فارس: روی ویترین مغازه اش زده، پرداخت وام در 5 دقیقه. برایم جالب است که
یک طلا فروشی چطور اقدام به پرداخت وام می کند؟ وارد مغازه اش می شوم. می
ایستم تا تلفنش تمام شود.
می پرسم ماجرای این وامی که روی ویترین نوشته اید، چیست؟
می گوید: طلایتان را بیاورید ما به اندازه 90 % ارزش آن را به شما وام می دهیم؟
با سود چقدر؟
4 درصد.
دارم
فکر میکنم چه خوب، یعنی از خیرین است که وارد کار قرضالحسنه شده که
توضیح تکمیلیاش موضوع را کاملاً عوض میکند:" یک میلیون وام میشود 10 قسط
140 هزار تومانی".
می پرسم: و اگر به هر دلیل یک ماه نتوانستم قسطم را پرداخت کنم چه می شود؟
می گوید: به اندازه سود پول از شما جریمه گرفته می شود.
به
خودم می گویم: به واقع چرا باید کارمان به این جا برسد که هر مغازه داری
به این نتیجه برسد که می تواند به گسترش بازار غیررسمی دامن بزند بی آنکه
نظارتی بر آن باشد. اصلاً ریشه اینگونه اتفاقات کجاست؟
به سراغ برخی از کارشناسان اقتصادی می روم و دلیل رواج اینگونه رفتارها را در اقتصاد از آنها می پرسم.
* بانک مرکزی در مدیریت صحیح بازار رسمی ضعیف عمل می کنداز
هوشنگ شجری اقتصاددان و استاد دانشگاه می پرسم چرا اینگونه اتفاقات رخ می
دهد؟ می گوید: بازار پولی به دو شکل است. بازار متشکل رسمی و قانونی که
بانکها و موسسات مالی و.... زیر نظر بانک مرکزی فعالیت می کنند. وقتی بانک
مرکزی در نظارت بر این بازار ضعف داشته باشد و یا فاقد توان محاسبه سود با
متغیرهای دقیق باشد، در این شرایط بازار غیررسمی و زیر پوشش سایر مشاغل شکل
می گیرد که یک بازار بی نام و نشان است. در این شرایط یک طلافروش، فرش
فروش و... در کنار شغل خود به معامله پول اقدام می کند.
وی اضافه
میکند: اگر بازار رسمی درست عمل کند و اعتبارات و تسهیلات به نسبت درست
توزیع شوند، هرگز زمینه گسترش بازار غیررسمی به این شدت فراهم نمی شود.
* غلبه بازار غیررسمی بر رسمیشجری
می گوید: ایجاد 53هزار میلیارد تومان مطالبات معوق که عمدتاَ نیز ناشی از
نفوذ شبه دولتیها است، نشان از عدم نظارت کافی بر بازار متشکل رسمی را
دارد.
وی با ابراز نگرانی از غلبه بازار غیررسمی بر رسمی به تبعات
این اتفاق اشاره می کند و می گوید: با رسیدن نرخ بهره به 48 درصد در بازار
غیر رسمی عملاً بزرگترین آسیب به سرمایه گذاری وارد می شود. ریشه فقر و
ثروت در هر جامعه سرمایه گذاری است. با عدم توزیع درست تسهیلات از طریق
بازار رسمی، سرمایه گذاریهای لازم در حوزه صنعت، کشاورزی و.... صورت نمی
گیرد.
این استاد دانشگاه اضافه می کند: با نرخ بهره های بالا نمی
توان در حوزه های مولد سرمایه گذاری کرد که با بروز چنین وضعیتی باید در
انتظار تعطیلی واحدهای تولیدی بود.
وی می گوید: فعالان حوزه غیررسمی
پول، قارج گونه سبز می شوند، سودکلان می برند و در عین حال نه مالیات می
پردازند و نه خود را پاسخگوی مقام و مرجعی می دانند.
شجری ادامه
میدهد: در سایر کشورها، بازار رسمی چنان فعال است و قوی عمل می کند که 90
درصد احتیاجات مردم را پاسخ می دهد، این پاسخگویی سبب می شود تا دیگر
نیازی به شکل گیری بازار غیررسمی نباشد، در ایران چون بخش بازار رسمی
پاسخگو نیست، گرایش به سمت بازار غیررسمی افزایش می یابد.
