عصرایران ؛ احسان محمدی - بعد از شکایت شهرداری تهران از سفارت انگلستان به اتهام قطع درختان باغ
قلهک تعدادی از هموطنان در مقابل سفارت دست به تجمع زدند و با در دست داشتن
پلاکاردهایی در حمایت از درختان و شعارهایی در نکوهش رفتار انگلیسی ها با
درختان ایرانی در صدر خبرها نشستند.
در آخرین خبر مرتبط با این ماجرا حکم
جریمه یک میلیارد و ششصد میلون تومانی سفارت انگلستان از سوی شهرداری تهران
اعلام شد. گرچه سفارت انگلیس اتهام قطع درختان را تکذیب می کند و می گوید
به دلیل حفر تونل های مترو توسط شهرداری ریشه درختان خشک شده و از پا
افتاده اند. به عنوان یک ایرانی که به این آب و خاک علاقه دارد و سر سوزنی
ارادتی به انگلستان و آمریکا و البته روسیه و چین هم ندارم بعد از روبرو
شدن با این خبر گرفتار چند پرسش شدم:
1- رفتار انگلیسی ها در قطع درختان قابل تائید نیست و باید قدردان
دوستانی بود که این تجمع را صورت دادند و باعث شدند برخی از رسانه ها با
اسم و ارزش درخت و تاکید ائمه اطهار(ع) بر قداست این آفریده های پروردگار آشنا
شوند.
اما آیا شهرداری تهران که علیه قطع درختان توسط انگلیسی ها اعلام
شکایت می کند، رفتار خود در قطع درختان خیابان ولی عصر، قطع درختان محوطه
مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و نصب درختان پلاستیکی در
میادین اصلی شهر را به همان اندازه نکوهش می کند؟
فقط این 300 اصله درخت به
مردم ایران تعلق دارند؟ از آنها که بانوی «پیر و پرفریب و حیلت ساز
استعمار» هستند انتظاری نمی رود، " ز دشمنان برند شکایت به نزد دوستان / چو
دوست دشمن است، شکایت کجا برند"؟ گلایه از تصمیم های مخرب محیط زیست از
شهرداری گرفته تا دوستان مهرورز را کجا بریم؟
2- عزیزان غیرتمندی که با پلاکارد و شعار مقابل سفارت انگلستان گرد هم
آمدند حتماً کارشان ستودنی است اما آیا حاضرند برای دیگر خسارت های زیست محیطی هم به همین اندازه جسور و
حساس باشند؟ اگر این اتفاق در سفارت روسیه رخ داده بود هم تا به این
اندازه سریع و صریح و قاطع برخورد می کردند؟ یا درختان سفارت انگلستان با
درختان خیابان ولیعصر و جنگل های شمال تفاوت دارند و ایرانی ترند؟
در آتش
سوزی جنگل های ایران از گلستان تا کردستان و لرستان علاقمندان «واقعی»
محیط زیست به دور از چشم هیچ دوربین تلویزیونی ستایشگری با بیل و دبه آب به
مبارزه با آتش رفتند و عزیزانی جان شان را از دست دادند یا برای همیشه با
زخم عمیق سوختگی ناشی از این حادثه مجبورند زندگی کنند، آیا این دوستان که
روبروی سفارت جمع شدند قبل تر برای حوادث مشابه به مناطق دچار حریق رفته
اند یا بعد از قطع درختان باغ قلهک تازه به محیط زیست علاقمند شده اند؟
آیا در صورت وقوع آتش سوزی در جنگل ها حاضرند بی مزد و منت برای خاموش کردن
آتش بشتابند یا ترجیح می دهند به فداکاری های کم دردسر و اتفاقاً بسیار
مورد توجه دوربین های تلویزیون قناعت کنند و اجازه می دهند اجر فداکاری های
دشوارتر نصیب دیگران شود؟!
اگر علاقمندان "واقعی" محیط زیست بخواهند در
نکوهش قطع درختان یا خشک شدن دریاچه ارومیه دست به یک تجمع کاملاً غیرسیاسی
و صرفاًً محیط زیستی بزنند آیا تضمینی وجود دارد مانند این دوستان به
"عزت" بروند و به "سلامت " برگردند؟
3- برخی از مجریان بخش های خبری در هنگام آتش گرفتن جنگل های ایالت
فلوریدا با هیجان و خوشحالی زیرپوستی از ناتوانی آتش نشانان آمریکایی در
فرونشاندن شعله های حریص آتش می گفتند و گسترده شدن هرچه بیشتر آتش و سوختن
هکتارهای بیشتر از درختان را چنان در بخش های خبری تکرار می کردند گویی در
این درخت سوزی منفعتی به ما می رسد! آیا آن درختان با درختان باغ قلهک
تفاوتی داشتند؟
درختان در هر کجای دنیا باشند حتی اگر ثمر (میوه) ندهند
قطعاً در کار ساختن اکسیژن هستند، نام شان را ریه های زمین گذاشته اند،
فرقی نمی کند در حومه کاخ سفید باشند یا در حیاط سفارت انگلستان و حیاط
خانه من و شما. هیچ نشانه ای وجود ندارد که اثبات کند اکسیژنی که همین لحظه
من و شما تنفس می کنیم را درختان شهرهای ایالات متحده آمریکا
ساخته اند یا درختان کشور دوست و برادر سوریه!
درختان آفریده های بی ادعا و
بسیار مفید پروردگار هستند و برخلاف آدمی از هیچکس فرمان نمی برند و به
هیچ تحریمی علیه هیچ کشوری نمی پیوندند، مانند آفتاب که بر خانه فقیر و غنی
یکسان می تابد به یک اندازه بخشنده اند، آنها را وارد هیچ بازی سیاسی
نکنیم و بگذاریم تنها درخت بمانند، آنها «بی طرف» تر از آنند که در سیاست
مورد استفاده ابزاری قرار بگیرند.
خداوند ما را از شر اکسیژن کفار مصون بدارد
اسطوره بزرگ - آنوش
دست مريزاد.
اینان سرمایه های ملی ما را به نابودی کشیده اند