۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۶۳۰۵۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۵ - ۳۱-۰۱-۱۳۹۰
کد ۱۶۳۰۵۷
انتشار: ۱۱:۳۵ - ۳۱-۰۱-۱۳۹۰

رد پای حداد عادل در «دو کاج» + نسخه جدید

 

محمد جواد محبت در گفتگو با جام جم، ضمن ارائه نسخه جدیدی از شعر «دو کاج» به نکات جالبی در مورد این شعر اشاره کرده که خالی از لطف نیست:

در مورد شعر دو کاج برای ما بیشتر بگویید: در کنار خطوط سیم پیام/ خارج از ده دو کاج روییدند/ سالیان دراز رهگذران/ آن دو را چون دو دوست می‌دیدند...

این شعر سروده سال 62 است و سال 63 هم در کتاب‌های درسی چاپ شد.

آیا برای سرودن آن سفارشی داشتید؟

 

بله به سفارش آقای حداد عادل این شعر را در یک شامگاه رمضان از 12 شب تا سحرگاه سرودم و خوشحالم که مورد توجه قرار گرفت و بتازگی روایت جدیدی هم از این شعرسروده‌ام که در فرصتی دیگر برایتان خواهم گفت.

دوکاج

دو کاج (نسخه اول)‌

در کنار خطوط سیم پیام

خارج از ده، دو کاج، روییدند

سالیان دراز، رهگذران

آن دو را چون دو دوست، می‌دیدند

روزی از روزهای پاییزی

زیر رگبار و تازیانه باد

یکی از کاج‌ها به خود لرزید

خم شد و روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا

خوب در حال من تامل کن

ریشه‌هایم ز خاک بیرون است

چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با تندی

مردم آزار، از تو بیزارم

دور شو، دست از سرم بردار

من کجا طاقت تو را دارم؟

بینوا را سپس تکانی داد

یار بی‌رحم و بی‌محبت او

سیم‌ها پاره گشت و کاج افتاد

بر زمین نقش بست قامت او

مرکز ارتباط، دید آن روز

انتقال پیام، ممکن نیست

گشت عازم، گروه پی‌جویی

تا ببیند که عیب کار از چیست

سیمبانان پس از مرمت سیم

راه تکرار بر خطر بستند

یعنی آن کاج سنگ دل را نیز

با تبر، تکه تکه، بشکستند

 

دو کاج (نسخه دوم)‌

در کنار خطوط سیم پیام

خارج از ده دو کاج روییدند

سالیان دراز رهگذران

آن دو را چون دو دوست می‌دیدند

روزی از روزهای پاییزی

زیر رگبار و تازیانه باد

یکی از کاج‌ها به خود لرزید

خم شد و روی دیگری افتاد

گفت ای آشنا ببخش مرا

خوب در حال من تأمل کن

ریشه‌هایم ز خاک بیرون است

چند روزی مرا تحمل کن

کاج همسایه گفت با نرمی

دوستی را نمی‌برم از یاد

شاید این اتفاق هم روزی

ناگهان از برای من افتاد

مهربانی به گوش باد رسید

باد آرام شد، ملایم شد

کاج آسیب دیده ما هم

کم کمک پا گرفت و سالم شد

میوه کاج‌ها فرو می‌ریخت

دانه‌ها ریشه می‌زدند آسان

ابر باران رساند و چندی بعد

ده ما نام یافت کاجستان

 
ارسال به دوستان