اینکه کجا و در کدام سرزمین زاده شوی چیزی نیست که دست من و تو باشد؛ همانطور که خانواده ات را انتخاب نکرده ای، هنگام زاده شدن سرزمینت را هم به میل خود انتخاب نمی کنی. این همان چیزی است که به آن "جبر جغرافیایی" می گویند و هویت ملی ایرانی یا چینی، آمریکایی و مصری مردمان کره زمین را شکل می دهد. اینکه کجا بدنیا آمده ای می تواند مانند شرکت در بازی قمار، نتیجه ای میان برد و باخت باشد، اما زاده شدن در برخی از کشورها، متولد شدن در جهنم است و زیستن در هراس. جهنمی که نام های مختلفی دارد: کره شمالی، برمه، چاد، ساحل عاج، اریتره، سومالی و سودان و جهنم های ناگریز دیگر. کسی چه می داند؛ شاید زمین، جهنم دنیای دیگری باشد.
به گزارش دادنا و به نقل از نشریه "فارن پالیسی"، موسسه Freedom House هر ساله لیستی از 20 کشور سرکوبگر جهان که کمترین میزان آزادی های سیاسی و اجتماعی در آن وجود دارد را بر اساس اندازه گیری شاخص هایی مانند وجود احزاب مخالف، میزان هزینه دار بودن اعتراضات سیاسی، وجود نشریات مستقل، آزادی بیان و اندیشه و فاکتورهای دیگر اندازه گیری و این لیست را اعلام می کند.
در فهرست امسال نیز بیست کشور دنیا به عنوان سرزمین های فاقد آزادی های اشاره شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل فهرست شده اند. کشورهایی دیگری که اسمی از آنان در این گزارش تصویری برده نمی شود عبارتند از بلاروس، چاد، چین، ساحل عاج، کوبا، لائوس، عربستان سعودی، اوستیای جنوبی و حکومت صحرای غربی. ده کشور اول این لیست را به همراه تصاویر آن با هم مرور می کنیم:
1- کره شمالیمردمان کره شمالی از کمترین میزان آزادی های سیاسی و اجتماعی برخوردارند. «کیم جونگ ایل» که از سال 1994 میلادی و پس از مرگ پدرش قدرت را در دست گرفت، روش مستبدانه پدرش «کیم ایل سونگ» را ادامه داد. هزاران نفر از مردم در کمپ و اردوگاه های کار اجباری به دلیل مرتکب شدن جرم های کوچک و در شرایط بی رحمانه ای بسر می برند. مرتکب شدن به جرم هایی که رهبران کره شمالی تعریف کرده اند و اساساً جرم محسوب نمی شوند. تمام بخش های زندگی روزانه مانند اشتغال، محل اقامت، تحصیل و دسترسی به خدمات بهداشتی توسط یک سازمان نیمه موروثی تعیین می شود که مردم این کشور را به گروه های مختلف از نظر میزان وفاداری به رژیم تقسیم کرده است. بحران غذا در نتیجه سیاست های ابلهانه رهبران کره شمالی در این کشور تبدیل به مشکل روزمره مردم شده که در نتیجه آن سوءتغذیه اکثریت مطلق مردم این کشور است. از لحاظ سیاسی قرار است تغییراتی در این کشور بوجود آید تا قدرت در خاندان «کیم ایل سونگ» خارج نشود. اخیرا فرزند وی «کیم جونگ اون» بیشتر در محافل حاضر می شود و جانشین احتمالی وی بشمار می رود.
2- لیبیوقتی از سال 1969 «معمر قذافی» شخصیت منفور دنیای سیاست توانست با کودتا به قدرت برسد، دوران سیاه فقدان آزادی های مدنی و سیاسی بیش از پیش در لیبی آغاز شد. وجود نفت در لیبی ثروت بی شماری را نصیب وی کرد و وی توانست با پشتوانه دلارهای نفتی در عرصه سیاست یکه تازی کند. هر چند آن دوران یکه تازی ها بسر آمده و مخالفان وی تسخیر شهرها را از شهر "بنغازی" آغاز کرده اند. همیشه پاسخ قذافی به اعتراضات مردم لیبی، خشونت و سرکوب بوده است و همه راه های اطلاح سیستم سیاسی را بسته است. پس از اعلام منطقه پرواز ممنوع توسط سازمان ملل در این کشور به دلیل حمله هوایی نیروهای نظامی به مردم بی دفاع شهر بنغازی، حمله ناتو به مواضع وی آغاز و تحریم های گوناگون بین المللی علیه او صادر شد. وی برای مقابله با شورشیان به سربازان خود دستو داده بود با خوردن قرصهای محرک جنسی "ویاگرا" به زنان تجاوز کنند. اخیراً دادگاه بین المللی لاهه حکم دستگیری وی و پسرش را به جرم ارتکاب اعمال غیر انسانی صادر کرده است.
3- برمهرهبری برمه سالهاست که تحت کنترل "تان شوه" رهبر نظامی "شورای صلح و توسعه" درآمده است. وی تمامی قدرت را به صورت مطلق در دست دارد و از یک کشور ثروتمند سابق، کشوری فقیر ساخته است. در پی انتخابات سال 1990 میلادی، فرد پیروز کسی نبود جز "آنگ سان سو چی" فعال سیاسی حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل؛ اما حکومت نظامی وقت با انتخاب وی مخالفت کرد و وی را به زندان انداخت و سالها تحت بازداشت خانگی قرار داد و حزب تحت حاکمیت وی "اتحاد ملی برای دموکراسی" را زیر فشار خرد کننده ای قرار داد.
