بسیاری متوجه شدهاند که امتیاز مهم آیتالله هاشمیرفسنجانی در صبر، بردباری و آیندهنگری اوست. شکی نیست که استراتژی واقعی او دفاع معقول از انقلاب اسلامی، مردم و رهبری بوده و هست و در دیدگاه و نظریه مردمسالاری دینی، وی منتقد و حتی معترض به وضعیت مدیریت جاری کشور محسوب میشود و مردم شرعاً و قانوناً حق اعتراض دارند و مسئولین امر باید پاسخگو باشند.
آفتاب نوشت:
دوری از تحجر و برخورداری از اندیشه فعال و کارآمد حجابهای حقیقتپوش را از پیش روی انسان برمیدارد و افقهای روشنی را به روی صاحب فکر و اندیشه میگشاید. امام علی (علیه السلام) در فرازی از سخنان گوهربار خویش در مورد انسان دارای فکر و خودساخته فرموده: «او کسی است که عقل خود را زنده ساخته و نفس خویش را کشته است. در وجودش درشتیها نازک و غلیظها لطیف گشته؛ نوری درخشان در قلب او تابیده و راه را برای او نمایان ساخته است. آن نور که چراغ راه است، او را رونده راه نموده به طوری که دربها یکی پس از دیگری به روی او بازگشوده شود و تا آنجا که درب سلامت و بارانداز اقامت است، به پیش میرود».
چنین انسان متعهد، وارسته و خردمندی از کورانهای مختلف زندگی با التزام به مبانی دینی و تفکر الهی عبور نموده و متعادل میشود. از افراط دوری نموده و در کنار رضایت خالق به رضایت مردم و استیفای حقوق اساسی آنان اهتمام دارد. نه خود را قدیس و تافته جدابافته از مردم میداند و نه بر اِعمال سلیقه و نظر شخصی اصرار میورزد. از لجبازیهای بیاساس پرهیز نموده و بر سنتهای الهی و فطرت پاک انسانها از راه واقعبینی تأکید دارد.
او مظهر عقلانیت دینی است و میداند که درگیر نمودن مردم به نام دین با یکدیگر، خطایی نابخشودنی است و بر این باور است که: «هر که بر این خانه درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چو آن کس که در درگاه خدا به جان ارزد در خانه خواجه به نان ارزد».
او انسانی اهل منطق و استدلال است، عصیان و خشم دیگران در مورد انسانها را برنمیتابد، در معرفت دینی و سیاست از روشهای مقلدانه دوری میجوید، بصیر و ژرفنگر است، واقعیت را میبیند و براساس عقل و تجربه تصمیمسازی مینماید، کمتر مفتون و فریفته رفتارهای ظاهری و احساسی دیگران است، ریاکاری و نفاق افراد دورو را زودتر از دیگران میشناسد و خطرشان را گوشزد مینماید. بیشتر به اندیشههای متعادل سازنده و به دور از احساس دلبستگی دارد. همیشه احترام متقابل را مد نظر قرار داده و همگرایی با افراد منصف، خوشفکر، کارآمد و عملگرا را بر افراد شعارگرا و سرکارگذار ترجیح میدهد. اصول اخلاقی از نوع میانهروی، حقخواهی و پرهیز از تنش را در جامعه رعایت مینماید. مردمسالاری دینی را در قید قانونپذیری میداند و حاکمیت قانون را راهحل درست و مناسبت برای تلاقی سنت و تجدد معرفی مینماید. چهره و شخصیتی که نمیگذارد دین، فقاهت و مرجعیت در امالقرای اسلامی و ایران عزیز تضعیف شود و مردمسالاری دینی به عنوان مکتب فکری امام خمینی (ره) به حاشیه رانده شود.
این مجاهد نستوه که یادگار فکری و مبارزاتی امام خمینی (ره) محسوب میشود، آیتالله هاشمیرفسنجانی است. ایشان سالها است که جریان انحرافی را به خوبی شناخته و زودتر از دیگران با آن در ستیز بوده است.
جریانی که با رفتارهای پوپلیستی و تبلیغ روانی در میان مردم اصول انقلاب، ولایت و فقاهت را هدف قرار داده و تخریب مینماید. جریانی که در مناظرههای انتخاباتی ریاست جمهوری، ستیز با روحانیت و میراث امام خمینی (ره) را به اوج رساند و همه چهرههای روحانی و رؤسای مجالس پیشین قانونگذاری کشور را تخریب نمود و چنین القاء کرد که روحانیت در اداره جامعه و انقلاب کارایی ندارد و تضعیف مرجعیت دینی، مجلس قانونگذاری، مجمع تشخیص مصلحت نظام، ارکان حاکمیت و اخیراً رهبری و نهادهای مرتبط با آن را در دستور کار داشته و دارد.
التهابآفرینی و تشدید اختلاف از سناریوهای دائمی این جریان بوده و هست و با جاخالی دادن به موقع، تیرهای رها شده از سوی دشمن را متوجه عمود خیمه نظام و ولایت مینماید.
در آغازین روزهای شروع ترفندهای این جریان انحرافی، شاگرد فکری امام خمینی(ره) و یار دیرین رهبری با ژرفاندیشی مخصوص خود، مانند دوران انحراف و فتنه بنیصدر در زمان حیات امام خمینی (ره)، شجاعانه و دلسوزانه، نامه هشدارآمیزی به رهبر معظم انقلاب اسلامی تقدیم نمود و خطبهای به یاد ماندنی در سنگر نماز جمعه ایراد کرد. نمازی که به حق اذان وحدت برای همه دلسوزان نظام و انقلاب بود.
