۲۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۲۸۰۴
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۱ - ۲۳-۰۴-۱۳۹۰
کد ۱۷۲۸۰۴
انتشار: ۲۰:۲۱ - ۲۳-۰۴-۱۳۹۰

آزمون دکتری 90 و چند نکته اصلاحی

دكتر امير امامت در الف نوشت:
 
مدتي است که استادان دانشگاه در حال انجام مصاحبه براي اولين آزمون سراسري دوره دکتري هستند. آزموني که نهايت آمال و آرزوي مردم ايران به عنوان طالبان مشتاق علم مي باشد. در سال جاري مشکلات نمايان اين روش به گونه اي ذهن استادان را آزرده تا بدين وسيله مشکلات طرح جديد آزمون دکتري خدمتتان عرض شده و راهکارهايي نيز در جهت رفع مشکل ارائه شود.

بيماري مدرك گرايي

قبل از طرح مشکلات اين آزمون ذکر اين نکته قابل توجه است که سيل درخواستهاي کلان براي تحصيل در دوره دکتري امري است که از نظر فرهنگي مشکوک به عدم سلامت تلقي مي شود. اينکه  علي رغم نيازهاي مختلف به شغلها و حرفه هاي گوناگون ،  چرا اکثريت مردم ايران در پي اخذ مدرک دکتري هستند ؟ آيا  در حالي که بسياري از مشاغل با حداقل تخصص دانشگاهي قابل انجام است ، کشور نياز دارد که اکثريت مردم آن به دنبال مدرک دکتري باشند ؟ با اين اوصاف اگر درآينده شاهد استخدام كارگر آيا اصل اين فرهنگ صحيح است که براي مداواي آن دست به کار شده و همچون آزمون سراسري دوره ليسانس در پي طراحي آزمون سراسري براي آن بوده ايم؟آيا نبايد چنين فرهنگي مورد اصلاح قرار گيرد؟

مشکلات آزمون  به روش جديد:

الف ) عدم روايي آزمون گرفته شده

1-     از ديد اکثر استادان دانشگاه  آزمون کتبي و سراسري گرفته شده به هيچ وجه آزمون روايي نبوده و نتوانسته است افراد را بهتر از پيش پذيرش کند . مواد امتحاني گرفته شده و ضرايب آنها موجب شده تا افرادي به مصاحبه ها دعوت شوند که بعضا صلاحيت ورود به دوره را ندارند و عمق اشتباه آنجا نمود بيشتري پيدا مي کند که وقتي اين افراد در مصاحبه پذيرفته نمي شوند به دلايلي که در ادامه خواهد آمد اين موضوع را به مسائل سياسي و عقيدتي مربوط کرده و در مرحله حاد آن ،  افرادي با همراه ساختن داستانهاي غير واقعي به سم پاشي مي پردازند. وزارت علوم هرچقدر هم که تخصصي کار کند نخواهد توانست به دليل تنوع بسيار بالاي تخصصي رشته ها جاي تنوع تخصصي استادان دانشگاه را در اخذ آزموني روا ، براي دوره دکتري بگيرد. چنين کمبودي موجب شده تا موارد امتحاني و مواد داخلي آن از روايي پاييني برخوردار بوده و بنابراين افراد قوي تر با عامل شانس در حضور افراد ضعيف تر قرباني شوند.

2-     در اين آزمون به دليل عدم روا بودن مواد امتحاني، گاهي افرادي از طرف وزارت علوم به مصاحبه دعوت شده اند که هيچ همخواني با رشته و گرايش مربوطه ندارند. در اين آزمون نقش زبان انگليسي و دانش مسائل روز و هوش به قدري پر رنگ بوده که افرادي که در اين دو درس ، که اتفاقا تخصصي نيست ، توانسته اند نمره خوبي کسب کنند به مصاحبه دعوت شده اند  در حالي که در زمينه رشته مورد نظر درسهاي محدودي هم که در آزمون بوده و البته روا نبوده را به خوبي نمره نگرفته اند . به عبارتي افرادي دکتري خواهند گرفت که در آن رشته نه سابقه اي دارند و نه قوتي و اين يعني تاريک شدن آينده علمي و تخصصي کشور. به عنوان مثال در رشته مديريت افرادي از رشته مهندسي يا رشته هاي ديگر دعوت به مصاحبه شده اند که حتي با اوليات و بديهيات مديريت هيچ آشنايي ندارند و متاسفانه در آينده بايد خود را متخصص مديريت به کشور معرفي کرده و مشغول کار شوند .

3-     در زمينه دروس معدود تخصصي رشته  ها ، نحوه طرح سوالات به گونه اي بوده که گاه به طراحان سوال چنين گفته شده که سوالات شما بايد در سطح ليسانس فرد مورد نظر را پذيرش کند و بنابراين سوالات طرح شده به هيچ وجه عمق تخصص افراد را به عنوان داوطلب تخصصي رشته مورد نظر ، مورد واکاوي قرار نداده است .

