۰۶ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۰۰۴۰۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ - ۱۹-۱۱-۱۳۹۰
کد ۲۰۰۴۰۳
انتشار: ۱۱:۴۵ - ۱۹-۱۱-۱۳۹۰

نامه سرگشاده دفتر رحیمی به احمد توكلي: ابهامات عجيب در تحصيل ثروت و دريافت مدرك معادل را چگونه توجيه مي كنيد؟

به راستي چگونه مي‌شود به صورت نامشروع و بدون استحقاق براي خود، همسر و فرزندان ارز دانشجويي بابت ‌٣٨ ماه دريافت کنيد درحالي که بنا به استنادات موجود شما فقط ‌١١ ماه درخارج از کشور حضور داشته‌ايد؟
دفتر محمدرضا رحيمي معاون اول رييس‌جمهور در نامه‌اي سرگشاده به اظهارات اخير احمد توكلي نماينده مجلس شوراي اسلامي پاسخ داد.

به گزارش ايسنا در متن اين نامه سرگشاده «با صلوات بر محمّد و آل محمّد» خطاب به احمد توکلي آمده است:

«سلام عليکم

از آغاز دولت نهم تاکنون جنابعالي و همفکران‌تان با بهره‌گيري از فرصت‌هايي که خداوند به واسطه ملت ايران براي خدمتگزاري در اختيار شما گذاشته است لحظه‌اي از تخريب دولت خدمتگزار فرو ننشسته‌ايد و نيز بيش از دو سال است که حملات شما به معاون اول رييس‌جمهور که در اين مدت جز به کار و خدمت براي پيشبرد امور کشور نيانديشيده لاينقطع ادامه دارد. طي اين مدت اصرار به ايشان براي پاسخگويي به اظهارات مغرضانه شما هر بار با توصيه به صبر و حفظ آرامش کشور مواجه‌ مي‌شد، اما اينک که کار از شبهه‌افکني به دروغ‌پردازي رسيده و بيش از پيش موجبات تشويش اذهان عمومي را فراهم آورده‌ايد ناچار بايد به بخشي از دروغ سازي‌ها پاسخ داده شود، شايد اين پاسخ مانع از گسترش اين رويه ناپسند و غيراخلاقي شود.

شما به عنوان رييس مرکز پژوهش‌هاي مجلس در مصاحبه‌اي با مجله اقتصاد ماه تحت عنوان «بيان ناگفته‌ها از فساد يقه سفيدها» و فساد سيستمي و نظام يافته‌ سخن گفته‌ايد که مورخ ‌٥ بهمن ‌١٣٩٠ در برخي ديگر از رسانه‌ها بازتاب داشت؛ لذا متن زير را با توضيح اين‌که جنابعالي و آگاهان از خواستگاه عبارت يقه سفيدها در اقتصاد سياسي آگاهي داريد به عنوان دلايل اثبات يقه سفيد بودن جنابعالي در ارتکاب فساد سيستماتيک در فرايند آموزش عالي و ساير ويژه‌خواري‌ها براي خود و ديگر رفقاي‌تان که با بهره‌گيري از توهين، افتراء، نشر اکاذيب و به قصد تشويش اذهان عمومي در رسانه‌هاي مکتوب و مجازي عليه دولت منتشر نموده‌ايد، بيان مي‌گردد و چنانچه نياز باشد همه مدارك و مستندات موجود نيز انتشار خواهد يافت.

جناب آقاي توکلي!

