عصر ايران – ماجراي سوء استفاده مالي اخير موسوم به اختلاس 3 هزار ميليارد توماني كه در تاريخ كشورمان بي نظير بوده است ، توجه رسانه ها و مردم را به خود جلب كرده و تقريبا تبديل به مساله اي شده كه از محافل خانوادگي گرفته تا پيامك هاي تلفن همراه و از صف نانوايي گرفته تا درون تاكسي و روزنامه ها و محافل سياسي و رسانه ای و...درباره آن بحث ها مي شود.
نكته اين پرونده در اين است كه با وجودي كه پيش از اين نيز پرونده هاي مشابهي وجود داشت اما رقم پرونده اخير حتي بسيار بيش از بودجه برخي كشورهاست كه توسط چند مدير متخلف دولتي و غير دولتي به انجام رسيده است.
جداي از بحث بر سر ماهيت و چند و چون اين پرونده ، بايد هر شهروند ايراني و مسئولان كشور و هر كسي كه عنوان ايراني دارد ، از خود اين سوال را بپرسد كه چرا چنين پرونده اي بزرگ و كم سابقه در تاريخ سوء استفاده هاي مالي (حتي در جهان ) در كشور ما به وقوع پيوسته است ؟
کاریکاتور از سایت نقطه
پاسخ درست و منطقي به اين سوال مي تواند مسير درست را روشن تر كرده و از تكرار حوادثي مشابه در آينده جلوگيري كند .
اينكه چرا چنين رقم هاي نجومي در كشور ما مورد سوء استفاده قرار مي گيرد در حالي كه در بسياري از كشورهاي غربي كه ما از آنها به خاطر بي ديني ،مرگ اخلاق ، اباحه گري ، رواج بي بندوباري اخلاقي و... انتقاد مي كنيم چنين دزدي هايي حتي به خواب مديران دولتي هم نمي آيد ، خود جاي سوال جدي دارد!؟
به گمان راقم اين سطور تك تك ما شهروندان ايراني در نگاهي كلان و تك تك مسئولان و مديران دولتي در نگاهي دقيق تر به موضوع ، در اين افتضاح مالي بزرگ سهيم هستيم .
از پدر يا مادر يا بزرگي كه به نوجوان خود مي آموزد كه درس بخواند سپس در جايي مدير شود " و در سریع ترین زمان ممکن پولدار شود " تا مسؤولي كه به خاطر انتقادهاي ركن چهارم دموكراسي (رسانه ها) از خود يا مديران تحت نظارتش عرصه را بر رسانه تنگ می کند و به قول معروف " در آن را تخته مي كند " تا مردم عادي كه در برابر شنيدن خبر چنين دزدي هايي مي گويد :" نوش جونش! تونست و خورد " و... همه و همه در قبال يك چنين پرونده اي مسئول هستيم.
اگر نگاهي دقيق تر به رواج گسترده فساد اداري و مالي در كشور خود داشته باشيم مي توانيم از رگه عوامل فرهنگي و تاريخي تا ساختار اقتصادي و اداري كشور و بسياري از دلايل خرد و كلان ديگر را در به وجود آمدن چنين فجايعي دخيل بدانيم.
شكاف ديرپا و تاريخي ملت – دولت و احساس جدايي بين اين دو واحد، خود مي تواند زمينه اي براي رشد چنين سوء استفاده هايي باشد ؛ از سوي ديگر وقتي اين شكاف در سده هاي متوالي ادامه مي يابد و نسل در نسل در باورهاي خانواده هاي ايراني اين مساله رسوخ مي كند كه دولت و حاكميت واحدي جدا از مردم و البته زورگوست ، طبيعتا وقتي شخصي كه چنين مي انديشد، وقتی وارد دستگاه دولتي مي شود و در ساختار مديريتي آن جايگاهي مي يابد ، اين احساس افتراق را با خود به درون سيستم مي برد و باقي ماجرا ...!
بايد از جامعه شناسان مدد خواست تا تبيين درستي از دلايل رشد نوعي " فرد گرايي منفي " در طي سال هاي گذشته در جامعه ايراني و راه هاي مقابله و اصلاح آن به دست دهند.
به هر جهت بايد بر اين نكته توجه داشته باشيم كه " همه ما مسئوليم " و نمي توانيم خود را مبرا از مسئوليت بدانيم ؛ وقتي در مقابل فرزند خود در برابر شنيدن خبرهايي درباره اختلاس يا دزدي اين و آن مي گوييم " نوش جونش عرضه داشت " ، طبيعتا بايد اين انتظار را هم داشته باشيم كه اموال مان به غارت چند مدير فاسد دولتي و غير دولتي برود .
مسئولان نيز بايد توجه كنند كه رقم اين دزدي كلان از اموال مردم بسيار بسيار فراتر از حد انتظار بوده و بايد چراغ هاي هشدار آنها را روشن كرده باشد كه " اين تذهبون ؟ "
در كشوري كه داعيه اخلاق و دين دارد و مدعي استقرار نظامي مبتني بر ارزش هاي الهي و آسماني است نبايد چنين مفاسدي بروز كند ، مسئولان بايد از خواب بيدار شوند و نگاهي به عملكرد خود بيندازند كه قطعا چون نيك بنگرند مي توانند خطاي خود را پيدا كنند و آن را اصلاح نمايند.