ب  ) تشديد مشکلات ناشي از مصاحبه

1-     در روش قبل معمولا تا دو برابر ظرفيت پذيرش اقدام به دعوت به مصاحبه از داوطلبان مي شد ولي در روش فعلي از 5 تا حتي 10 برابر ظرفيت نيز دعوت به مصاحبه شده اند . از آنجا که در اين روش بار اجرايي  از دانشگا ه ها بر وزارت علوم منتقل شده است ، بار نارضايتي داوطلبان از ضعف عملکرد نيز از دانشگاهها به وزارت علوم منتقل خواهد شد و از آنجا که وزرات خانه از نهادهاي حکومتي محسوب مي شود و نسبت به دانشگاهها به روس نظام نزديک تر است در واقع نارضايتي افراد سطحي بالاتر به خود گرفته و متوجه کليت سيستم حکومتي خواهد شد.

2-     بر خلاف قواعد علمي که در آن تا حد امکان بايد امور مورد اندازه گيري  ، عيني سازي شوند تا همگان نيز نتيجه مشابهي از يک اندازه گيري بدست آورند ، در روش جديد وزارت علوم  به طور معکوس عمل شده و نقش مصاحبه به عنوان عاملي ذهني از ارزيابي عملکرد داوطلبان حتي پر رنگ تر از قبل شده است . با اين روش داوطلبان در ذهن خود به گونه اي خود را ارزيابي مي کنند و مصاحبه کنندگان به گونه اي ديگر و از آنجا که اثبات  و تاييد نفس در هر انساني بارز است بنابراين افرادي که قبول نمي شوند و از طرفي معيارهاي عدم پذيرش برايشان شفاف نيست اين عدم تاييد را بر نخواهند تابيد. اثبات نفس افراد در اين حالت موجب مي شود که افراد عدم پذيرش خود را به امور سياسي و يا پارتي بازي نسبت داده تا خود را از لحاظ کمبود علمي مبرا بدانند. اين افراد به عنوان عواملي ضد تبليغ براي نظام تبديل خواهند شد که به روش رودر رو و فردي ديگران از جمله فاميل و دوست و آشنا را نسبت به کل مجموعه بد بين مي کنند. از همين حالا مي توان زمزمه هايي را در مردم ديد که مي گويند هدف از اين طرح اين است که مي خواهند افرادي را که خود مي خواهند در دوره دکتري وارد کنند.

3-     گفته مي شد که در روش قبل دانشجويان براي ثبت نام در چندين دانشگاه با زحمت مواجه مي شوند چون بايد در دانشگاههاي مختلف ثبت نام کنند  ولي در اين زمينه روش جديد چنين مشکلي را دو چندان کرده است بطوريکه به خاطر همين مصاحبه ها افراد باز هم بايد در دانشگاههاي مختلف حضور پيدا کنند. در روش قبلي معمولا افراد تا دوبرابر ظرفيت به مصاحبه دعوت مي شدند اما در روش جديد دعوت افراد حتي تا بيش از 10  برابر ظرفيت نيز صورت گرفته است و براي همين تعداد بيشتري از افراد در تعداد بيشتري از دانشگاهها به مصاحبه دعوت شده اند . همچنين دعوت به مصاحبه براي هر فرد علاوه بر هزينه هاي رفت و آمد بيهوده به شهرهاي مختلف شامل هزينه ثبت نام نيز مي شود که از اين نظر نيز تا 10 برابر ظرفيت هر دانشگاه براي افراد هزينه و وقت تراشي بيهوده صورت گرفته است .

ج ) نتيجه گيري و راهکار

براي بهبود هر طرح مي بايست اشکالات طرح مذکور در جهت دستيابي به اهداف آن شناسايي شده و سپس در جهت حذف مشکلات براي دستيابي به اهداف اقدام نمود. به نظر مي رسد آنچه که مشکل آزمون دکتري در روش قبلي خوانده مي شد در دو بخش انحصارگرايي آزمون و مصاحبه هاي آزمون دکتري بود . بنابراين براي بهبود روش قبل مي بايست اين دو مشکل شناسايي شده و حذف مي شدند .

رفع انحصار گرايي

انحصار گرايي در آزمون به اين معنا بود که همه داوطلبان از زمان ، مکان و چگونگي آزمون مطلع نمي شدند و همچنين افرادي که در دانشگاه مورد نظر به تحصيل مشغول بودند و با استادان آشنايي داشتند هم از زمان و مکان آزمون مطلع مي شدند و هم مي دانستند که سوالات از چه کتاب و جزوه اي خواهد آمد و بنابراين تبعيض ايجاد مي شد. چنين روشي ، روايي آزمون را پايين مي آورد به گونه اي که افراد مطلع از کم و کيف آزمون با خواندن حتي يک جزوه مختصر قبول مي شدند اما افرادي باسواد که مطالعه زيادي  هم داشتند نمي توانستند قبول شوند . براي رفع اين مشکل وزارت علوم مي توانست از راهکارهاي زير استفاده کند:

1-      با استفاده از يک مرجع اطلاع رساني مانند سايت وزارت علوم ،  هر داوطلب  از زمان امتحان هر دانشگاه در هر رشته بتواند مطلع شود تا از اين طريق تنها افراد مرتبط با دانشگاهها از آزمون و زمان آن با خبر نشوند.

