يكي از وقايع تاريخي و مهم در گسترش اسلام در زمان پيامبر (ص)، بدون شك نتايج حاصل از صلح حديبيه است كه تمام مورخان بر نتايج موفقيت آميز اين توافق اذعان دارند و آثار آن نيز تاكنون ادامه داشته است.
سال ششم هجرت، رسول گرامي اسلام (ص) تصميم به انجام زيارت خانه خدا و انجام عمره گرفته و به پيروان و ياران خود كه بالغ بر 1400 نفر بودند فرمودند بدون تجهيزات نظامي براي انجام عمره آماده شويد و اين خبر را منتشر نمودند كه اين تصميم به دلايل ذيل مي بايست انجام گيرد:
1- موفقيت مسلمانان را در شبه جزيره افزايش مي داد.
2- باعث انتشار آيين خداپرستي در ميان اعراب مي گرديد.
3- برطرف كردن تبليغات دشمن كه اعلام كرده بودند اسلام با زيارت و احترام به خانه خدا مخالف مي باشد و جذب گروهي كه به زيارت خانه خدا به عنوان مراسم ديني و ملي اعتقاد داشتند به دين اسلام و يكتا پرستي.
4- با انجام مناسك حج توسط مسلمانان، تبليغ وسيع و گسترده اي براي اسلام خواهد بود زيرا در اين ايام از اقصي نقاط عربستان براي زيارت خانه خدا در اين محل جمع مي گردند.
5- رسول خدا دستور دادند در آن ايام كه ماههاي حرام بود به هيچ عنوان اقدام به جنگ نکنند و اين نيز در تاليف قلوب ايشان مؤثر خواهد بود.
6- مسلمانان در صلح و آرامش جهت زيارت خانه خدا و انجام عمره به مكه عازم هستند و اگر قريش از ورود آنها جلوگيري نمايند، قطعا در بين قبايل مختلف نسبت به اين عمل خود پاسخ مناسبي نخواهد داشت و در موضع ضعف قرار خواهند گرفت.
رسول گرامي اسلام(ص) نخست در منطقه اي به نام ذوالحليفه احرام بستند و هفتاد شتر براي قرباني تعيين كردند، لكن به ايشان خبر رسيد كه دشمن به مسلمانان نزديك شده و قصد دارند از ورود ايشان به مكه به هر نحوي كه شده جلوگيري نمايد لذا در نقطه اي به نام حديبيه استقرار يافتند و با ياران خود چنين سخن گفتند:
" اگر امروز قريش از من چيزي بخواهد كه باعث تحكيم روابط خويشاوندي شود، من آن را خواهم داد و راه مسالمت را در پيش خواهم گرفت."
اين سخن به اطلاع سران قريش رسيد و تصميم گرفتند با اعزام نمايندگاني با رسول خدا (ص) مذاكره نمايند و همچنين پيامبر نيز نمايندگاني جهت مذاكره به مكه اعزام نمود.
عثمان بن عفّان نماينده ايشان عرض كرد، مشكل قريش سوگندي است كه ياد كرده اند كه از ورود مسلمانان به مكه جلوگيري نمايند و نماينده قريش در پيدا كردن راه حل، با شما مذاكره خواهد كرد.
فضاي مذاكرات بسيار سخت و شكننده بود به گونه اي كه عروة بن مسعود ثقفي يكي از نمايندگان قريش در هنگام مذاكره به منظور تحقير مقام پيامبر در مقام سخن گفتن، دست به ريش ايشان مي برد.
در نهايت سهيل بن عمرو جهت مذاكره نهايي خدمت رسول اكرم(ص) رسيد و پس از مذاكرات متعدد و سختگيرانه از سوي سهيل - كه حتي چندين مرتبه قرار شد مذاكرات نيمه تمام رها شود پيامبر (ص) از حضرت علي (ع) خواست تا پيمان صلح را بنويسند.
پيامبر به امير مومنان فرمود بنويس:
بسم ا... الرحمن الرحيم و ايشان نوشت.
سهيل گفت: من با اين جمله آشنايي ندارم و رحمن و رحيم را نمي شناسم؛بنويس: باسمك اللهم يعني به نام تو اي خداوند.
پيامبر موافقت كرد و سپس فرمود بنويس
هذا ما صالح عليه محمد رسول الله ... : يعني اين پيماني است كه محمد پيامبر خدا با سهيل نماينده قريش مي بندد.
سهيل گفت: ما رسالت و نبوت تو را به رسميت نمي شناسيم اگر معترف به رسالت و نبوت تو بوديم كه با تو جنگ نمي كرديم. پيامبر نيز موافقت كرد.