* تعیین نرخ بهره در بازار غیررسمی از مجموع تورم آشکار و پنهاناین
اقتصاددان با این توضیح که نرخ بهره در بازار غیررسمی پول براساس عرضه و
تقاضا تعیین می شود می گوید: در این بازار نرخ بهره از مجموع تورم آشکار و
پنهان به دست می آید. مسئولان پولی کشور اعتقادی به تورم پنهان ندارند در
حالی که تورم در بازار غیررسمی اهمیت زیادی دارد به طوری که مبتنی بر آن در
کنار نرخ بهره آشکار، نرخ بهره تعیین می شود.
* نرخ تورم کنونی 40 درصدشجری
می گوید: نگاهی به نرخ بهره در بازار غیررسمی نشان می دهد نرخ تورم حدود
40 درصد است که از نگاه مسئولان نرخ تورم از حدود 20 درصد تجاوز نمی کند.
وی
با این توضیح که ربا افزودن چیزی بر چیزی است و گسترش بازارغیررسمی مساوی
است با افزایش رباخواری در جامعه، می افزاید: بانک مرکزی باید بکوشد تا
نظارت خود را بازار رسمی افزایش دهد. همچنین این بانک باید از زیر نفوذ
دولت خارج شود.
این کارشناس اقتصادی با انتقاد به عملکرد بانک مرکزی
و ضعف آن در نظارت بر بازار رسمی می گوید: این بانک از نظارت بر بازار
رسمی عاجز است چه رسد به بازار غیررسمی.
وی از مسئولان بانک مرکزی خواست تا میدان را برای حضور مدیران کارآتر باز بگذارند.
* خطیب: بانکهای رهنی فعال شوندمحمدعلی
خطیب اقتصاددان و استاد دانشگاه با این توضیح که رباخواران زندگی سرباری
دارند و از استیصال انسانهای نیازمند سوء استفاده می کنند می گوید: گاه
دارندگان منابع نقدی بسیار، به جای اینکه این منابع را صرف سرمایه گذاری و
انجام فعالیتهای مفید اقتصادی کنند، آن را صرف معامله و دلالی می کنند.
وی
می گوید: این اقدام آنها، منابع را راکد کرده و منابعی که باید صرف سرمایه
گذاری و اشتغالزایی شود، عملاً در جهت توسعه فقر و فلاکت در جامعه به خدمت
گرفته می شود.
این اقتصاددان اضافه می کند: در حال حاضر، رباخواری
با اشکال موجهی صورت می گیرد که ضمن حفظ ظاهر شرعی و قانونی، به صورت رهنی
و… سود دو یا سه برابری از افراد گرفته می شود.
*عدم پاسخگویی سیستم بانکی در برابر انسانهای در شرایط استیصالخطیب
با انتقاد به عملکرد سیستم بانکی و صندوقهای قرض الحسنه می گوید: عملکرد
ضعف این سیستم و صندوقها سبب گرایش مردم و تولیدکنندگان به سمت بازارهای
غیررسمی و اخذ پول با بهره بالاشده است.
وی اضافه میکند: بانکها
حاضر نیستند تا منابع خود را صرف امور مصرفی کنند و به دنبال سودزایی بیشتر
هستند. به همین دلیل برای کارخانه ها و افرادی که به دنبال رفع مشکلات
فوری خود بدون طی تشریفات سخت گیرانه بانکی هستند، راهی جز مراجعه به بازار
غیررسمی نیست.
* فعال شدن مجدد بانکهای رهنی و توسعه فعالیت صندوقهای تعاونیخطیب
می گوید: برای رفع مشکلات مردم در سطح پرداخت جهیزیه، درمان و… باید در
سازمانها صندوقهای همیاری و تعاونی فعال شده و فعالیت آنها توسعه یابد.
علاوه بر این، نیاز به فعالسازی مجدد بانکهای رهنی است.
