عصر ایران – مرغابی وحشی سیبری ، پایش که به مازندران می رسد ، عمرش نیز به پایان می آید مگر آن که شانس یارش باشد و از این مهاجرت چند هزار کیلومتری ، جان سالم بدر برد و به سیبری بازگردد.
همه ساله از نیمه های مهر ماه تا نزدیکی های عید نوروز ، شکارچیان منطقه "سرخرود" در نزدیکی فریدونکنار با دام هایی به سراغ برکه ها و رودخانه های اطراف در این منطقه می روند و به انتظار صید مرغابی هایی می نشینند که خسته از یک پرواز چند هزار کیلومتری و پس از مصرف چربی های ذخیره بدنشان در پرواز ، به زمین می نشینند تا غذایی بخورند و تجدید قوا کنند و به سفر طولانی خود برای رسیدن به سرزمین های گرمتر ادامه دهند.
همه ساله از اواخر ماه سپتامبر (شهریور) مهاجرت مرغابی های سیبریایی از مناطق سردسیر روسیه به سمت سرزمین های گرم تر جنوبی آغاز می شود و این مرغابی ها وقتی به سواحل دریای مازندران می رسند برای تجدید قوا فرود می آیند تا غذایی بخورند و تجدید قوا کنند و به سفر خود ادامه دهند ، اما بخش اعظمی از این مرغابی ها از این فرود سر سلامت به در نمی برند و شکار صیادانی می شوند که برای آنها تورها و دام های زیادی روی زمین چیده اند.5 قرن است که می کشیم
5 قرن است می کشیم
از مهدی فروشنده بازار مرغابی های وحشی درباره شغلش می پرسم ، می گوید : "این شغل آبا و اجدادی ما است . این شکار 5 قرن است که ادامه دارد و کسی نمی تواند جلوی آن را بگیرد."
وقتی به او می گویم : شکار بی رویه مرغابی ها در همه جای دنیا ممنوع است ، لبخندی می زند و می گوید:"بله ممنوع است تنها در ایران این گونه شکار می شود واین کار برای امسال و پارسال نیست قرن ها است در این منطقه این مرغابی ها شکار می شوند."
در گفتگو با یک فعال محیط زیست که در کنار جاده ایستاده و با ناراحتی به صحنه خرید و فروش این مرغابی های شکار شده نگاه می کند ، اطلاعاتی درباره این مرغابی ها کسب می کنم.
این فعال محیط زیست با ابراز تاسف از شکار این مرغابی ها در این منطقه می گوید: همه ساله این مرغابی ها همزمان با آغاز فصل پاییز از مناطق سردسیر در سیبری وشمال کانادا به سمت مناطق گرم تر در جنوب مهاجرت می کنند.
وی با اشاره به اینکه در همه کشورهای جهان شکار بی رویه این پرنده ها ممنوع است می گوید : اما در ایران دو عدد متوسط از این مرغابی ها به قیمت 30 هزار تومان معامله می شود.
در کنار جاده فریدونکنار و در منطقه سرخرود یک بازار کنار جاده ای وجود دارد که از بیش از 10 میز و یک روکش مسقف تشکیل شده است . در این بازار مرغابی های وحشی به فروش می رسند.
قیمت سایزهای کوجک این مرغابی ها جفتی 15 هزار تومان است وقیمت سایزهای بزرگ تر تا 40 هزار تومان هم می رسد.
فروشنده ها مرغابی ها را دو به دو می فروشند .عده ای از مسافران شمال و توریست هایی که از تهران و دیگر شهرهای کشور برای گشت و گذار و تفریح به این منطقه آمده اند اتومبیل های خود را در مقابل این بازار کوچک پارک می کنند و بر ای خرید مرغابی با فروشندگان محلی " چک و چانه " می زنند.
از یکی از آنها که مرد میانسالی است درباره شکار این مرغابی می پرسم ، و در پاسخ متوجه می شوم که این مرد میانسال به خوبی از وضعیت شکار و ممنوعیت آن آگاه است.
از حرف هایش کاملا پیداست که با این بازار سال ها آشنا است چون می گوید: هر وقت در پاییز یا زمستان به این منطقه می آیم برای خرید مرغابی به این بازار می آیم . چون گوشت لذیذی دارد و همسرم گوشت این مرغابی ها را خیلی دوست دارد.
