جام جم آنلاين: از نخستين واگذاري سيمكارت تلفن همراه در 19 مرداد 1374 تاكنون 16 سال ميگذرد. اگر روي ميز يا داخل جيبتان را نگاه كنيد، حتما يك دستگاه گوشي تلفن همراه خواهيد يافت كه خواسته و ناخواسته به محور و درگاه دريافت اطلاعات ما تبديل شده است.
فرقي هم نميكند زندگي شما شهري باشد يا روستايي، چرا كه تقريبا همه كساني كه حداقل نيازي به اين وسيله دارند از آن بهرهمند شدهاند. البته اين بهرهمندي تا نقطه ايدهآل فاصله معنيداري دارد.
از جنبه اقتصادي اين صنعت كار خود را شكست خورده آغاز كرد؛ چرا كه از سال 72 تا 74 ثبتنام و تبليغ اين وسيله توانست كمتر از 10هزار مشتري جذب كند كه آن هم عموما نهادها و ارگانهاي دولتي بودند، اما به لطف رشد فناوري و ايجاد بستر گسترش جغرافيايي امروز حدود 55 ميليون مشترك تلفن همراه در ايران وجود دارد كه با توجه به نوع فناوري و نوع درآمدزايي آن شاهديم سوددهترين شركت سال گذشته شركت ارتباطات سيار بود و اپراتور ديگر نيز از سود قابل توجهي برخوردار است.
آن كالاي لوكس اواخر دهه 70 و اوايل دهه 80 امروز به اسباببازي دانشآموزان و بازار ثبتنام يكساله سيمكارت حالا به بازار بدون صف و با قيمت يك چند صدم آن زمان تبديل شده است. پيامك رقيب جدي سرويس مكالمه شده و نگاه سرمايهگذاري به خريد سيمكارت كاملا تعطيل شده است.
ساعت تماسها و منطقه تحت پوشش كه در ابتدا 8 صبح تا 8 شب و در مقطعي چند كيلومتري از تهران بود، اين روزها به خاطره تبديل شده و ديد مردم به تلفن همراه نيز از اساس تغيير كرده است.
سرعت تحول در اين صنعت به قدري زياد است كه ممكن است تغييراتي را كه در نهاد جامعه از نظر اقتصادي و اجتماعي به وجود آورد، فراموش كنيم، اما اين نوع تغييرات و اين نوع وسايل يك خاصيت خوب دارد و آن اينكه به صورت جهاني و يكپارچه اتفاق ميافتد. براي همين هم داشتن فناوري نسل قديم براي مشتريان خوشايند نيست.
سوال در مورد اصل و فرع اين حوزه آنقدر زياد است كه طرح آن نيز از حوصله اين نوشته خارج است، اما برخي از اين سوالات بعد از مدتها هيچ پاسخي دريافت نكرده و اقدامي هم براي رفع آنها صورت نگرفته است؛ مانند اينكه چرا كاهش قيمت جهاني تعرفهها در ايران رخ نميدهد؟ چرا سرمايهگذاري در اين بخش به شكلي معنيدار به ضرر منتهي ميشود؟ چرا تجهيزات مخابراتي ما عمدتا وارداتي و عمدتا چيني است؟ چرا 90 درصد بازار گوشي تلفن همراه كه رقمي نزديك به ارزش بازار خودرو دارد، قاچاق است؟ چرا هيچ ورود دانش و فناوري به ايران صورت نگرفته است و چرا هيچ دانشگاهي در اين بازار ميليون دلاري نقش ندارد؟ و صدها «چرا» كه همچنان منتظر پاسخ آنها هستيم... .
براستي چرا در اين بازار چند ده ميليارد دلاري ما فقط مصرف كنندهايم؟