همشهری ماه: ستارگان سینما مانند الهههای کوه المپ دور از دسترس محسوب میشوند و تلاش همه در جهت هر چه شبیهتر شدن به آنها مسابقهای در زیباتر شدن پدید میآورد که در نتیجه آن جراحیهای زیبایی به نقطه اوج خود میرسند.
جراحی پلاستیک دارای دو شاخه اصلی است. یکی از آنها مربوط به جراحیهای ترمیمی و رفع سوختگی و دیگری در ارتباط با جراحیهای زیبایی است.
اولین جراحی پلاستیک 800 سال قبل از میلاد در هند انجام شده است و در مصر نیز پزشکان از روشهای ترمیمی استفاده میکردهاند. اولین جراحی بینی (رینوپلاستی) در آمریکا در سال 1827 روی داده است.
پس از جنگ جهانی اول و دوم بهدلیل وجود مجروحان زیاد، جراحی پلاستیک هم به منظور ترمیم و هم به منظور زیباسازی رواج بیشتری پیدا کرد.
جراحی پلاستیک پنجاه سال قبل به منظور ترمیم ضایعات ناشی از سوانح سوختگی و تصادف وارد ایران شد، اما با گذشت زمان و بیشتر شدن تمایل نسل جوان به این نوع جراحی در جهت زیباتر شدن، شاهد افزایش 80 درصدی آن در دهه 70 و 80 هستیم که این امر ایران را در کنار برزیل با داشتن رتبه بالا در میزان جراحی زیبایی قرار داده است.
آنچه پرداختن به این موضوع را بسیار مهم و حیاتی میکند، مسائل و حواشی مربوط به این جراحیها و گاه وجود نتایجی نامطلوب است. شکایتهای انجام شده از جراحان زیبایی و افزایش آن در کشور، هشداری مهم است که توجه بدان از ضروریات محسوب میشود. علاوه بر این، پرداختن به بستر اجتماعی و روانشناختی که منجر به انجام جراحیهای زیبایی توسط افراد جامعه میشود، میتواند به درک بهتر ما از این پدیده کمک شایانی کند.
در هر دوره از تاریخ، شاهد معیارهای گوناگونی از زیبایی هستیم. این معیارها همواره توسط قدرت حاکم و فرهنگ طبقه غالب تعیین شدهاند، اما در عصر جهانی شدن، تکنولوژیهای ارتباطاتی بهعنوان عاملی بسیار مهم در کنار طبقه و فرهنگ حاکم به شکلدهی و ترویج استانداردهای زیبایی میپردازند.
رسانههای گوناگون مانند تلویزیون، رادیو، سینما، اینترنت، ماهواره و غیره با قدرت فوقالعاده خود در تاثیرگذاری بر اذهان توده مردم، معیارهای زیبایی صاحبان قدرت و سرمایه را بازتولید میکنند. در نتیجه تعریف اکثریت جامعه از صورت و بدنی بدون نقص، تابع معیاری است که رسانهها به نمایش میگذارند.
دکتر افسر افشار نادری یکی از اساتید جامعهشناسی در تعریف زیبایی در دوران معاصر میگوید: اگر در گذشته از زنانگی کلیتی وجود داشت اما اکنون زیبایی جزء بهجزء اعضای صورت و بدن - مطابق با الگوهایی که رسانهها در اختیار قرار میدهند- اهمیت یافته است.
استانداردکردن زیبایی و تعریف خاص فیزیکی از آن، در نگاه جامعهشناسان نوعی فاشیسم زیبایی محسوب میشود. زیبا شدن براساس استانداردهای تعریف شده میتواند برای کسانی که چنین ظاهری ندارند باعث سرخوردگی شود.
طبق تحقیقی که توسط گروه آسیبشناسی مرکز مطالعات آریا انجام شده است، 65درصد دختران زیر 25 سال از ظاهر خود راضی نیستند و بسیاری از آنها به جراحی زیبایی روی میآورند.
گرایش روزافزون به زیبایی و افزایش تقاضا برای این نوع از جراحی، منجر به افزایش 83درصدی تعداد جراحیهای پلاستیک در دهه گذشته شده است.
بر اساس آمارهای موجود در کشور ما، جراحی بینی در رتبه اول، جراحی اندام در رتبه دوم و حذف چین و چروک صورت در رتبه سوم جراحیهای معمول در ایران قرار دارد.
طبق نظرسنجی تلفنی انجام شده از مردم تهران، 45درصد افرادی که مورد سنجش قرار گرفتهاند، موافق جراحی زیبایی بودهاند. این آمارها گویای تب بسیار بالای زیباتر شدن و در نتیجه روبهرو شدن با نتایج مثبت و منفی آن است.
