ایبنانیوز: هیچ کس به درستی نمیداند در بالادست رود کارون که نشاط و سرزندگی استان خوزستان در گرو آن است چه میگذرد؟ چند سالی است که رمق بزرگترین رودخانه کشور بر اثر پروژههای غیر کارشناسی انتقال آب از سرچشمههای آن و احداث سدهای متعدد گرفته شده است.
وزارت نیرو بدون در نظر داشتن تبعات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی این غولهای بتنی، هر سال با هیاهوی فراوان و شتابزده، کلنگ احداث «سد» ی را بر زمین میزند و روبان افتتاح «سد» دیگری را میبُرد. در این میان مسئولین و نمایندگان شهرهای حوزهٔ کارون، به دلیل نداشتن شناخت از واقعیتهای این رودخانه به سکوتی مبهم تن دادهاند تا پروژههای بالادستی آب این رودخانه را به سمت فلات مرکزی ایران منتقل کنند و دریاچههای مصنوعی حاصل از سدهای احداث شده، زمینهای کشاورزی، مراتع و خانههای مردم حاشیه این رود را به زیر آب ببرد.
پی آمد این غفلتها حاشیه نشینی و بیکاری هزاران روستایی وعشایر ساکن کنارهٔ کارون در شهرها و بروز پدیدهٔ اجتماعی جدیدی به نام «سدزدگی» است که در یک دهه اخیر در برخی شهرهای پایین دستی بروز پیدا کرده است. ۱۲ طرح بزرگ بخش آب به نامهای سد گتوندعلیا، سد مسجدسلیمان، سد کارون۲، سد کارون۳، سدکارون۴، سدکارون۵، سدخرسان۱، سدخرسان۲، سدخرسان۳، سدبازفت و سد شهید عباسپور و دو پروژه عظیم انتقال آب به نامهای سد وتونل سوم کوهرنگ و طرح انتقال آب بهشت آباد، در مراحل مختلف ساخت و احداث بر روی رودخانه و سرشاخههای حوزه آبریز کارون، قرار دارند.
اجرای کامل این ۱۴ پروژه خسارات فراوان اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را برای اکوسیستم طبیعی، معیشت و اقتصاد ساکنان استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان در پی خواهد آورد. همچنین افتتاح قریب الوقوع پروژه انتقال آب قمرود در حوزهٔ رودخانه دز نیز، موجب افت کیفیت آب رودخانه کارون از مقطع تلاقی این دو رود (از شمال اهواز به بعد) خواهد شد. درخصوص سد «گتوندعلیا» به عنوان جنوبیترین حلقهٔ سدسازی بر کارون گذشته از احساس تضییع حقوق آوارگان این پروژه، آنچه حایز اهمیت است و به عنوان زنگ خطر و هشدار جدی پیش از آبگیری این «سد» میبایست مورد توجه قرار گیرد، وجود پدیدهای طبیعی در نوع خاک محوطه مخزن این «سد» است که تاکنون خبر آن بنا به دلایلی مسکوت نگه داشته شده است.
در محوطهای به وسعت دهها هکتار در شرق رودخانه کارون و غرب منطقه امبل شهرستان «لالی»، محوطهای از گنبدهای نمکی وجود دارد که در هنگام آبگیری و بالا آمدن آب، به مثابه تودهای بزرگی از نمک خواهد بود که در لیوانی آب قرار بگیرد. امری که موجب افت کیفیت آب کارون خواهد شد و تاثیرات زیست محیطی بر صنعت کشاورزی خوزستان خواهد داشت. برخی مطلعین در مورد حجم این ذخایر نمک اظهار میدارند که تنها ارتفاع یکی از این تودههای نمکی ۱۰۰متر از زمین و به عمق ۱۷۰ در عرض چند هکتار برآورد شده است.
این پدیده بیشک موجب بالا رفتن شوری آب رودخانه کارون و پایین آمدن کیفیت آن در شهرهای گتوند، شوشتر، ملاثانی، باوی، اهواز، آبادان و خرمشهر خواهد شد. شوری آب کارون در بخش جلگهای خوزستان علاوه بر تاثیر بر آب شرب منطقه به زمینهای زراعی وسیعی که از این رودخانه مشروب میشوند نیز صدمات جبران ناپذیری وارد خواهد کرد به طوریکه تاثیر آن با صرف مبالغی هنگفت قابل بازگشت به وضعیت پیشین نشود.
