۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۱۰۵۳۰
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۳ - ۰۱-۰۲-۱۳۹۱
کد ۲۱۰۵۳۰
انتشار: ۰۰:۴۳ - ۰۱-۰۲-۱۳۹۱

دهخدا در این قلعه متولد شد(+عکس)

ساکنان و معماری خاص قلعه دزک در چهارمحال و بختیاری این بنا را تبدیل به یکی از شگفت‌انگیز‌ترین بناهای تاریخ ایران کرده است.

 همشهری سرنخ: در این قلعه افراد مهمی ساکن بوده‌اند. افرادی که در امورات مملکتی نفوذ و قدرت زیادی داشتند. استادان و هنرمندان اصفهانی ماه‌ها و سال‌ها مشغول ساخت و تزئین بخش‌های مختلف آن بودند. اما نام قلعه دزک در چهارمحال و بختیاری زمانی بر سر زبان‌ها افتاد که پای بزرگانی همچون علی‌اکبر دهخدا و وحید دستگردی به آن باز شد. قلعه دزک پایگاهی بود که در دوران استبداد صغیر علی‌اکبر دهخدا به آن پناه برد و از سیاست فاصله گرفت.

محل تولد دهخدا

شاید همین موضوع و دوری دهخدا از سیاست و سکونت در جایی دور از شهر باعث شد که او نگارش فرهنگ لغت ​خود را در قلعه دزک شروع کند. پس نباید فراموش کرد که دست تقدیر بود که پای دهخدا را به این قلعه باز کرد تا ما امروز فرهنگنامه دهخدا  را به دست بگیریم و به دنبال معنی واژگان در لابه‌لای برگ‌های این کتاب جست‌وجو کنیم.

قلعه «دزک» را در چهارمحال و بختیاری همه با نام امیر مفخم بختیاری می‌شناسند. این مرد چندین سال خان قلعه بود و به کمک رؤسای دیگر این قلمرو، ​این قلعه را بنا کرد. قلعه‌ای که کلنگ ساخت آن در سال 1285 قمری به دست امیر مفخم بختیاری زده شد. در ابتدا از 6 قلعه تشکیل شده بود که در مدت 40 سال، ساخت آن به پایان رسید و تکمیل شد.

اگرچه امروز قسمت‌های زیادی از دزک تخریب شده اما هنوز بخش‌هایی از آن پا برجاست. قسمت‌هایی که اهالی قدیمی این محل را می‌برد به زمان‌های دور. زمانی که امیرمفخم و رؤسای دیگر قلعه با مردان صاحب‌نامی همچون دهخدا در ایوان، قلعه فرش پهن می‌کردند و چای می‌نوشیدند یا ساعت‌های زیادی با یکدیگر به گفت‌وگو می‌نشستند و از تجربیات یکدیگر درس می‌گرفتند.
  

سفره‌خانه‌ای با فرش 47 متری
دزک در ابتدا ترکیبی از شش قلعه بود که بیشتر آنها به مرور زمان تخریب شد و در حال حاضر از آن یک قلعه و حمام باقی مانده است. البته بخشی که هنوز به جا مانده هم از ارزش تاریخی‌اش کاسته شده. چراکه در جریان مرمت قلعه بی‌دقتی‌های زیادی صورت گرفت و خیلی از ظریف‌کاری‌های آن در جریان بازسازی غیراستادانه از بین رفت.

صادق رئیسی محقق و پژوهشگری است که مدت‌ها روی این قلعه کار کرده. او دلیل نامگذاری قلعه به دزک را این‌طور برایمان تعریف می‌کند: «دزک در اصطلاح دژ کوچک است اما شاید به خاطر سخت بودن این نام به مرور زمان توسط اهالی به دزک تغییر نام پیدا کرده است».

زمانی این قلعه برای خودش ابهت بسیاری داشت و شاید اگر پایتان به آنجا باز می‌شد از قدم زدن در این قلعه و باغ‌های شمالی و جنوبی‌اش لذت می‌بردید. این قلعه از خشت و آجر ساخته شده و دارای دو طبقه فوقانی و همکف است. ساخت قلعه به گونه‌ای است که در تابستان‌ها خنک است و در زمستان‌ها گرم و مطبوع.

به فصل تابستان و بهار که می‌رسد زندگی در طبقه بالای قلعه لذت‌بخش می‌شود. چرا که با باز کردن پنجره‌های طبقه بالا می‌توانید جریان هوا را در همه بخش‌های آن به خوبی احساس کنید. شاید یکی از جالب‌ترین بخش‌های معماری قلعه به همین طبقه برمی‌گردد.

