ایران از تلاش مسکو برای احیای مذاکرات ایران و کشورهای 1+5، استقبال می کند با این حال برنامه روسیه برای شروع مجدد این گفتگوها برای ایران، همچنان مبهم است.
به گزارش تابناک، «مسکو تایمز» خبری را منتشر کرده که بر اساس آن ایران با وجود داشتن ابهام درباره برنامه روسیه در این زمینه، از آن استقبال می کند.
بنابر این گزارش، «سعید جلیلی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در دیدار با «نیکولای پاتروشف»، گفت: اگر چه روسیه جزئیات طرح خود را هنوز برای افکار عمومی مشخص نکرده با این وجود می تواند برای آغاز مجدد مذاکرات بین ایران و طرف های مذاکره کننده مفید باشد.
جلیلی در این دیدار، همچنین افزود: پیشنهاد روس ها می تواند مبنایی برای آغاز مذاکرات در سطح منطقه ای و بین المللی به ویژه در مورد فعالیت های صلح آمیز هسته ای باشد.
با این حال این روزنامه روسی افزوده است: اظهارات کلی سعید جلیلی مشخص نکرد که آیا ایران اکنون آماده است که دغدغه های کشورهای غربی را در مورد برنامه هسته ای ایران برطرف کند یا چنین آمادگی در تهران وجود ندارد، به ویژه آنکه سفر دبیر امنیت ملی روسیه به ایران در حالی است که وزارت خارجه آمریکا هم از طرح روسیه استقبال کرده است.
جلیلی همچنین ادامه داد: ما و شش کشور غربی به عنوان 7 کشور می توانیم زمینه های مشترکی را برای همکاری بر اساس این استراتژی پیدا کنیم.
«راشا تودی» نیز به نقل از نیکولای پاتروشف نوشت: در کنار همکاری دو کشور در حوزه های مختلف درباره برنامه هسته ای ایران نیز با همتای ایرانی خود به ویژه در مورد همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی صحبت کرده است.
در همین باره، «ابراهیم متقی» استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران درباره سفرهای اخیر مقامات ایران و روسیه معتقد است:
«هرگاه آمریکا محدودیتی در برابر روسیه ایجاد میکند، مقامات روسیه از کارت ایران برای موازنه با آمریکا و جهان غرب بهره میگیرند. بهرهگیری از چنین الگویی همواره برای روسیه سودآور و ثمربخش بوده است درحالیکه سیاست موازنه قوای قدرتهای بزرگ محور اصلی مخاطره، ابهام و غافلگیری برای سیاست امنیتی، اقتصادی و تکنولوژیک جمهوری اسلامی ایران بوده است. در چنین شرایطی این موضوع مطرح میشود که آیا بحث مربوط به راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر واقعیت دارد؟ و یا اینکه تابعی از جنگ سرد جدید آمریکا ـ روسیه محسوب میشود؟
برای پاسخ به این سؤال باید به الگوهای رفتار روسیه در گذشته اشاره داشت؛ روسها در تکمیل نیروگاه بوشهر 5 برابر قیمت اصلی آن پول دریافت کردهاند و از سوی دیگر 7 برابر قرارداد ایران ـ زیمنس زمان گرفتهاند؛ موضوعی که در منطق سیاست و اقتصاد کاملا غیرمنطقی بهنظر میرسد. هنوز نیز ایران امید دارد تا تنشهای بینالمللی روسیه ـ آمریکا بهویژه در چارچوب پرونده ماگنیتسکی الگوی همکاریجویانه با ایران را در دستور کار قرار دهد.
سفر مقامات امنیتی و کارشناسان هستهای روسیه به تهران در تاریخ 15 آگوست 2011 را میتوان نشانه ابتکار جدید در موضوعی کهن دانست؛ موضوعی که روحیه ملی، وجدان سیاسی و الگوی قضاوت درباره سیاست روسیه نسبت به ایران را تحت تأثیر قرار داده است.سفر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به مسکو را میتوان گام دیگر در راستای امید به سیاست همکاریجویانه روسیه دانست؛ سیاستی که در سالهای گذشته با وقفههای طولانی روبهرو بوده است.
به این ترتیب ابتکار میتواند گامهای جدیدی از همکاری را در دستور کار قرار دهد. اما روسیه هنوز نسبت به تعهدات هستهای و تحویل موشک پدافند هوایی اس300 به ایران از الگوی همکاری همهجانبه بهره نمیگیرد.
روسیه باید بداند منطق موازنه قوا در سیاست بینالملل کارکرد خود را از دست داده است. آمریکا از الگوی حکمرانی جهانی استفاده میکند؛ الگویی که منطق موازنه قدرت را برنمیتابد. اگر روسیه واقعا به سیاست توازن قوا میاندیشد نیازمند توجه به متعهدان منطقهای است؛ متعهدانی که از ابزار، انگیزه و اراده لازم برای مقاومت در برابر نظام مسلط جهانی برخوردار باشند. به هر اندازه کشورهایی مانند ایران در شرایط مبتنی بر سیاست موازنه ضعف قرار گیرند، طبیعی است که روسیه قادر نخواهد بود که موقعیت خود را در سیاست جهانی بازسازی کند. هرگونه مقاومت در برابر الگوی هژمونیک آمریکا و جهان غرب نیازمند سیاست موازنه در حاشیه است. روسها باید بدانند که امروز الگوی توازن قدرت سنتی کارکرد خود را از دست داده است. هیچیک از قدرتهای بزرگ تمایلی به مقاومت در برابر آمریکا ندارند و صرفا کشورهای پیرامونی از چنین قابلیتی برای مقابله با هژمونی جهانی برخوردارند.»
بر این اساس، آقای علیاکبر صالحی باید بر این امر واقف باشد که جهتگیری سیاست خارجی ایران مبتنی بر تعامل ضدسلطه در نظام جهانی است. تبیین این موضوع میتواند اندیشه جدیدی را در رهیافتهای سیاست بینالملل سازماندهی کند؛ اندیشهای که مبتنی بر ائتلاف در پیرامون است. طبعا ایران میتواند خط مقدم ژئوپلیتیکی در فضای کمربند شکننده در خاورمیانه محسوب شود. در غیر این صورت روسیه قادر نخواهد بود تا جایگاه جهانی خود را بازسازی کند.
بازی با کارت ایران بهتنهایی برای مقاومت در برابر هژمونی جهانی سودمند نخواهد بود. باید ایران به قابلیت ژئوپلیتیکی خود بازگردد. انجام تعهدات روسیه در تحقق چنین فرایندی برای2 کشور سازنده خواهد بود.