در میان این سه چهره آیت الله جوادی آملی، حكیم و مفسر بزرگ شیعه و از مراجع معظم تقلید پس از هتاكی و فحاشی حامیان افراطی منتسب به دولت در حین برگزاری نماز جمعه از امامت جمعه انصراف داد، آیت الله استادی از اركان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از به قدرت رسیدن جریان فعلی، حدود یك سال از حضور در نمازجمعه خودداری كرد و آیت الله امینی نیز پس از هتك حرمت و گستاخی برخی از گروه های تندرو از حضور اجتماعی و فرهنگی خود به شدت كاست و انزوا پیشه كرد.
با آشكار شدن چهره واقعی برخی حامیان و عوامل دولت، اكنون زمان طرح این پرسش فرا رسیده است كه پس از گذشت 6 سال از روی كار آمدن دولت محمود احمدینژاد، چه چهره هایی از بزرگان جامعه تنها به دلیل انتقاد از عملكرد وی و حامیانش مورد هتك حرمت، تخریب، فحاشی و جسارت قرار گرفتند و در مقابل چه چهرههایی با چه میزان اعتبار علمی و سوابق انقلابی مطرح شدند؟
"آینده" در این باره تنها در شهر قم با مقایسه سه امام جمعه برجسته این شهر كه از بزرگترین عالمان دینی و انقلابی كشور می باشند كه در قید حیاتند، با برخی چهره های جدید، مخاطبان را به تامل دعوت میكند .
در میان این سه چهره آیت الله جوادی آملی، حكیم و مفسر بزرگ شیعه و از مراجع معظم تقلید پس از هتاكی و فحاشی حامیان افراطی منتسب به دولت در حین برگزاری نماز جمعه از امامت جمعه انصراف داد، آیت الله استادی از اركان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از به قدرت رسیدن جریان فعلی، حدود یك سال از حضور در نمازجمعه خودداری كرد و آیت الله امینی نیز پس از هتك حرمت و گستاخی برخی از گروه های تندرو از حضور اجتماعی و فرهنگی خود به شدت كاست و انزوا پیشه كرد.
در مقابل چهره هایی مانند حمید رسایی، قاسم روانبخش و مرتضی آقاتهرانی كه جستجو و احصای سوابق علمی و انقلابی آنان كار دشواری نیست، میداندار گردیدند، به راستی آیا مقصود رهبر انقلاب از ریزش و رویش این بوده است؟ چه كسانی با اقدامات افراطی و عبور از مرزهای شرعی و قانونی چنین نتیجه ای را رقم زده اند؟
یادداشت حسن فاتحی كه یك بحث نظری كلی و تاریخی است، فارغ از هر گونه بحث مصداقی در ادامه می آید:
بعداز حوادث تلخ انتخاب دهم، رهبر فرزانه انقلاب كه قبلا بحث "ریزشها و رویشها" در مقاطع مختلف را مطرح كرده بودند، با نظریه "جذب حداكثری و دفع حداقلی" ایده ریزشهای حداقلی و رویشهای حداكثری را به عنوان راهبرد مدیریت بحران در جامعه اسلامی مطرح كردند، و مراد از این ایده مهم، ریزشهای در چهارچوب قانون و منطق اسلامی و رویشهای با شاخصه اخلاق گرائی و دین گرائی در عرصه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بود.
تنها مدت كوتاهی بعد از طرح این ایده مهم، به نظر میرسد همان جریانی كه
در نقاب ارزش، حوادث تلخ اجتماعی و سیاسی سال88 را به وجود آورده بود، با
بهره گیری از سیستم سازمان دهی شده خود، در تعقیب سیاست زایش بحران برای
تصاحب قدرت، خود سرمنشاء زایش جریانات انحرافی گشته است، تا با تحركات
دنباله دار در نقاب ارزش خود، در نهایت زایشهای تقلبی سكولار ضد دین و
روحانیت را جایگزین ریزشهایی نماید كه عموماً به ناحق و بدون رعایت قوانین
اسلامی، رخ داد.
مشاهدات میدانی و عملی موجود، بیانگر این نكته است كه، برخی فرزندان و
زحمتكشان واقعی انقلاب، اسلام و روحانیت به زور هیاهو وادار به سكوت و ریزش
و انزوا گشته اند و در عوض رویشهایی میدان دار شده اند كه حائز شاخصه های
زیرند:
الف- رویشهایی كه بصیرت پولكی و زوركی دارند.(امویان)
متاسفانه فضای اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی به سمت و سویی رفته كه عناصری
كه نمی فهمند بصیرت با كدام سین، نوشته می شود، دم از بصیرت می زنند، و
عجیبتر اینكه دایره بصیرت اینها نیز به شرط پول و قدرت دوام دارد، و هر
جریانی كه از نگاه اینها عامل قدرت و پول در دستش باشد، مصداق برحق بصیرت
تلقی می شود! درحالی كه هویت وجودی گذشته و حال این افراد پر از معماهای
غلطی می باشد. در این باره نگاه به برخی چهره های نه چندان سالم اقتصادی یا
هنرپیشه های... تامل برانگیز است.
