عصرايران - هر چند برخي از مجلسي ها ، با طرح مسائلي مانند خاستگاه سياسي سيد حميد سجادي ،در دادن رأي اعتماد به او به عنوان وزير ورزش و جوانان ترديد مي كنند ، اما اگر از جناح بندي هاي سياسي فارغ شويم ، منصفانه بايد بگوييم كه سجادي ، از معدود افرادي است كه از "بيرون" بر وزارتخانه اي "تحميل" نشده اند.
متأسفانه يكي از مصيبت هاي تشكيل كابينه در ايران و مشخصاً در دولت محمود احمدي نژاد ، اين بوده كه افرادي بدون حتي يك روز كار و تجربه در وزارتخانه مربوطه ، ناگهان به عنوان وزير معرفي شده اند و تازه بعد از معرفي به عنوان وزير ، از صفر شروع كرده اند كه اين وزارتخانه شرح وظايفش چيست؟ چقدر پرسنل دارد؟ چارت سازماني اش كدام است؟ مشكلاتش چيست؟ و ...؟
نتيجه هم كاملاً مشهود است: نارضايتي در درون سازمان و ناكارآمدي در بيرون.
از اين رو ، معرفي فردي كه عمرش را صرف ورزش كرده ، به عنوان وزير ورزش ، از اتفاقات نادري است كه در عرصه تخصص گرايي در دولت رخ داده است.
سجادی تا كنون در دو دوره بازی های المپیک آتلانتا و بارسلون و چهار دوره بازی های آسیایی شركت كرده و ده مدال در رشته دوومیدانی براي كشور به ارمغان آورده و صاحب چند ركورد آسيايي است.
از نظر تحصيلات نيز دکترای مدیریت دارد و در دانشگاه تدريس مي كند و از اين رو ، چهره اي فرهنگي و مرتبط با جوانان نيز هست.
از منظر مديريتي هم علاوه بر مديريت در برخي باشگاه ها و نهادها مانند سايپا و كيش ، معاونت سازمان تربيت بدني را نيز تجربه كرده است.
بنابراين ، مي توان سجادي را چهره اي ورزشي و فرهنگي دانست كه معرفي او به عنوان وزير ورزش و جوانان ، بر مبناي سوابق و تجارب بوده است. تنها مي ماند قدرت مديريت او كه نمايندگان بايد آن را بررسي و درباره اش قضاوت نمايند.
چند سال پيش وقتي محمد علي آبادي به عنوان رئيس سازمان تربيت بدني منصوب شد ،اعتراضات متعددي نسبت به اين امر صورت گرفت . منتقدين مي گفتند - و به حق هم مي گفتند - كه علي آبادي فاقد حتي يك روز هم سابقه ورزشي است و به اصطلاح يك عكس هم با شورت ورزشي ندارد.
اينك اما كسي بدين عنوان منصوب مي شود كه نه تنها با شورت ورزشي عكس دارد(!) بلكه يكي از مدال آورترين ورزشكاران ملي و داراي سابقه مديريت ورزشي است و به لحاظ حضورش در عرضه ورزش و دانشگاه با جوانان نيز سروكار دارد.
لذا هر چند روابط دولت و مجلس چندان مناسب نيست و نامه موهن رئيس جمهور در معرفي وزير ورزش و جوانان نيز بر دامنه التهابات افزوده است ، اما با توجه به جميع جهات پيش گفته و با توجه به اين كه وزارت ورزش و جوانان به دليل كوتاهي هاي صورت گرفته ، در كما و تعليق است ، به نظر مي رسد رأي اعتماد مجلسي ها به وزير پيشنهادي ،مقرون به صلاح باشد و لااقل يكي از پرونده هاي تنازع بين دولت و مجلس را ببندد.
متأسفانه يكي از مصيبت هاي تشكيل كابينه در ايران و مشخصاً در دولت محمود احمدي نژاد ، اين بوده كه افرادي بدون حتي يك روز كار و تجربه در وزارتخانه مربوطه ، ناگهان به عنوان وزير معرفي شده اند و تازه بعد از معرفي به عنوان وزير ، از صفر شروع كرده اند كه اين وزارتخانه شرح وظايفش چيست؟ چقدر پرسنل دارد؟ چارت سازماني اش كدام است؟ مشكلاتش چيست؟ و ...؟
نتيجه هم كاملاً مشهود است: نارضايتي در درون سازمان و ناكارآمدي در بيرون.
چطورنمایندگان به وزرایی رای اعتماد دادند که یک روز کار وتجربه در وزارتخانه مربوطه نداشته ؟ وای بر دولت و وای بر مجلس