عصرایران ؛ پرویز کاظمی* - در علم اقتصاد بحث "تعادل بین نیازهای نامحدود و امکانات محدود مطرح" است که تخصیص بهینه منابع را شامل میشود که البته باید با کمترین هزینه نیز همراه باشد.
غایت و نهایت اقتصاد ، حداکثر کردن مطلوبیت و رضایت مندی انسانها است. نکته ای که در این میان وجود دارد این است که با استفاده از روش های علمی اقتصاد و افزایش بهرهوری و استفاده از ابزارهایی مانند شاخصهای تورم، عرضه، تقاضا، نرخ سود و سایر مؤلفههای اقتصاد میتوان مقاومت یک اقتصاد را تغییر داد؛ منتها یک بحث کلیدی که نباید مغفول بماند، این است که مفاهیمی مانند اسراف و تبذیر در اقتصاد به حداقل برسد.
اسراف به معنای زیادهروی و تبذیر به معنی بیهوده مصرف کردن منابع است. در این رابطه حتی می توان به قرآن رجوع کرد چه آنکه خداوند در قرآن میفرماید که مسرفین و مبذرین را دوست ندارد ؛ این مفاهیم باید در جامعه گسترش پیدا کند و به همه جوانب اقتصاد از جمله تولید تعمیم داده شود.
وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی میشود، مستلزم یک همت و تلاش همگانی در مجموعه کشور است که مهمترین آن بحث اعتماد و اطمینان عمومی مردم است و حکومت باید به این اعتماد تکیه کند.
در تاریخ اسلام از سال 7 تا 10 بعثت که محاصره اقتصادی مسلمانان در شعب ابیطالب در مکه اتفاق افتاد، عملا هیچ معاملهای با مسلمانان انجام نمیشد و هر کس با آنها داد و ستد میکرد، مورد تحریم اقتصادی قرار میگرفت و روابط آنها قطع شده بود.
در سالهای دشوار محاصره اقتصادی پیامبر اسلام (ص) به همراه مسلمانان به سختی - به مراتب سخت تر از ما - زندگی میکردند، اما در این 3 سال شکوفایی ارتباط پیامبر با مسلمانانی بود که در کنارش حضور داشتند و حضرت خدیجه و امام علی (ع) و ابوطالب داراییهای خود را در این سالها خرج کردند و همچنین 2 یاور پیامبر - خدیجه و ابوطالب علیهماالسلام - در این زمان از دنیا رفتند.
پس مقاومت در اقتصاد زمانی محقق می شود که اعتماد عمومی و اطمینان بین مردم و دولت برقرار باشد و رابطه معنوی، روحانی و دلی بین مسئولان و مردم وجود داشته باشد.
یکی از ابزارهای تحقق این همراهی و همدلی ، استفده از مدیران مجرب و متخصص است. البته در شرایط عادی و مناسب نیز باید از تجربه مدیران مجرب و متخصص استفاده شود، تا کارها در مسیر رشد و تعالی قرار گیرد، چه رسد به اینکه در حال حاضر شرایط ویژه حاکم است و باید از افراد متخصص در سازندگی کشور استفاده شود.
استفاده از افراد قابل و توانمند در عرصه اقتصاد ،یک انتخاب نیست بلکه یک الزام گریز ناپذیر برای مدیریت کشوری به وسعت ایران است.
همان گونه که در عملیات نظامی از فرمانده و افراد و نیروهای ویژه استفاده میشود، در مدیریت بحران اقتصادی نیز باید از مدیران ویژه و متخصص استفاده کرد.
تقویت وحدت ملی باید مورد توجه قرار گیرد، همان گونه که در بازیهای المپیک وقتی یک ورزشکار مدال طلا میگرفت شادی در کل کشور ایجاد میشد و همه خوشحال بودند که نام ایران و پرچم کشور در میدانهای جهانی بر افراشته شده و باعث افزایش وحدت ملی میشد.
حال اگر همین حس در شرایط اقتصادی به وجود آید، باعث افزایش ضریب مقاومتی اقتصاد میشود . البته بدیهی است که در این میان ، این مسوولان هستند که با بهسازی روابط خود با مردم ، باید اعتماد پروری کنند.
*وزیر اسبق رفاه و یکی از امضا کنندگان نامه اخیر وزرای پیشین به رهبر معظم انقلاب
بهتر از مسئولین که از خودشان شروع کنند
2- ریشه همه موفقیت ها از مدیریت وریشه همه مشکلات از سوئ مدیریت است .
3- متاسفانه در حال حاضر کار دردست مدیرانی قرار دارد که توهم دانایی دارند ... بخاطر همین مشکلات ما شده نور علی نور
نقل مي شود كه مرحوم نوربخش در زمان شروع كابينه دستش را به شانه دكتر نجفي مي گذارد و مي گويد وزير خوب دستگاهي شدي چون هر خرابكاري بكني بعد از بيست سال مشخص مي شود ولي من هر كاري بكنم فورا صدايش در مي آيد
حالا نتيجه خيلي از كارهاي فعلي بعد از بيست سال مشخص خواهد شد چه مثبت و چه منفي
بايد در همه زمينه ها كار را به كاردان سپرد
اين هم آخر و عاقبت و نتيجه عملكرد دولتي كه كارشناس نبود و مديريت صحيح در اقتصاد نداشت و خود را بي نياز از نظر متخصصان فن اقتصاد مي دانست و وزارتخانه ها و سازمانها را از مديران خبره تنها به دلايل سياسي كنار گذاشت و حتي اقتصاددانان همسو و هم جناح خود در مجلس را به كم اطلاعي در اقتصاد متهم كرد و به نامه بيش از 60 اقتصاددان خبره اين كشور در همان اوايل كار . توجهي نكرد و انتقادها را سياه نمايي و كاري سياسي براي ضربه به دولت اعلام مي كرد و هنوز هم اين كار را مي كند. اما يك سال ديگر اين دولت مي رود و كشوري مي ماند با اقتصادي فرتوت تر از گذشته و بالاترين درآمدهاي نفتي اين مملكت كه معلوم نشد صرف چي شد كه سودي به حال مردم و اقتصاد نكرد و تورم و بيكاري گسترده و پروژه هاي نيمه تمام عمراني و اقتصادي و صنعتي بيشمار كه پولهاي هنفگت و بادآورده نفتي هم آنها را تكميل نكرد و پروژه هايي كه چند بار افتتاح شد اما خبري از بهره برداري درست و حسابي از آنها نيست....
چه كساني يا نهادهايي مقصرند؟!... سوالي كه در اين وانفساي رياكاريها و فرافكنيها و عدم پاسخگوييها و.... بعيد است جوابي براي آن يافت شود!