يکم- در بخشي از مصاحبه دروغ را منشأ همه بدي‌ها و کليد در اتاقي دانسته‌ايد که سيئات را در آن گرد آورده‌اند و با استناد به حديث شريف نبوي، معاون اول رييس‌جمهور را در خصوص مدرک تحصيلي متهم به دروغ نموده‌ايد، از همين آموزه ديني استفاده مي‌شود، که متاسفانه اظهار نظر خصمانه شما بر پايه دروغي بنا شده است که خود و دوستان‌تان ساختيد و پرداختيد و رسانه‌هاي همسوي‌تان را براي انتشار اين دروغ به ياري طلبيديد. چون کار را به جايي رسانديد که پاسخي در خور لازم داشت معاون اول رييس‌جمهور براي بر ملا شدن اين دروغ جمعيِِِِِِ شما و همدستان‌تان که چيزي شبيه مثل معروف «آي دزد ...آي دزد» بود، چاره‌اي نداشت جز آن‌که از مجاري قانوني طرح شکايت کند و نتيجه شکايت در دادسرا و دادگاه نيز مجرم شناخته‌ شدن اتهام‌زنندگان و مشخصاٌ آقاي الياس نادران نماينده مجلس‌شوراي‌اسلامي بود. متن حکم محکوميت آقاي نادران به جرم «نشر اکاذيب» به شماره ‌٦٧ و کلاسه ‌٨٩ /‌٧٦ /‌١٠٣ ابلاغ شده که بر خلاف اظهار نظر کذب شما منع تعقيبي درخصوص اين پرونده صادر نشده است و موضوع در ديوانعالي کشور مراحل پاياني خود را طي مي‌نمايد. در اين‌باره مراجعه به اسناد و مدارک خلاف‌گويي جنابعالي را اثبات مي‌کند.

دوم - لازم است که چگونگي سير کسب مدرک تحصيلي جنابعالي مرور شود، تا معلوم شود دروغ کدام است و دروغگو کيست.

الف) به موجب دست خط مورخ ‌٢٥ /‌٨ /‌٧١ جنابعالي خطاب به آقاي دکتر معين وزير وقت فرهنگ و آموزش عالي نوشته‌ايد: «چون در خرداد سال آينده دوره کارشناسي را در رشته اقتصاد نظري به پايان مي‌رسانم مصمم هستم اگر امکان فراهم شود ادامه تحصيل را در دوره کارشناسي ارشد در يکي از کشورهايي که از اعتبار بالا برخوردار است انجام دهم، مقتضي است در اين زمينه مساعدت فرماييد...» اين مدرک بيانگر آن است که يک سال قبل از فارغ ‌التحصيلي در دوره کارشناسي آن هم بدون شرکت در کنکور درخواست بورس تحصيلي در کشوري که به زعم شما اعتبار بالايي دارد نموده‌ايد. آيا از خود پرسيده‌اي که چگونه ممکن است کسي بدون کنکور وارد دانشگاه شود و تقاضاي بورس تحصيلي نمايد و آيا فکر کرده‌ايد که حق چه کساني را ضايع کرده‌ايد؟

ب) يادداشتي به تاريخ ‌١١ /‌٧ /‌٧٢ به قلم شما موجود است که به وسيله آقاي‌دکتر گلپايگاني وزير وقت فرهنگ و آموزش عالي با قيد دستور «اقدام فوري» در هامش تقاضاي شما به عنوان معاونت دانشجويي آن وزارتخانه ارجاع شده است. شما در آن يادداشت آورده‌ايد :«سال گذشته به دستور مقام معظم رهبري جناب آقاي دکتر معين وزير محترم وقت دستور تشکيل پرونده اعزام اينجانب به خارج از کشور را براي اتمام تحصيل صادر کرد...به همين دليل درخواست مي‌کنم در انجام اقدامات لازم تسريع به عمل آيد»

