عصر ایران ورزشی، اهورا جهانیان - موضع گیری تماشاگران پرسپولیس علیه حمید استیلی، امری کاملاً قابل درک است. تماشاگر انتظار دارد تیمش خوب بازی کند و نتیجه بگیرد. تیم حمید استیلی، فارغ از اینکه مشکلش چیست، تقریباً هر هفته تماشاگران پرسپولیس را مایوس و مغموم روانه خانه هایشان می کند.
این نظر تماشاگران پرسپولیس نیز تا حد زیادی قابل درک است که استیلی مربی ای در حد و اندازه تیم بزرگی چون پرسپولیس نیست. البته هیچ معلوم نیست که این نظر درست باشد ولی فعلا شواهد و قرائن حاکی از صحت آن است.
شاید اگر استیلی تا آخر فصل فرصت یابد، خلاف چنین رایی را به همه اثبات کند. اما موضوع اصلی این یادداشت، نه عصبانیت تماشاگران پرسپولیس از استیلی و نه صحت و سقم آرای آنان درباره این مربی جوان و مودب است.
در این یادداشت می خواهیم حافظه جمعی و تاریخی ایرانیان را و علاوه بر آن بوقلمون صفتی تماشگران فوتبال را به قدر مقدور بکاویم. حمید استیلی این روزها در حالی سایه علی دایی را به عنوان گزینه مد نظر تماشاگران برای مربیگری پرسپولیس بالای سر خود می بیند که دایی سال گذشته عملکردی بسیار ضعیف در مقام مربی پرسپولیس در لیگ برتر داشت.
علی دایی با کسب پنج باخت پی در پی، رکوردی در تاریخ پرسپولیس و نیز در کارنامه سرشار از رکورد خودش برای خود ثبت کرد که شاید تا سال های سال پا بر جا بماند. علاوه بر این، پرسپولیس دایی تیمی بود که به هیچ وجه بازی های زیبا و باکیفیتی ارائه نمی داد.
فرض کنیم برکناری استیلی در شرایط کنونی بهترین تصمیم مدیران این تیم باشد. سئوال اساسی از آن دسته از تماشاگران پرسپولیس که بر طبل مربیگری مجدد دایی می کوبند این است که مگر همین سال قبل فریادهای " دایی حیا کن ... " شما آسمان استادیوم آزادی را نمی شکافت؟ چرا به این سادگی موضع سال قبل خود را فراموش می کنید؟
پرسپولیسی های افراطی، در آخرین سال های حضور دایی در زمین فوتبال، هر بار که دایی در برابر پرسپولیس قرار می گرفت، رکیک ترین فحش ها را نثار علی دایی می کردند. آنها هم با " دایی بازیکن " مشکل داشتند و هم با " دایی مربی پرسپولیس ". شعار " دایی یادت نره، پروین سرورته "، سال های سال از دهان پردشنام تماشاگران تندرو پرسپولیس در استادیوم آزادی شنیده می شد.
حرمت قلم و مخاطب اجازه نمی دهد که سایر شعارهای این " سینه چاکان امروز دایی " را به یاد آنها بیاوریم. به راستی این همه فراموشکاری و بوقلمون صفتی از کجا نشات می گیرد؟ از درد و رنج های انسان ایرانی در طول تاریخ؟ از نیاز تاریخی ایرانی به دوروریی به عنوان تمهیدی برای ادامه بقا در برابر اقوام مهاجم؟
آبشخور این دمدمی مزاجی و پشتک وارو زدن هر چه باشد، نتیجه اش چیزی جز تخریب بیشتر اخلاق عمومی در این جامعه نیست؛ هر چند که چنین رفتاری، لااقل در این شکل افراطی اش، خود معلول دامن گستردن نابهنجاری های کلان در ایران امروز است.
نوربرت الیاس، جامعه شناس غربی، در توضیح چرایی بروز تصادفات در کشورهای جهان سوم، به پایین بودن سطح تمدنی این کشورها اشاره می کند و مهمترین نشانه این سطح تمدنی پایین را " ناتوانی در به تاخیرانداختن میل " در مردمان جهان سوم می داند.
قصه برخورد تماشاگران افراطی پرسپولیس با علی دایی و حمید استیلی، قصه همین ناتوانی است. " تماشاگران پرسپولیس " در سال های اخیر، چو پرده داری بوده اندکه به شمشیر می زنند همه را ؛ از علی پروین تا علی دایی. در سال 84 فریاد کشیدند " پروین حیا کن ... "، در سال 89 بانگ برآوردند " دایی حیا کن ... " و اکنون ندا در داده اند " استیلی حیا کن ... ".
