جام جم آنلاين نوشت:
تهران در محدودهاي لرزهزا قرار گرفته است.
اكنون در آستانه پنجاهمين سالروز زمينلرزه دهم شهريور 1341 بويينزهرا (با
بزرگاي 7.2 كه با بيش از 12 هزار كشته همراه بود و علاوه بر دشت قزوين و
تاكستان، شهر تهران را نيز بشدت به لرزه درآورد) قرار داريم.
در
نزديكي گستره كنوني تهران، زمينلرزههاي تاريخي در سال۳۳۰ قبل از ميلاد،
۸۵۵ م، ۱۳۸۴ م و ۱۸۳۰ ميلادي موجب تخريب شهر باستاني ري شد و همچنين
زمينلرزه باستاني ۳۰۰۰ سال قبل احتمالا موجب ويراني تمدن قيطريه در شمال
تهران شده است.
گسل شمال تهران از جمله خطرناكترين گسلهاي پايتخت
است كه در صورت وقوع زلزله شديد ـ با بزرگاي شش يا بالاتر ـ با تخريب وسيع
در پهنه گسله همراه خواهد بود.
در روز شنبه بيست و هشتم مرداد 91
زمينلرزهاي با بزرگاي 3.8 در شمال رودهن براساس فعاليت گسل مشا رخ داد كه
در فاصله 35 كيلومتري شمالشرق تهرانپارس قرار دارد. اين گسل نيز از
گسلهاي مهم لرزهزاي گستره تهران است.
از نظر موقعيت، نميتوان
كلانشهر تهران را از محل گسلهاي لرزهزا دور كرد. از گسله شمال تهران با
طول تقريبي صد كيلومتر، گسلي فعال است كه متوسط دوره بازگشت زلزلههاي روي
اين گسل حدود 3500 سال است.
چنانكه نابودي تمدن قيطريه در هزار تا
1200 سال قبل از ميلاد (براساس حفاريهاي باستانشناختي دهه 40 در محدوده
پارك قيطريه) به رخداد زمينلرزه مربوط باشد، به باور نگارنده، چه بسا
بتوان رخداد زلزله مزبور را در اثر فعال شدن گسل شمال تهران در 3200 سال
قبل دانست.
ممكن است زلزله 1177(شرق بويينزهرا ـ اشتهارد) ناشي
از فعاليت اين سامانه گسلي بوده باشد. ديرينه لرزهشناسي روي اين گسل ـ در
منطقه ورداورد در نزديكي كرج ـ نشان ميدهد كه زمينلرزه باستاني در حدود
3000 سال قبل در اثر حركت آن رخ داده است.
با توجه به روابط تجربي
موجود و لحاظ كردن طول آن، گسل شمال تهران توان ايجاد زمينلرزههاي با
بزرگاي بيش از 7 را دارد. براساس شواهد ريخت زمينساختي از وقوع زمين
لغزشهاي بزرگ (در شمال و شمالغرب تهران) روي اين گسله ميتوان رخداد
زمينلرزههاي گذشته ـ و در نتيجه توان لرزهزايي ـ با بزرگاي 7.5 را نيز
براي آن لحاظ كرد.
گسله مشاء با طولي بيش از 180 كيلومتر از ناحيه شمال شرقي تهران و شمال كوههاي توچال ميگذرد و در غرب به گسل طالقان ميپيوندد.
وجود
محل تلاقي دو گسل مشاء و شمال تهران در روستاي كلان در شمال شرق سد لتيان
از نكات بسيار مهم در تعيين محدود با خطر بالا از ديد لرزه زمينساختي است.