ملاحظه مي‌نمائيد که جنابعالي براي رسيدن به مقصود چگونه از اعتبار و جايگاه مقام‌معظم‌رهبري سوءاستفاده نموده‌ايد. با اين وصف معاونت وقت دانشجويي ذيل دستور «اقدام فوري» وزير فرهنگ و آموزش عالي وقت مي‌نويسد«که اعزام بدون کنکور ممنوع است، لطفاً صريح اظهار نظر گردد» و متعاقب آن وزير وقت در تاريخ ‌١٢ /‌٧ /‌٧٢ در پي‌نوشتي به معاونت دانشجويي دستور مي‌دهد: «معاونت محترم دانشجويي لطفاً با توجه به سابقه امر و تاکيد جناب آقاي دکتر معين ترتيبي اتخاذ فرماييد به موقع انجام گيرد» و پس از اين است که معاونت دانشجويي به تاريخ ‌١٣ /‌٧ /‌٧٢ در ذيل همان نامه مي‌نويسند: « اداره امور بورس‌ها با توجه به موافقت و دستور وزير محترم اقدام گردد». و متعاقب آن طي نامه ‌٣٠٠٠٠ /‌٤٢ مورخ ‌١٧ /‌٧ /‌٧٢ مدير کل بورس‌ها و دانشجويان خارج از کشور به اداره کل گذرنامه و وزارت خارجه براي اعزام به خارج از کشور معرفي مي‌شويد. البته براي تحصيل در رشته‌اقتصاد در دانشگاه ناتينگهام انگليس در مقطع کارشناسي ارشد. اسناد بالا مبين اين واقعيت تلخ است که جنابعالي با اعمال فشار در مدت ‌٥ روز موجبات بورس و اعزام به خارج از کشور را با نقض همه قوانين موجود کشور بدون شرکت در کنکور و با استناد نادرست به دستور مقام معظم رهبري براي خود فراهم مي‌کنيد.

ج) جنابعالي در همان روز يعني ‌١٧ /‌٧ /‌٧٢ طي نامه‌اي به اداره کل بورس‌ها و دانشجويان خارج از کشور تعهد نموده‌ايد در مقطع تحصيلي کارشناسي ارشد و يا دکترا در هيچ يک از دانشگاه‌هاي کشور پذيرفته نشده و «شاغل به تحصيل» نمي‌باشيد، لکن در فرم مربوط به اطلاعات تعيين محل خدمت بورسيه ارز بگيران وزارت فرهنگ و آموزش عالي در مورد وضعيت تحصيلي شما نوشته شده کارشناسي و کارشناسي ارشد را از دانشگاه شهيد بهشتي اخذ نموده‌ايد در حالي که مطابق مدارک موجود شما براي مقطع کارشناسي ارشد بورسيه شده‌ايد. اين دوگانگي و خلاف‌گويي مستند را در اعلام وضعيت تحصيلي مقطع کارشناسي ارشد چگونه توجيه مي‌کنيد؟

د) طبق مدارک موجود درخواست موافقت و اعزام شما به مدت ‌١٥ ماه براي ادامه تحصيل در مقطع کارشناسي ارشد بوده است. سوال اين است؛ چگونه از پشت ميز دکتري اقتصاد کشوري «با اعتبار بالا» يعني انگليس! سر در آورديد. مساله‌اي که قدري از زواياي پنهان آن بر اساس محتويات پرونده تحصيلي شما قابل دريافت است، اما برخي زواياي ديگر هنوز نامکشوف و نياز به جستجو در اسناد محرمانه دارد.

