در حالی که سرانجام قرار است پس از حدود دو سال، با حضور دقیقه نودی احمدی نژاد در مجلس، به 10 سوال چند نماینده پاسخ دهد، ظاهرا این هم برخی را بسیار نگران کرده و این سوال را به وجود آورده که واقعا چرابرخی ازیک سوال خشک وخالی اینقدر می ترسند؟
علی اکبر جوانفکر، مدیر روزنامه ایران امروز در سرمقاله ارگان دولت، مطالب تند و وهن آلودی را حواله نمایندگان مجلس کرد و نوشت:
*ایــن هفتـــه قـــرار اســـت رئیسجمهور محترم در صحن علنی مجلس حضور یابد و به سؤالات گروهی از نمایندگان پاسخ دهد.
*با این وجود، پایبندی و تعهد عملی به مردمسالاری نیز هزینههایی دارد
که گریزی از آن نیست اما این هزینهها هنگامی نگران کننده به نظر میرسد که
با منفعتطلبیهای فردی و گروهی درهم آمیخته شود و مصلحت عمومی، قربانی
امیال نفسانی برخی جریانهای سیاسی گردد.
بحث بر سر عبور قاطعانه و هوشمندانه مردم از کسانی که قصد عبور ناشیانه از
رئیس جمهور محبوب و مردمی را داشتند، نیست و مایل نیستیم رویگردانی مردم در
آزمون انتخابات را به رخ آنانی بکشیم که با طرح سؤالات بیاساس و بیمنطق
از رئیس جمهور، فرصتسوزی را جایگزین فرصتسازی برای کشور کردهاند بلکه
بحث بر سر دغدغههای رئیس جمهوری است که به دلیل پایبندی به اصول و
آرمانهای انقلاب، با سکوت الهامبخش خویش، فرصت شادمانی را از دشمن
کینهتوز گرفته و غم و اندوه مردمان دلسوز این آب و خاک را سبب نشده است.
بحث بر سر این است که چرا عدهای چشم بر حقایق
پیش روی خویش بستهاند و با آن که به آثار مخرب ناشی از رفتار خود واقفند،
همچنان به کوک کردن همان سازی میپردازند که صدای آن دلهای مردم را
میلرزاند و آشوب میکند و دشمنان را به رقص و پایکوبی درمیآورد. آیا هنوز هم صدای مردم را نشنیدهاند؟ چرا عدهای همواره از مواجه شدن با حقایق گریزانند و ترجیح میدهند در هیاهوی هزاران توجیه نابخردانه روزگار بگذرانند!
به راستی چرا قافیه باختههای عالم سیاست، نیاموختهاند که باید سر به
زیر اندازند و گردنافرازی را دستکم برای دورهای از زمان به فراموشی
بسپارند؟!
تصمیمات بزرگ مردم که معمولاً در موسم انتخابات به منصه ظهور میرسد،
همواره با درس عبرتهایی همراه است و پند گرفتن از آن، نشانه خردمندی،
تدبیر و دوراندیشی است. با نگاهی به تحولات سالهای پس از انقلاب میتوان
از سرنوشت کسانی درس گرفت که خواست و اراده تجلی یافته مردم در نتیجه یک
انتخاب را نادیده گرفتند، صدای مردم را نشنیدند و برهمان منش و روشی اصرار
ورزیدند که مردم از آن رو گرفته بودند. به راستی اگر امروز هم کسانی
بخواهند با چنین رویکردی با مردم تعامل کنند، آیا پاسخ متفاوتی را دریافت
خواهند کرد؟
تجربههای دور و نزدیک نشان میدهد که دهنکجی به خواست و اراده مردم و بیتوجهی آشکار به مصالح و منافع ملت ایران و نظام اسلامی، بدون پاسخ نخواهد ماند، بویژه آن که در برخی از نقاط کشور از جمله در تهران، انتخاب مردم هنوز کامل نشده است.