این شیوه برخورد با مربیان یک تیم، بویژه مربیان جوان نوظهور، نشانه همان ناتوانی در " به تاخیرانداختن میل " از سوی تماشاگران یک تیم است. تماشاگر مایل به موفقیت تیم محبوبش است و چون که این موفقیت حاصل نمی شود، میل به عزل مربی تیم دارد و به همین دلیل، علیه مربی شعار می دهد و دیگر به این نکته نمی اندیشد که مربی ای که امسال به نفع او شعار می دهیم ( دایی )، همان کسی است که پارسال علیه او شعار می دادیم.
تماشاگران افراطی ای که امروز از موضع حمایت از دایی به محل تمرین راه آهن می روند و " دایی جویان " در ورزشگاه آزادی فریاد اعتراضان گوش فلک را کر می کند، زمانی که دایی در سایپا بازی می کرد، حتی به حضور چندین ساله دایی در پرسپولیس نیز احترامی نمی گذاشتند و علی دایی را آماج فحش های خود می ساختند.
بنابراین برای این مطالبه انان نیز نباید ارزش چندانی قائل شد. کافی است دایی به پرسپولیس برگردد و در چند بازی نتیجه نگیرد. بدون تردید شعارهایی که امروز علیه استیلی سر داده می شود، در چنان فردای مفروضی به جانب دایی معطوف خواهد شد.
این تماشاگر بی طاقت استادیوم آزادی را ناخودآگاه محملی برای گشودن عقده های اجتماعی و اقتصادی و گاه سیاسی خودش می بیند و به همین دلیل، صبر جهان سومی اندکش در بیرون ورزشگاه، در درون ورزشگاه بیش از پیش کاهش می یابد و در مواجهه با ناملایمات، سریعاً سر به دشنام گویی برمی دارد و در حین طی چنین طریقی، کاری هم با شعارهای پیشین خود و نسبت متناقض آن شعارها با شعارهای امروزینش ندارد.
او تنها می خواهد فریاد بزند و فحش بدهد و عقده گشایی کند. اگر استیلی بد کار کند، به او فحش می دهد. اگر دایی ضعیف عمل کند، دایی را لجن مال می کند. اگر پروین به بن بست برسد، حرمت سی و چند ساله علی پروین را زیر پا می گذارد. اگر هم استیلی و دایی و پروین هر سه خوب کار کنند، دشنه دشنام این تماشاگر در پیکر روح و روان بازیکنان و مربیان تیم حریف فرو می رود.
آیا تماشاگری که دائما شعار " حیا کن، رها کن " علیه این و آن می دهد، خودش نباید از این رفتارش حیا کند و عادت مالوف و یا ورزشگاه محبوبش را رها کند؟
تماشگرای پرسپولیس حق دارند ...
تیمی که پرطرفدارترین تیمه ایرانه نباید جایگاهش 15 جدول باشه...
مگه پروین و دایی کی هستند؟
ما اونارو به خاطر پرسپولیس دوست داریم...
پس لطفا تیترتونو عوض کنید...
بعدشم که همه می دونم (بعضی) تماشاگرهای آبی و قرمز و زرد و ... همه یه جور اند و متاسفانه این رفتارهای غلط ، در کشور نهادینه شده است
اگه ناراحت نمی شی چندتا نکته در مورد آقای کاشانی رفیق گرمابه و گلستان آقایان شورای شهری ها و دولت بگویم که از این به بعد خوب تحلیل کنی.
در اینکه تماشاگران ما ( استقلال و پرسپولیس و سپاهان و تیم ملی و ... ) هوادار نیستند بلکه تماشاگرند شکی نیست. و تماشاگر هم می خواهد از بازی لذت ببرد و هم انرژی خود را در استادیوم خالی کند و هم در محیط زندگی با سایر مردم بر سر تیم خودشان کری بخوانند و فقط همین و بس.
چون تماشاگرند و سیستم فوتبال هم به آنها در حد تماشاگر بها می دهد و نه بیشتر.
1- سیستم فوتبالی که به نظر بالای 90 درصدی مردم برای عدم انتقال تیمها از شهری به شهر دیگر بی اعتنا است تا جائیکه تیم پاس و پیکان به دسته پایین سقوط کنند.
