مواضع هاشمی رفسنجانی در قالب گفتگویی متفاوت با وی بعد از انتخابات سال 88 در «صراحتنامه» مکتوب شد.
امیر عباس تقیپور از انتشار کتاب «صراحتنامه» با موضوع گفتگوی وی با
آیتالله هاشمی رفسنجانی خبر داد. این کتاب، گفتگوی انتخاب شده جشنواره
مطبوعات است که توانست رتبه سوم جشنواره را در بخش مصاحبه از آن خود کند.
مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات در گفتگو با مهر از انتشار کتاب
«صراحت نامه» در قالب گفتگو با آیتالله هاشمی رفسنجانی خبر داد و گفت: در
پی انتشار گفتگویی با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ماهنامه مدیریت
ارتباطات که در هجدهمین جشنواره مطبوعات و خبرگزاریها رتبه سوم بخش مصاحبه
را نیز به دست آورد، این گفتگو در قالب کتابی با عنوان «صراحت نامه» منتشر
میشود.
این کتاب از سوی انتشارات سیمای شرق و با همکاری ماهنامه مدیریت ارتباطات و در قطع پالتویی در دست انتشار قرار گرفته است.به گفته تقی پور در مقدمه این کتاب اذعان شده است، شرایط خاص بعد از
انتخابات دهم ریاستجمهوری اسلامی ایران در خردادماه سال 88 موجب شد مصاحبه
ماهنامه مدیریت ارتباطات در تیرماه 89 با آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس
توأمان مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن سال، بازتاب
فراوانی در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کند، چرا که او در این مصاحبه،
جملاتی را به زبان آورد که تا قبل از آن به هیچ رسانهای نگفته بود.به گزارش خبرآنلاین، در بخشی از این مصاحبه می خوانیم:
نظر شما به عنوان شخصیتی که هم تجربه اش را و هم
مدیریتش را داشتید و همین الان هم در رأس بالاترین نهاد مشورتی نظام نشسته
اید، در مورد فضای رسانه ای چیست؟
باید اولاً واقعیت محیط و مخاطب را بشناسیم. ثانیاً حرفهایی که
مخاطب را فراری بدهد، نگوییم و حرفهایی بزنیم که وجدان طرف را قانع کند.
البته اگر کسی خودش عقیده ای دارد، حرفهای خودش را هم در آن قالب می تواند
در بیاورد. ما توقع نداریم بی بی سی بیاید سیاست کشور خودش را فراموش کند.
سیاست آن کشور را در هر برنامه ای می بینید، حتی سیاست استعماری اش را. با
شیوه ای حرفه ای خود را در مغز مردم جا می کند. ما باید با دانش روانشناسی،
جامعه شناسی و پیش بینی آینده آشنا باشیم. الان خیلی چیزها در اطلاع رسانی
شرط است.
فرض کنید آقای مهاجرانی به عنوان کسی که سالها معاون شما بوده، وقتی شما
ایشان را در بی بی سی فارسی می بینید، چه احساسی به شما دست می دهد؟
مایل نیستم هیچ وقت از آن رسانه استفاده کنم. آنها خودشان می دانند و من
نمی دانم چه دلیلی برای خودشان دارند. حرف خودم را هم نمی خواهم به آنها
تحمیل کنم.
این رسانه های حرفه ای خارجی که اشاره کردید، فکر می
کنید در مدیریت افکار عمومی داخل کشور ما در مقایسه با رسانه های داخلی،
چه وزنی دارند؟
مردم فرق می کنند. خیلی از مردم هستند که پیشداوری دارند و خیلی به حرفهای
آنها توجه نمی کنند و گوش هم نمی دهند. ولی بخشی هم هستند که فقط همانها را
می گیرند. بخش دیگری هم هستند که هر دو را می گیرند و مقایسه می کنند.
فکر می کنید مدیریت رسانه موجود در کشور ما چه مقدار در پیدایش عمق اتفاقات پس از انتخابات تأثیرگذار بود؟
من از سبکی که دارد عمل می شود، راضی نیستم. باید خیلی حرفه ای تر از این،
واقعی تر و مخاطب شناس تر و حقیقتگوتر باشد. ما نیاز به رسانه ای داریم که
واقعاً مورد اعتماد مردم باشد و مردم حرفش را بفهمند و قبول کنند. این دور
از دسترس نیست و قابل تأمین است.
