رانیه سلّوم، گزارشگر هفتهنامه "اشپیگل" در مقالهای تحلیلی در بخش
آنلاین این نشریه کوشیده است مسیرهای منتهی به آینده سوریه را تا حدودی
پیشبینی کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب» ؛ وی مینویسد، از قرار معلوم ورق به سود شورشیان برگشته است و بشار اسد
حامیان خود را از دست میدهد. سربازان وفادار وی در ارتش رو به کاهش
گذاردهاند. حدود ده هزار سرباز ارتش و شبهنظامی در این میان کشته
شدهاند. جوانانی که به سن خدمت سربازی رسیدهاند از کشور میگریزند؛ و
رژیم باید به نیروهای ذخیره از سنین بالاتر از میان اقلیت مذهبی علوی اتکا
جوید و آنها را به صحنهی جنگ فرا بخواند.
از زمانی که شورشیان موشکهای پدافندی پایگاه نظامی حلب را تسخیر کردهاند،
حریم هوایی برای جنگندههای اسد نیز دیگر نامحدود نیست. در این شرایط دولت
سوریه خود را درون دیوارهای بلند دمشق در میان هوداران خود هرچه بیشتر حبس
میکند.
بخش عمدهی اقتصاد سوریه در پی تحریمها و جنگ داخلی فروپاشیده است. وزارت
بازرگانی سوریه طی روزهای گذشته صادرات گوشت و سبزیجات و شماری دیگر مواد
غذایی را ممنوع اعلام کرد و زندگی عادی فقط در بخشهای معینی از کشور
امکانپذیر است. در حمص و دمشق فقط زمانی مردم به محل کار خود میروند که
سلاحها خاموش شوند. در این دو شهر کارمندان دولت هنوز حقوق خود را
میگیرند، ولی در حلب و مناطق شمالی از حقوق خبری نیست.
رانیه سلّوم، تحلیلگر "اشپیگل" با توجه به وضعیت حاکم بر سوریه، برای آیندهی این کشور، چهار سناریو را به شرح زیر ترسیم میکند:
سناریوی اول: پیروزی شورشیان
شورشیان سوریه موفق میشوند مناطق بزرگی از کشور را تحت کنترل خود درآورند.
رزمندگان طرفدار رژیم دست به فرار میزنند و مخفی میشوند. نیروهای شورشی
پیروزمندانه وارد دمشق شده و بشار اسد را مییابند. حیات این دولت به پایان
رسیده و شورشیان به پیروزی رسیدهاند. آنها با همکاری ۱۳۰ کشوری که ائتلاف
ملی را بهرسمیت شناختهاند، تلاش میکنند مرحلهی بعد را سازماندهی کنند.
از نظر تحلیلگر اشپیگل، احتمال بهوقوع پیوستن این سناریو کمتر وجود دارد،
زیرا شورشیان گروهی یکدست در سراسر کشور بهحساب نمیآیند. بنابراین بیشتر
باید بر روی احتمال شکلگیری روند زیرین حساب کرد:
سناریوی دوم: شکلگیری گروههای جنگسالار
سناریوی جنگسالاری مدتهاست که شکل گرفته و میتواند، صرفنظر از اینکه
بشار اسد آزاد، زنده یا مرده باشد، به همین صورت ادامه یابد. بر این اساس
هیچ گروه شبهنظامی نخواهد توانست تمام کشور را تحت کنترل خود درآورد.
بنابراین قدرت در میان گروههای مختلف، بسته به هر منطقهای، تقسیم خواهد
شد.
مرزبندی شبهنظامیان بر اساس تمایلات مذهبی و قومی شکل خواهد گرفت، مثلا
گروههای جهادگرا، اسلامگرایان معتدل، گروههای مختلف کرد، مسیحی، دروزی،
علوی و شیعی. اسد و هودارانش میتواند یکی از این گروها باشد. میان این
سازمانها نیز هر بار مناقشهای درمیگیرد. این سناریو محتملترین است.
سناریوی سوم: مذاکرات
برخی محافل کانونی قدرت حول اسد به این نتیجه میرسند که دیگر قادر به
تغییری به سود خود نیستند. بنابراین با شورشیانی وارد مذاکره میشوند که به
آنها تضمین دهند در آینده سوریه جایی خواهند داشت. بشار اسد برکنار
میشود و یا به زندان افتاده و یا به تبعید فرستاده میشود.
این سناریو نیز محتمل است، زیرا بسیاری شهروندان سوری میخواهند روی صلح را
ببینند.
ولی این سناریو پیششرطهایی دارد: روسیه باید با چنین گزینهای
موافق باشد و در این رابطه با آمریکا به توافق برسد. در میان محافل کانونی
قدرت حول اسد باید شخصیتهایی وجود داشته باشند که بتوانند علیه اسد دست به
کودتا بزنند. اینکه چنین چیزی امکانپذیر باشد، هنوز مشخص نیست. از قرار
معلوم تاکنون امکانپذیر نبوده است.
شورشیان نیز باید بتوانند برای دادن ضمانتهای امنیتی به اقلیتهایسوری به
توافق برسند، تا این اقلیتها نگران از شبیخونهای شبهنظامیان شورشی
نباشند.
سناریوی چهارم: دخالت خارجی
دخالت نیروهای نظامی از خارج میتواند بر دولت سوریه مهر پایان را بزند.
ولی این احتمال که غرب و متحدانش به سوریه لشکرکشی کنند، وجود ندارد.
ایالات متحده آمریکا بارها اعلام کرده که لشکرکشی فقط زمانی صورت خواهد
گرفت که اسد از سلاحهای شیمیایی خود استفاده کند.
میتوان تصور کرد که اندکی پس از سرنگونی رژیم، نیروهای نظامی خارجی دست به
حملهای هدفمند و از نظر زمانی محدود بزنند تا سلاحهای شیمیایی را تحت
کنترل خود درآورند. ولی برای همین عملیات باید ۷۵ هزار سرباز را بسیج کرد.
بر اساس ترسیم چهار سناریوی بالا آیندهی سوریه را بسیار مشروط میتوان
پیشبینی کرد. رژیم سوریه توانسته ضرباتی را دوام آورد که هر حکومت
دیکتاتوری اگر میبود، کمرش زیر آن میشکست؛ از جمله فرار دهها ژنرال
بلندپایه و یا مرگ گروهی از مشاوران امنیتی در ژوئیه ۲۰۱۲.
از نظر تحلیلگر اشپیگل، رژیم سوریه هنوز میتواند بر روی حامیان خود در
منطقه حساب کند: ایران، حزبالله لبنان و روسیه. ولی این تصور را باید
بهکل فراموش کرد که بشار اسد و رژیم وی بتواند بار دیگر بر سراسر سوریه
حکومت کند.
تحلیلگر اشپیگل در پایان میافزاید که با توجه به وضعیت کنونی،
محتملترین سناریو جنگ داخلی درازمدت، با اسد یا بدون اسد، است. چرخشهای
غیرمنتظرهای که قادر به تغییر همه معادلات باشد را نیز میتوان امکانپذیر
دانست؛ مانند مذاکرات نمایندگان بلندپایه رژیم برای خروج سریع بشار اسد از
دایرهقدرت.