کیهان در بخشی ازسرمقاله خود به قلم حسین شریعتمداری، با عنوان «بر بام رسانه چرا ؟!» نوشت:
1- اين ماجرا، اگرچه نزديك به 16 سال قبل در يكي از يادداشت هاي كيهان آمده بود ولي شرح دوباره آن به مناسبت برخي از مسائل اين روزها، خالي از فايده نيست و هنوز هم خواندني است، درس آموز و عبرت انگيز.
چند صد سال قبل- دوران صفويه- با صلاحديد و تصميم دانشمندان و عالمان ديني، مرحوم شيخ بهايي به نجف اشرف اعزام شد تا از مرحوم مقدس اردبيلي كه عالمي بلندمرتبه و جليل القدر و ساكن نجف اشرف بود براي حضور در ايران و تقويت حوزه هاي علميه دعوت كند. شيخ بهايي كه خود دانشمندي برجسته و بلندآوازه بود پس از رسيدن به نجف اشرف و زيارت مرقد مطهر حضرت امير عليه السلام، بي درنگ به مجلس درس مقدس اردبيلي وارد شد.
در اثناي درس، اشكالي به نظر شيخ رسيد و به روال جاري حوزه هاي علميه، ضمن طرح اشكال خويش، پاسخ مقدس را طلبيد. مرحوم مقدس با ارائه دلايلي اشكال شيخ را ناوارد دانسته و پاسخ داد. مرحوم شيخ بهايي، اشكال ديگري را مطرح كرد و اين بار نيز پاسخ مستند و مستدلي شنيد و در ادامه درس براي بار سوم، اشكال كرد ولي مرحوم مقدس اشكال اخير را بي پاسخ گذاشت، چنانكه گويي براي آن پاسخي ندارد. فرداي آن روز- و يا بعد از پايان مجلس درس- مرحوم مقدس اردبيلي اشكال سوم مرحوم شيخ بهايي را پاسخ داد.
شيخ پرسيد؛ آيا حضرت استاد بعد از مطالعه بيشتر به اين پاسخ مستدل رسيده اند؟ و مقدس گفت؛ پاسخ اشكال سوم شما را نيز به هنگام طرح آن مي دانستم و در مقابل سوال آميخته به تعجب شيخ بهايي، فرمود؛ ايران در اين روزها با همت عالمان بزرگ ديني به كانون گسترش مكتب تشيع تبديل شده و چشم و گوش جهان اسلام به آن سوي دوخته است و شما يكي از استوانه هاي شناخته شده اين كانون هستيد، و من به عنوان يك طلبه- تواضع و خلوص مقدس را ببينيد- ترجيح دادم مراتب علمي شما در نگاه حاضران برتر از اين طلبه تلقي شود، زيرا بيم آن داشتم كه با پاسخ سؤال سوم شما، اين استوانه ترك بردارد و خداي نخواسته از اين رهگذر به كانون عظيم تشيع ايران كه در آينده نقش سرنوشت سازي در جهان اسلام خواهد داشت، آسيبي وارد شود.
2- مواضع كيهان درباره شخص رئيس جمهور محترم و دولت نهم و دهم كه كارآمدي، فداكاري، پاكدستي، شجاعت و مردم دوستي آن نيازي به شرح و توضيح ندارد. كيهان با استناد به واقعيات محسوس و غيرقابل انكار بر اين باور بوده و هست كه دولت آقاي دكتر احمدي نژاد، يك موهبت بزرگ الهي بوده است و در بسياري از موارد تعيين كننده و سرنوشت ساز نه فقط برتر از دولت هاي پيشين بلكه غيرقابل مقايسه با آنهاست.
اين واقعيت نه از چشم دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب دور مانده است و نه از نگاه تيزبين ملت شريف و با بصيرت ايران اسلامي، هجوم پرحجم دشمنان بيروني از يك سو و ابراز ارادت فراگير توده هاي ميليوني مردم نسبت به شخص رئيس جمهور و دولت ايشان از سوي ديگر، گواه صادق و خالي از ابهامي بر درستي اين ادعاست. ضمن آن كه كارشكني نزديك به كينه توزي برخي از مسئولان سابق در كار دولت و دروغ بافي و سياه نمايي آنان نيز بر كسي پوشيده نيست. شماري از اين عده كه «ورشكستگان به تقصير» نام مناسبي براي آنهاست در جريان فتنه 88 با فتنه گران همسويي آشكاري داشته اند و اين روزها، بعد از رسوايي فتنه گران و برملا شدن پيوند وطن فروشانه آنها با بيگانگان هنوز هم بر طبل توخالي فتنه مي كوبند و...