انواع جراحیهای زیبایی شامل موارد مختلفی میشود: عمل زیباسازی لاله گوش، رفع افتادگی پلکها و از بین بردن پف آنها، لیفتینگ صورت که به منظور رفع افتادگی آن و از بین بردن چین و چروک انجام میشود.
جراحی زیبایی چانه و از همه رایجتر جراحی زیبایی بینی یا رینو پلاستی که کشور ما دارای رتبه اول در آن است. تزریق بوتاکس به لب برای کلفتتر کردن آن، کاشت مو و لایپوساکشن که عملی به منظور برداشتن چربیهای زیر پوستی فرد است. آخرین مورد یعنی لایپوساکشن از خطرناکترین موارد جراحی زیبایی است که موارد مرگ و میر در آن بسیار شایع است.
امر قابل توجه در این زمینه، تقاضای زیاد برای انجام جراحیهای زیبایی است که منجر به رشد عرضه آن توسط پزشکان مختلف میشود.
بدین صورت، داغ شدن بازار جراحی پلاستیک به منظور زیباتر شدن، ظهور افراد غیرمتخصص و طماع را به دنبال خواهد داشت. موارد متعدد شکایت از جراحان زیبایی و وجود آماری مبنی بر اینکه اکثر این جراحیها توسط افراد غیرمتخصص انجام میشود، شاهدی بر این مدعاست.
متاسفانه تعداد کسانی که بهعنوان متخصص عمل میکنند، 10 برابر بیشتر از جراحان پلاستیک واقعی است. برای مثال روزانه بیش از 30 تا 50 نفر برای انجام عمل لایپوساکشن به کلینیکها و مطبها مراجعه میکنند و تعداد بالای افراد متقاضی باعث شده است که پزشکان با توجه به درآمد کمی که در سایر رشتهها دارند، به انجام این عمل بپردازند.
همین امر، ریسک و خطر آسیب به متقاضی را بسیار بالا میبرد و سالانه شاهد مواردی از فوت در نتیجه عمل غیرمتخصصانه لایپوساکشن هستیم. این در حالی است که هیچ نظارتی از سوی وزارت بهداشت و نظام پزشکی بر عملکرد این مراکز درمانی وجود ندارد.
مورد دیگر مربوط به جراحی بینی (رینوپلاستی) است که با بیشترین میزان فراوانی انجام آن در کشور، به تعداد پزشکان فاقد مجوزی که اقدام به انجام آن در مطبها و کلینیکهای خصوصی میکنند، افزوده است.
برای مثال تنها 157 جراح پلاستیک در تهران مجوز انجام عمل بینی را دارند، درحالیکه هفت هزار پزشک این جراحی را انجام میدهند. تعداد قربانیان جراحیهای زیبایی بهدلیل نبود آمار رسمی مشخص نیست.
آنچه برای جلوگیری از آسیبهای احتمالی ناشی از جراحیهای پلاستیک پیشنهاد میشود، تحقیق در ارتباط با مجوزدار و متخصص بودن پزشک مورد نظر است که بیتوجهی به این امر منجر به پیامدهای جبرانناپذیری میشود.
مانند مورد دختر جوانی که بهدلیل سهلانگاری پزشکش در انجام عمل ترمیمی زیبایی شکم و سینه، بهدلیل بیهوشی عمومی دچار ایست قلبی میشود و پس از به هوش آمدن، بهدلیل شدید بودن صدمه وارده به مغز، مجبور به زندگی نباتی شده است.
زندگی نباتی نوعی از زندگی است که در آن بیمار هوشیاری آگاهانه به اطراف محیط ندارد و مغز از فعل و انفعالات در رابطه با تفکر و حافظه، قضاوت و تجزیه و تحلیل حسی و حرکتی ناتوان است. در حقیقت بیمار فقط ضربان قلب و تنفس دارد و در برخی مواقع نیز بدون تنفس است.
در این موارد از دستگاههای تنفس مصنوعی، استفاده میشود. معمولا عمر اینگونه بیماران کوتاه و بازگشت سلامتی نیز بسیار نادر است.
متاسفانه سودجویی برخی از پزشکان، منجر به خسارات مالی و در درجات بالاتر خسارات جانی میشود. هشیار بودن کمترین کاری است که در قبال سلامتی خود میتوانیم انجام دهیم.
آنچه اهمیت دارد مشخص کردن هدف انجام چنین جراحیهایی است. آیا به منظور طبیعیتر شدن و از بین بردن نقص ظاهری است یا برای صرفا تغییر و جواب دادن به نیاز جامعه برای زیباتر شدن. جواب این سوال مستلزم پرداخت عمیقتر به روند تغییر ارزشها و هنجارها در بستر جامعه تحت تاثیر عوامل گوناگون است.