عصرایران ؛ سید ضیاء الین احتشام - ماجرای تلخ رها کردن دو بیمار در اطراف تهران، آن هم نه از سوی یک باند حرفه ای تبهکاران، بلکه توسط پرسنل یک بیمارستان دولتی، هر چند افکار عمومی را به شدت مشوش و به خود مشغول کرده است اما نکاتی در این بین وجود دارد که تاکنون بدان پرداخته نشده یا جدی گرفته نشده اند. بدیهی است اگر مسوولان به نکات مطروحه زیر توجه کنند و سعی در رفع نقایص کنند، می شود گفت که این ماجرا، برغم تمام زشتی ها و تلخی هایش لااقل این دستاورد را داشته است که برخی ضعف ها عیان و علاج شده اند والا مختومه کردن ماجرا به چند تیتر خبری و حداکثر تنبیه چند نفر در این میان، دردی را دوا نخواهد کرد:
1- بحث نخست، راجع به حفره های عمیقی است که در سیستم بیمه و درمان کشور وجود دارد و باعث می شود که رسما جان انسان ها به خطر بیفتد و آنها بی هیچ تعارفی، به جای بهبود راهی گورستان شوند.
در همین ماجرا، اگر این دو فرد تحت پوشش بیمه بودند و البته بیمه هم واقعا کارآمدی داشته، آیا اساسا چنین اتفاق شرم آوری رخ می داد؟ در این باره پیشتر سخن گفته ایم و لذا مطلب را به همین تذکر ختم می کنیم.
2- حادثه رها کردن دو بیمار در نزدیک کهریزک تهران روز 23 فروردین رخ داده و اوایل اردیبهشت با رسانه ای شدنش، در کانون توجه افکار عمومی قرار گرفته و دادستانی هم پرونده را تحت پیگرد قضایی قرار داده است.
ماجرا هم از این قرار بوده که چند نفر با یک دستگاه آمبولانس، این دو بیمار را در یکی از جاده های جنوبی تهران رها می کنند. بعد از مدتی یک راننده کامیون آنها را می بیند و به پلیس خبر می دهد. پلیس هم اورژانس را در جریان قرار می دهد و اورژانس نیز آنها را به بیمارستان فیروزآبادی ری منتقل می نماید.
حال نکته ای که کسی بدان توجه نکرده و به نظر می رسد یکی از همان نقاط ضعف پیش گفته است، این که پلیس برغم آنکه در همان روز 23 فروردین، در جریان ماجرا قرار گرفته است، چرا مراتب را به مقامات قضایی گزارش نکرده است؟ مگر نه این است که پلیس ضابط دستگاه قضایی است و موظف به گزارش کردن همه جرائمی که در حوزه استحفاظی اش رخ می دهد؟!
آیا رها کردن دو بیمار در کنار جاده ، جرم و لااقل مورد مشکوک هم نبوده است که پلیس آن را به اطلاع دادستانی نرسانده است؟! اگر آنچه رخ داده جرم است چرا پلیس گزارش نکرده و اگر جرم نیست چرا دادستانی در حال پیگیری است؟ قطعا در این باره پلیس باید پاسخگو باشد و البته فکری به حال رفع این نقیصه نماید.
اگر هم احیاناً گزارش کرده اند ، اطلاع رسانی کنند که به کدام مرجع بوده و قبل از رسانه ای شدن موضوع ، در چه مرحله ای بوده است؟
3- سوال دیگری که مطرح است اینکه آیا اورژانس موظف نبوده این مورد را به مسوولان بالاتر گزارش نماید؟
آیا از نظر اورژانسی ها هم این یک "مورد عادی "بوده و نیازی نبوده گزارش شود؟(اگر موضوع عادی بوده که فاجعه است!) شاید هم مسوولان اورژانس به مسوولیت خود در این باره عمل کرده و مورد را گزارش داده اند که باید پرسید چرا این گزارش تا زمان رسانه ای شدن ماجرا به دست مقامات قضایی نرسیده بود تا موضوع را تحت پیگرد قرار دهند؟
4- برخی خبرهای اولیه منتشر شده حاکی از آن است که می خواهند سمت و سوی پرونده را به طرفی ببرند که در نهایت چند کارمند رده پایین و نیروی خدماتی و راننده آمبولانس را محکوم کنند و حتی از مدیریت بیمارستان نیز به خاطر همکاری در جهت شناسایی این عوامل قدردانی نمایند!
این در حالی است که در چنین مواقعی حتی شخص وزیر هم زیر سوال است. هر چند که گفته می شود وزیر یا رییس بیمارستان در جریان اتفاق نبوده اند و یا آنها چنین دستوری نداده اند، ولی باید پذیرفت که شرایط موجود که خروجی اش این ماجرا بوده، محصول مدیریت همین آقایان و خانم های مسوول بوده است و اتفاقا در وهله اول باید آنها پاسخگو باشند.
چگونه است وقتی در دورافتاده ترین شهرستان، اتفاق خوبی مانند راه اندازی یک درمانگاه رخ می دهد، پزش را وزیر و مدیران می دهند ولی در چنین مواردی می گویند ربطی به ما ندارد؟
محدود کردن پرونده حاضر به چند نیروی جزء و رده پایین، یعنی چراغ سبز به استمرار وضعیت حاضر و رخ دادن اتفاقات مشابه.
وای چقدر بدبخت و وحشی شدیم.
واقعا متاسفم ...
تو هم نمی تونی حق ما رو بگیری از اینا
این بلا رو می ارن سرش البته در دهنشو هم چسب می زنن که هی صداش در نیاد
به نظر من وزیر بهداشت باید و باید پاسخگو باشه
و رییس بیمارستان باید استفا بده
هست که میگه کو گوش شنوا
اين اظهر من الشمس است كه مجرم، راننده و كارمند معرفي مي شود و دست ايادي استكبار از آستين گروه يا نفراتي كه روحشان هم از اين ماجرا خبر ندارد بيرون خواهد زد!.
جالب اين است كه اكثرا اين بندگان خدا بدليل تهديد مسوولان تن به اين كارها ميدهند و سپس خودشان هم مجازات مي شوند.
براي ايران و ايراني متاسفم و به خداوند پناه مي برم از اين همه كوته بيني مسوولان كشور. خداوند از آنان نگذرد كه دين، دينداري و احترام به هم نوع را با كردار متكبرانه خويش از اين كشور راندهاند و كاري را كه هزاران لشگر در يورش خود به ايران، در پياده سازي آن ناكام ماندند، به سادگي به پايان رساندند.
تنها ادعاي دينداري كافي نيست و مسوولان بايد اندكي بيشتر بينديشد و گاهي از آتشي بهراسند كه حضرت امير در پاسخ به عقيل از آن ياد كرد.
اگر مجازات به اين كارمندان ختم شود، دستگاه دادگستري مرتكب گناهي نابخشودني خواهد شد.
اين مطلب را پيشتر هم يادآوري كردهام و شما مي توانيد بازهم آنرا چاپ نكنيد!
اما از بابت این خبر متشکرم.کاسه کوزه ها سر راننده بیچاره خورد می شه.مگر در ایران معجزه ای رخ بده و بگویند تقصیر آبدارجی بوده !!!
کامران نجف زداه در این جور مواقع کجاست؟
آباد تقصیر رو گردن مردم ننداختید!