4- گینه استواییدر کشور آفریقایی گینه استوایی تمامی ارکان قدرت در دستان سرتیپ «تئودور اوبیانگ انگوئما امباسوگو» از حزب حاکم دموکراتیک گینهٔ استوایی است. وی پس از اینکه طی کودتایی در سال ۱۹۷۹ میلادی به قدرت رسید، تمام قدرت را قبضه کرد و تا به امروز نیز به همان روش حکومت میکند. گزارش های متعددی از آدم ربایی، قتل و شکنجه مخالفان دولت وی منتشر شده است. وی در حال آماده کردن کشور برای تفویض قدرت به پسر خود است.
5- اریترهدولت حاکم بر کشور آفریقایی اریتره سالهاست که با مشت آهنین در این کشور حکومت می کند. این کشور نام مستعاری هم دارد؛ "پایان جهان". در این کشور تمامی ساختارهای سیاسی و مدنی بشدت توسط حکومت "ایسایاس آفورکی" کنترل می شود. تنها حزب موجود در اریتره حزب حاکم است و مخالفت های سیاسی بشدت سرکوب می شود. تمامی رسانه های باقی مانده نیز دولتی است و بسیاری از روزنامه نگاران در زندان بسر می برند.
6- سومالی در سومالی تقریباً دولت مرکزی وجود ندارد و به جای آن گروه های رقیب و موقتی شبه نظامی مناطقی از کشور را در دست دارند. درگیری گروه های ملی گرا با گروه های اسلامی سومالی اقتصاد بسیار ضعیف و فروپاشیده ای برای این کشور به جا گذاشته است. در انتخابات گذشته ریاست جمهوری "شيخ شريف شيخ احمد" به ریاست جمهوری رسید اما وی عملاً هیچ قدرتی در این کشور ندارد و گروه های مختلف شبه نظامی هر بلایی که بخواهند بر سر مردم فلاکت زده می آورند. روزنامه نگاران بسیاری در این کشور کشته و ناپدید شده اند و دو ایستگاه رادیویی موجود در سومالی توسط نظامیان اشغال و اداره می شود.
7- سودان بزرگترین کشور قاره آفریقا بعد از استقلال از انگلیس و رهایی از سلطه مصر در سال 1956 میلادی دستخوش آشوب و هرج و مرج بوده است. رئیس جمهور این کشور "عمر حسن البشیر" در سال 1989 با پشتوانه نیروهای نظامی توانست به قدرت برسد. وی بعد از به قدرت رسیدن شروع به دستگیری گسترده مخالفان کرد. وی بعد از مسئله دارفو در جنوب این کشور و دستور بر کشتن ساکنان آن توسط دادگاه بین المللی لاهه احضار و حکم دستگیری اش صادر شد، حکمی که البته توسط وی نادیده گرفته شده است.
8-ترکمنستانترکمنستان جزو اولین کشورهای تازه استقلال یافته از شوروی بود که پس از فروپاشی «دیکتاتور بزرگ» به دام «دیکتاتور کوچک بی رحم» افتاد و روشهای سرکوبگرانه به همان شدن دوره سوسیالیستی ادامه یافت. "صفر مراد نیازوف" که در سال 1991 و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به قدرت رسید، کشور را به سوی بستن فضای سیاسی و اجتماعی پیش برد و این روش را تا زمان مرگش در سال 2006 ادامه داد. وی از ترکمنستان کشوری منزوی ساخت که تمامی رسانه های فعال در آن دولتی بودند و در حال تمجید روزانه از اقدامات وی مطالب دروغین منتشر می کردند. جانشین خلف وی "قربان قلی بردی محمداف" قول انجام اصلاحات داد اما این کشور همچنان تک حزبی باقی ماند. "سازمان پزشکان بدون مرز" نیز به عنوان تنها سازمان بین المللی باقی مانده در این کشور مجبور به ترک ترکمنستان در سال 2009 شد و زندانیان سیاسی دوره نیازوف همچنان در زندان بسر می برند.
9-ازبکستاناسلام کریموف رئیس جمهور ازبکستان از سال 1991 تاکنون تمام ساختار سیاسی کشور را در دستان خود دارد و بقیه سازمانهای سیاسی نقش زینتی را در این کشور بازی می کنند. هیچ حزب سیاسی اجازه حضور و فعالیت در این کشور را ندارد و تمامی احزاب به غیر از حزب حاکم غیر قانونی شناخته شده اند. اخیراً 15 نفر به جرم تلاش برای تشکیل یک حزب سیاسی به زندان افتاده اند و مانند بقیه زندانیان در شرایط بسیار غیر انسانی نگهداری می شوند. "گانیهون مامتنوف" نیز که برای رهایی کودکان کار از شرایط غیر انسانی تلاش می کرد سالهاست به دلیل این جرم! در زندان بسر می برد. می توان از فعالان مبارزه با بیماری ایدز که در زندان بسر می برند مانند "ماکسیم پوپوف" و "یوسف جمعه" شاعر نام برد.
10- تبتدولت چین کنترل مضاعفی بر دولت محلی تبت اعمال می کند. در منطقه ای که به "بام دنیا" معروف است، اهالی آن هیچ حقی برای انتخاب مسئولان محلی خود ندارند و همه مسئولان اجرایی را دولت کمونیستی چین انتخاب می کند. دولت چین فعالان سیاسی تبتی را شکنجه می کند و بسیاری از آنان ناپدید شده اند و ظن آن می رود که توسط دولت پکن کشته شده اند. رهبر معنوی تبت "دالایی لاما" چندین بار توسط دولت چین مورد اذیت و بازجویی قرار گرفته و چین تمام تلاش خود را می کند تا این منطقه روی خوش آزادی را به خود نبیند.