عصرایران - علی قادری
خدمت دوست عزیز و بزرگوارم جناب آقای شیمون پرز، رئیس جمهور اسراییل با آرزوی تعمیق روابط دوستانه ای که خوشبختانه دو کشور را به یکدیگر پیوند داده است، آقای عاطف محمد سالم را به عنوان سفیر فوق العاده این جانب نزد جنابعالی انتخاب کردم. این عبارات آغازین استوارنامه سفیر جدید مصر در اسراییل است که از سوی رئیس جمهور اسلامگرای مصر به شیمون پرز نوشته شده و در پایان آن، خود را دوست وفادار رئیس جمهور اسراییل خوانده است.
متن استوارنامه سفیر جدید مصر در فلسطین اشغالی ابتدا از سوی سایت The Time Of Israel با مهر و امضای محمد مرسی افشاء شد و پس از آن، روزنامه مصری الاهرام، این متن را منتشر کرد.
هر چند سخنگوی کاخ ریاست جمهوری مصر تلاش کرد این عبارات را در قالب پروتکل های متعارف دیپلماتیک توصیف کند اما این سخنگو، توضیح نداد که آیا گیلاسی که شیمون پرز به افتخار معرفی سفیر دولت انقلابی مصر به وی نوشاند نیز پروتکلی بود یا خیر تا به این ترتیب طرفداران اسلامگرای اخوان المسلمین این زحمت را به خود ندهند که توجیه کنند که ایها الناس! باور کنید که در داخل گیلاس های اسراییلی، آب بود و نه چیز دیگر!
پرز و سفیر مصر مرسی البته برای کسانی که اخوان المسلمین را می شناسند و به طبیعت بندبازانه آنها آگاهی کامل دارند نه عبارات محبت آمیز محمد مرسی جای تعجب دارد و نه همپیالگی فرستاده اش با شیمون پرز، چه اینکه روی کارآمدن این گروه در مصر متضمن تعهداتی بود که مرسی خود را ملزم به پایبندی به آنها می داند و تردیدی نیست که در راس این تعهدات، التزام به توافقنامه صلح با اسراییل و تعهد به امنیت این رژیم است.
در هر حال معرفی سفیر مصر در سرزمین های اشغالی در شرایطی رخ می دهد که دامنه حملات ارتش اسراییل به نوار غزه، یعنی همان جایی که در کنترل حماس این فرزند مکتبی اخوان المسلمین قرار دارد چندین برابر شده است. این زمانبندی در مراودات دیپلماتیک خالی از پیام نیست. اسراییل در حال راست آزمایی تعهدات محمد مرسی است و اعزام سفیر از سوی وی در چنین شرایطی به این معنا است که رئیس جمهور انقلابی هیچ تعهدی نسبت به قضیه فلسطین ندارد، قضیه ای که در آن خطبه آتشین در دانشگاه قاهره، آن را جزئی از امنیت ملی مصر معرفی کرده بود.
از کوزه همان تراود که در اوست. این رفتار دوگانه رئیس جمهور مصر با بیعت معروف اعضاء اخوان المسلمین با مرشد عام اخوان المسلمین در تعارض کامل قرار دارد. بیعتی که متضمن پایبندی اخوانی ها و از جمله محمد مرسی به خط مشی و اصول این جماعت است که "مرشد" آن را تفسیر می کند. اخیرا محمد بدیع، مرشد عام جماعت اخوان المسلمین اظهار داشت که بازپس گیری اماکن مقدس و پاسداری از شرف ملت فلسطین در برابر اسرائیل اشغالگر از طریق راهروهای سازمان ملل متحد و یا مذاکرات شدنی نیست زیرا صهیونیست ها روشی جز زور نمی شناسند و هیچگاه نمی توان حق را از آنها با این روشها باز پس گرفت.
با سکوتی که پس از این رسوایی، "مرشد" اختیار کرده و توجیهاتی که جماعت اخوان المسلمین در قبال اقدام محمد مرسی به عمل می آورد روشن است که نه باید این بیعت را جدی گرفت و نه اساسا می توان اصالت مواضع مرشد را باور کرد. یعنی همان حکایت دم خروس و قسم حضرت عباس!