با اينهمه، دولت جناب آقاي دكتر احمدي نژاد هم، علي رغم برخورداري از امتيازات فراوان و برجسته و در مواردي، منحصر به فرد، خالي از برخي ايرادها و اشكال ها نيست. اگرچه اين ايرادها و اشكال ها در تماميت خود، دولت آقاي احمدي نژاد را فقط چند درجه اندك از نقطه ايده آل پايين مي آورد و در يك برداشت منصفانه بايد اذعان كرد كه با وجود اين ايرادها و انتقادها، دولت هاي نهم و دهم، كماكان برجسته ترين و خدمتگزارترين دولت ها بوده است و الگوي افتخارآفريني از حضور اصولگرايان در رأس قوه مجريه ارائه داده است.
با توجه به نكته فوق، بديهي است نمي توان همه كساني را كه نسبت به برخي اقدامات دولت يا شخص رئيس جمهور محترم انتقادي دارند با كساني كه اساساً از دولت اصولگرا دل خوشي ندارند و سال هاست كمر به مقابله و دشمني با آن بسته اند، يكسان تلقي كرد و آنگونه كه متاسفانه برخي از اطرافيان رئيس جمهور محترم- به هر علت- بر آن اصرار دارند، هر نقدي را هر چند منصفانه و دلسوزانه، به حساب مخالفت با دولت و يا رياست محترم جمهوري نوشت زيرا در اين صورت، «باب نقد» كه به قول حضرت امام- رضوان الله تعالي عليه- «موهبت الهي» است، بسته خواهد شد و به قول خواجه شيراز؛
«چو پرده دار به شمشير مي زند همه را
كسي مقيم حريم حرم نخواهد ماند»
3- روز سه شنبه 5 بهمن ماه جاري، آقاي دكتر احمدي نژاد در اقدامي تعجب آور و غيرمنتظره، نامه سرگشاده اي خطاب به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي منتشر كرد كه بلافاصله با استقبال گسترده و ذوق زدگي فراوان رسانه هاي بيگانه و دنباله هاي فتنه گر داخلي آنها روبرو شد.
مفاد اين نامه اگرچه از برخي اشتباهات حقوقي خالي نيست و در آن مواردي از استنادهاي وارد و ناوارد قانوني به هم آميخته اند، ولي يادداشت پيش روي در پي بررسي محتواي نامه ياد شده نيست و اگر به مواردي از آن اشاره مي كند به اقتضاي موضوع اصلي اين يادداشت است يعني چرايي غيرقابل توجيه انتشار آن در شرايط كنوني و حملات تند رئيس جمهور به سران دو قوه ديگر، آنهم در بام رسانه اي كشور كه بازتاب گسترده اي در رسانه هاي بيروني داشت.
چه كسي نمي داند كه توهم پراكني درباره اختلاف مسئولان بلندپايه با هدف نااميد كردن مردم از كارآمدي نظام و القاي به هم ريختگي امور كشور، يكي از محورهاي اصلي عمليات رواني پرحجم دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنهاست و بديهي است چنانچه يكي از همين مسئولان بلندمرتبه در شيپور اختلافات آنهم همراه با حمله به ساير مسئولان بدمد، چه بخواهد و چه نخواهد خطاي بزرگي مرتكب شده است و چنانچه اين حملات پايه و اساس محكمي نداشته و يا در مواردي نامحكم باشد، ضريب آسيب رساني آن بيشتر و فراتر نيز خواهد بود.
همين جا بايد اذعان كرد برخي از كارشكني ها در برنامه دولت خدمتگزار مي تواند كاسه صبر رئيس دولت را كه شانه همت زير بار سنگين اجرايي مخصوصاً در شرايط كنوني داده است، لبريز كند ولي از رئيس جمهور محترم انتظار مي رود در اينگونه موارد صبر و حوصله بيشتري به خرج داده و در طرح مسائل حقوقي و قانوني دقت نظر افزون تري داشته باشند.
4- برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد در بخشي از نامه سرگشاده خود آورده اند؛ «در شرايطي كه مهم ترين طرح اقتصادي تاريخ كشور با همراهي قاطبه نمايندگان محترم مردم در مجلس شوراي اسلامي و با آرامش و همراهي مثال زدني مردم شريف- كه يادآور ايثارگري ها و امدادهاي غيبي دوران دفاع مقدس است- انجام مي شود چه مشكلي حادث شده است كه در كمال تاسف عده اي با اصرار بر موارد خلاف و بدتر از آن مقابله با نصايح و نظرات دلسوزانه رهبري گرانقدر براي كشور مشكل ايجاد مي نمايند.
چه بحراني در مديريت بانك مركزي حادث شده است كه اين واحد سازماني دولتي و امور اجرايي آن را مي خواهند از قوه مجريه خارج سازند.»