وی می
افزاید: در گذشته بانکهای رهنی در ازای به رهن گرفتن طلا و… اقدام به
پرداخت تسهیلاتی می کردند که این بانکها با حضور صندوقهای قرض الحسنه حذف
شدند که باز نیاز به حضور آنهاست. همچنین نیاز به فعالیت صرافی ها در این
حوزه است.
این اقتصادان اضافه می کند: بانک مرکزی باید بتواند بیش
از گذشته بر بازار رسمی و بر حسن عملکرد بانکها و صندوقهای قرض الحسنه در
کمک به افراد در شرایط استیصال نظارت کند.
* رزاقی: مفت بری و تنزل اخلاق در جامعه ریشه اصلی فعالیتهای ربوی استابراهیم
رزاقی با این توضیح که ربا پولی است که وام داده می شود و بیشتر از آن
دریافت می شود، می گوید: ربا در همه ادیان نفی شده است. ربا علاوه بر اینکه
موجب فقر عده ای و در مقابل ثروت اندوزی عده ای دیگر می شود، باعث از بین
رفتن قبح این عمل نیز می شود. از آثار منفی اقتصادی آن می توان به ورود
این پول به جای سرمایه گذاری و تولید، به امور دلالی اشاره کرد.
* توسعه دامنه ربا در جامعه و لزوم برخورد با آنوی
می گوید: خرید یک کالا و فروش 6 یا 7 برابر بیش از ارزش آن، امروزه گرچه
شکلی از ربا است ولی عمدتاً ربا را در ارتباط با پول نقد مورد استفاده قرار
می دهند در حالی که این عمل خود یک کلاهبرداری بزرگ است که برای جامعه نیز
به یک امر عادی تبدیل شده است.
رزاقی می افزاید: باید علما با فلسفه ربا با اینگونه رفتارها بنگرند و اینگونه اقدامات را نیز حرام اعلام کنند.
* سود پنهان و مفت بری عده ایرزاقی
می گوید: در امور ربا، گرچه به ظاهر آن طلافروش از فرد رقمی حدود 40 درصد
سود دریافت می کند ولی با توجه به اینکه هر بار که فرد به پرداخت اقساط خود
اقدام می کند باید این سود مبتنی بر میزان بدهی باقیمانده وی محاسبه شود،
می بینیم که عملاً چنین نمی شود و در نهایت فرد متقبل پرداخت سودی بیش از
40 درصد تا حدود 50 درصد می شود که این بخش از سود، مربوط به سود پنهانی
است که از وی اخذ می شود.
این اقتصاددان با نکوهش عمل ربا گفت: این
کار به مفت بری عده ای و در عین حال اجحاف و ظلم به عده ای دیگر می شود که
باید با آن برخورد شود.
* ضربه ربا به اخلاق و تولیدوی می
گوید: ربا و گرایش به ربا خواری به اخلاق و تولید جامعه صدمه می زند. تلاش
برای پرداخت و بازستادن این پول گاه سبب شکل گیری مافیایی می شود که فعالیت
آنها به اقتصاد کشور صدمه می زند.
رزاقی با این توضیح که هرکاری
کنید در نهایت باز بازار غیررسمی به فعالیت خود ادامه می دهد، می گوید:
عملکرد مناسبتر بانکها در پرداخت تسهیلات و پرداخت وامهای قرض الحسنه،
نظارت بیشتر بر عملکرد اینگونه افراد و اخذ مالیات از آنها و… از جمله
روشهایی هستند که می توانند از گونه اقدامات تا حدودی جلوگیری کنند.
***
به
واقع اگر بازار رسمی به درست عمل کند، کدام فرد نیازمندی است که حاضر شود
به جای پرداخت نرخ سودهای پایین، به پرداخت نرخ سودهای بالایی متوسل شود که
به قول کارشناسان، بخشی از این سود نیز پنهان است و گاه رقم آن به 60 درصد
می رسد و در صورت عدم توانایی بازپرداخت، روند تزایدی نیز به خود می گیرد.
از
بانک مرکزی این انتظار است که ضمن نظارت بیشتر بر حسن عملکرد بازار رسمی،
نیم نگاهی نیز بر تحولات بازارهای غیررسمی داشته باشد تا هر مغازه داری به
خود اجازه ندهد تا در معرض عموم رسماً به انجام امور ربوی اقدام کند.