۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۴۶۳۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۸ - ۰۵-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۴۶۳۴
انتشار: ۱۶:۴۸ - ۰۵-۰۵-۱۳۹۰

مگر مشاهیر و هنرمندان و ورزشكاران ما از محمدعلی كلی كمترند؟

سه سال از زندانی شدن این خانم می‌گذرد، صدائی از ما برای آزادی وی در بند آمریكا بلند نشده؟ هیچ دقت كرده‌ایم وقتی مشكلی برای برای یك تبعه خارجی بوجود می آید، چگونه آنها همه امكانات خود را از دولت گرفته تا نهادها و شخصیتها بسیج می كنند؟ اما اینها چند وكیل ایرانی دارند؟ ما اگر هر نظری هم در مورد مسائل داخلی داریم نباید یك شهروند خود را به هر دلیلی اینگونه تنها بگذاریم به امان خدا...
 
 آینده ، نصرت الله تاجیك - در نوشته قبلی خود به زمینه های این سوال پرداختم كه چرا افراد سرشناس كه صدایشان به گوش دیگران می‌رسد، از سرمایه و آبروی خود برای حل مشكلات مردم استفاده نمی‌كنند؟ در دنیای كنونی تاثیر افكار عمومی كمتر از اقدامات دولتها كه نیست، بلكه در مواردی كاری كه افراد و مخصوصاً آنها كه مورد احترام و وثوق مردم هستند می توانند انجام بدهند، از دولتها نیز موثرتر است.

و اتفاقاً چنین افرادی كه درد و غم مردم دارند و سراسر زندگی هنری و حرفه ای خویش را نیز برای غرور آفرینی مردم و احساس بلند مرتبه بودن و اعتلای نام ایران و فضیلت بخشی به مردم صرف كرده اند، بهتر می‌توانند از پس حل چنین مشكلاتی بر ایند. در آن مقاله در مورد خرج كردن سرمایه اجتماعی برای جامعه سخن به درازا كشید و ممكن بود هدف اصلی مقاله در لابلای كلمات گم شود و لذا قسمت اصلی مطلبم در مورد استفاده از آبروی اجتماعی افراد برای حل مشكلات مردم را در این نوشته ادامه می‌دهم.

در این مقاله من می‌خواهم با مورد خطاب قرار دادن افراد وجیه و مورد احترام مردم، از آنها درخواست كنم مقداری از این آبروی اجتماعی اشان را برای آزادی انسانی بی گناه به كار گیرند و امیدوارم هر انسان شریفی كه این مقاله را می‌خواند، از هیچ تلاشی در این راه كوتاهی نكند. انسانی كه به جرم گناه نكرده باید تاوان سوء ظن های بی مورد دولتمردان آمریكا به كشورش را بدهد.

خانم شهرزاد میرقلی خانی كه دختران دوقلویش در شرایطی دوران نوجوانی خود را می‌گذرانند كه باید فرسنگها دور از مادر خود باشند و خودش نیز بعد از سه سال تحمل زندان به انواع بیماری مبتلا شده است. حتی اگر اصل را بر صحت نظر مقامات قضائی آمریكا در دستگیری و محاكمه و محكومیت وی بگذاریم كه همه جای بحث دارد، ولی در یك شرایط سالم بین المللی و در كمك به كم شدن جرم كافی است با حسن نظر، مقامات آمریكایی اجازه دهند وی بقیه دوران محكومیت خود را در ایران بگذراند.

در نامه ای به آقای محمدعلی (كلی) كه درخواست آزادی دو زندانی آمریكائی را نموده بود نیز نوشتم خوبست از توان تاثیرگذاری خود بر مقامات آمریكایی برای پاسخگوئی به حسن نیتهای قبلی كه مسئولین ایرانی در آزادسازی اتباع خارجی از زندانهای ایران داشتند، حداقل ایرانیانی كه در زندانهای آمریكا هستند و مخصوصاً این خانم را آزاد سازند. نگهداری وی در زندانهای آمریكا و به دور از خانواده و دختران معصومش با هیچ یك از معیارهای حقوق بشری نمی‌خواند و این عمل دولت و مسئولین آمریكائی زمینه برای اعمال رحم و شفقت بیشتر در مورد این دو شهروند آمریكائی را فراهم می كند.

