امیردبیری مهر در تهران امروز نوشت:
مدتی است امری ساده و قانونی و بدیهی یعنی طرح پرسش از رئیسجمهور در مجلس شورای اسلامی وضعیت كما گونهای یافته است. به مرگ و حیاتش امیدی نیست. گاه جان میگیرد و گاه رو به مرگ دارد. روزی خبر میآید كه تعداد امضاهای موافق سوال افزایش یافته و فردای آن روز اعلام میشود عدهای امضاها را پس گرفتهاند. نمایندهای در اعتراض به عدم سوال از رئیسجمهور اعتراض كرده و استعفا میدهد و نمایندگانی طرح سوال را خلاف مصالح كشور میدانند. آنقدر این مسئله ساده، كش و قوس یافته است كه افراد ناآشنا با حقوق اساسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی گمان میكنند نمایندگان سوال كننده از رئیسجمهور قصد ایجاد بدعتی در نظام سیاسی كشور را دارند و اساسا رئیسجمهور در جایگاهی است كه سوالپذیر نیست. این فضا تالیها و تبعات فاسدی در حوزه فرهنگ و سیاست دارد كه در این نوشته به چند مورد آن اشاره میكنم.
1 - مهجوریت قانون اساسی:
نص قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل 88 تاكید میكند «در هر مورد كه حداقل یك چهارم كل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رئیسجمهور یا هر یك از نمایندگان از وزیر مسئول، درباره یكی از وظایف آنان سوال كنند، رئیسجمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و این جواب نباید در مورد رئیسجمهور بیش از یك ماه و در مورد وزیر بیش از 10 روز به تاخیر افتاد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی.»
در این اصل به شرایط ویژه و مصلحتها و ملاحظات اشاره نشده است و بر حق نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تصریح شده است.
نمایندگان نه تنها محقاند بلكه وظیفه دارند جایی كه نیاز است پرسشی از رئیسجمهور در حوزههای مختلف مطرح شود این سوال را در صحن مجلس و در حضور ملت از رئیسجمهور بپرسند و رئیسجمهور نیز بنا بر پیمانی كه در پیشگاه قرآن با مردم بسته است موظف است پاسخ دهد. حال سوال اینجاست چرا عمل به این اصل قانون اساسی باید این همه حواشی داشته باشد به گونهای كه به نظر میرسد اجرای برخی اصول قانون اساسی سخت و مشكل شده است؟
2 - ضربه به فرهنگ پرسشگری:
یك تصور غلط و انحرافی در جامعه وجود دارد كه پرسشگری و انتقاد متعلق به افراد و انسانهای ناامید و مایوس است در حالی این رابطه كاملا وارونه است یعنی كسانی كه پرسشگرند و اهل نقد و انتقاد هستند بیشتر از دیگران به آینده امیدوارند و خواستار پویایی جامعه هستند اینان حس مسئولیت بیشتری به مسائل جامعه دارند و بیتفاوتی را كنار نهادهاند و بالعكس انسانهای ظاهرا راضی به وضع موجود و سكوت پیشه مملو از نامیدی و یأس هستند. با جلوگیری از پرسشگری در واقع میدان را برای شیوع یأس و ناامیدی فراهم ساختهایم و انسانهای پرسشگر و منتقد را به حاشیه راندهایم. وقتی چنین فضایی در سطحی مانند مجلس شورای اسلامی ایجاد میشود در همه سطوح كشور سرایت میكند. در ادارات و سازمانها و نهادها كسانی كه خوی خودكامگی دارند جلوی طرح سوال و پرسش را هم از زیردستان و هم از مردم میگیرند. برای افراد پرسشگر و منتقد جوسازی و فضاسازیهای كاذب ایجاد میكنند و در نهایت فضاهای اجتماعی را به سوی انسداد و سكوت ویرانگر سوق میدهند.
3 - مقدس كردن مسئولیتها:
در اندیشه امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی و مبانی فكری انقلاب اسلامی كه بارها از سوی رهبر انقلاب نیز تبیین شده است همه مسئولان در نظام جمهوری اسلامی به واسطه مسئولیتها و تكالیفی كه برعهده دارند محترم هستند و در قبال همه مسئولیتهایشان باید به پیشگاه خداوند باری تعالی و ملت بزرگ ایران پاسخگو باشند و سازو كارهای قانونی نیز برای این مهم تعبیه شده است از این رو هم رئیسجمهور و همه رئیس یك اداره جزئی در دورترین نقاط كشور در حوزه بازخواست و سوال قرار میگیرند و استمرار مشروعیت آنها در قبال ارائه پاسخهای قانع كننده و عملكرد راضی كننده است. حال وقتی طرح پرسش در جامعه این همه با فراز و نشیب همراه باشد این شائبه غلط شكل میگیرد كه برخی مسئولیتها سوالناپذیرند در حالی كه این نگاه انحراف آشكار از مبانی انقلاب اسلامی است.
4 - شكل گیری جریانهای انحرافی فاسد:
طرح پرسش در زمان مناسب از مسئولان نه تنها به ابهامات و شبهات پاسخ میدهد بلكه جلوی انحرافات و مفاسد را نیز میگیرد. مثلا اگر نمایندگان مجلس یا نهادهای نظارتی در مورد پرونده فساد بانكی اخیر به موقع به طرح سوال میپرداختند و مسئولان ذیربط را مورد بازخواست قرار میدادند امروز شاهد شكل گیری بزرگترین پرونده فساد بانكی تاریخ نبودیم. از این رو شجاعت در طرح سوال در واقع مجاهدت مأجور نزد حضرت باری تعالی و محبوب نزد مردم شریف كشور است زیرا سوال به موقع و بجا مانع شكل گیری انحراف و فساد است و واهمه از سوال و پرسش و جلوگیری بلاجهت از آن با طرح برخی ملاحظات و مصلحتها در واقع زمینهسازی برای انحرافات است. چرا وقتی معضلی در كشور بروز مییابد همه بر ارجحیت پیشگیری به مبارزه تاكید میكنند و لی در مواقع لازم نقش پیشگیرانه سوال فراموش میشود؟ در انتها لازم است به این مهم اشاره شود كه به نظر میرسد رئیسجمهور محترم نیز از طرح سوال استقبال میكنند و این سوال را فرصت مناسبی برای ارائه نظرات خود و دولت میدانند. رئیسجمهوری كه در مجامع جهانی به طرح پرسشهای بنیادین از نظام جهانی میپردازد و در برابر پرسشهای جدی و سهمگین رسانههای جهانی قرار میگیرد و با شجاعت به آنها پاسخ میدهد یقینا از پاسخگویی به پرسشهای نمایندگان مردم در مجلس نیز استقبال كرده و همراهی و همسویی دولت در فضای داخلی و خارجی را در برایر طرح هر پرسشی نشان میدهد.