فرمایشات شما در مورد رسانه ملی است یا مجموع رسانه ها؟
همه رسانه ها، به خصوص رسانه ملی که تأثیرگذاری بیشتری دارد.
فکر نمی کنید اگر در چارچوب یک سیاست کلی در مجمع نحوه عملکرد رسانه ملی
مورد بررسی قرار گیرد و با رهبری مشورت شود، می توان سیاست مدونی در این
حوزه داشت؟
ما باید در همه زمینه ها سیاست بگذاریم و به رهبری بدهیم. اگر ایشان تأیید
کردند، ابلاغ کنند. این برنامه در موضوعات کاری ما هست. روز اول که مجمع
سیاست ها را آغاز کرد، حدود 140 موضوع را با تصویب رهبری در دستور کار
گذاشتیم و حدود 30 تا 40 موضوع را انجام دادیم و بقیه اش مانده است.
...تا الان نامه ای نوشته اید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟
نه.
... احتمالاً برای خوانندگان ما جذاب خواهد بود که بپرسم یک روز کاری شما چه طور میگذرد؟
الان روزهای کاری ام خیلی شلوغ و پرحجم نیست.
خودتان خواستید یا اجبار شد؟
مقداری اجبار شد و مقداری خودم خواستم.
این اجبار زمانه است یا حکومت؟
به خاطر شرایط سیاسی کشور است.
یعنی توافقی صورت گرفته است؟
نه. توافقی نبود. ببینید کارم از لحاظ وقتی که برای کار می گذارم، زیاد
است. به غیر از پنج، شش ساعتی که می خوابم یا لحظاتی که سر ناهار یا نماز
هستم، بقیه ساعات را کار می کنم. صبح ها برای نماز صبح بلند می شوم، اول
نمازم را با مراسمی که دارد، می خوانم و بعد سراغ گزارش های شب میروم.
معمولاً گزارشهای شب خیلی زیاد هستند، به خاطر اینکه روز غرب است و خبرهای
اساسی هم از آنجا می آید. گزارشهای خودمان خیلی کم حجم است. می بینم در
دنیا چه خبر است.
اینها را در منزل نگاه می کنید؟
بله. بعد رادیوهای خارجی را – هر کدام که خبر بیشتری دارد- می گیرم و
بخشهای خبری آن را گوش می دهم. معمولاً نیم ساعتی را هم در حیاط کوچکی که
داریم، دور حوض و باغچه راه میروم. الان هم در منزل فقط من و همسرم هستیم و
کس دیگری نیست. معمولاً او بعد از اینکه نمازش را خواند، استراحت می کند و
من صبحانه را آماده می کنم. گاهی می نشینیم صبحانه را یا با هم می خوریم
یا من هنوز که او بیدار نشده، می خورم و راه می افتم. مسیر را هم معمولاً
به گونه ای تنظیم می کنم که به اخبار خودمان برسم. معمولاً ساعت 8 اخبار
رادیو را در مسیر گوش می دهم. البته در مسیر هم اوضاع شهر را نگاه می کنم؛
لباس مردم، مغازه ها و ویترین ها را نگاه می کنم. در نیم ساعتی که در راه
هستیم، خیلی چیزها از شهر می فهمم.
در ترافیک هم گیر می کنید؟
پلیس راهنما داریم. فقط جاهایی مثل چراغ قرمز که همه می ایستند، توقف
داریم. چون به پلیس گفته ام که عبور نکنیم. البته گاهی در جاهای شلوغ در
ترافیک می افتیم یا شب موقع بازگشت، به جای نیم ساعت، یک ساعت در راهیم. من
از جماران به اینجا می آیم. معمولاً اگر وضعیت عادی باشد، 35 دقیقه در
راهم و اگر ترافیک غیرعادی باشد تا یک ساعت هم طول می کشد. اینجا هم که می
آیم، اول روزنامه ها را می آورند و تیترها را نگاه می کنم. خیلی روزنامه
هست، اگر مطلبی برایم جالب باشد، کنار می گذارم و بعداً مطلبش را می خوانم.
در این فاصله هم تلویزیون روشن است و هرچه بخواهم چه از ماهواره و چه از
تلویزیون خودمان می بینم. رادیو پیام هم گوش می کنم که خوب است و هر یک ربع
اخبار پخش می کند...