این پدیده چنانچه بدرستی مورد توجه و کنترل قرار نگیرد خساراتی غیر قابل جبران و در حد یک فاجعه زیست محیطی و بحران اجتماعی را به بار خواهد آورد. اگرچه مجریان پروژه سد گتوندعلیا وجود ذخایر قابل اعتنای نمک در این منطقه را انکار میکردند، اما سرانجام با افشای برخی اطلاعات از سوی گروههای مردمی و وجود شواهد و قراین بسیار به وجود ذخایر نمک اذعان نمودند. پس از آن بود که در اقدامی شتابزده در حالی که به سرعت به زمان آبگیری «سد» نزدیک میشوند، دست به کار چاره جویی و جبران زمان از دست رفته برآمدند. اما حجم عظیم نمک به قدری بود که امکان جابه جایی آن در مدت زمان باقی مانده کاری دشوار مینمود، لذا در میان سردرگمی و اختلاف نظرهای بسیار سرانجام ایجاد دیوار حایل و پوششی سنگی بر روی «رخ نمون»های نمکی در دستور کار قرار گرفت.
تا اینجای کار مسئله چندان مورد انتقاد نیست اما حمل تراشههای نمکی و غرق کردن آن در آب رودخانه کارون که به منظور تسریع در کار صورت میگیرد، تمهید غیر قابل پذیرشی است که برای این مهم در نظر گرفته شده است.
بنا به گزارشی که از مصاحبه با کارگران محل پروژه و رانندگان وسایل نقلیه شرکت «مجری» تهیه شده است، دهها کامیون از سنگهای نمکی طی ۸ ماه گذشته حمل و در رودخانه کارون رها سازی شدهاند! یک راننده سابق کامیون شاغل در این شرکت که نخواست نامش فاش شود، به خبرنگار آژانس خبری بختیاری گفت: شخصاً طی ماههای گذشته به دستور مدیران پروژه، روزانه ۴ تا ۶ سرویس خاک و سنگ معدن نمک را در کنار کارون رها کرده است. امری که به شوری بیسابقه آب رودخانه کارون و نارضایتی مردم شهرهای گتوند و شوشتر منتهی شده است.
طبق اسناد موجود، EC آب کارون از آبان ماه امسال تاکنون در برخی روزها بین رقمهای ۸۰۰ تا ۲۰۰۰ بالا رفته است و لایههایی از نمک بر اراضی کشاورزی بوجود آمده که با چشم قابل مشاهده است. یک کارشناس سازمان جهاد کشاورزی استان خوزستان - که خواست نامش فاش نشود - در گفتگو با آژانس خبری بختیاری (ایبنانیوز)، کاهش محصولات کشاورزی و خسارات دهها میلیاردی بر محصولات زراعی طی سال گذشته را از تاثیرات شوری بیسابقه کارون دانست و گفت: طی چند ماه گذشته بر اثر رهاسازی تراشههای نمک کیفیت آب آشامیدنی روستاهای عقیلی و شهرستانهای گتوند و شوشتر نیز تا میزان زیادی کاهش پیدا کرده است.
مشاهدات خبرنگار ایبنانیوز در این خصوص حاکی از آن است که مردم شهرستان گتوند که تا پیش از این یکی از خالصترین آبهای آشامیدنی استان بهرهمند بودند هم اکنون مجبور به خرید و استفاده از دستگاههای تصفیه خانگی آب شدهاند.
نحوهٔ چاره اندیشی برای فروچالهای بوجود آمده بر اثر فرسایش آب باران در محوطههای نمکخیز و پر نمودن آنها توسط خاک رس نیز نگرانی دیگری را برانگیخته است. اعضاء که یک گروه زمینشناس که در ماههای گذشته در منطقه حضور داشته و از نزدیک نحوه پر کردن این فروچالهها را مورد ارزیابی قرار دادهاند، مفید بودن این نحوهٔ مقابله با حفرههایی کهگاه تا هفتاد متر عمق دارند را مورد تردید قرار دادند و اظهار داشتند «از معاونت فنی استانداری خوزستان انتظار میرود تا با نظارت دقیق تری نسبت به این پروژه اقدام نماید».
یک استاد دانشگاه «قزوین» که از نزدیک به مطالعات زیست محیطی در این پروژه مبادرت داشته است، در مورد اثرات زیست محیطی این طرح به خبرنگار ما گفت: متاسفانه هنگام جانمایی این پروژه غفلتهای بسیاری صورت پذیرفته است که در حال حاضر تلاش میشود تا با جبران زمان از دست رفته بخشی از این خسارات کاهش یابد.
این استاد دانشگاه، مجریان سابق پروژه سد «گتوندعلیا» را در ایجاد وضعیت کنونی بیتقصیر ندانست اما اظهار امیدواری کرد که در صورت مشارکت دادن مجامع دانشگاهی و اعمال نشدن برخی تنگ نظریها امکان جبران اشکالاتی که در زمان مطالعات این طرح نادیده گرفته شده بود، بوجود بیاید.