متاسفانه عده ای در داخل کشور هنوز نمی خواهند باور کنند که در مصر هیچ تغییر ریشه ای رخ نداده است. این افراد نه تنها معنا و مخاطب واقعی اعطای نشان قهرمان ملی به سادات از سوی محمد مرسی را دریافت نمی کنند بلکه همچنان اصرار دارند که درباره از بین رفتن گنج استراتژیک اسراییل صحبت کنند که این امر نشان دهنده این است که با گذشت نزدیک به دو سال از تحولات مصر، اینها هنوز تحلیل درستی از این تحولات ندارند.
این بخشی از اظهارات مدیر کل اسبق خاورمیانه ای وزارت امور خارجه در گفتگو با خبرآنلاین است که اظهار داشته اند:
هرقدر که ساختار سیاسی مصر به محمد مرسی فشار بیاورد تا وی را مجبور کنند که رابطۀ رسمی با اسراییل را در مواضع خود مورد توجه قرار دهد، اما پر واضح است که آقای مرسی نمی تواند به جریانی که او را به قدرت رسانده و در هرگونه تنشی در کنار او بوده، پشت کند.
این دیپلمات با سابقه وزارت امور خارجه در ادامه اظهارات مرشد عام اخوان المسلمین را مطابق با ادبیات انقلاب اسلامی دانسته اند و از اینکه اخوان المسلمین توانسته است حتی پس از رسیدن به قدرت این ادبیات را حفظ کنند اظهار خشنودی نموده است!
این دوستان هنوز نمی خواهند بپذیرند که اخوان المسلمین قابل اعتماد نیستند. این ها همان جماعتی هستند که به قول مرید البرغوثی، شاعر فلسطینی، تا دیروز که دست شان از قدرت کوتاه بود، شعار "خیبر خیبر یا صهیون" سر می دادند و امروز که به قدرت رسیده اند آشکارا خود را دوست وفادار اسراییل معرفی می کنند!
آنچه در برخی از کشورهای عربی در حال رخ دادن است چیزی جز تلاش برای بازآفرینی نظام های گذشته نیست. در این هرج و مرج خلاقانه، فقط ویترین ها هستند که تغییر می یابند. به غیر از قضیه فلسطین که به گفته سید حسن نصرالله به عنوان میزان راست آزمایی ادعاهای اسلامگرایان تازه به قدرت رسیده باقی خواهد ماند آیا در صحنه داخلی مصر نیز می توان تفاوت بارزی میان مبارک و مرسی دید؟
به غیر از استراتژی های کلان منطقه ای و بین المللی که هنوز به قوت خود باقی است چه تفاوتی میان سیاست های انحصارطلبانه حزب دموکراتیک ملی و اخوان المسلمین در داخل مصر به چشم می خورد؟
آیا غیر از این است که با کنار رفتن رانت خواران نظام گذشته، اکنون این وابستگان اخوان المسلمین هستند که شریان های اقتصادی این کشور را در دست گرفته اند؟
کسی انتظار ندارد که اهداف انقلاب مصر به این زودی ها محقق شود اما آنچه که پر واضح است اهداف این انقلاب توسط جماعت اخوان المسلمین برآورده نخواهد شد. انقلابی که بسیاری از جوانانی که در جریان آن بازداشت شده بودند هنوز در زندان به سر می برند؟
در هر صورت رسوایی های اخوان المسلمین و همه آنچه که در داخل مصر می گذرد مرتبط به مردم این کشور است اما اصرار برای باوراندن مخاطب ایرانی به اینکه اخوان المسلمین از متحدین اصلی انقلاب اسلامی است تلاشی بس بیهوده برای ندیدن واقعیت است و بی تردید در عرصه سیاست خارجی، هزینه این ندیدن ها از کیسه منافع ملی پرداخت خواهد شد.