او که یک مهندس معمار و در ولنجک تهران ساکن است وقتی متوجه می شود که من خبرنگارم، ادامه می دهد:"تو رو خدا با ایجاد حساسیت یک کار ی نکنید که این بازار مرغابی ها از اینجا جمع بشود. چون خود شما بهتر می دانید جمع شدن این بازار از اینجا به معنای خاتمه یافتن شکار این حیوان نیست . بازار از اینجا جمع می شود اما بازار زیر زمینی وجود خواهد داشت و تنها قیمت ها بالاترخواهد رفت و همین مساله انگیزه ای برای شکارچیان خواهد بود تا هر چه بیشتر و بیشتر صید کنند."
فروشنده ها مرغابی ها را بر روی میزها چیده اند و منتظر مشتری های عموما تهرانی هستند تا دست در جیب کنند و چند تایی از آنها را بخرند.
مردی که به همراه همسر خود از تهران آمده 10 مرغابی خریده و نزدیک به 200 هزار تومان به فروشنده ها پرداخته است . دو کیسه نایلونی خود را در صندوق عقب اتومبیلش گذاشته و با لبخندی از محل دور می شود و این سرنوشت غم انگیز پرندگان سیبری در ایران است.
هنوز نمیفهمیم چیکار کردیم
اصولا ملت با فرهنگی هستیم
شما به این فکر نمیکنید که مردم مازندران بعضا شغلشان شکار است؟
شما هنوز فرق حیوان اهلی و وحشی را نمیدانی . حیوان اهلی کنترل جمعیتش دست خود ماست ولی حیوان وحشی باید در محیط خودش زندگی کند و ما توان کنترل جمعیتش را نداریم .
من از نزدیک با یکی از دوستانم که اهل شکاره به یکی از دشتهای پرندگان فریدونکنار رفتیم اون دوست گفت :من با اینکه مجوز شکار دارم ولی به هرکی اجازه شکار نمی دن ...اون دوست اضافه کرد تابلو های شکار ممنوع رو می بینی ؟
اون تورهای شکار رو هم ببین !!!
وجود این تضاد یعنی چی ؟
خلاصه تو شکار پرندگان هم مافیا وجود داره و سود کلان ...
بابا دیگه از شما بعیده!
در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی این مرغبابی ها شکار میشوند در ایران چند ماه از پاییز وزمستان با مجوز شکار میشود بحث سر ممنوعیت یا عدم آن نیست بلکه رعایت قوانین است اینکه با تورهوایی شکار نشود ،به تعداد تعیین شده و در روز مشخص شکار شود ،و صد البته درکنار اینها مناطق حفاظت شده بخوبی حمایت و کنترل شود به آلودگی پسماندهای فاضلاب شهری و کارخانجات رسیدگی شود اینهمه ضایعات برگشت ناپذیر به طبیعت روانه نکنیم بحث سموم و آفات که در صورت آلودگی بتنهایی کار هزاران شکارچی را انجام خواهد داد و رعایت قانون وعدم اعمال فراتر از قانون توسط مجریان محیط زیست که در آن صورت با نبود آن عزیزان نیز هیچکس به خود اجازه تخطی ندهد.
مگه نمی دونی توی کل کشور حیوانات را دارن از بین می برند.از گنجشک گرفته تا خرس.
اگه یه قانون درست وحسابی باشه که این مسائل پیش نمیاد. ولی چه کنیم که قانون تو کشور ما همیشه یه راه فراری داره. البته برای بعضی ها
در طول سال بیشتر از 5 عدد مرغابی هم شکار نکرده ام ، چون با تفنگ نمیشه که بیشتر شکار کرد
و از بقیه شکارچی های تفنگ به دست هم حمایت میکنم
ولی کسانی که با تور و دام شکار میکنن گاها در یک روز 20 عدد مرغابی به دام میندازن، اینها شکار کش هستند نه شکارچی
سازمان حفاظت از محیط زیست کجاست ؟
داره چیکار میکنه ؟
شما با یه تراول چک 50 هزار تومانی تشریف بیارین و هر چه میخواهید از مناطق حفاظت شده مرغابی صید کنید ( این شده شعار سازمان حفاظت از محیط زیست )
الله وکیلی اینطوری جواب داد
یه خورده قبل تر این آب بندان ها رو قرق میکردن وقتی که قرق رو میشکستن انواع درنا ،قو ،غاز و مرغابی بود که مردم شکارش میکردن
ولی الان دریغ از یک مرغابی که دیده بشه و عن قریبه که مناطق ساحلی هم به همین درد دچار بشن
یا چند سال پیش وقتی ساعت 5 صبح میشد صدای تفنگ بود و تفنگ
ولی الان دیگه صدایی نمیاد چون دیگه پرنده ای نیست که بزنن