رامنی
رئیس جمهوری امریکا بود و شاید لقب بزرگترین دروغگوی سال 2012 را هم نمی
گرفت، حتی شاید مسیر تحولات دنیا هم تغییر می کرد. جالب اینجا است که
وابستگی جمهوری خواهان به داده های غلط نظر سنجی ها بود که باعث شکستشان شد
زیرا آقای رامنی را به تلاش برای جمع آوری رأی ایالت های کلیدی ای واداشت
که در اصل شانسی برای بردن آنها نداشت.
و جالب تر اینجا است که
تحلیلگر برجسته داده ها، آقای «نیت سیلور» توانست تک تک ایالت هایی را که
اوباما در آنها برنده شد، به درستی پیش بینی کند. این نشان می دهد که داده
های بزرگ نه تنها می توانند در جریان انتخابات مفید واقع شوند بلکه حتی می
توان با استناد بر آنها، برنده را هم از قبل مشخص کرد.
7. سیستم های سرگرمی-اطلاعاتی درون اتومبیل ها هنوز خوب نیستند
می
دانیم که هیچ سیستم سرگرمی-اطلاع رسانی در زمان حاضر به خوبی اندروید و
iOS نیست، ولی هنوز خودروسازها نتوانسته اند اپلیکیشن های مناسب و یکپارچه
با این سیستم ها را برای محیط داخل اتومبیل درست کنند. یعنی چیزی که بشود
با دستورات صوتی از طریق آن اطلاعات لازم را دریافت کرد، کارهایی مثل
برقراری تماس تلفنی یا روشن کردن رادیو، به کار انداختن برف پاک کن و غیره
را انجام داد. چیزهایی که بتوانند اتومبیل را تبدیل به یک گجت بزرگ کنند.
فعلاً که سرعت رشد چنین اپلیکیشن هایی کند است. پس باید منتظر ماند و دید
در آینده چه تحولاتی در این زمینه رخ خواهد داد.
8. وقتی ناگهان تکنولوژی از زندگی کنار برود، چه ها که نمی شود!
ما
معمولاً به اینکه چقدر به تکنولوژی وابسته شده ایم فکر نمی کنیم تا آنکه
در موقعیتی، بدون آن قرار بگیریم. مثلاً در جریان توفان سندی، مردم زیر
بارش و وزش بادهای سهمگین، بیش از هر چیز به دنبال منبع انرژی برای شارژ
موبایل های خود می گشتند. عکس بالا مربوط به یک اتاقک خودپرداز (ATM) است
که مردم همراه با تجهیزات شخصی شان به آن پناه برده اند و نه فقط این، مردم
حتی در زیر توفان هم به دنبال راه هایی برای به اشتراک گذاشتن تجارب خود
می گشتند.
در اینجا مردمی را می بینید که بیرون یک کافه Starbucks
هستند. حدس بزنید چرا؟ درست است که Starbucks تعطیل بوده ولی مسئولانش
وای-فای را روشن گذاشته و مردم برای استفاده از آن، جلوی کافه جمع شده
بودند. خب، بدون تلفن، تبلت، کامپیوتر، تلویزیون، چراغ، یخچال و سایر چیز
ها، آیا زندگی شبیه قرن 19 میلادی نمی شود؟
این از بدی های کنار
رفتن تکنولوژی از زندگی امروزی بود ولی از خوبی هایش هم بنویسیم؛ مردم
مجبور می شوند رو در رو با هم صحبت کنند و حتی برای کارهای ساده، به یکدیگر
تکیه کنند. بله، مردم می توانند بدون تکنولوژی بیشتر به هم کمک کنند و این
فوق العاده است، دلیلی برای اینکه به خاطر بسپاریم دستاوردهای تکنولوژی
نباید ما را نسبت به اثرات جانبی اش بی تفاوت کند.