قانون: 60 سال از نگارش اعلامیه جهانی حقوق بشر میگذرد. در طول این مدت، ادبیات حقوق بشری از دل مجامع تئوریک و دانشگاهی به عرصه اجرایی رسیده است و اینک دولتهای جهان میکوشند تا حد توان خود را در معرض اتهام نقض حقوق بشر قرار ندهند. از سوی دیگر و با وجود سه نسل حقوق بشری (حقوق سیاسی و اجتماعی، حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حقوق همبستگی ) باز هم زمینهها و تلاشهایی برای گسترش حقوق بشری و برای افزودن به تعداد «حق»های بشری در مجامع علمیو عملی دیده میشود.
محور گفتگوی ما در این مصاحبه، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تحولات حقوق بشری بعد از صدور این اعلامیه است.
حبیب مالک – استاد دانشگاه آمریکایی بیروت و فعال حقوق بشری- فرزند شارل مالک نویسنده لبنانی اعلامیه جهانی حقوق بشر و رئیس هیات لبنانی شرکت کننده در کنفرانس سانفرانسیسکو برای نگارش منشور ملل متحد است. حبیب فرزند خلفی برای پدرش بوده است و در طول سالهای بعد از فوت پدر - 1987 – عزم خود را برای جمعآوری اسناد مربوط به فعالیتهای او جزم کرده است.
اگر پدر شما شارل مارک زنده بود با توجه به گذشت زمان و تغییر برخی مفاهیم در سطح بینالمللی، آیا بند یا بندهایی را به اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد اضافه میکرد؟
اعلامیه کنونی حقوق بشر سازمان ملل با 30 ماده، تقریبا منشوری جامع است و شما میتوانید تمام آنچه را که بر اساس حقوق اولیه بشر به آن نیاز دارید در آن پیدا کنید اما مشکل این است که این روزها گروههایی که خواستار امتیازهای به ظاهر حقوق بشری بیشتری هستند در حال افزایش است، گروههایی که درخواستهای برخی از آنان از نظر فردی مانند پدر من به عنوان «سوءاستفاده از حقوق نه حقوق واقعی» است.
اجازه بدهید که در این باره مثالی بزنم؛ در غرب افرادی را داریم که بهدنبال حقوق همجنس بازان هستند و به گفته آنان این باید بخشی از حقوق بشر باشد اما به عقیده من این از جانب پدر من اصلا قابل قبول نبود.
شما منشوری دارید که شامل حقوق بشر جهانی است و افرادی را دارید که لابی میکنند تا حقوق بیشتری را به دست آوردند. بسیاری از این حقوق اضافی واقعا کارایی ندارند و سزاوار نیست که در چنین منشوری گنجانده شود چرا که این منشور کاملا در پی حفظ و حمایت از کرامت و تقدس انسانی است. این منشور در واقع به دنبال حمایت از آزادیهای فردی و گروهی انسان است و این چیزی است که بشر به آن نیاز دارد.
پدرتان اعتقادات مذهبی محکمی داشت. آیا ایشان از اعتقاداتش در نوشتن منشور حقوق بشر استفاده کرد؟بله البته، پدرم به عنوان فردی مذهبی که در خانوادهای مسیحی بزرگ شده بود و به جهانی بودن ارزشها و اعتقادات مذهبی اعتقاد داشت، در نوشتن منشور حقوق بشر بر اساس اعتقادات خود عمل کرد.
شما اصطلاحاتی نظیر حقوق بشر اسلامی و مسیحی را چطور ارزیابی میکنید؟ فکر میکنم که واقعا هیچ نیازی به منشور حقوق بشر اسلامی و منشور حقوق بشر مسیحی نیست؛ چرا که در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد درباره مفاهیم بنیادین حقوق جهانی بشر صحبت شده است و این اعلامیه متشکل از ارزشهایی است که فراتر از سنتهای حاکم بر یک مذهب است و توسط اغلب مذاهب پذیرفته شده است.
