«نسخههاي الكترونيكي و مدرن، همان جهل نوشتههاي قديمي در پشت كتب موجود در اماكن مذهبي هستند. همان نوشتههائي كه بارها و بارها مراكز و متوليان ديني و عقلاي قوم به باطل بودن ادعاها، خوابها، نقل قولها، تبشيرها و تهديدهاي آنها گواهي داده و صراحتاً اعلام كردهاند كه نبايد به آنها اعتنائي كرد.»
روزنامه جمهوری اسلامی با درج مطلب فوق در شماره امروز خود نوشت:
«پرده اول: اين پنج اسم خداوند را به پنج نفر بفرست. بزرگترين مشكلت حل ميشود:
يا الله، يا كريم، يا اول، يا آخر، يا مجيد. قبل از حذف يكبار امتحان كن. تو رو به روح حضرت محمد (ص) كوتاهي نكن!
پرده دوم: با سلام، 8 ختم قرآن هديه به امام رضا (ع): سهم شما صفحه 350 شد. يك صفحه اضافه كنيد و به 8 نفر پيامك كنيد. در صورت عدم امكان به شماره زير اطلاع دهيد. نفر آخر ختم به 0937....... خبر دهد. (قرآن عثمان طه)
پرده سوم: طرح قرائت يك ميليون صلوات براي تعجيل در ظهور امام زمان (عج). سهم شما 10 صلوات و ارسال به 10 نفر ديگر. مهم نيست كه حتي چندين بار از افراد مختلف اين پيام را دريافت كني، مهم آن است كه هر چه بيشتر افراد مختلف آن را ببينند. لطفاً قطعكننده زنجيره نباش.
پرده چهارم: بنا به فرمايش معصوم (ع)، هركس كه دعاي زير را تا قبل از پايان ماه بخواند همه دعاهايش مستجاب شده و مشكلاتش رفع ميشود. تنبلي نكن، به دوستانت پيامك بفرست و بگذار ديگران هم بهره ببرند. اگر نفرستادي منتظر اتفاقات بدي در زندگيت طي يك هفته آتي باش!
نكات مشترك همه اين متنها و بسياري از متنهاي مشابه عبارتند از:
1- سوء استفاده و بهرهبرداري (بعضاً افراطي) از اعتقادات مخاطبين
2- طرحهاي هرمي (يك به چند) كه ميتواند به سرعت (به صورت تابع نمائي) يك پيام را تبديل به ميليونها عدد كند!
3- همراه نبودن با هيچ سند و مدركي دال بر معتبر بودن ادعاهاي مطروحه در آنها (رفع مشكلات، استجابت دعا، گرفتار شدن در صورت نفرستادن و...)
4- تعارض ادعاهاي بسياري از آنها با متون معتبر ديني، عقل سليم و منطق در حقيقت اينها
نسخههاي الكترونيكي و مدرن، همان جهل نوشتههاي قديمي در پشت كتب موجود در اماكن مذهبي هستند. همان نوشتههائي كه بارها و بارها مراكز و متوليان ديني و عقلاي قوم به باطل بودن ادعاها، خوابها، نقل قولها، تبشيرها و تهديدهاي آنها گواهي داده و صراحتاً اعلام كردهاند كه نبايد به آنها اعتنائي كرد. حتي بعضي از عالمان ديني در سالهاي گذشته حكم به حرمت انتشار اينگونه مطالب سخيف دادهاند.
اما در عين حال اين جهل نوشتههاي مدرن داراي چند خصوصيت منحصر به فرد و جديد هم هستند:
1- ارسال آنها به سادگي فشردن چند كليد است و بنابراين در صورت همراهي دريافت كنندگان كم توجه با انتشاردهندگان اوليه آنها، با سرعتي حيرت آور در سطح جامعه منتشر ميشوند.
2- روز به روز بيشتر به محتوا و لايههاي تمسخر و توهين آميزشان كه با ظرافت در بطن متن پنهان شدهاند افزوده ميشود. آيا واقعاً دستي در كار است كه با ارسال چنين مطالب سخيفي با آب و رنگ ديني، اعتقاد مردم را از بين ببرند؟!