به نظر ميرسد كه زمينلرزه 1830 دماوند، شميرانات ـ كه در پايان زمان
حكومت فتحعليشاه قاجار رخ داد ـ آخرين رخداد لرزه با بزرگاي بيش از هفت
مرتبط با اين گسل باشد. نزديكترين فاصله اين گسل با شمال شرق تهران، محل
روستاي كلان است (در حدود 35 كيلومتري تهرانپارس) كه در همين محل تلاقي گسل
مشا با گسل شمال تهران هم رخ ميدهد و به واسطه همين تلاقي يك پتانسيل خطر
مهم براي شمال تهران محسوب ميشود.
پهنه گسله ايوانكي؛ گسل ري در
جنوب، جنوب شرق شهر تهران واقع شده است. سه شاخه گسلي شمال ري، جنوب ري و
كهريزك با فواصل اندكي از يكديگر قرار گرفته است.
مطالعات مختلف
بيانگر دوره بازگشت حدود 3000 سال براي اين گسله و توانايي ايجاد زلزلهاي
با بزرگاي حداكثر 7.5 است. محتمل است كه زلزله 855 ميلادي در اثر فعال شدن
پهنه گسله ايوانكي رخ داده باشد.
گسل پيشوا در كنار شهر پيشواي
ورامين قرارگرفته است. اين شهر و كل محدوده ورامين و ري در زلزله سال 785
ه.ق. (1384 ميلادي) در زمان خلافت واثق دوم عباسي و همزمان با حمله تيمور
لنگ در اثر فعال شدن گسل پيشوا ويران شد.
تهران در منطقه مرز شمالي
ايران مركزي در ناحيهاي كه از ديدگاه آب ـ زمينشناسي در مرز منطقه خشك
واقع است، در هر نوع توسعهاي نيازمند جذب منابع وسيع آب سطحي و زيرزميني
است.
سدهاي لار، كرج و لتيان سدهايي بودهاند كه بخشي از هدف دولتهاي قبلي ايران از احداثشان تامين آب مصرفي تهران بوده است.
اين منابع آب در صورت هدايت به تهران و شهرهاي اقماري پيرامون آن ديگر در دسترس حوزههاي قبلي نخواهند بود.
منطقه
دشت قزوين كه يكي از حاصلخيزترين دشتهاي اطراف تهران بوده است، با احداث
سد كرج دچار تنگناي شديد از نظر آب گرديد. درواقع يكي از دلايل خشك شدن
بيشتر گستره دشت قزوين تامين آب تهران بوده است.
اين موضوع منطقه
شمالي كشور را از يكي از مهمترين منابع تامين غذاي خود ـ از طريق كشاورزي و
زير كشت رفتن زمينهاي اين منطقه ـ محروم كرد.
اين براي تامين آب
شهرهاي جديد كه بسرعت در حال احداث هستند ـ از جمله مناطق 22 تهران ـ كه
هفت منطقه عمدتا در پهنه غربي شهر در سالهاي اخير به آن افزوده شده است،
بشدت مطرح است.
ساماندهي مطالعات مديريت بحرانبراساس
روش علمي و نيازهاي موجود در كشور و امكانات علمي و تخصصي و زيرساختي،
آنچه كه در حد توانايي موجود در كشور است، تشكيل يك شبكه علمي براي مطالعات
مديريت بحران است.
تبيين ماهيت و ريسك بحران در
ايران با توجه به اينكه بحرانهاي مختلف طبيعي نظير زلزله همواره با
خسارتهاي جاني و مالي فراوان همراه است، تبيين مساله مطالعات بحران و
ارائه مدل مديريت بحران بسيار بااهميت است. اين موضوع بايد براساس
پژوهشهاي پايه و بنيادي در زمينههاي گوناگون بنيادي اين موضوع تبيين شده و
بتدريج توسعه يابد.
و در نهايت اينكه انجام پژوهشهاي كاربردي و
تخصصي در زمينه همگاني كردن دستاوردهاي موجود علمي در زمينه بحرانهاي
مختلف براي تهيه خوراك و محتوا براي برنامه عملياتي و اجرايي در كشور اهميت
فوقالعاده دارد.