عصر ايران – در هفته هاي اخير و همزمان با بالا گرفتن قيام هاي مردمي در كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا دو خبر و اتفاق حادث شد كه رسانه ها و محافل سياسي در غرب و منطقه دو گونه متفاوت با آن برخورد كردند.
حادثه نخست استقرار نيروهاي " سپر جزيره " در بحرين براي سركوب ناآرامي هاي كوچك ترين كشور عربي جهان است ، كه در واقع اين نيروها تركيبي از نيروهاي نظامي عربستان ، امارات و قطر ( با مشاركت نيروي دريايي كويت ) هستند كه فرماندهي آن با عربستان سعودي مي باشد.
واكنش جامعه جهاني به اين خبر تا حدود زيادي بي تفاوت بود و تنها ايالات متحده در يك موضعگيري دو پهلو از استقرار اين نيروها در بحرين ابراز ناخرسندي كرد و اين در حالي بود كه رابرت گيتس وزير دفاع ايالات متحده دو روز قبل از اعزام نيروهاي عربستاني به بحرين به عربستان سفر كرده بود و ناظران بر اين گمانند كه با توجه به نزديكي و هماهنگي مواضع واشنگتن – رياض در مسايل مربوط به منطقه ، احتمالا اعزام نيروهاي عربستاني به بحرين بدون چراغ سبز واشنگتن ميسر نبوده است. ( بحرين محل استقرار پايگاه پنجم دريايي آمريكا در منطقه است )
تنها واكنش مخالف نسبت به حضور نيروهاي عربستاني در بحرين براي سركوب مخالفان حكومت آل خليفه از سوي جمهوري اسلامي ايران ابراز شده و اين مخالفت همچنان ادامه دارد.
در آخرين سلسله از واكنش هاي انتقادي ايران نسبت به اين موضوع علي اكبر صالحي وزير امور خارجه كشورمان با ارسال نامه اي به دبير كل سازمان ملل و نيز رييس شوراي امنيت ملل متحد از جامعه جهاني خواسته است تا نسبت به اوضاع بحرين وارد عمل شوند.
از سوي ديگر برخي ديگر از نمايندگان مجلس شوري اسلامي نيز در اظهارات خود خواستار آماده باش نيروهاي مسلح ايران براي دفاع از منافع كشور شدند.
اين خبر را داشته باشيد تا خبر ديگري را كه اين روزها به تيتر اول برخي رسانه هاي عربي منطقه و نيز برخي رسانه هاي غربي تبديل شده را با هم مرور كنيم.
اين خبر راجع به ناآرامي هاي سوريه است و ادعا اين است كه جمهوري اسلامي ايران در سركوب ناآرامي هاي سوريه به دولت بشار اسد كمك مي كند.
اين كه اين خبر تا چه ميزان درست است يا اينكه كما في السابق بزرگ نمايي شده و خبر سازي است ؛ بماند ، اما نكته در اين جاست كه ما در ظاهر با دو خبر روبرو هستيم كه به گمان راقم اين سطور ( حتي اگر بر فرض به خبر كمك ايران به دولت بشار اسد براي سركوب ناراضيان داخلي صحه بگذاريم) از يك جنس است با اين تفاوت كه حادثه دخالت آشكار نظامي عربستان در بحرين و اسناد غير قابل انكار سركوب گسترده ناراضيان بحريني به دست نيروهاي عربستاني آن قدر آشكار است كه هيچ فرد منصفي نمي تواند آن را انكار كند.
به بيان ديگر در يك حادثه ما با صحنه اي روبرو هستيم كه يك كشور خارجي آشكارا براي حمايت از خاندان حاكم كشورديگر در برابر مخالفان داخلي اش اقدام به اعزام نيروي نظامي به آن كشور كرده و اين نيروها در موارد متعدد با گشودن آتش به سمت معترضان آنها را كشته يا زخمي كرده اند ، اما در خبر ديگر برخي منابع اطلاعاتي آمريكايي مدعي شده اند كه جمهوري اسلامي ايران براي بقاي حكومت بشار اسد در سوريه ابزارها و تكنولوژي هاي سركوب و كنترل مخالفان را در اختيار دمشق قرار داده است.