نقش شارل مالک در حل مناقشات داخی لبنان و پایان جنگ داخلی در این کشور چه بود؟اگرچه درگیریهای داخلی لبنان را «جنگ داخلی» مینامند اما بازیگران خارجی هم نقش بسیار زیادی در این جنگ داشتند. پدر من به همراه دیگر رهبران و اندیشمندان لبنانی از جمله مسیحیان تصمیم گرفتند تا جریانی به نام «آزادی انسان» را راه بیندازند چرا که معتقد بودند «لبنان» به معنی آزادی و احترام به حقوق فردی انسانهاست و در صورت از دست دادن این ارزشها، لبنان دیگری مفهومی نخواهد داشت. بعدها این جریان روشنفکری خط مشی سیاسی یافت و پدر من همچنان به فعالیت خود در این جریان ادامه داد. پدر من در این جریان نه تنها به دنبال احقاق حق انجمنهای مسیحی بلکه به دنبال حقوق تمام لبنانیها بود چرا که به اعتقاد وی جنگی که در سال 1975 میلادی آغاز شد به دنبال محدود کردن آزادی تمامی لبنانیها بود نه تنها مسیحیان.
گویا شما ارتباطی هم با امام موسی صدر داشتید؟-بله، به یاد دارم وقتی که جوان بودم امام موسی صدر چندین بار به منزل ما آمد و با پدر دیدارهای خصوصی چند ساعته داشت. امام موسی صدر و پدر من رابطه بسیار خوبی داشتند و برای هم احترام قائل بودند.
پدر شما تاکنون به ایران سفر کرده بود؟فکر نمیکنم که او سفری به ایران کرده باشد اما با اغلب افراد هیات ایرانی در زمان نوشتن اعلامیه حقوق بشر در سانفرانسیسکو دیدار کرده بود و آنها را میشناخت.
وضعیت حقوق بشر در خاورمیانه از نگاه شما چطور است؟ برای بهتر شدن شرایط حقوق بشر در این منطقه چه باید کرد؟متاسفانه حقوق بشر در خاورمیانه نیاز به بهبود زیادی دارد، چرا که اهمیت فردیت انسانها چندان در نظرگرفته نمیشود. در خاورمیانه تاکید زیادی بر حکومتها میشود و سازمانها و انستیتوهای رابط میان افراد و حکومت اغلب به اندازه کافی قوی نیستند تا بتوانند نظر افراد را انعکاس بدهند. به عقیده من همین مسئله یکی از دلایلی است که در جریان ناآرامیهای کنونی جهان عرب، دولت فشار زیادی را بر افراد و نهادهای مدنی وارد میکند. این یکی از مهمترین مسائلی است که باید درباره شرایط حقوق بشر در خاورمیانه به آن توجه کرد.
مسئلهی دیگر، عدم توجه به حقوق اقلیتها در خاورمیانه است. اگر دقت کنید میبینید که به غیر از سنی و شیعه، دیگر مذاهب در خاورمیانه در اقلیت هستند، بنابراین ما نیاز به حمایت داریم. ما نیاز داریم تا حقوقمان به رسمیت شناخته شود و در برابر اکثریت از ما دفاع شود.
مسئله سوم اینکه ، متاسفانه در خاورمیانه آزادی به معنی واقعی کلمه وجود ندارد. آزادی به عنوان اساسیترین نیاز وجودی بشر از اهمیت بسیاری برخوردار است. جامعه باید آزادی افراد را به رسمیت بشناسد و باید بپذیرد که بشر آزاد خلق شده است .این دستور سیاسی نیست که به افراد آزادی میدهد. دستور سیاسی تنها میتواند به رسمیت بشناسد که افراد به عنوان مخلوقان خدا آزاد هستند.