ساکنان قدیمی قلعه مثل امروز نیازی نداشتند که شال و کلاه کنند و برای تفریح و گپ زدن کنار دوستان و خانواده به سفره‌خانه‌ای در گوشه‌ای از شهر یا روستای دزک بروند. چراکه در طبقه بالای این قلعه یک سفره‌خانه بزرگ قرار دارد که زمانی پاتوق امیرمفخم و همراهانش در قلعه بود. به گفته آقای محقق دیوارهای این سفره‌خانه با کاغذ دیواری و نقوش زیبا پوشیده شده، دو شومینه حکاکی شده در دو طرف آن قرار دارد و از همه مهمتر اینکه فرش بزرگ و دستبافی در کف آن پهن شده بود که نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کرد.

شاید به همین خاطر بود که هر تازه واردی دقایق زیادی که میان گفت‌وگوهایش با صاحبخانه فاصله می‌افتاد به فرش زیر پایش خیره می‌شد. فرشی با وسعت 47 مترمربع که امروز دیگر اثری از آن در سفره‌خانه نیست: «دیوارهای دیگر اتاق با نقاشی‌های ایرانی تزئین شده اما قسمت جالب اتاق مربوط می‌شود به سقف آن که دورتادور آن با تندیس‌هایی از خوشه انگور، سر و بدن انسان تزئین شده است.»

  

دو میلیون آینه در یک اتاق
یکی از شگفتی‌های این بنا که به قلعه دزک شکوه خاصی داده است ستون‌هایی است که پیکره قلعه به آن تکیه کرده: «برای این ستون‌ها چند معمار و چهار سنگ‌تراش از اصفهان به روستای دزک آمدند و مدت‌های زیادی را روی ستون‌ها وقت گذاشتند. یکی از اساتید معماری آن زمان استاد حسن اصفهانی بود که سرپرستی سنگ‌تراشان و معماران دیگر را در طراحی ستون‌ها بر عهده داشت.»  آنها برای ساخت ستون‌ها زحمت زیادی کشیدند.

چراکه مجبور بودند برای تهیه سنگ‌های به کار رفته در ستون به کوه دزک در نزدیکی روستا بروند و سنگ‌ها را از محلی که به تنگ آهنگرانی معروف بود تهیه کنند: «معماران سنگ‌ها را به وسیله گاو و ارابه جابه‌جا می‌کردند و به محل ساخت قلعه می‌آوردند. بعد از تهیه سنگ موردنیاز حالا نوبت به آن رسیده بود که آنها ستون‌های قلعه را با ظرافت زیبایی تراش دهند.» معماران و سنگ‌تراشان سر ستون‌ها و پایه ستون‌ها را با اشکال انسانی حکاکی کردند: «حتی درهای به کار رفته در این قلعه هم از چوب‌های گردوی روسی و درختان راش و افرا و دیگر چوب‌های تزئینی و رنگی روسی ساخته شده.» گذشته از این سر ستون‌ها، اگر در قلعه قدم بزنید حتما مدت زیادی را در اتاق آینه می​گذرانید.

روزی روزگاری که دهخدا از قضای روزگار به این قلعه پناه آورده بود علاقه‌ زیادی به قدم زدن در اتاق آینه داشت. او حتی کتابخانه‌اش را در اتاق کوچکی که به اتاق کوسه معروف بود قرار داد تا در مجاورت آینه خانه باشد و از دیدن آن لذت ببرد. اما دلیل زیبایی این اتاق به هنر و زمانی است که اساتید اصفهانی برای ساخت آن صرف کرده‌اند.

رئیسی درباره این اتاق می‌گوید: «می‌گویند سه سال طول کشیده تا آینه خانه به این شکل دربیاید. آن هم توسط سه استاد ماهر اصفهانی. این سه استاد به همراه شاگردانشان سه سال متوالی برای ساخت این اتاق وقت گذاشته و از دو میلیون تکه آینه برای ساخت آن استفاده کرده‌اند.» اما در این اتاق غیر از آینه‌کاری زیبا، تصویر امیر مفخم، سردار مجید بختیاری، تیمور بختیار و سردار اسد بختیاری در میان آینه‌کاری به کار رفته است. افراد مهم و صاحب​نامی که روزگاری در این قلعه زندگی می‌کردند.

باغ ایرانی
البته از همه اینها گذشته یکی از بخش‌هایی که به قلعه زیبایی خاصی بخشیده است وجود یک باغ در مقابل آن است: «در گذشته دو باغ شمالی و جنوبی اطراف قلعه را احاطه کرده بود. یک حوض بزرگ در باغ شمالی قرار داشت که فواره آن نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کرد.» فواره این حوض از سر چهار انسان تشکیل شده که از پشت به هم چسبیده و آب از دهان آنها به بیرون سرازیر می‌شود: «متاسفانه در گذر زمان دیگر اثری از باغ جنوبی بر جای نمانده. این باغ در حدود چهار هزار مترمربع بوده و می‌گویند در این باغ گل‌هایی کاشته شده بود که بویش تا آن سر شهر می‌رسیده.» شاید به همین خاطر است که اهالی دزک در آن زمان باغ جنوبی قلعه را با نام «باغ ایرانی» می‌شناختند.