ب- رویشهایی كه درنقاب ارزش اعتقادی به ارزشها ندارند.(متحجرین)
این طیف از رویشها، خود علت العلل حوادث تلخ 88 بوده اند، ولی با زرنگی تمام دارند با فرافكنی و بحران آفرینیهای مبتكرانه، چهره و ماهیت اصلی خود را مخفی نگه می دارند. اینها رویشهایی هستند كه دراصل، اعتقادی به ولایت ندارند و برمبنای تفكرات حجتیه ها، حاكمیت اسلامی را نیز در عصر غیبت باور نمی كنند و حاضرند برای لج بازیهای غلط خود حتی با طاغوت همكاری نمایند تا پوزه دین گرایان واقعی را به خاك بمالند. این دسته از رویشها متاسفانه ازمشكلات روانی و عقیدتی حاد بهره می برند، ولی با انكار واقعیتها در حال مدیریت زمان هستند.
ج- رویشهایی كه طریق خطابه را بلدند و به اصطلاح روانشناسی برون گرا هستند، ولی درون پلاسیده و مشكل مداری دارند.
این دسته از رویشها قادرند تا ساعتها، جلسات و همایشهای سخنوری را اداره
كنند و عاشق خطابه و گفتمان پشت تریبونهای امانتی با مخاطبین انبوهند، ولی
شخصیت معیوب و روح آشفته ای دارند، و چنین رویشهایی در نهایت،
الگوپردازیهای بیمار را در جامعه نهادینه خواهند نمود.
د- رویشهایی كه بنده مدیریتند و حرص جاه و مقام آنها سیرشدنی نیست.
این دسته از رویشها، حاضرند هركاری ولو به طریق ماكیاولیسم انجام دهند، تا
در مشاغل مدیریتی، جایی برای خود دست و پا نمایند، باندبازیهای آلوده تیمی
تا فسادهای سازمان دهی شده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تنها هدف این دسته از
رویشهاست.
مخلص كلام اینكه: نتیجه عملی ایده ریزشها و رویشها افكارعمومی را نه تنها
قانع نكرده، بلكه آنها را مجاب نموده است كه تاریخ اسلام در حال تكراراست، و
افراد و گروههایی در نقاب ارزش، دارند نقش امویان را برای علویان تكرار می
نمایند، و آنهایی كه مجبور به ریزش شده اند، یا ازطبقه مردمان محروم بدون
پشتوانه قدرت بوده اند كه در شكل انبوه تحقیر می شوند و یا از طرفداران و
فرزندان معنوی امام راحل، انقلاب اسلامی و اسلام عزیز می باشند، و درعوض
رویشهایی میدان دار گشته اند كه با سیاست بازیهای آلوده نقش انقلابیون را
بازی می نمایند.
واقعا باید قلمت را طلا گرفت
خدایا تو شاهدی که روزی ایت الله العظمی املی انگونه مورد هتک و سپس استعفا از امامت جمعه و بقول خودشان ( سیر مع الخلق الی ااحق ) را اعلام فرمودند چه بر خدا پرستان گذشت
. روزی که رسایی تلویحا ولایت فقیه را بالاتر از ولایت اولیا تفسیر نمود . اگر نبود ظرفیت و ظرافت رهبر معظم انقلاب ما امروز در کجا بودیم .
هر چند فتنه اصلی که همان قرار گرفتن شخص در مقامی بالاتر از اولیا الله است هنوز منتفی نبست . مبارزه با این غالیگری
محدودبه عقاید دولت و چند انسان بدون پشتوانه اجتماعی نیست ریشه در جایی است که
که این بزرگان را سد راه خود میداند .
زبان الکن . عشق از گفتن میگوید و عقل از سکوت
فقط میگویم یاران علی خانشین و علی تنهاست علی را با کلامش در یابیم نه با تفسیر دیگران علی در بین ماست . پس سلونی قبل ان تفقدونی
مومنان خطر بهائیت نوع دوم بشدت جامعه را تهدید می کند
قولو لا اله الا الله تفلحو