مسئولان بايد توجه داشته باشند كه تقويت نظارت عمومي و ترويج فرهنگ نظارت پذيري در بين مردم و مسئولان دولتي از راه هاي مختلفي ميسر مي شود كه يكي از مهم ترين آنها آزادي رسانه ها و احزاب و نهادهاي مردم نهاد و تشكل ها و ... براي نقد هاي صريح و بي رحمانه از مسئولان و مديران است و نقد و نظارت رسانه ها و گروه هاي مختلف مردمي بر حكومت و مديران دولتي از اين جهت همچون " تابيدن نور خورشيد بر تاريكخانه قدرت " است كه نتيجه تابش مداوم و مستمر خورشيد دور شدن و مرگ انگل ها و ميكروب ها است ؛ آيا اين طور نيست؟
ما براي زدودن ميكروب ها از روي لباس هايمان آنها را ساعت ها در مقابل نور خورشيد پهن مي كنيم ؛ آيا جامعه اي كه در آن زندگي مي كنيم و فرزندان خود را رشد مي دهيم تا در آينده آنها را به عنوان شهرونداني مسئول به جريان رود جامعه بسپاريم ، آن قدر ارزش ندارد كه براي پاكي و تميزي آن اقدام كنيم و پيرايه هاي زايد و مضر آن را لااقل به خاطر مهيا كردن بستري مناسب تر براي زندگي آينده فرزندانمان ، بزداييم؟!
یه چند وقتیه که دارم از خودم می پرسم اگر خود من جای این اختلاص کننده بودم و دستم باز بود که این پول رو بدست بیارم، آیا این کار رو نمی کردم؟ آیا فکرم این نبود که حقم توی این مملکت پایمال شده و خودم باید به هر طریق ممکن اون رو بدست بیارم؟ واقعا میبینم که آب ندارم وگرنه شناگر قابل تری از اونهایی هستم که بهشون اعتراض می کنم! باید فکر کنیم چطور میتونیم مثل ژاپن بعد از سونامی باشیم؟ خبرهایی که اخیرا بعد از سونامی ژاپن مبنی بر بسیج همگانی برای ساختن ژاپن رسیده و یا از خود گذشتگیهاشون چقدر میتونه در مورد تک تکمون مصداق داشته باشه؟
والله هيچ پدري به فرزندش نميگه درس بخون مدير شو بعدش دزدي كني!
مرد مومن زورت به گنده ها نميرسه چرا شريك جرم درست ميكني؟
مشكل اونجاست كه وقتي افراد ميبينند با دزدها برخورد نميشه جرات پيدا ميكنند و دزدي هاي بزرگتري رو انجام ميدهند !
اميدوارم چاپش كني!
كه هيچكدام بدرد نمي خورند
یکی از علل رخ ندادن اختلاسهای اینچنینی در دیگر کشورها همین است که در جمله فوق اشاره کردید ! اما در مملکت ما راه درازی تا رسیدن به این کار مهم در پیش است.
به امید جامعه آزاد.
آزاد
.؟؟ نه ما مقصر نیستیم که از صبح تا شب به خاطر 500 هزار تومان در ماه که همش کرایه .. میشه جون میکنیم .میخوای مردم برن دم در بانک بشینن تا دزدی نشه ؟اگه دقت کنی ما مردم رو پایی هستیم .1 جشن عاطفه ها 2 کمک به ایتام 3 دستگیری قاتلین پل مدیریت 4 ... پس این دولت جز اینکه بره امریکا عکس بگیره با مجشمه ازادی واسه ما چه کرده ؟؟ نیا بگو دولت رو مردم جدا میدونن !!!! بگو دولتیها چون پولدار میشن مردم رو نمیبینن .!!! میدونم چاپ نمیکنی
وقتی یکی تو یه همچین جامعه ای بزرگ میشه معلومه که اساسا بی وجدان خواهد بود هر چند ادعایش گوش فلک را کر خواهد کرد. من بر این باورم که این درسته که از ماست که بر ماست؛ بالاخره یه مدیر جنسش از همین مردمه اما قطعا خطای بزرگان و نخبگان و تصمیم سازان اصلی بسیار بسیار بزرگتر و نابخشودنی است.
آیا از خودتون پرسیدین چرا یک پدر و مادری باید همچین طرز فکری داشته باشند؟
وقتی تو یک جامعه ای امنیت اقتصادی، شغلی وجود نداشته باشه خود به خود این طرز فکر غالب میشه. وقتی پول داشته باشید، خدمات درمانی بهتری دریافت میکنید. خودم شخصاً چندین سال هست که یه مسافرت تفریحی نتونستم برم،... و مثال های دیگه.
آیا من مسئول ایجاد امنیت شغلی، امنیت اقتصادی و سرمایه گذاری و... هستم؟! اگر در یک جامعه مرفه یک نفر فقیر باشه مقصر خودشه. اما اگر 80-90 درصد مردم زیر خط فقر باشند. اینجا دیگه مقصر مردم نیستند.
امیدوارم نظرم رو درج کنید. با تشکر
وقتی یک خانمی از یک فروشگاه 2 بسته گوشت دزدید ،سریعا دستگیر شد و بزندان فرستاده شد.
اما عوامل اختلاس به این بزرگی انقدر از طرف دولتیها حمایت میشوند که یکی از متهمین اصلی براحتی و از طریق قانونی از کشور فرار میکند و اب از اب تکان نمیخورد.
دزدی که از ناچاری و شرمندگی عائله خود دزدی میکند توسط پلیس سریعا دستگیر و توسط قوه قضائیه سریعا محاکمه شده و بزندانی فرستاده میشود که صدها قفل بر ان است .
اما دزدان یقه سفیدی را دیده ایم که در ماجرای اختلاس معروف 123 میلیاردی به نام زندانی شدن امکانات ویژه ای جهت دزدی های قانونی و بدون درد سر دریافت کردند.
البته اگه خواستین بنده در عرض سه سوت(با هزار تا مثال!!) این چیزا رو تو جامعه خودمون بهتون نشون میدم...