خیلی عجیب نیست که این قلعه با چنین شکوهی به دست بهترین اساتید معماری و هنرمندان آن زمان ساخته شده است. چراکه در این قلعه چهار خان زندگی می‌کردند که بزرگترین‌شان امیر مفخم بود. کسی که در زمان مهاجرت علی‌اکبر دهخدا او را به این قلعه راه می‌دهد و از او پشتیبانی می‌کند. دهخدا در اینجا بود که بنیان فرهنگ واژگان دهخدا را بنا نهاد.

دهخدا در قلعه دزک
سال‌ها پیش، از قضای روزگار پای دهخدا به سرزمین بختیاری‌ها و روستای دزک باز می‌شود. بختیاری‌ها در مرکز کشور و در تهران نفوذ زیادی داشتند. زمانی که مجلس اول تشکیل شد یکی از نمایندگانش دهخدا بود. دهخدا جزو دسته اعتدالیون بود شاید حمایتی که دهخدا  از جبهه‌های مختلف داشت باعث شد بختیاری‌ها در زمان مهاجرت دهخدا او را به منطقه خود راه بدهند و از او پشتیبانی کنند.

اردشیر آخوندی محقق و پژوهشگر در این‌باره می‌گوید: «مشروطه که به پا می‌شود محمدعلی شاه مجلس را به توپ می‌بندد. همین بهانه‌ای می‌شود برای شروع استبداد صغیر و خیلی از آزادیخواهان و روشنفکران با وقوع این اتفاق دست به مهاجرت می‌زنند. دهخدا هم یکی از این افراد بود و بعد از گذراندن سختی‌های بسیار سر از روستای دزک درمی‌آورد. او قبل از این با بختیاری‌ها معاشرت داشت و به همین خاطر به این روستا راه پیدا می‌کند و در قلعه دزک ساکن می‌شود.» دهخدا همراه با وحید دستگردی (محمدحسن متخلص به وحید یکی از شاعران و سخنوران اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم) به این منطقه می‌روند.

دستگردی در روستایی در نزدیکی دزک ساکن می‌شود و دهخدا در خود قلعه دزک. جالب است بدانید خان‌های بختیاری آنها را از هر جهت تامین می‌کنند و اجازه نمی‌دهند آب در دلشان تکان بخورد تا جایی که وحید دستگردی یک قصیده ​می​سراید و در این قصیده شروع می‌کند به تعریف و تمجید از خان‌های بختیاری و مردم دزک. آخر هر مصرع این قصیده با کلمه دزک به پایان می‌رسد.

لغت‌نامه در کاغذ توتون
امنیت در این قلعه باعث شد دهخدا مدت‌های زیادی را در قلعه دزک ساکن شود. او اتاقی که کنار اتاق آینه قلعه واقع شده بود و به اتاق کوسه معروف بود را کتابخانه‌اش می‌کند و خودش در اتاقی بزرگتر ‌زندگی جدیدش را از سر می‌گیرد. کم‌کم حال و هوای روستا باعث می‌شود که دهخدا از فضای سیاسی فاصله بگیرد و بیشتر وقتش را به معاشرت با مردم و خان‌های بختیاری بپردازد یا مطالعه کند. او کتاب‌های کتابخانه امیر مفخم را به امانت می‌گرفت و مطالعه می‌کرد. همین مطالعات مداوم او باعث شد که کم‌کم به فکر تدوین فرهنگ لغت بیفتد.

آخوندی در این‌باره می‌گوید: «جالب است بدانید دهخدا لغت‌هایش را در کاغذهایی که توتون سیگار را در آن می‌پیچیدند می‌نوشت و کم‌کم این کاغذ‌ها بیشتر و بیشتر شد». حضور دهخدا در قلعه دزک باعث شده بود که مفاخر دیگری برای دیدن او پا به این قلعه بگذارند. از وحید دستگردی گرفته تا ملک‌الشعرای بهار، فرخی یزدی، پژمان بختیاری و... همین رفت و آمد رجال بزرگ آن زمان به دزک اهمیت این قلعه را بیش از پیش کرد: «در حقیقت همین جا بود که او شروع به گردآوری کتاب امثال و حکم کرد.» دهخدا مدت‌های زیادی را در این قلعه زندگی کرد تا اینکه بعد از مدتی تهران به دست بختیاری‌ها فتح می‌شود.

در این زمان استبداد صغیر به پایان می‌رسد و محمدعلی شاه فرار کرده و به روسیه پناه می‌برد. این اتفاق باعث می‌شود که بار دیگر آزادیخواهان و افراد فرهیخته همچون دهخدا به تهران بازگردند: «دهخدا بعد از بازگشت نتیجه ماه‌ها تلاش خود را به ثمر می‌رساند و کتاب فرهنگ لغت دهخدا و امثال و حکم را به چاپ می‌رساند».

برچسب ها: دهخدا ، قلعه ، تولد
ارسال به دوستان