هـ) با توجه به اين‌که جنابعالي کارشناسي ارشد را طي ننموده و از مقطع کارشناسي به مقطع دکتري جهش نموده‌ايد پس از تذکر وزارت فرهنگ و آموزش عالي درخصوص اين روند غيرقانوني به خط خود خطاب به آقاي دکتر سالار آملي مسوول امور دانشجويان ايران در انگليس مي‌نويسيد: «... شما بنده را نسبت به مقررات ارزشيابي دکتراي بدون داشتن فوق‌ليسانس مطلع فرموده بوديد حالا تسجيل شد، طبيعي است با علم به اين مساله دارم تحصيلم را ادامه مي‌دهم، هرچند جهل بنده هم مانع اعمال مقررات قانوني يا مشروع نمي‌شود ، مساله ارزشيابي معادل هم چندان مساله نيست» اين اعتراف بيانگر آن است که شما بدون موافقت اوليه وزارت علوم و علي‌رغم نداشتن مدرک تحصيلي کارشناسي ارشد خود را به عنوان دانشجوي دکتري رشته اقتصاد به وزارت علوم تحميل نموده‌ايد و تا اين‌جا يعني اعزام خلاف قانون و بدون ضوابط و تحصيل خلاف قانون و البته دغدغه‌اي هم براي عضويت هيات علمي در آينده نداشته‌ايد، چه آن‌که بيش از هر کس به قدرت لابيگري خود که مختص يقه سفيدان است واقف بوده‌ايد . جالب آنکه به خط و تعهد خود نيز پايبند نمانديد و بر اساس همان پيش فرض‌هاي ذهني از طريق خلاف قانون و با بهره‌گيري از رانت‌هايي که بيش از همه کس از آن برخوردار بوده‌ايد به رغم داشتن مدرک معادل دکترا به عضويت هيات علمي يکي از دانشگاه‌هاي معتبر کشور درآمده‌ايد . جل‌الخالق اگر اين رانت و مفسده سيستماتيک يقه سفيدان آنگونه‌که گفته‌ايد نيست در کدام قاموس بايد به دنبال نامي براي فرآيند اخد مدرک شما بود که ديگران را به آن متهم مي‌کنيد ؟

و) مطابق نامه شماره ‌٢١٩٢١ /‌١٢ /‌٤٢ مورخ مهر ماه سال ‌٧٥ معاون دانشجويي وقت وزارت فرهنگ و آموزش عالي به عنوان مقام عالي وزارت اعلام مي دارد «... چون همسر و فرزندان احمد توکلي در ايران به سر مي برند طبق ضوابط و آيين‌نامه بورس مقرري به شکل مجردي به ايشان تعلق مي‌گيرد» و بازهم به موجب تقاضاي کتبي ‌١ /‌٧ /‌٧٥ اذعان مي‌داريد که تا پايان اسفند ‌٧٤ ارز متأهلي به من پرداخت شده است و بر همين مبني درخواست تداوم آن رويه غلط را مي‌نماييد. و اين احتمالاً بيانگر وسواس و دقت نظر شما نسبت به حفظ بيت‌المال و جلوگيري از اتلاف آن است!

به راستي چگونه مي‌شود به صورت نامشروع و بدون استحقاق براي خود، همسر و فرزندان ارز دانشجويي بابت ‌٣٨ ماه دريافت کنيد درحالي که بنا به استنادات موجود شما فقط ‌١١ ماه درخارج از کشور حضور داشته‌ايد؟ اگرچه کسي منکر اين نيست که يکي دوبار خانواده محترم در سفر به اين کشور «اعتبار بالا» همراه جنابعالي بوده‌اند. آقاي توکلي! درخصوص حرمت دريافت وجوه من غيرحق چگونه بايد قضاوت کرد؟

ز) جنابعالي به عنوان متعهد به خدمت و بورسيه تحصيلي وزارت علوم در خارج از کشور تحصيل نموده‌ايد و برخلاف مقررات از تسهيلات شامل تحصيل رايگان و ارز موردنياز بهره برده‌ايد و براي اين مقصود هرگاه لازم بوده دروغي به کار بسته‌ايد. از جمله مطابق تعهدنامه مورخ ‌١٧ /‌٧ /‌٧٢ به اداره کل بورس‌ها و دانشجويان خارج از کشور اعلام داشته‌ايد که کارمند رسمي وزارتخانه يا موسسات دولتي نمي‌باشيد و متعهد شده‌ايد در صورت خلاف صحت مطالب تعهدنامه کليه خسارات وارده را پرداخت نمائيد؛ در حالي که مطابق نامه ‌٢٨٠٧ /ک / م مورخ ‌٢٥ /‌١٢ /‌٧٥ شروع به کار شمارا در نهاد رياست جمهوري به امضاء مديرکل وقت امور اداري اعلام نموده‌اند و با استناد سند شماره ‌٤٠٣٦ مورخ ‌٧ /‌٤ /‌٧٦ به خط خودتان نوشته‌ايد از دي‌ماه ‌١٣٦٨ تاکنون يعني ‌٤ /‌٤ /‌٧٦ کارمند مشاورت اقتصادي نهاد رياست جمهوري بوده‌ايد و اين مدارک مبين مستخدم بودن جنابعالي در نهاد رياست جمهوري است که پس از بازگشت از انگلستان مجبور به اعلام شروع به کار شده‌ايد. اين دو مدرک، کذب ديگري از فرايند اخذ مدارک تحصيلي شما را نشان مي‌دهد که به نظر مي‌رسد براين اساس و به موجب آموخته از حديث شريف نبوي تا اينجا بايد نه يک کليد که دسته کليدي از ساختمان بدي‌ها نزد شما وجود داشته باشد.

