خبری که روز گذشته در سایت معماری نیوز با موضوع "
ممنوعیت استفاده از سیستم گرمایش از کف" درج شد، واکنشهای بسیاری را در پی داشت که حکایت از ناراحتیهای افرادی از افزایش آگاهی مردم دارد.
این
واکنشها تا به آنجا رسید که برخی ، مدیران سایت را تهدید به تلافی
نمودند. از آنجا که رسالت خبری ارزشی فراتر از این گونه مسائل دارد مدیران
این سایت با تصمیم شورای سیاستگذاری ، در اقدام متهورانه خبری دیگر در
همین مضمون را اعلام نمودند.
این خبر نشاندهنده ممنوعیت استفاده از بلوکهای پلیاستایرین و یونولیتی برای قالب بندی سقفها است.
بر
اساس این خبر مرکز تحقیقات و موسسه استاندارد هنوز این نوع از عایقبندی
را در ساختمان مورد تأیید قرار ندادهاند. به عبارتی دیگر موسسه استاندارد
و تحقیقات صنعتی ایران و نیز مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن به دلایلی که
بیش از هر چیز به نظر میرسد قابل اشتعال بودن این بلوکهای یونولیتی و نیز
مواد مضر شیمیایی به کار رفته در آن می باشد هیچگونه استانداردی را برای
این محصول تعریف نکرده است.
و این در حالی است که محصول فوق به
راحتی در سراسر کشور خرید و فروش شده و شرکتهای بسیاری با تبلیغات فراوان
اقدام به فروش این محصول نموده و حتی در نمایشگاه های صنعت ساختمان نیز
حضور چشمگیری دارند.
فروش این محصول نیز مصداقی به حضور مافیای
صنعتی در حوزه ساختمان کشور دارد و باز هم پای وزارت مسکن و شهرسازی را به
میان میکشد و این علامت تعجب را به ذهن متبادر میسازد که به چه دلیل
وزارت مسکن و شهرسازی هیچ واکنشی در این خصوص از خود نشان نمیدهد و چرا
سکوتی بحثبرانگیز اختیار کرده است.
شاید
بتوان با این ظاهر فریبی که وزارت مسکن تنها به عنوان یک اهرم سیاستگذار
است ، سکوت این وزارتخانه را توجیه کرد اما برای سازمان نظام مهندسی،
شهرداری و دیگر دستگاههای نظارتی چه توجیهی میتوان آفرید؟
چرا
سازمان نظام مهندسی در مقابل تخلفات بارز صنعت ساختمان ایران سکوتی تلخ را
انتخاب کرده و به این همه قانونشکنی و با جان مردم بازی کردن هیچ واکنشی
نشان نمیدهد؟
مگر نه این است که بخشنامه مذکور به صراحت غیرمجاز
بودن و ممنوع بودن این بلوکهای سقفی را اعلام کرده، پس چرا همچنان شاهد
استفاده از این عایق حرارتی هستیم. چرا مهندسان ناظر جلوی استفاده از
بلوکهای استایرین را در ساختوسازها نمیگیرند. شاید در مقابل این همه لب
فروبستنها بتوان تنها یک چیز را گفت : واقعاً پول مهمتر است یا شرافت
حرفهای؟
از سازمان نظام مهندسی بگذریم، چرا شهرداری به عنوان مهمترین مجری نظارت بر ساختوسازها جلوی این قبیل محصولات خطرآفرین را نمیگیرد.
مگر
نه این است که شهرداریها برای صدور پایانکار باید ابتدا از سلامت
ساختمان مطمئن باشد، پس چرا ناظرین شهرداری به رغم مشاهده این بلوکها در
سقف منازل باز هم به سازندگان پایان کار را میدهند و دستور توقف ساخت را
صادر نمینمایند.
و یک چرای بزرگتر که به نوعی تمامی مسئولین و
دستگاههای ذیربط صنعت ساختمان را در بر میگیرد و آن جای خالی یک نظارت
قوی و اهرمهای نظارتی در صنعت ساختمان ایران است که تأکیدی به حضور پوشالی
دستگاههای کنونی نظارتی این حوزه از صنعت است.
و اما سخن آخر:
چرا بیان یک حقیقت میتواند این همه واکنشهای خصمانه در پیداشته باشد ؟
مگر غیر از آن است که هدف اصحاب رسانه ، آگاهی بخشی و شفاف سازی جهت تسریع
در خدمتگذاری برای آسایش و رفاه مردم عزیز کشورمان است ؟