متاسفانه نحوه روابط بین ایران و آمریكا و مخصوصاً تندخوئی و سوء ظن بیش از حد آمریكا و عدم وجود بردباری و صداقت در گردن نهادن به واقعیتهای بین المللی در تولد یك قدرت جدید مردمی در خاورمیانه توسط ایران، شرایطی بوجود آورده است كه كانال ارتباطی مطمئنی بین دولتها برای حل مشكلات شهروندانشان كه وظیفه اساسی دولتهاست، از بین رفته است. ولی كانالهای مردمی و مخصوصا" افراد وجیه المله همچنان توان و قدرت تاثیرگذاری خود را دارند.

ما از این سرمایه های اجتماعی در كشور خود كم نداریم. نگذاریم وقتی كسی پایش به بیمارستان رسید و یا در شرف مرگ بود، او را اسطوره بدانیم و یا یادمان برگزار كنیم. هم دولت شرایط بروز و ظهور این افراد را باید آماده كند تا زمینه مشاركت جوئی نخبگان بیشتر شود و هم خود افرادی كه آبروی اجتماعی دارند باید به میدان بیایند. متاسفانه دیپلماسی عمومی خیلی جایگاهی در كشور برای خود باز نكرده است كه هم توجه مسئولین را می‌طلبد و هم همت افراد وجیه و آبرومند را تا انشاءالله شاهد فراهم شدن زمینه های بروز و ظهور این افراد كه خود منشا فضیلت برای قشر جوان و توجه آنان به امور مردم خواهد شد باشیم.

چرا نباید تاكنون كه بیش از سه سال از دستگیری و زندانی شدن این خانم می‌گذرد صدائی از میان مشاهیر ما برای آزادی وی و حتی سایر ایرانیان در بند آمریكا بلند نشده باشد؟ هیچ دقت كرده ایم وقتی مشكلی برای برای یك تبعه خارجی بوجود می آید، چگونه آنها همه امكانات خود را از دولت گرفته تا نهادها و شخصیتها بسیج می كنند؟ و یا بدون آنكه بخواهم جسارتی كنم دقت نموده اید كه هر كدام چند وكیل ایرانی دارند، ولی حتی  مشاهیر كه جای خود دارد، از مجموعه های صنفی اینچنینی هم صدائی برنخاسته است. ما اگر هر نظری هم در مورد مسائل داخلی داریم نباید یك شهروند خود را بهر دلیلی اینگونه تنها بگذاریم به امان خدا.

ما كه به اندازه كافی افرادی خوشنام و دلسوز كه بتوانند در مجامع جهانی و حقوق بشری حق یك مظلومی را بگیرند داریم. خوشبختانه در میان هنرمندان و ورزشكاران و نیز اصحاب علم و قلم  كه خود هر یك افتخاری برای این مرز و بوم بوده و هستند افرادی وجود دارند كه دور هم جمع شوند و همراه با كمپینی كه برای آزادی این خام در ایران به راه افتاده است، یكصدا با ارسال درخواستی جمعی به سازمان ملل، كمیسیون حقوق بشر و سفارت سوئیس در تهران بعنوان حافظ منافع آمریكا در ایران آزادی وی را درخواست نمایند. تازه بعد از سه سال آمریكا با هزار اما و اگر می‌خواهد برای خانواده وی ویزا صادر كند كه به دیدار وی در زندان آمریكا بروند. جای تعجب است چرا پرونده این خانم از سوی ایران در كمیسیون حقوق بشر سازمان ملل تا كنون به عنوان یك نقض عمده حقوق بشری آمریكا  مطرح نشده است؟!

این قدم خیر یك بانی خوشنام می‌تواند منجر به تلاشی برای آزادی سازی انسانی از زندان و پایان بخشیدن به محنت و سختی و بازگشت به میان خانواده اش شود. اقدامی كه میتواند علاوه بر تلاش برای آزادی یك انسان به آرزوهای دو دختر برای بازیابی آغوش مادر و امید و دلگرمی به پدر و مادری چشم به انتظار جامه تحقق بپوشاند و این راهی است كه باید سرمایه های اجتماعی امان را خرج كنیم. انشاءالله.
ارسال به دوستان