اگر حتی یكی از اعضای خانواده هم دچار وسواس باشد یا بقیه تحت تاثیر او در فشار هستند یا این كه او تحت انتقادهای بقیه آزار میبیند.
در واقع وسواس از اختلالات اضطرابی است كه شكلهای مختلفی هم دارد. این بیماری پیچیده و آزاردهنده است و شخص را مجبور میكند تا رفتاری برخلاف میل و اراده انجام دهد و با آن كه میداند افكار و رفتارش بیهوده است ولی خود را در رهایی از آن ناتوان میبیند. وسواس گاهی از دوران كودكی شروع میشود، ولی نمونههای آن را در تمام گروههای سنی میتوان مشاهده كرد.
انواع وسواس شامل وسواس فكری و وسواس عملی است. در وسواس فكری افكار و تصاویر ذهنی كه خارج از كنترل هستند و فرد را تحت تاثیر قرار میدهند، موجب ناراحتی او میشوند. وسواس عملی نیز شامل اعمالی اجباری هستند كه بیمار بارها و برطبق نظم خاصی برای از بین بردن افكار وسواسی خود انجام میدهد. این كارها جنبه منطقی ندارند و كاملا بیهوده به نظر میرسند.
علائم مشخص و عمومی وسواس شامل ترس، اجبار و لزوم، احساس ناتوانی، دقت و نظم افراطی، پرخاشگری، وارسی كردن، تكرار و رفتار خرافاتی است. برای مثال فرد وسواسی همواره میترسد كه دچار حادثه ناگوار شود. مثلا میگوید اگر از خیابان عبور كنم، تصادف خواهم كرد. همچنین فرد در خود احساس الزام به انجام عملی دارد و ناچار است اعمال و رفتاری را به صورت اجباری انجام دهد؛ به طوری كه با وجود آگاهی از بیماریاش خود را مجبور به انجام رفتارهای تكراری میداند.
بیمار در مواجهه با مشكلات، احساس ناتوانی و درماندگی میكند و قادر به كنترل آن نیست. افراد وسواسی در تكرار رفتارهای وسواسگونه دقیقاً از نظم و ترتیب خاصی پیروی میكنند كه موجب آزار اعضای خانواده میشود. این بیماران گاهی برای انجام رفتارهای وسواسی دست به كارهایی میزنند كه با پرخاشگری و عصبانیت و حتی خودآزاری همراه است.بعلاوه شخص وسواسی وقتی كاری میكند از انجام آن اطمینان ندارد. فرد عملی را بارها انجام میدهد، مثلا دست خود را بارها و بارها میشوید تا شاید آرام بگیرد.
جالب است بدانید كه ابتلا به وسواس تا حدود 50 درصد زمینه ژنتیكی دارد و حدود 2 تا 3 درصد مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند. به گفته پزشكان،وسواس را در اقوام درجه یك و دو میتوان یافت. علاوه بر این، نسبت جنسیتی در مبتلا شدن به وسواس در زن و مرد تقریبا برابر است.
علت وسواس
شكلگیری وسواس ریشه در عوامل مختلفی دارد، میتواند مربوط به حوزه بیولوژیك یا زیستشناختی باشد كه معمولا توسط ژنها از والدین منتقل میشود.
مسائل روانشناختی و اتفاقات روانی مانند مشكلات خانوادگی و همچنین حوزه مسائل اجتماعی كه شامل اتفاقات اجتماعی تاثیرگذار بر فرد است نیز میتوانند از عوامل ابتلا به این بیماری محسوب شوند.
دكتر امید رضایی، متخصص اعصاب و روان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با بیان این كه وسواس یكی از بیماریهای اعصاب و روان است كه تا مدتها توسط خود فرد و خانواده وی تحمل شده و در نهایت برای درمان به پزشك مراجعه میشود، میگوید: حدود نیمی از افراد مبتلا ابتدا به پزشكانی غیر از روانپزشك مراجعه كرده و سپس به مراكز روانپزشكی ارجاع داده میشوند.
دكتر رضایی، شستشوی مكرر، چك كردن و تردید داشتن را از علائم وسواس میداند و به ایسنا میگوید: در وسواس ذهنی، یك فكر مزاحم در ذهن فرد مبتلا شكل گرفته و به دنبال آن فرد به طور مكرر به انجام اعمالی در این زمینه اقدام كرده تا آنجا كه آن فكر مزاحم به یك رفتار تكراری و ناراحتكننده تبدیل میشود. به عنوان مثال فرد در ذهن خود میپندارد كه اتفاق ناگواری در پیش است؛ پس از گذشت مدتی به این نتیجه میرسد كه انجام رفتاری منجر به كاهش این ناراحتی و رفع خطر میشود؛ در این مرحله وسواس رفتاری به دنبال وسواس ذهنی شكل میگیرد كه گاهی ممكن است فرد با رغبت به انجام آن اقدام كند؛ این در حالی است كه بسیاری از مواقع به انجام آن تمایل ندارد، اما اختلال وسواس وی را ملزم به انجام آن عمل میكند.
او با بیان این كه وسواس ممكن است ریشه در اتفاقات خانوادگی داشته باشد، اظهار میكند: خانواده هم میتواند باعث ایجاد وسواس شده و هم میتواند از آن تاثیر گرفته، متشنج شده و به اختلال عملكرد دچار شود. بنابراین برای درمان وسواس و رفع آسیبهای ناشی از آن باید علت ایجادكننده آن از بین برود.