یک پژوهشگر دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر نیز در گفتگو با خبرنگار ما درخصوص این پروژه گفت: علاوه بر تاثیرات زیست محیطی وجود گنبدهای نمکی در مخزن سد دو نگرانی دیگر را بوجود آورده است؛ یکی آنکه رسوب گذاری حاصل از فرسایش نمکزارها موجب کاهش چشمگیر عمر مفید این سد و پر شدن مخزن میشود و دیگر آنکه عنصر نمک موجب خوردگی فلزات و تاسیسات گرانقیمت مولد نیروگاه خواهد شد.
یک بررسی اجمالی در خصوص زیانهای احداث سد کارون۳ در شمال شرق خوزستان نشان میدهد که علی رغم تبلیغات فراوان «شرکت آبنیرو» و وزارتخانه متبوع، طیف وسیعی از مشکلات اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی پس از احداث این سد برای مردم منطقه بوجود آمده است وانتظار مشکلاتی هم در دراز مدت وجود دارد. لذا آبگیری پروژه مشابه «گتوندعلیا» که حجم افزونتری از مسایل و حواشی را به خود اختصاص داده، دور اندیشی و اتخاذ تصمیمات مدبرانهای را مطالبه میکند.
پدیده سد سازی در بسیاری از کشورها به دلیل تبعات منفی آن روشی منسوخ شده تلقی میگردد. اما سیاست کلی وزارت نیرو در ایران همچنان بر این رویه بهره وری از رودخانههای کشور اصرار دارد. سکوت و مماشاتی که امروز نسبت به مسایل تاثر برانگیز زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی مربوط به این رودخانه اعمال میشود از روی غفلت است یا دلایل دیگری دارد؟ هر پروژه سد سازی به طور خاص، مشکلات مربوط به خود را ایجاد میکند و تبعات مختلفی دارد که علاوه بر تبعات عمومی سد سازی مشکل مخصوص همان پروژه نیز میباشد.
این گزارش، برای روشن شدن برخی از این تاثیرات بر زندگی مردم و ترسیم چشم انداز این مناطق پس از افتتاح پرو ژههای سد سازی، از میان طرحهای متعدد سد سازی حوزه آبریز رودخانه کارون، به بررسی اجمالی «سد گتوند علیا» پرداخته و سعی بر آن دارد تا مسوولین، نمایندگان و مردم حاشیه این رودخانه را از پیامدهای جبران ناپذیر آنها مطلع سازد.
موضوع وجود گنبدهای نمکی در محوطه آبگیری سد گتوند علیا از مهمترین مسایل زیست محیطی استان است که در صورت جدی گرفته نشدن آن توسط شرکت آبنیرو و ادامه اصرار این شرکت به روش انکار و بیتوجهی، که تاکنون نسبت به سایر صدمات زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی سد سازی در خوزستان در پیش گرفته است زنگ خطر بروز مشکلات جدی اجتماعی و امنیتی را در آینده استان به صدا در میآورد. اما شرکت «آبنیرو» همچنان به یمن مدیریت غیربومی و خارج بودن از اشراف مدیریتی مقامات استانی نسبت به اجرای تعهدات خود در قبال مردم خوزستان بیاعتنایی میورزد.
از دست رفتن وسایل معیشتی و محل سکونت دهها خانوار حوزه این سد و همچنین به زیر آب رفتن محوطههای تاریخی از جمله مسایلی است که در صورت تعیین تکلیف نشدن در فاصله زمانی پیش از آبگیری سد گتوند علیا به تکرار تجربه دردآور کارون۳ منجر خواهد شد.
تجربه نشان داده است که شرکت «آبنیرو» تنها در مرحله پیش از آبگیری سدها ممکن است به پارهای از تعهدات خود عمل نماید و پس از آن، بیتوجهی مطلق به خواستههای بومیان را در پیش میگیرد. لذا جای آن دارد تا مسئولین استان خوزستان با جدیتی بیشتر بر این پروژه نظارت نمایند.
مدتهاست صنعت سدسازی در جهان از موضوعات بحث بر انگیز محققان و صاحبنظران محیط زیست است و مخالفان آن با دلایل قابل تاملی این شیوه بهره وری از آب رودخانهها را مناسب نمیدانند، اما سیاست کلی حاکم بر وزارت نیرو در ایران بدون اندک توجهای به نظرات مخالفان و بدون مطالعه بر آثار زیانبار این صنعت با شتاب و تبلیغات بسیار در حال احداث سدهای متعدد بر رودخانههای کشور است.
ای آقایان تصمیم گیر نکنید این کار را در سالیان آینده شما به جای نفت خوزستان نیازمند همین کشاورزی خوزستان خواهید بود. خوزستان را از بین نبرید.
دوست داریم