فارس: علیرغم اینکه با تدابیر کلی و سیاستهای اجرا شده، سرانجام بازار سکه و ارز در کشور از تلاطم و التهاب بیسابقه خود خارج شد و تا حدودی به ثبات رسید، اما تاثیرات منفی آن بر بهداشت روانی را نمیتوان نادیده گرفت...
به نظر میرسد اوج گرفتن ناگهانی و بیمنطق قیمت سکه و طلا آن هم در شرایطی که کنترلناپذیر به نظر میرسید، بسیاری از مردم را به احساس دردناک درماندگی دچار کرد. معمولا در زندگی همه ما گاهی رویدادهایی پیش میآید که واقعا کنترلی بر آنها نمیتوانیم داشته باشیم و از اختیار ما خارجاند.
در چنین شرایطی حس میکنیم کاری از دستمان ساخته نیست و چارهای جز تسلیم در برابر آن رویداد یا پذیرش موقعیت پیش آمده نداریم. یعنی زمانی که در رویارویی با بحرانها و شرایط سخت زندگی فکر یا احساس مىکنیم قادر نیستیم بر رویدادى خاص تسلط داشته باشیم، گاهی دست روی دست میگذاریم و برای بهبود شرایط دیگر زندگیمان هیچ کاری انجام نمیدهیم.
نمونه این وضعیت، فردی است که با قصد ادامه تحصیل در خارج از کشور، همزمان با پسانداز پول، در حال گذران دوره زبان خارجی است ولی به دلیل افزایش ناگهانی قیمت دلار، هم یادگیری زبان را کنار میگذارد و هم خانهنشین میشود. اضطراب یا دلهره، یک احساس ذهنی و جسمی، ناخوشایند و مبهم است که از ترسها و دلواپسیهای ناشناخته و مبهم ریشه میگیرد.
گرچه مقدار متوسطی از دلشوره و نگرانی در زندگی لازم است و تمام ما نیز در زندگی خود دچار اضطراب میشویم (چون نگرانی بخش جدایی ناپذیر زندگی روزمره است) ولی اضطراب وقتی حالتی شدید یا طولانی به خود میگیرد، میتواند مشکلساز شود و به بهداشت جسمی و روانی ما آسیب برساند.
رشد ناگهانی و ادامهدار قیمت طلا و ارز که چند هفته اخیر شاهد آن بودهایم از یکسو و پیشبینیها (درست یا نادرست) برای ادامه یافتن این وضعیت در ماههای آینده، ممکن است با ایجاد احساس گیجی، سردرگمی و احساس نگرانی بیش از حد برای برخی از افراد (به خصوص کسانی که زمینه ژنتیکی یا محیطی اضطراب یا آسیبپذیری روان شناختی به رویدادهای اجتماعی و اقتصادی دارند) مشکلساز شود.
احساس ناراحتی، بیقراری و تحریکپذیری و ترس شدید از اینکه اتفاق بد اقتصادی در حال روی دادن است، آرامش و لذت زندگی را از افراد جامعه میگیرد. از سوی دیگر با افزایش تنش و ایجاد موج تشویش و نگرانی از آنچه ممکن است در آینده روی دهد، میتواند باعث بروز نشانههای دردناک اضطراب در اشخاص شود.
نشانههایی مانند گرفتگی عضلات، احساس تنش در ناحیه گلو یا قفسه سینه، افزایش ضربان قلب، مشکلات در خوردن و خوابیدن و احساس ضعف و خستگی شدید ذهنی و جسمی، انواع دردها (مانند سردرد و کمر درد) و...
تصمیمگیری، فرآیندی پویاست که بر اساس اطلاعات موجود و مرتبط انجام میشود، یعنی ما همواره و با در نظرداشتن اطلاعات تازه، میتوانیم در مورد انجام دادن یا ندادن کاری تصمیم بگیریم و هر زمان شرایط تغییر کند، تصمیمهای خود را بازبینی کنیم یا آنها را تغییر دهیم، اما زمانی که اطلاعات موثقی وجود ندارد یا مدام شرایط تغییر میکند (مانند شرایط پیشبینیناپذیر نظیر آنچه در بازار سکه و ارز اتفاق افتاد) چارهای جز ریسک نداریم.
انتظار یا پیشبینی شکست، ناشی از خطر کردن افراد است و به خصوص وقتی ادامهدار میشود، میتواند آثار منفی بر سلامت روانی و جسمانی افراد داشته باشد. علاوه بر این، در چنین مواقعی پدیدهای به نام «اضطراب انتظار» اتفاق میافتد که ناشی از اوج گرفتن دلهره در مدت زمانی است که شخص به انتظار روشن شدن پیامد مثبت یا منفی ریسکی است که انجام داده.
به اعتقاد روانشناسان، آثار مخرب این پدیده، به مراتب از خود اضطراب یا حتی رویارویی فرد با پیامد منفی حاصل از ریسکی که انجام داده، بیشتر است. امنیت روانی یا احساس امنیت خاطر، شامل احساسات خوشایندی میشود که خوشبینی و اعتماد، برآورده شدن انتظارات و نیازها و احساس دلگرمی برای رویارویی با شرایط آینده را در برمیگیرد.
احساس امنیت خاطر از مهمترین نیازهای انسان است که بیشتر روانشناسان آن را از ضروریترین و اثربخشترین عاملها در بهبود کیفیت زندگی و احساس بهزیستی روانی میدانند. شنیدن اخبار هر روزه و ساعت به ساعت درباره تلاطم بازار سکه و ارز ممکن است باعث احساس ناامنی روانی در افراد شود زیرا بدبینی و ترس ایجاد و امیدواری به آیندهای نسبتا آرام را به یأس و ناامیدی تبدیل میکند. به همین دلیل است که حتی برخی از نظریهپردازان بزرگ روانشناسی معتقدند «انسان فقط به خاطر ایمنی زندگی میکند.» بر این اساس، آنها بر اهمیت وجود امنیت خاطر مردم در جوامع تاکید میکنند.