در آن دوران و شرایط پرالتهاب این نسخه درمان، مجتهد و سیاستمدار نظام و انقلاب را خیلیها برنتابیدند و با استفاده از ابزار رسانه، دلسوزیهای برخاسته از جان و روح ایمانی وی را تخریب و مورد نفی قرار دادند. شعار مرگ بر هاشمی داده و در مقابل خانهاش معرکهگیری نمودند. به ناموس وی اهانت کردند و ...
لکن حقایق همیشه خود را بر التهاب سیاسی، شانتاژ و بداخلاقی تحمیل مینماید. امروز که چهره شاخص جریان انحرافی و عامل پشت صحنه درگیریها اعلام نموده: «روحانیت مردم را به شریعت دعوت مینماید و ما مردم را به حقیقت دعوت مینماییم. . .؟!»، پرده نفاق جریان انحرافی دریده شده و حقایق مکشوف گردیده است، باید بدانیم که دعوای آیتالله هاشمیرفسنجانی و روشنگریهای ایشان، شخصی نبوده و ریشه در آرمانهای انقلاب دارد. بسیاری متوجه شدهاند که امتیاز مهم آیتالله هاشمیرفسنجانی در صبر، بردباری و آیندهنگری اوست. شکی نیست که استراتژی واقعی او دفاع معقول از انقلاب اسلامی، مردم و رهبری بوده و هست و در دیدگاه و نظریه مردمسالاری دینی، وی منتقد و حتی معترض به وضعیت مدیریت جاری کشور محسوب میشود و مردم شرعاً و قانوناً حق اعتراض دارند و مسئولین امر باید پاسخگو باشند.
ایشان همیشه هوشمندانه با افراطگرایان هر دو جناح موجود در کشور مقابله نموده و به همین دلیل مورد بغض، تهاجم و تخریب آنان قرار داشته و دارد. با این حال همیشه نیاز ضروری کشور را وحدت همگانی مردم و آرامش آنان معرفی نموده است. ایشان همچنان که در آخرین نماز جمعه خویش اعلام داشت، معتقد است: «با همگرایی مردم و وحدت عملی آنان، میتوان بر مشکلات فراروی نظام و کشور فائق آمد». ابتکار شایان توجه وی در آن نماز که میتوان آن را حماسه بزرگ، اثرگذار و امنیتآفرین نامید، این بود که توانست مردم معترض و غیرمعترض را در زیر یک چتر قرار داده و برایشان نماز وحدتآفرین و دشمنشکن جمعه را برگزار نماید. در آن نماز باشکوه، او خانواده بزرگ مردم و ملت ایران را دوباره عینیت بخشید و به همه دلسوزان خطاب نموده و گفت: «راه عبور از مشکلات و رفع معارضه و اختلاف، قانون است و بیقانونی از ناحیه هر کس که باشد، محکوم است». پیشبینی ایشان این بود که اگر افراط، زیادهخواهی و بیقانونی ادامه یابد، برای انقلاب و مردم خطری خواهد بود که تروخشک را با هم خواهد سوزاند.
در آن نماز که نگارنده همانند قطرهای در دریای مستمعین میلیونی و اقتداءکنندگان بر امام جمعه بودم، سخنان دلسوزانه خطیب جمعه را میشنیدم که میفرمود: «ایجاد فضایی متناسب برای مطرح نمودن نقطهنظرهای مختلف و متنوع برای یک نظام و حکومت ضرورتی انکارناپذیر است» و در ادامه اعلام نمود: «همه نیروهای انقلاب به ویژه مسئولان نظام باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و همدردی با آسیبدیدگان پس از انتخابات را فراموش ننمایند».
جالب توجه اینکه در مورد تهمت و تخریب صورت گرفته بر علیه خود در مناظرههای تلویزیونی، ذرهای از خویش دفاع ننمود و برای گرفتن بهانه تبلیغاتی از دشمنان نظام، آزادی زندانیان سیاسی را از موضع رحمت و رأفت اسلامی که در اسلام بدان سفارش گردیده، خواستار شد. این نحوه موضعگیری در خطبه نماز جمعهای که لشگرهای معارض رودرروی هم را در خود جمع نموده بود، از نظر امنیتی و سیاسی به قدری حائز اهمیت بود که جمع زیادی از دلسوزان نظام، آن را بهترین راه پیشگیری از تعارض و افنجار درونی، ارزیابی نمودند.
آیتالله هاشمیرفسنجانی شجاعانه و ایثارگرانه مطالبات معقول مردم را در خطبه خویش در حالی ایراد نمود که جمعیت انبوه و کثیری شعار میدادند: «هاشمی، هاشمی سکوت کنی خائنی»؛ و در مقابل انبوهی از جمعیت برای سرکوبی آنان لحظهشماری مینمودند و شعارهای تندی سر میدادند. خطبه خطیب بزرگوار و صبور، در چنین وضعیتی، یک بمب بزرگ صوتی با ریشتر بالا را خنثی نمود و از ضربه و ضرر بزرگی که در پیش روی نظام و انقلاب قرار داشت، پیشگیری کرد. مردم عاشق و دلداده به نظام و انقلاب به ویژه نخبگان، خواهان بازگشت این پدر معنوی و دلسوز به سنگر نماز جمعه هستند.
امید آن که خود ایشان و مسئولان نظام در آستانه ماه مبارک رمضان، زمینه بهرهمندی دوباره از وجودشان در نماز جمعه را در شرایط حساس کنونی فراهم سازند.