همانگونه كه ملاحظه مي شود، رئيس جمهور محترم نيز با نگاهي كارشناسانه و با درك دقيق از شرايط كنوني كشور زبان به ملامت گشوده اند كه چرا بعضي ها به «نصايح و نظرات دلسوزانه رهبري گرانقدر» بي توجهي كرده و «براي كشور، مشكل ايجاد مي كنند»؟!
اكنون بايستي با عرض پوزش، نظر رئيس جمهور محبوب و مردمي كشورمان را به اين فراز از بيانات رهبرمعظم انقلاب در ديدار كارگزاران نظام با ايشان كه پس از آن ديدار نيز بارها تكرار شده است، جلب كرد.
«من روي اتحاد تكيه مي كنم، اتحاد و همدلي بين مسئولين كشور يك فريضه است، تعمد در مخالفت با آن، امروز يك خلاف شرع است، بخصوص در سطوح بالا. همه به اين توجه داشته باشند... يكي از كارهايي كه دشمن مي كند، بي اعتماد كردن مردم نسبت به مسئولين است، ما بايد مواظب باشيم خودمان جوري حرف نزنيم كه مردم به مسئولين كشور، مسئولين دولتي، مسئولين قضايي، سران قوه مقننه بي اعتماد بشوند كه اين بي اعتمادي ناحق است، دشمن اين را مي خواهد».
آيا نامه سرگشاده آقاي احمدي نژاد با توجه به تاكيد ايشان بر ضرورت پيروي از نظرات دلسوزانه رهبري- كه وظيفه شرعي و قانوني همه مسئولان است - با سفارش اكيد حضرت آقا ناهمخوان نيست؟!
5- رهبرمعظم انقلاب در بيانات ديگري، نسبت به رسانه اي شدن اختلاف مسئولان هشدار جدي داده اند و اين اختلافات را طبيعي و در نشست هاي صميمانه و كارشناسي قابل حل دانسته اند. بعنوان مثال، تصميم مجمع تشخيص مصلحت نظام براي خارج كردن بانك مركزي از چرخه اختيارات دولت كه آقاي احمدي نژاد به حق آن را ناشايست و غيرقانوني دانسته اند، در حالي از سوي ايشان در نامه سرگشاده مورد اشاره مطرح شده است كه تصميم مجمع تشخيص مصلحت با ورود رهبرمعظم انقلاب لغو شده بود بنابراين طرح آن در نامه ياد شده، ضرورتي نداشت.
گفتني است كه نظر آقاي احمدي نژاد درباره ضرورت معرفي و عزل و نصب رئيس كل بانك مركزي از سوي رئيس جمهور، يك نگاه قانوني و حقوقي است و كيهان از نخستين روزهايي كه اين تصميم در مجمع تشخيص مصلحت مطرح شده بود به غيرقانوني بودن آن پرداخته و طي دو يادداشت جداگانه در روزهاي 27 آبان ماه و 22 دي ماه با عناوين؛ «استقلال يا سلب اختيار؟!» و «3 پيش فرض خطا درباره بانك مركزي» از ديدگاه دولت دراين باره حمايت كرده بود.
اشاره به اين نكته از آن روي است كه انتقاد اصلي متوجه انتشار نامه سرگشاده ايشان و حمله به سران قواي ديگر و نيز برخي از مفاد نامه ياد شده است وگرنه شماري از گلايه هاي آقاي احمدي نژاد -نظير آنچه درباره بانك مركزي آورده اند- را وارد مي دانيم ولي آميختن گلايه هاي وارد و ناوارد و مخصوصاً انتشار رسانه اي آن دور از انتظار بوده و هست. ضمن آن كه دو قوه مقننه و قضائيه و برخي از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام كه در اصولگرايي آنان ترديدي نيست هم گلايه هاي درخور توجهي از آقاي احمدي نژاد و دولت دارند كه اجتناب ايشان از اجراي برخي مصوبات مجلس از جمله آنهاست.
6- و بالاخره گفتني است بيانيه مجمع تشخيص مصلحت نظام در واكنش به نامه آقاي احمدي نژاد و نامه سرگشاده چند تن از نمايندگان مجلس در پاسخ به نامه رئيس جمهور نيز از دايره انتقادي كه دراين يادداشت آمده بيرون نيست، چرا كه رسانه اي كردن اختلافات -صرفنظر از واقعي يا غيرواقعي بودن آنها- به قول آقا بازي در ميدان دشمن است و اين گلايه ها يا پاسخ ها مي توانست با خويشتن داري، بيرون از بام رسانه اي صورت پذيرد.
حسين شريعتمداري