3- يك سؤال مهم: چرا غالباً اينگونه مطالب از طريق پيامك ارسال ميشوند و نه رايانامه؟ چه كسي از حجم عظيم پيامكهاي ناشي از چنين مواردي منتفع ميشود؟! آيا ممكن است بتوان گفت شايد دستهاي پنهاني با استفاده از زودباوري عدهاي و با تحريك يا ميانداري شركتهاي مخابراتي، هر چند وقت يكبار چنين موجهايي را در سطح جامعه راه مياندازند تا تجارتي ميلياردي (ناشي از هزينه ارسال پيامك كه از مشتركين دريافت ميشود) شكل بگيرد؟!
خانم زهرا جواهري در اين زمينه معتقد است: من كمابيش اهل پيامك زدن هستم، اما دوست دارم آنها را از صافي اعتقاداتم عبور بدهم و بعد ارسال كنم. بعضي پيامكها واقعا آن قدر لطيف و شيرين هستند كه شايد هميشه در ذهنمان حك شوند، اما حتي يك بار خواندن بعضي هم بيهوده است. در مقابل، برخي از پيامكها وقتي با ارزشتر ميشوند كه از قول بزرگي نقل شده باشند.
وي ميافزايد: متأسفانه اخيراً شوخي با بعضي از اين بزرگان هم باب شده مثل مثالهاي متعددي كه از اين جمله دكتر شريعتي ساخته شده: "ترجيح ميدهم با كفشهايم در خيابان راه بروم و به خدا فكر كنم تا اين كه در مسجد نماز بخوانم و به كفشهايم فكر كنم"! حالا هر كس بنابر ذوق و سليقهاش اين مفهوم را به چيزهاي ديگري تعميم داده كه شايد نتوان از بعضيهاشان كه شيرين و مؤدبانه است به علت شوخ طبعي ذاتي ما ايرانيها ايرادي گرفت. اتفاقا به همين دليل هم بود كه اوايل كه از اين دست پيامها را ميشنيدم لذت ميبردم، اما كم كم ديدم كار به دختر و عمه و خانم اين شخصيتها! هم كشيده شد كه از قضا ديگر نه آن قدر لطيفه گونه بودند و نه متاسفانه مؤدبانه …
خانم جواهري ادامه ميدهد:آن وقتها از اين ناراحت شده بودم كه چرا مردم در هر چيز لطيفي آن قدر اغراق ميكنند كه كار را به اين جا ميرسانند اما…اما حالا كه پيامكهايي با مضمون و كلمات سخيف درباره دكتر شريعتي، شهيد مطهري و شهيد چمران به دستم رسيده است، ميانديشم كه گويا اين تنها يك زياده روي عادي و عوامانه نبوده بلكه احتمالا اشخاص يا جرياني قصد دارند با سست كردن انديشهها و گفتار بزرگان ما از طريق همين روش نرم و به ظاهر سرگرمكننده و خندهدار، شخصيتهاي ارزشمند ما را تحقير كنند و هنگامي كه بزرگان يك ملت كه موجب افتخار انسان و انسانيت هستند به بازي گرفته شوند، گويي هويت تمام مردم آن سرزمين به بازي گرفته شده است.
وي ادامه ميدهد: اگر كلاهمان را قاضي كنيم، خواهيم ديد در صورت تكراراين مسائل به طور ناخودآگاه ارزش سخنان و زندگي انساني بزرگانمان خدشهدار خواهد شد كه اين مطلب از نظر علوم ارتباطات نيز قابل اثبات است.
وي در ادامه ميگويد: دوستان عزيز لطفا به اين موضوع هم فكر كنيد كه اگر به راستي اين كار يك جريان منحرف باشد و در مراحل بعد به خودشان نيايند و به راه راست هدايت نشوند، اين به ظاهر شوخيها را به بقيه بزرگان ارجمند و شهداي مظلوم و امام عزيز و نعوذبالله به ائمه اطهار هم ميرسانند؛ كه بايد گفت: اعوذبالله من الشيطان الرجيم.»