دنیای اقتصاد: سخنان اخير رييس اتحاديه صادركنندگان ميوه مبني بر اشباع بازار از «ميوههاي لوكس» بهرغم ممنوعيت واردات آن در ايام منتهي به نوروز سالجاري، به طور گسترده در رسانههاي كشور بازتاب يافت.
سيدرضا نوراني در اينباره گفته است: «هماكنون بازار داخلي مملو از ميوههاي لوكس مانند زردآلو، آلو، شليل، انگور، آناناس، ليموترش، نارگيل، گلابي و هلو است كه با قيمتهاي سرسامآوري عرضه ميشود.»
اين گفتهها در حالي بيان ميشود كه خاطره ناياب بودن ميوههاي خارجي در سالهاي نهچندان دور، هنوز از اذهان جامعه ايران پاك نشده است. آنروزها چيزي بهنام گلابي يا هلوي خارجي اصلا معنا نميداد و تنها ميشد موز وارداتي را اشرافيترين ميوه ناميد آن هم به شرط آنكه از هزارتوي پستوهاي عرضهكنندگان ميوه بيرون كشيده ميشد؛ از آناناس و اين قبيل هم بايد ميگذشتي چون اصلا قابل كشف نبودند!
در آن مقطع زماني مقولاتي تحتعنوان تعرفه واردات ميوه و مافياي واردات ميوه و تنظيم بازار ميوه محلي از اعراب نداشتند و همهچيز خلاصه ميشد در توليد داخل؛ از سيب سميرم گرفته تا انار عقدا و خربزه گرگاب.
اما امروز ... امروز صداي رييس اتحاديه صادركنندگان ميوه هم درآمده است كه چرا بهرغم آنكه واردات اين «محصولات لوكس» ممنوع است، ولي همچنان ميوههاي خارجي در بازار به قدرتنمايي مشغول هستند و صنعت ضعيف توليد داخل را به تازيانه استهزا گرفتهاند؟ براساس آمار اعلام شده توسط گمرك جمهوري اسلامي ايران، ميزان واردات ميوه به كشورمان طي سال 89 از مرز 621ميليوندلار هم گذشته است. اين در حالي است كه اين رقم در سال 88 معادل 544 ميليون دلار و سال پيش از آن تنها 303 ميليون دلار بوده است. به عبارت ديگر، واردات انواع ميوه در سال 89 نسبت به سال 87 بيش از دوبرابر افزايش را نشان ميدهد. البته گفته ميشود كه تراز تجاري ميوه براي سال 89 بهطور كلي مثبت بوده آنچنانكه براساس آمار، ظاهرا صادرات ميوه ايران در اين سال چيزي معادل 876ميليوندلار برآورد شده است. اما نزديكي اين رقم با واردات 621 ميليون دلاري ميوه نميتواند افتخاري مثالزدني در حوزه مبادلات بازرگاني اين محصول تلقي گردد.
همه هم مخالف واردات نيستندهر ساله با نزديك شدن به ايام نوروز و اوج فصل خريد ميوه، بحث درباره واردات يا عدمواردات اين مهمترين جزء پذيرايي خانوادههاي ايراني در روزهاي آغازين سال جديد، به ترجيعبند سخنان مسوولان و دستاندركاران وزارتخانههاي مربوطه تبديل ميشود كه از لابهلاي آن ميتوان به موضع كلي مسوولان اقتصادي و بازرگاني ايران درباره واردات ميوه پيبرد. يكي از اينكه واردات براي تنظيم بازار لازم است سخن ميگويد و ديگري، حربه حمايت از توليد داخل را پيش كشيده و محصولات داخلي را براي اشباع بازار كافي ميداند.
نمونه اين حرف و حديثها، پايان سال گذشته همچون پيش از آن بر سر زبانها بود و ازجمله دو وزارتخانه جهاد كشاورزي و بازرگاني، هر يك سردمدار بيان اين نظريهها شدند. در حالي كه اواسط ديماه گذشته وزارت بازرگاني تعرفه واردات مركبات و سيب را به صفر تقليل داد تا ورود سيب و پرتقال خارجي به ايران تسهيل شود، اواخر همان ماه وزير جهاد كشاورزي در انتقاد از اين موضوع لب به اعتراض گشود و تاكيد كرد كه كشاورزان ايراني به تنهايي ميتوانند ميوه مورد نياز شب عيد كشور را تامين كنند و بنابراين نيازي به واردات مركبات و سيب از خارج احساس نميشود. اين در حالي بود كه وزارت بازرگاني علت تصميم خود را در كاهش تعرفه واردات ميوه نه تحتتاثير قراردادن توليد داخل، بلكه تنظيم بازار اين محصول اعلام كرده بود؛ موضوعي كه دوسهروز مانده به پايان سال 89 مورد تاييد وزارت جهاد كشاورزي هم قرار گرفت و ازجمله معاون توليدات گياهي اين وزارتخانه، با تاكيد دوباره بر قدرت در اختيار گرفتن بازار با توليدات داخل، اين توضيح را هم داد كه مثلا اگر در مقابل توليد سهميليون تن سيب، دوهزار تن سيب هم وارد كشور شود هيچ اتفاقي نميافتد.اما حمايت معاون وزير از عملكرد وزارتخانه متبوعش درباب توليد ميوه داخلي تنها يك طرف ماجرا است و اين در حالي است كه از سوي ديگر اين داستان را آمار گمرك از ميزان ميوههاي وارداتي در سال 89 شكل ميدهد كه ازجمله عدد درجشده در مقابل واردات سيب به كشور را 2/17596 تن نشان داده است.
