عصر ایران ورزشی، اهورا جهانیان - تساوی تیم ملی ایران در برابر قطر، خواه ناخواه شائبه تبانی را در ذهن برخی از فوتبالدوستان ایرانی ایجاد کرده است. آیا واقعاً تیم ملی فوتبال کشورمان تبانی کرده بود؟
ما ایرانی ها که معمولاً امور عالم را از دریچه توهم توطئه می نگریم، احتمالاً این بار خوش نداریم از چنین منظری به قصه ایران و قطر و بحرین نظر کنیم.
نویسنده این یادداشت نیز مدعی نیست که مسئولان و بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران پیش از بازی با قطری ها، با آنها توافق کرده بودند که بازی باید با نتیجه مساوی به پایان رسد. چه نتیجه مساوی، شاید به کار تسویه حساب تاریخی ما با بحرینی ها می آمد ولی هیچ سود و ثمری برای کارلوس کی روش نداشت. مربی مقتدری چون کی روش قاعدتاً به موفقیت تیمش می اندیشد و بازیچه انتقامجویی این و آن نمی شود.
از این که بگذریم، بسیار بعید است که دروازه بانی چون مهدی رحمتی حاضر شده باشد در برابر قطری ها نقش " گلر بی آزار " را ایفا کند تا ناکامی ده سال پیش بلاژویچ و دایی و صفایی فراهانی و ... را تلافی کرده باشد.
علاوه بر این ها، تبانی قبل از بازی، تبعات سنگینی برای تیم ملی ایران می توانست داشته باشد و این نکته ای نیست که بازیکنان و مربیان تیم ملی کشورمان از غافل بوده باشند. اگر فیفا بفهمد که ایرانی ها و قطری ها قبل از آغاز بازی، بر اساس جلسات پشت پرده، به توافق رسیده اند که این بازی باید با نتیجه مساوی به پایان رسد، چه بسا که چنین توافقی، ما را از رسیدن به جام جهانی 2014 محروم کند. پس هر چه بود، یک امتیاز مشکوک ایران به قطر، به شکل خودجوش و برنامه ریزی نشده، تقدیم قطری ها شد.
اگر قائل به مسامحه بازیکنان تیم ملی کشورمان در برابر قطری ها باشیم، مهمترین دلیل، میل به تسویه حساب تاریخی ایرانی ها با بحرینی ها است.
به عبارت دیگر، ما ایرانی ها اگر چه در سال 84 با شکست دادن بحرین در استادیوم آزادی راهی جام جهانی شدیم و دست بحرین را از دامان این تورنمنت بزگ کوتاه کردیم، و اگر چه در بازی رفت همین مسابقات راهیابی به جام جهانی 2014 موفق شدیم 6 بر صفر بحرین را شکست دهیم، ولی باز هم نفرتمان از بحرینی ها فروکش نکرده بود و می خواستیم رفتار ناجوانمردانه بحرینی ها در سال 1380 را با رفتاری ناجوانمردانه پاسخ دهیم.
یعنی شادی بحرینی ها با پرچم عربستان را با یک امیتاز حساسی که به قطر دادیم، جبران کردیم و نان نقض اصول متعارف فوتبال و آلودن فوتبال به ملاحظات غیرفوتبالی را، در کاسه بحرینی ها گذاشتیم تا بدانند که در این دنیا از هر دست که بدهی، از همان دست می گیری و این جهان کوه است و فعل ما ندا!
مطابق این فرضیه، برای محقق شدن چنین خواسته ای، بزرگان تیم دست به یکی کردند و بعد از اینکه ایران 2 بر 1 از قطر پیش افتاد، دستور به توقف حمله و آسان گیری با تیم کوچک قطر دادند.
اظهار شادمانی علی کریمی و جواد نکونام از حذف بحرین را نیز می توان مویدی بر همین فرضیه دانست. یعنی بزرگان تیم، انتقام تاریخی را بر رعایت بازی جوانمردانه ترجیح دادند و چون آنان چنین اراده کردند، دیگران نیز اطاعت کردند و آن شد که شد!
اما فرضیه دوم، تساوی ایران و قطر را نه محصول تصمیم بازیکنان قدیمی تر تیم ملی به تسویه حساب با بحرینی ها، بلکه محصول روندی کاملاً طبیعی در جریان بازی فوتبال می داند. بدین معنا که تیم ملی ایران 2 بر 1 از قطر پیش افتاده بود و صعودش به دور بعد مسجل شده بود و دیگر انگیزه ای برای به آب و آتش زدن و تلاش برای گشودن سه باره دروازه قطری ها نداشت.