2- سیستم فوتبالی که آقای کاشانی در سمت غیر قانونی سرپرست موقت! 2 سال بر مسند بزرگترین و پر طرفدار ترین تیم فوتبال آسیا قرار می گیرد در صورتیکه در همین سیستم مدیر عامل قانونی عمرش در برخی موارد به 3 ماه هم نمی رسد.
3- آقای کاشانی با قصد عوام فریبی از خوشنام ترین افراد فوتبال برای حذف دائی و آوردن استیلی استفاده کرده غافل از اینکه مردم خیلی خوب همه چیز را می فهمند.
4- در بیانیه کمیته فنی 3 نفره می نویسند که آقای دائی انتخاب کمیته فنی است به شرطی که با مدیران پرسپولیس همکاری کند و کسی نیست که از آنها بپرسد که مجبور کردن یک نفر برای همکاری با فرد غیر قانونی خودش نوعی جرم محسوب می شود.
5- و یا در رد دائی آورده اند که ایشان حاضر به همکاری با مدیران پرسپولیس نیست در صورتیکه متن نامه دائی کاملا روشن می گوید حاضر به همکاری با با مدیر عامل قانونی با هیئت مدیره است پس باید نتیجه گرفت که کمیته فنی و آقای کاشانی خود آقای کاشانی را قانونی نمی دانند.
6- آقای کاشانی برای مقابله با دائی و به بهانه انجام تعهد مالی پول شیث رضایی را که به دلیل مزاحمت برای خانواده ای در دبی آقای دائی او را از تیم اخراج کرد داده اما پول آقای دائی را که تیم را قهرمان جام حذفی کرده نداده.
7- باز سیستم مدیریتی آقای کاشانی بر اساس لج بازی است چون اولین نفر پس از استیلی با شیث رضایی قرارداد بست کسی که از لحاظ اخلاقی در حد پرسپولیس نیست و از لحاظ فنی هم خودشان به این نتیجه رسیدند که 5 هفته رو نیمکت بنشیند.
و ....
آقای نویسنده خانه از پایبست ویران است.
حیف که این بوقلمون صفتها اکثرا آنقدر عقل و سواد و امکانات ندارند که به سایت شما مراجعه کنند و با خواندن مقاله شما درد خود را درمان کنند
کلا فرهنگ فحاشی در این جامعه عجیب جا باز کرده از آن بالا تا آن ورزشگاه و...
اینکه یک عده از مردم رو بوقلمون صفت خطاب کنیم خارج از ادب و فرهنگ نقد و خبر رسانی است .
مردم ماچه کار باید می کردند که نکردند و مسئولین چه کار کردند ؟
نگارنده عزیز لطف کنید کمی با مردم ملاطفت به خرج دهید و انها را نیز درک کنید .
تک تک حرفهایت رو قبول دارم و این سیاست راستگویی شما که بدون تزویر و رعایت حال کسی حرف حق رو میزنی بسیار ارزشمنده.
بعد از این بیشتر به این سایت سر میزنم.
به امید رعایت این سبک در همه زمینه ها.
وظیفه رسانه است که هر جا کاستی می بیند بیان و در صورت توان راه حل نیز ارائه کند .
ولی این نقد می تواند همراه با احترام متقابل باشد . در این که تماشاچیان ما کمی احساسی و در پاره ای از موارد خطی عمل می کنند ، شکی نیست .
ابتدا می بایست ریشه یابی کرده ، بدانیم این خط ها از کجا ناشی می شود ، این احساسات کی و کجا لطمه دیده و با اگاهی کامل از مسئله بوجود آمده نسبت به حل آن بکوشیم .
در کنار نقدی که به نوشته شما داشتم جوابگویی شما قابل تقدیر هست و کمتر رسانه ای در کشور خط مشی شما را دارد .
کار شماقابل تقدیر هست .
خیلی بی ظرفیتن تماشاگرا . خیلی خیلی ! من که خودم تو ورزشگاه بودم دلم سوخت برای حمید . من پرسپولیسیم
فارغ از موضوع اصلی مطالب ، ایشان شخصیتی به شدت ایرانی ستیز دارند و در پی تخریب جامعه ایرانی هستند.
کلا سه فصل و نیم مربی بوده، دو جام حذفی و یک جام لیگ برتر رو گرفته
خداییش انصاف داشته باشیم
اما واقعا ما تحمل نداریم، اگه دستمون باشه، هر هفته یکی رو عوض میکنیم، استقلال و پیروزی و تیم ملی، همه همینجوریم
این سوال رو هم دارم که ایا ارسنال جلوی منچستر 8 تا خورد، مربی عوض شد؟