روزنامه آفرينش در سرمقاله امروز خود نوشت:
روزنامه السياسه در کشورکوچک کويت چاپ مي شود ولي به علت آنکه اين نشريه عرب، از حمايت هاي پيدا وپنهان برخي لابي هاي ضدايراني درجهان عرب ودنياي غرب بهره مند است، گاهگاهي دو صدايي به راه مي اندازد تا بلکه بتواند از رهگذر درآويختن با بزرگ منطقه، براي خود معروفيتي دست وپا کند.
البته، دراين مسير، فقط السياسه کويت نيست که مدام عليه ايران مطلب مي نويسد وبسياري از رسانه هاي عرب منطقه، به طور نظام مندي به انتشار اخبار و تحليل هاي ضد ايراني مي پردازند که معرفي اين نشريات وبازنويسي آنچه در وراي صفحات آنها مي گذرد، فرصتي ديگر مي طلبد.
روزنامه کويتي السياسه، درمطلب اخيرخود که با اعتراضات بسياري از ايراني ها نيز مواجه شده، کشورمان را تهديد کرده است که اگربه ساز کشورهاي عربي وغربي نرقصد وهمچنان به برنامه ها و رويکردهاي « مغرورانه» خود ادامه دهد، حمله نظامي در انتظارش هست و جنگ، غرور ايران را فرو خواهد نشاند.
اگريک نشريه آمريکايي چنين مطلبي مي نوشت، جاي تعجب چنداني نبود چه آنکه يک نشريه آمريکايي براي خود اين حق را محفوظ مي دارد که به قدرت برتري نظامي کشورش بنازد و آن را به درست يا غلط، به رخ بکشد ولي وقتي « کويت کوچک » وارد گود مي شود واز قدرت نظامي کشور ديگري براي تهديد همسايه اش مايه مي گذارد، ماجرا کمي خنده دار مي شود !
کويت که درآن رسانه ها به نگارش مطالب ضدايراني ترغيب مي شوند، در اوايل دهه 90 ميلادي ظرف مدت چند ساعت به تصرف کامل ارتش عراق درآمد، درآن زمان، نويسندگان ضد ايراني کويتي ، احتمالا واژه اي به نام « غرور» در قاموس شان نداشتند ولي اينک که دوستان آمريکايي با فتح مجدد کشورشان، آن را به ايالت 51 خود تبديل کرده اند، به ياد آقايان افتاده است که در دنيا، چيزي به نام غرور هم وجود دارد که اتفاقا همسايه بزرگشان از آن بهره مند است.
به عنوان يک رسانه ي ايراني به رسانه هاي عربي به ويژه السياسه کويت بايد متذکر شويم که ايران، غرور خود را پاس خواهد داشت همانطور که در زمان حمله به دوست سابق کويتي ها به ايران (يعني همان صدامي که به دار آويخته شد) ايراني ها اجازه ندارند غرورشان لگدمال شود ولو آنکه جانشان را نيز فدا کنند.
ايراني ها برغم«بعضي ها » پس از آنکه خاکشان اشغال شد، دست گدايي به سمت اين وآن دراز نکردند تا در ازاي واگذاري شرف و وطن شان، آنچه از دست داده بودند را باز پس گيرند، بلکه در غروري مقدس، خود، جنگيدند ودر نهايت برغم کمک هاي همين کويتي ها به صدام، خاک خود را تا آخرين وجب آزاد کردند.
ايران همواره مغرور وسربلند درمنطقه « خليج فارس» درخشيده است واگر قرار باشد کسي اين غرور را از ايران بگيرد، هم او وهم طفيلي هاي منطقه اي اش، تاوان سنگيني پس خواهند داد.
براستي چرا برخي کشورهاي عربي، دوست دارند آزموده را بيازمايند!
آيا آنها در قاموس لغات خود « عبرت» هم ندارند ؟!
بلكه مقصر اصلي مسولان سياست خارجي و داخلي كشورهستند كه انقدر منفعلانه عمل كرده اندكه كشور بي ارزشي چون كويت كوچولو چنين گستاخانه گزافه گويي مي كنند.براي نمونه بايد ببينيم مسولان ما چه واكنشي از خود نشان مي دهند.هر چند از همين حالا ميتوان حدس زد:سكوت.
ولی بازم مینویسم بلکه ایندفعه فرجی بشه
از همان ابتدای انقلاب آقایان فرمودند ما نمی خواهیم ژاندارم منطقه باشیم
از همان روز به بعد و قریب به 10 سال بعد از انقلاب موقعی که اعراب از سر کرنش خود در مقابل بتی چون آمریکا به نان و نوایی رسیدند و احساس سیری بهشان دست داد شروع به میخارگی سیاسی نظامی کرده و هر از چند گاهی در منطقه عربده کشی میکنند. من نیز با مطلب دوستمان موافقم که اگر این کشورهایی که برخی از آنها به اندازه تهران پایتخت کشور بزرگمان نیز نیستند جرات بذله گویی از سر مستی و میخوارگی سیاسی نظامیشان میکنند بخاطر عدم واکنش شدید آقایان مسئولین غیر مسئول است. وقتی آنان اسامی موشکهای ساخت خودمان را نیز عربی انتخاب می کنند باید انتظار چنین گستاخیهایی را نیز داشته باشند .وقتی آنان که همیشه در المپیادهای جهانی از آخر اول هستند بوعلی سینا زکریا و سایر دانشمندان ما را عرب میخوانند و مسئولین بی مسئولیت دم بر نمی آورند و یا وقتی قویترین مرد جهان را به جمهوری العربی الایرانیه نسبت میدهند و غیر مسئولین کشور ما به فشار افکار عمومی مردم با چند روز تاخير جواب آنها را آن هم به نرمی میدهند چه انتظاری میتوان داشت.