سر انجام مواد پيمان حديبيه بدين شرح به توافق طرفين رسيد:
1- قريش و مسلمانان متعهد مي شوند كه مدت ده سال جنگ و تجاوز را بر ضد يكديگر ترك نمايند تا اجتماعي و صلح عمومي در نقاط عربستان مستقر گردد.
2- اگر يكي از افراد قريش بدون اذن بزرگتر خود از مكه فرار كند و اسلام آورد و به مسلمانان بپيوندد محمد بايد او را به سوي قريش بازگرداند ولي اگر فردي از مسلمانان به سوي قريش بگريزد، قريش موظف نيست او را به مسلمانان تحويل دهد.
3- مسلمانان و قريش مي توانند با هر قبيله اي كه خواستند پيمان برقرار نمايند.
4- محمد و ياران او امسال از همين نقطه به مدينه باز مي گردند ولي در سالهاي آينده مي توانند آزادانه آهنگ مكه نموده و خانه خدا را زيارت نمايند مشروط بر اين كه سه روز بيشتر در مكه توقف ننمايند و سلاحي جز سلاح مسافر كه همان شمشير است همراه نداشته باشند.
5- مسلمانان مقيم مكه به موجب اين پيمان مي توانند آزادانه شعائر مذهبي خود را انجام دهند و قريش حق ندارد آنها را آزار دهند و يا مجبور كنند كه از آيين خود برگردند و يا آيين آنها را مسخره نمايند.
6- امضاء كنندگان متعهد مي شوند كه اموال يكديگر را محترم بشمارند و حيله و خدعه را ترك كرده و قلوب آنها نسبت به يكديگر خالي از هر گونه كينه باشد.
7- مسلماناني كه از مدينه وارد مكه مي شوند، مال و جان آنها محترم است.
بعضي از مسلمانان به برخي از مواد پيمان معترض بودند خصوصا ماده 2 پيمان، لكن پيامبر فرمود مسلماني كه از ما برگردد و به دامان قريش برود همان بهتر كه در آنجا بماند زيرا او مسلمان واقعي نيست كه اين سخن نشان از اعتماد ايشان به مسلمانان بود.
اهم نتايج حاصل از پيمان حديبيه:1- به رسميت شناختن اسلام و انعقاد معاهده نامه با رهبر ديني آن.
2- به دليل نبردهاي مختلف، رسول اكرم و ياران ايشان فرصت تبليغ و ارائه نظرات اسلام را نداشتند، كه اين فرصت مناسبي بود تا ابعاد مختلف اسلام را تشريح نمايند.
3- ارسال نامه به رهبران دولت هاي بزرگ و دعوت ايشان به اسلام از جمله خسرو پرويز پادشاه ايران زمين.
4- امكان پيمان بستن با قبايل مختلف، تعامل سازنده با ايشان و خروج از بن بست هايي كه براي مسلمانان ايجاد شده بود.
پيامبر گرامي اسلام هنوز به مدينه نرسيده بود كه سوره فتح كه نويد پيروزي براي مسلمانان بود نازل گرديد:
« انا فتحنا لك فتحا مبينا »
امام صادق (ع) پيرامون صلح حديبيه فرمود:
« و ما كان قضية اعظم بركة منها »
هيچ جرياني در تاريخ زندگاني پيامبر اسلام سودمندتر از پيمان صلح حديبيه نبوده است.
هنوز دو سال از پيمان جديد نگذشته بود كه گسترش اسلام در سراسر شبه جزيره به سرعت انجام ميشد تا اين كه اين پيمان توسط قريش ناديده گرفته شد و نقض گرديد.
به همين دليل پيامبر تصميم گرفت با لشكري بالغ بر ده هزار نفر جهت فتح مكه روانه آن سرزمين مقدس گرددكه بدون هيچ خون ريزي مكه در اختيار پيامبر و مسلمانان قرار گرفت.
با توجه به وقايع مهم صلح حديبيه و نحوه مذاكره و در نهايت عقد اين پيمان بين مسلمانان و مشركين، پيامبر توانست اسلام را در سراسر دنيا گسترش دهد و پس از گذشت 14 قرن از ظهور اسلام هنوز هم شاهد رشد و شكوفايي دين رحمت خداوند هستيم.
شايد بتوان اين مهم را مرهون تدبير رسول گرامي اسلام دانست و با آن درايت و انديشه باعث شد نقطه عطفي در گسترش اسلام ايجاد و بسياري از موانع برطرف گردد.
بنابر اين هنر خروج از تنگناها و نحوه مذاكره و نيز حصول نتايج مطلوب نشانه تدبير و تدبر است كه راه نجات با بكارگيري عقلانيت مي باشد كه اين نيز شيوه پيامبر رحمت مي باشد.