سوم) يکي از موضوعاتي که همواره مطرح کرده‌ايد و وسيله حضور رسانه‌اي خود ساخته‌ايد بحث مبارزه با مفاسد اقتصادي و ويژه خواري‌ها است ، بر اين اساس و با توجه به حساسيت شما به اين موضوع ذکر نکاتي خالي از فايده نيست؛

جنابعالي با رايزني و ويژه‌خواري در سال ‌١٣٧٠ براي خود و شرکاي‌تان زميني به مساحت ‌٣٠٠٠متر مربع در شهرک غرب تهران به ارزش ‌١٨٠ ميليون تومان در زمان رياست آقاي محسن رفيق‌دوست بر بنياد مستضعفان و جانبازان با تخفيف به قيمت ‌٢٣ ميليون تومان به اصطلاح خريداري! نموده‌ايد و متقاضي شده‌ايد که اين مبلغ را ظرف ده سال پرداخت نماييد و هر ساله ‌١٠? ظرفيت پذيرش دانش‌آموز در مدارس غيرانتفاعي را به بنياد مستضعفان اختصاص دهيد. صرف نظر از آن‌که از آن سال تاکنون يک ريال پس نداده‌ايد، حتي يک درصد سهميه تحصيلي مدرسه غيرانتفاعي‌تان را هم به فرزندان جانبازان و مستضعفان اختصاص نداده‌ايد حال آنکه ارزش امروز زمين ‌١٢ ميليارد تومان است و جالب آنکه مدير مجتمع آموزشي شما يکبار ديگر به نقل از شما موافقت مقام‌معظم رهبري(مدظله‌العالي) را براي استمهال بازپرداخت ارزش زمين مذکور خواستار مي‌شود که از سوي مراجع رسمي طي نامه شماره ‌١٤٨٩٤ مورخ ‌٨ /‌١٠ /‌٨٨ اظهارات شما تکذيب مي‌شود.

از ماجراي روزنامه شما و اخذ مجوز چاپخانه و ارز دولتي و فروش آن که بنا به نظر آقاي سعيد حجاريان «هم کاغذ مفت گرفته‌ايد هم چاپخانه» مي‌گذريم و شرح آن را به مجالي ديگر مي‌سپاريم.

جناب آقاي توکلي ملاحظه اين‌همه پاکدستي و پاکزيستي شما براي رسيدن به دولت پاک! و مبارزه با يقه سفيدان مفسد هيچ جاي تعجب ندارد؛ گرچه در جايي مدعي و طلبکارانه اظهار داشته‌ايد: اعزام شما براي تحصيل ، حداقل خدمت نظام به امثال شماست. آقاي توکلي متأسفانه شما با بهره‌گيري از امکانات رسانه‌اي که در اختيار داريد علاوه بر ويژه‌خواري و اخذ مدرک تحصيلي بدون استحقاق و اکتساب دارايي‌هاي شبهه ناک اين امکانات را وسيله دروغ پراکني و ايجاد جو بدبيني و بي‌اعتمادي در بين مردم قرار داده‌ايد و اين نتيجة همان ابهامي است که در موضوع تحصيل جنابعالي از "انگليس" شروع شده و هنوز هم ادامه دارد و روزي بايد آشکار گردد.

اداره اطلاع رساني دفتر معاون اول»

ارسال به دوستان