البته اين عدد ممكن است در نسبت توليد به واردات (يعني همان چيزي كه معاون وزير جهاد كشاورزي به آن اشاره كرده است) تحتالشعاع قرار گيرد، اما هرگز نميتوان از بزرگي آن به تنهايي چشمپوشي كرد آن هم براي كشوري كه محصول سيب برخي مناطقش از شهرت جهاني برخوردار است.
سيب فقط يك پرده از نمايش استنمايش واردات ميوههاي خارجي به كشور فقط محدود به پرده سيب نميشود، بلكه هجوم انواع و اقسام ميوهها از خربزه و پاپاياي امارات و تايلند بهعنوان گرانترين ميوههاي وارداتي در سال89 گرفته تا زغالاخته امارات و آذربايجان، ساير پردههاي اين نمايش دنبالهدار را شكل دادهاند.
سال گذشته 34كشور به ايران ميوه صادر كردند كه در راس آنها امارات متحده عربي با 18محصول قرار داشت و اين در حالي بود كه ما حتي از آندورا و زيمبابوه (گلابي) و موزامبيك (موز) هم ميوه وارد كردهايم. نكته جالب آنكه به نظر ميرسد اين بار چينيها نتوانستهاند آنچنان كه رسم معمول آنها است بازار را به تسخير خود درآورند؛ بهطوريكه واردات ميوه ايران از چين در سال گذشته تنها محدود به هشت محصول شد تا چشمباداميها شرق دور از اين حيث در ميانه جدول كشورهاي صادركننده ميوه به ايران قرار گيرند. اما در عوض بررسي مبادلات تجاري ايران با كشور مصر نشان ميدهد كه در 9ماه سال گذشته بيش از نيمي از حجم واردات ايران از آن كشور را پرتقالهاي مصري با رقمي معادل 41هزارتن تشكيل داده؛ در حالي كه اين ميزان تا پايان سال گذشته به حدود 75هزار تن افزايش پيدا كرده است. اين آمار بهخوبي نشان ميدهد كه علت وفور پرتقال مصري بر سر ميزهاي پذيرايي ايرانيان در نوروز سال گذشته به چه دليل بوده است. در حالي كه در 9ماهه سال گذشته به طور ميانگين هر ماه حدود 5/4 تن پرتقال مصري وارد كشور ميشده، اما در سه ماه پاياني سال89 اين ميزان به يكباره به بيش از دهتن در ماه رسيده است تا كنكاش درباره آنچه تنظيم بازار ميوه شبعيد در سال 89 خوانده شده است، از اهميت دوچنداني برخوردار شود.
مقصر كيست؟هجدهم آبانماه سال 1388، يكي از سايتهاي معتبر و نزديك به اصولگرايان در مصاحبهاي كه با عيسي كلانتري وزير كشاورزي دولت سازندگي انجام داد از قول وي به «مافياي واردات ميوه» اشاره كرد و اينكه مافياي مذكور در قبال اين واردات گسترده به كشور، از پرداخت ماليات هم سرباز ميزند: «تنها ده شركت واردكننده ميوه در كشور وجود دارند كه با ارتباطهاي خاص با آدمهايي خاص دست به واردات ميوه ميزنند كه البته در مقابل اين واردات نيز از زير ماليات شانه خالي ميكنند و ارتباطات خاص نيز براي گريز از عدم پرداخت ماليات نقش بسزايي دارند.»
اين پرسابقهترين وزير كشاورزي جمهورياسلامي حتي به شيوه عمل اين به قول او «مافياي ميوه» هم اشاره ميكند: «اين شركتها با سندسازي توانستهاند تاكنون بسيار موفق عمل كنند و سالانه حدود 50 تا 60ميليون دلار ميوه وارد كشور كنند. در حالي كه قيمت ميوه در بازارهاي جهاني كاملا مشخص است و رقمهاي اعلام شده از سوي آنها براي خريد ميوه، بسيار فاحشتر از رقمهاي جهاني است.»