آقای مالک؛ لبنان جامعه رواداری است، برای رسیدن به این رواداری چه باید کرد؟همانطوری که میدانید در لبنان بیش از 18 گروه و فرقه مذهبی وجود دارد که همگی توسط قانون اساسی به رسمیت شناخته شدهاند. در اکثر مواقع گروههای مختلف با یکدیگر هارمونی بسیاری خوبی دارند اما گاهی اوقات مشکلاتی نیز به وجود میآید. آنچه ما از جمله در لبنان نیاز داریم این است که تمامی گروهها، گروههای مقابل را حتی به رغم وجود اختلافنظر بپذیرند. گروهها باید حضور یکدیگر را بدون توجه به تعداد پیروان و اعضایی دارند بپذیرند، بنابراین تمامی گروهها توسط گروههای دیگر با توجه به ماهیت خاص خودشان به رسمیت شناخته میشوند. آنچه نیاز است یافتن راههایی برای حضور صلحآمیز، فعال و خلاق گروهها در کنار یکدیگر است.
با توجه به همکاری طولانی مدت پدرتان با سازمان ملل، او انتقادی هم نسبت به ساختار سازمان ملل داشت؟پدر من در سالهای 1945 تا 1958 میلادی همکاری بسیار نزدیکی با سازمان ملل متحد در پستهای مختلف داشت. وی رئیس هیات لبنانی در کنفرانس سازمان ملل در اجلاس سانفرانسیسکو برای نگارش منشور ملل متحد بود. وی همچنین در سالهای 1947 تا 1948 گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد بود و پستهای کلیدی دیگری نیز در سازمان داشت و این سازمان را کاملا میشناخت.
پدرم همیشه میگفت که سازمان ملل بهرغم مشکلاتی که دارد، مهمترین سازمان دنیا است و جهان با وجود سازمان ملل بسیار بهتر از دنیایی بدون این سازمان است. در عین حال هم میگفت که سازمان ملل محدودیتهایی دارد؛ به این معنی که کسانی که در ساختمان سازمان ملل مینشینند با مردم در دنیای واقعی متفاوت هستند. مشکل اینجاست که سازمان ملل در سالهای گذشته در انحصار اتحاد جماهیر شوروی و سوسیالیستها بود و علیه آمریکا از آن استفاده شد. اکنون نیز شرایط تغییر کرده و پس از فروپاشی شوروی، مکانیزم سازمان ملل بیشتر در جهت سیاست خارجی آمریکا است و متاسفانه هیچ راهی برای فرار از این واقعیت نیست. قدرتهای بزرگ بهدنبال تاثیرگذاری بیشتر بر نحوه اداره سازمان ملل هستند. پدر من به تمام این نقصها اذعان داشت اما معتقد بود که بهرغم این محدودیتها، وجود سازمان ملل بهتر از نبود آن است.
اسرائیل در همسایگی لبنان است، به نظر شما چه راهکارهایی برای تشدید فشار بر تلآویو به منظور بهبود شرایط حقوق بشر و بشردوستانه فلسطینیها باید در پیش گرفت؟متاسفانه حقوق فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی هر روزه تضییع میشود. آنچه که میشود و باید با تمام توان انجام داد؛ تشکیل هر چه سریعتر دو کشور مستقل است، چرا که به عقیده من باید میان صهیونیست و اسرائیل در یک طرف و یهودیان در طرف دیگر تفاوت قائل شد. ما نمیخواهیم که ضد یهود باشیم ضمن اینکه نمیخواهیم خلاف حقوق بشر عمل کنیم. همزمان میخواهیم که جهان به نقض گسترده حقوق بشر به ویژه در مناطق فلسطینینشین سرزمینهای اشغالی توسط اسرائیل و دولت صهیونیسم توجه کند. اما اینکه چگونه باید این کار انجام شود بسیار مهم است، چرا که به خوبی میدانید که لابی قدرتمند اسرائیل در واشنگتن قدرت بسیاری دارد.