2-      وزرات علوم مي بايست  دانشگاها را ملزم کند تا منابع  و مواد امتحاني را نيز به صورت شفاف براي تمامي داوطلبان معرفي کند. با اين کار تمامي افراد مي توانستند بفهمند که چه چيزي مبناي انتخاب آنهاست و کسي پيروز مي شد که بيشتر و با دقت تر و بهتر منابع را بخواند نه کساني که با روحيات و جزوه استادان آشناتر هستند. اين همان مدل کنکور سراسري است.

3-     در پايان امتحان مي بايست با پيروي از اصل شفافيت کارنامه اي براي داوطلبان ارائه شود تا افراد بدانند در چه رتبه و نمره درسي قرار گرفته اند و در کدام مورد ضعف و در کدام مورد واجد قوت هستند.

بهبود مصاحبه ها

مورد ديگري که موجب پر رنگ شدن مشکلات آزمون دکتري بود مسئله  مصاحبه ها بود . مشکلات مصاحبات را مي توان در دو محور اصلي عدم شفافيت و ذهني گرايي تقسيم نمود.

 عدم شفافيت موجب مي شد تا افراد ندانند براي چه مردود شده اند ، معيارهاي اندازه گيري آنها چه بوده است و چيست که بتوانند در آزمون بعدي آن را بهبود دهند؟نمره آنها چند شده و بايد چند مي شده که قبول شوند؟ براي رفع اين مشکل مي بايست اقداماتي همچون اقدامات زير صورت مي گرفت :

1-       موارد مورد نياز در مصاحبه ها به همراه ميزان نمره هر کدام براي همگان اعلان شود تا افراد بتوانند خود را در آن جهات بهبود داده و همچنين نمره خود را نيز حدس بزنند .

2-     ارائه کارنامه مصاحبه نيز موجب ين شفاف شدن آزمون شفايي شده  و نشان مي دهد حد قبولي و ردي چه بوده است . اين امر  مي تواند موجب شود تا افراد از داستان سرايي در مورد قبول نشدن خود جلوگيري کرده بدانند از آنها چه خواسته مي شود.

3-     در زمينه ذهني گرايي نيز مي بايست تا حد امکان طوري عمل شود که نمره دهندگان در مصاحبه بتوانند با وجود معيارهاي عيني تر نمره  دهي نمره اي بدهند که هر يک از ديگر مصاحبه کننده ها و حتي مصاحبه شوندگان نيز در اين مقام جاي گرفتند همان نمره را به فرد بدهند.

نتيجه گيري

آزمون دکتري نهايت آرزوي هاي هر مدرک گرا و يا علم دوستي است. در ايران معاصر شرايط به گونه اي رقم خورده که اخذ مدرک دکتري نهايت پيروزي براي افراد محسوب مي شود . بنابراين عدم شفافيت در چنين آزمونهايي حس ناعدالتي شديدي را در ميان عامه مردم بر انگيخته و موجب ايجاد نارضايتي شديد در مردم ايران شده است .

روش جديد آزمون دکتري نه تنها نتوانست از مضرات آزمون دکتري بکاهد بلکه به شدت بر مشکلات آن افزود و از اين رو چنين روشي مي تواند در ايجاد نارضايتي مردم ايران از نظام نقش عمده اي ايفا کند چرا که اين آزمون مظهر عدم عدالت نظام در تخصيص مزيتي بزرگ به نام مدرک دکتري تلقي مي شود . براي اين مهم لازم است به جاي خلق يک روش و انجام روش آزمون و خطا در چنين موضوع حساس و مهمي ،  با روش حل مسئله با اين آزمون برخورد شود . براي رفع مشکلات آزمون دکتري و حتي اضافه نشدن مشکلات جديد  پيشنهاد مي شود براي استمرار تخصص گرايي ، اين آزمون به همان ترتيب قبل و توسط دانشگاهها برگزار شده ولي  پيشنهادات و راهکارهاي ارائه شده در اين نوشتار در جهت رفع مشکلات روش قبل مورد توجه قرار گيرد.

در پايان بدين وسيله ما به عنوان جمعي از استادان دانشگاه که مشکل روش قديمي و جديد آزمون دکتري را از نزديک لمس مي کنيم ، آمادگي خود را در جهت ارائه طرحي نو با روش حل مسئله  اعلام مي داريم
ارسال به دوستان