چند ماه بعد و در اواسط سال گذشته، خبرگزاري «فارس» هم در گزارشي ازجمله به اظهار نظر نماينده ورامين پرداخت كه گفته بود: «انحصار واردات ميوه در كشور، دست مافيا و آن هم سه الي چهار نفر است». اين گزارش واكنش اتحاديه واردكنندگان و صادركنندگان ميوه را در بر داشت كه در نامهاي به رييس مجلس شوراي اسلامي، اسامي و مشخصات كاري واردكنندگان و صادركنندگان ميوه به كشور را اعلام كرد. در اين نامه همچنين به شدت در قبال استفاده از كلمه «مافيا» براي واردكنندگان ميوه موضعگيري شده بود: «در فرهنگ لغت مافيا بهعنوان دولتستيزي، سازمان سري دولتستيز، سازمان سري و قانونشكن است. آيا در شان نماينده مجلس است كه از تريبون مجلس به اعضاي اين اتحاديه توهين نمايد بدون اينكه دادگاه يا ارگاني، اعضاي اين اتحاديه را محكوم به مافيا نموده باشد؟ امروز كه آمريكا و اروپا ما را تحريم كرده و در مجلس هم بايد ما تحريم شويم، چگونه است كه نمايندهاي به خود اجازه ميدهد به اعضاي يك اتحاديه برچسب مافيا بزند؟»
اين در حالي است كه در جديدترين اظهارنظر درباره آنها كه دستي در واردات ميوه به كشور دارند، سيدرضا نوراني رييس اتحاديه صادركنندگان ميوه گفته است: مسوولان وزارت جهاد كشاورزي براي درخواست واردات يكي از اعضاي اتحاديه در تاريخ 22اسفند89 به صورت كتبي اعلام كردهاند كه واردات محصولات لوكس ممنوع است. اما چطور شده كه اينگونه محصولات در ايام عيد در بازار خودنمايي [ميكرد]؛ در حالي كه واردات اين محصولات حداقل 45 تا 60 روز طول ميكشد. پس اين مطلب نشان دهنده اين است كه دستهايي در كار است كه قوانين را تنها براي عدهاي اعمال كنند و خيليها از اين قوانين مستثني هستند.»
حكايت همچنان باقي استمدتهاست كه موز ديگر يك ميوه اشرافي محسوب نميشود، سهل است بعضي از روزهاي سال حتي ميتوان موز را به قيمت ارزانتري نسبت به ميوههاي داخلي خريداري كرد. اين البته طبيعي هم هست؛ چرا كه وقتي درهاي بازار ميوه ما به سوي حداقل 10كشور از 34كشور صادركننده ميوه به ايران باز ميشود تا آنها با 402ميليون دلار ارزش وارداتي فقط براي موز (64درصد از واردات ميوه به لحاظ ارزش حجم) تامينكننده موز ايران لقب گرفته و بيشترين ميزان واردات ميوه به ايران را به همين زردهاي زيبا اختصاص دهند، طبيعي است كه اين ميوه دوستداشتني از كرسي اشرافيت به زيرآمده و به يك ميوه معمولي تبديل گردد.
حالا اين قاعده درباره موز توجيهپذير است؛ چرا كه ايران از شرايط چندان مناسبي براي پرورش موزهاي باكيفيت برخوردار نيست و نياز به واردات آن احساس ميشود، اما پيرامون واردات ميوههايي از قبيل سيب، پرتقال، به، خربزه، زردآلو، گلابي، انار و ... كه به جرات ميتوان گفت باكيفيتترين آنها در ايران پرورش داده ميشود بايد چه قاعدهاي را بپذيريم؟
اگر باور داشته باشيم كه محصولات صادراتي بايد از ميان باكيفيتترين و بهترين اقلام توليدي كشور انتخاب شوند و در عين حال به عدد و رقمهاي اعلام شده از جانب سازمان توسعه تجارت ايران هم باور داشته باشيم كه ازجمله به رشد صادرات ميوههايي مانند خربزه، انگور، انجير، سيب و ... در سال88 اشاره شده است، بنابراين ميتوانيم نتيجه بگيريم كه شرايط مناسب براي توليد اين محصولات (و بسيار بيش از آنها) بهصورت خدادادي در اختيار ما نهاده شده تا توسط آن، حداقل نيازهاي داخلي خود را به شكلي مطلوب برطرف كنيم.
اما اين در حالي است كه ما همين محصولات را كه به واسطه كيفيت بالايشان از جمله اقلام صادراتي ايران شناخته ميشوند، همزمان وارد هم ميكنيم تا به اين ترتيب اگر از يكسو ملل ديگر را از لذت خوردن سيب و انگور و خربزه باكيفيت خودمان بهرهمند ميسازيم، سيب و انگور و خربزه لوكس اما نه آنقدرها خوشطعم آنها را به خورد ملت خويش نيز دهيم تا كلاف سردرگم واردات ميوه همچنان باقدرت، سردرگم باقي بماند!