در يك مقايسه ساده و شكلي بين اين دو خبر مي توان به نكته هاي زير اشاره كرد:
1- حادثه اعزام نيروهاي عربستان به بحرين براي سركوب ناراضيان داخلي بحريني اصلا با ادعاي برخي رسانه هاي آمريكايي در زمينه كمك دولت ايران به حكومت بشار اسد به شكل ارايه تكنولوژي هاي سركوب قابل قياس نيست ، چه آنكه در مورد عربستان ما با نمود عيني يك واقعيت غير قابل كتمان روبرو هستيم در حالي كه حتي اگرادعاي آمريكا درباره كمك ايران به بشار اسد را حمل بر صحت كنيم به قول مثل معروف : اين كجا و آن كجا ؟
2- واكنش رسانه ها و محافل سياسي كشورهاي عربي و غربي به اين دو خبر اصلا يكسان نيست و حاكي از اعمال استادنداردهاي دو گانه دارد ، بدين شكل كه در حالي كه اعزام نيروهاي عربستاني به بحرين براي سركوب شيعيان ناراضي اين كشور به نوعي از سوي رسانه هاي عربي منطقه و محافل سياسي و رسانه اي در غرب توجيه و تطهير مي شود ، اما در مورد ادعاي حمايت ايران از دولت بشار اسد در روزهاي اخير انواع و اقسام تيترها ، مصاحبه ها و جنجال ها صورت گرفته ، در حالي كه همان طور كه اشاره شد اين دو رويداد اصلا قابل مقايسه نيستند.
3- اگر حمايت ايران از دولت دوست و متحدش يعني حكومت بشار اسد در سوريه اقدامي ناپسند و خلاف عرف و مقررات بين المللي است ، چرا دخالت آشكار نظامي عربستان در بحرين و كشتار و سركوب ناراضيان بحريني به دست نيروهاي نظامي عربستان امري پسنديده محسوب مي شود ؟ آيا كشتن شهروندان يك كشور به دست نيروهاي نظامي يك كشور ديگر بدتر است يا ( در صورت صحت ادعاها) صادرات تكنولوژي هاي سركوب ؟
4- اگر اقدام عربستان براي دخالت نظامي آشكار در بحرين توجيه پذير است چرا اقدام ايران در حمايت از دولت متحدش سوريه در برابر ناآرامي هاي داخلي توجيه نداشته باشد ؟
5- اگر آن گونه كه محافل و رسانه هاي آمريكايي و برخي رسانه ها و محافل سياسي عربي منطقه ادعا مي كنند ، جمهوري اسلامي ايران ابزار سركوب در اختيار حكومت بشار اسد قرار مي دهد و اين عمل اقدامي ناپسند محسوب مي شود چرا بزرگ ترين صادر كنندگان ابزار شكنجه و سركوب در سراسر جهان همين كشورهاي غربي هستند ؟
نياز به دليل و مدرك نيست و دهها و صدها شواهد غير قابل انكار وجود دارد كه دهها شركت غربي در كار صادرات تكنولوژي هايي هستند كه در سركوب شهروندان ناراضي در كشورهاي جهان مورد استفاده قرار مي گيرد و دهها و صدها شركت غربي و غير غربي وجود دارد كه تكنولوژي ها و ابزارهاي نظامي و غير نظامي سركوب توليد كرده و در اختيار ديگر كشورها قرار مي دهند و از اين راه سالانه ميليارد ها دلار سود به جيب مي زنند.
و در پايان بد نيست سوالي هم از خود بپرسيم : واقعا چه شده است كه اين همه فضا سازي عليه ما مي شود و حتي اقدامات مشروع ما در تامين منافع و امنيت ملي مان بايد با اين همه هزينه همراه باشد در حالي كه بخش اعظمي از كشورها و نهادهاي بين المللي دربرابر اقدامات ديگر كشورها نه تنها " مته لاي خشخاش " نمي گذارند بلكه با آن همراهي نيز مي كنند؟