مطابق این فرضیه، بازیکنان تیم ملی ایران خسته و کم انگیزه بودند و فقط به شنیدن سوت پایان می اندیشدند. همین وضعیت طبیعی، که برای هر تیم پیش افتاده صعود کرده ای ممکن است رخ دهد، باعث شد بازیکنان ایران در پانزده دقیقه پایانی بازی با قطر، اندکی بازی را شل بگیرند و در نتیجه این وضع، دست کوتاه قطری ها به دامان گلی رسید که چونان خرمای نشسته بر نخیل، دور از دسترس به نظر می رسید.
این یادداشت را بدون گمانه زنی درباره قوی تر بودن احتمال صدق هر یک از این دو فرضیه به پایان می بریم و داوری را به خوانندگان می سپاریم!
ماجراجویی ممنوع!!!
نه به علی آقا و نه به آقا جواد این وصله ها نمی چسبه مطمئن باشین بچه ها صعودشون مسجل بود و انگیزه ای نداشتن به شوتهای آقا جواد بعد از گل دوم نگاه کنین همچنین به بهم ریختن خط دفاعی قطر توسط علی آقا
توهم هم خودت داری آقای اهورا ! جمع نبند!
می خوام با یه مثال موضوع رو روشن تر کنم
اگر خاطرتون باشه سال 2006تیم ملی عراق قهرمان جام ملت های آسیا شد،در حالی که در اوج عملیات های تروریستی و اشغال امریکا بود،همون زمان که ایران با کره بازی داشت پیش خودم گفتم اگر ایران کره رو ببره و تا فینال بالا بره و احیانا توی فینال به عراق ببازه اون وقت یه عده ای که معمولا از این توهم های جالب دارند که همه مسائل بی ربط رو به هم ربط رو به هم مربوط می کنند می گن چون دولت ایران از عراق در مقابل امریکا حمایت می کنه خواسته با این کار یه هدیه ای به عراق داده باشه و با تبانی باخته
اما اتفاق خیلی جالبی افتاد و عراقی که هیچ کس فکر نمی کرد به فینال برسه به فینال رسید و از اون جالب تر ژاپنی رو که قدرتش به همه توی آسیا اثبات شده رو برد من واقعا خدا رو شکر کردم ایران به جای ژاپن توی فینال نبود
متأسفانه بعضی افراد وجود دارند که یه توهم عجیبی دارن و هر چیز بی ربطی رو به هم ربط می دن و یه نتیجه عجیب و بخصوص سیاسی از اون می گیرن،مثلا یه عده ای می گفتن که نتایج بازی های استقلال و پرسپولیس رو از قبل تعیین می کنند که بخصوص این شک و شبهه زمانی که چندتا بازی بود که مساوی می شد تقویت شده بود،حتی امسال این موضوع یه جورایی توی نود هم راه باز کرد اونم وقتی که برنامه قبل از دربی رفت امسال فردوسی پور از بازیکنی که دعوت کرده بود پرسید به نظرت بازی رو کی می بره، گفت من با چندتا از بازیکن هایی که از دو تیم می شناسم و ارتباط داریم پرسیدم و به نظر میاد مساوی می شه که خدا رو شکر استقلال 2-0بازی رو برد
متأسفانه اون حرف آماتورانه پیمان یوسفی باعث این ظن های بی اساس شده در حالی که خودش به این موضوع دقت نکرده بود که سال 98 هم با بازی ضعیف جلوی همین قطر و باختن بهش نتونست مستقیم صعود کنه و کارش به اما و اگر بگشه
مگه تا به حال راست نبوده؟ ميخواي مثال بزنم؟
از نوع نگاه نویسنده پیداست که چگونه به این مردم نگاه می کند و نمی توان به دیگر مقالات ان اعتماد کرد چون این یک بی احترامی بزرگ است
آخه دیگه اندونزی آبکش نبود که ده تا گل بخوره
ضایع تر از این نبود اونوقت . . .
خب نویسنده سوال کرده ایران تبانی کرده یا نه؟ بگین آره یا نه
من که میگم ایران تبانی کرده ولی دژاگه خیر با تبانی موافق نبوده و بازیشو کرد
یک وقت هایی هم هست طبق یک قرارداد نانوشته و بر اساس احساسات و دل بدون اینکه حتی بصورت شفاف بازیکنان با هم صحبت کنند نتیجه بازی یه سمتی هدایت می شه که اکثرا ته دلشون از اون نتیجه راضی هستند ولی بدلایل مختلف سعی می کنند اونو نشون ندهند
بازی ایران وقطر از همین نوع دوم بود که صرفنظر از بازیکنان توی میدان این قرارداد نانوشته در بین دست اندرکاران و حتی تماشاچیان طرفداران زیادی داشت