معاون دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی تاكيد كرد: هیچ دولتی در ایران از حق هستهای ملت عدول نخواهد کرد، ضمن اینکه ممکن است دولتهای مختلف شیوههای متفاوتی در نحوه مذاکره و دیپلماسی داشته باشند.
به گزارش ايلنا ، حسين موسويان با انتشار مقالهاي در روزنامه فرانکفورتر آلگماینه آلمان به تحليل حقوق هستهاي ايران پرداخته و اشتباهات غرب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است . در عين حال چارچوبی را نيز برای حل مرضی الطرفین و مسالمت آمیز پرونده هستهای ایران ارائه کرده است.
موسويان در اين نوشتار خاطرنشان كرده بدون توجه به اینکه چه کسی درایران در راس کار باشد، حقوق هستهای ایران از جمله چرخه سوخت قابل مذاکره و معامله نخواهد بود . وي تاكيد دارد : هیچ دولتی در ایران از حق هستهای ملت عدول نخواهد کرد ضمن اینکه ممکن است دولتهای مختلف شیوههای متفاوتی در نحوه مذاکره و دیپلماسی داشته باشند.
عضو سابق تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران همچنين تاكيد كرد كه برای دستیابی به یک راه حل مسالمت آمیز و منصفانه باید نگرانیها و خواستههای هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد.
موسويان در مقاله خود تصريح دارد : در حقیقت آمریکا در دهه 50 و 60 بنیان یک "ایران هسته ای" را پیشنهاد کرد. آمریکا در این مقطع برنامه جامعی تحت عنوان "اتم برای صلح" به ایران پیشنهاد کرد که بر این اساس 23 نیروگاه هسته ای برای ایران پیشنهاد شده بود. فورد رئیس جمهوری آمریکا در در سال 1976 دستور العملی را امضاء کرد به موجب آن ایران میبایست صاحب چرخه کامل هستهای شود. سازمان سیا در سال 1974 به رئیس جمهور گزارش داد که اگر شاه زنده باشد، ایران تا نیمه دهه 1980 به بمب اتم دسترسی پیدا خواهد کرد. درعین حال رئیسجمهور آمریکا با وجود این گزارش دستور العمل جامعی برای توانمندی کاملی ایران در زمینه هستهای در سال 1976 ابلاغ كرد.
معاون سابق دبير شوراي عالي امنيت ملي درادامه تاكيد ميكند : کشورهای اروپائی همچون آلمان، فرانسه و انگلیس قراردادهای گستردهای برای همکاریهای هستهای با ایران امضاء کردند. آلمان در سال 1975 قرارداد نیروگاه بوشهر را به امضا رساند و فرانسه قرارداد مشارکت برای غنی سازی با ایران را امضاء کرد. ایران میلیاردها دلار برای این قراردادها به اروپا پرداخت کرد.
موسويان ادامه ميدهد : بعد از انقلاب اسلامی در سال 1979 کشورهای غربی از کلیه تعهدات قراردادی خود سرباز زدند. در حالیکه ایران همچنان عضو معاهده NPT بود و براساس مقررات این معاهده بینالمللی و بر اساس تعهدات قراردادی توسط کشورهای غربی موظف به ادامه همکاری و اتمام پروژهها بودند. نقض یک طرفه تعهدات قراردادی توسط کشورهای غربی، اولین اشتباه استراتژیک غرب در مسئله هستهای بود. لذا ایران ناچار شد خودکفایی در تکنولوژی هستهای را در دستور کار قرار دهد.
وي ادامه داد : صدام حسین در سال 1980 به ایران تجاوز كرد و با کمال تعجب جهان غرب از متجاوز حمایت کرد. صدام از موشک و سلاحهای شیمیایی علیه شهروندان بیگناه ایران استفاده کرد و متاسفانه کشورهای غربی او را در تکنولوژی سلاح شیمیایی و موشکی مورد حمایت قرار دادند و در مقابل استفاده از سلاح شیمیایی علیه ایران نیز سکوت رضایتمندانه داشتند. حمایت غرب از یک دیکتاتور متجاوز و کمک پنهان غرب در زمینه سلاحهای شیمیایی و موشکی جهت گسترش تجاوز به ایران دومین اشتباه استراتژیک غرب بود.
عضو سابق تيم مذاكره كننده هستهاي ايران ادامه ميدهد ؛ بعد از پایان جنگ و در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، آمریکا و سایر کشورهای غربی از ایران برای آزادی گروگانهای غربی کمک خواستند. آمریکا پیشنهاد "حسن نیت در مقابل حسن نیت" را داد. ایران در تلاش انسان دوستانه به آزادی کلیه گروگانهای غربی کمک کرد. ولي آمریکا حسن نیت متقابل نشان نداد و مدتی بعد حتی خصومت علیه ایران را تشدید کرد. این فرصتی برای کاهش تشنج در رابطه ایران و غرب بود اما عدم واکنش مناسب جهان غرب به تلاش انسان دوستانه ایران و تشدید خصومتها و تحریم سومین اشتباه استراتژیک غرب بود.
وي ادامه داد : درنیمه دهه 1990 آقای کهل صدر اعظم آلمان نامهای برای آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت ایران نوشت و از طرف اروپائیها تقاضا کرد ایران کنوانسیون شیمیایی را تصویب کند تا راه برای صادرات تکنولوژی پیشرفته شیمیایی از سوی اروپا به ایران باز شود. ایران البته به دلیل مخالفت اساسی با سلاحهای کشتار جمعی، کنوانسیون را تصویب کرد. ولي اروپا تغییری در رفتار خود در زمینه تسهیل صادرات تکنولوژی پیشرفته شیمیایی به ایران نشان نداد که آنهم چهارمین اشتباه غرب بود.
وي در بيان تحليل خود از درسهاي ايران از اين روند تصريح كرد : اول اينكه از دیدگاه کشورهای غربی، ایران باید همیشه به کنوانسیونهای سلاحهای کشتار جمعی پایبند باشد. اما از حقوق مصروح و مشروع پیش بینی شده در این کنوانسیونها، در زمینه بهرهمندی از تکنولوژی صلح آمیز هستهای، شیمیایی و بیولوژیک باید محروم باشد.
وي همچنين ادامه داد : جهان غرب به تعهدات قراردادی جهت تکمیل پروژههای ناتمام با ایران عمل نخواهد کرد.
موسويان در بيان تحليل سوم خود ميافزايد : درصورت لزوم، غرب ازاستفاده از سلاح کشتار جمعی علیه ایران، حمایت خواهد کرد.
وي در عين حال تصريح كرد : برای حفظ میلیاردها دلار سرمایهگذاری نیمهتمام و نیز جهت بهرهمندی از حقوقمشروع در بهرهمندی از تکنولوژی صلحآمیز و نیز به منظور ایجاد "بازدارندگی"؛ خودکفائی مهمترین مسیر برای ملت ایران خواهد بود.
وي ادامه ميدهد : استراتژی غرب بر مبنای ایرانی ضعیف و آسیب پذیر استوار است و لذا از هر اقدامی برای ممانعت از خودکفائی ایران استفاده خواهد کرد
موسويان تصريح در بخشي ديگر از اين مقاله تصريح ميكند: قبل از آغاز مذاکرات هستهای، غرب مسئله "توقف برنامههای هستهای" ایران را مطرح کرد که مغایر با معاهده NPT بود. با مقاومت ایران، نهایتا غرب تعلیق موقت آنهم صرفا" جهت اعتماد سازی را پذیرفت. اما علیرغم حسن نیت ایران در اجرا موقت پروتکل الحاقی، بازرسیهای آژانس و تعلیق موقت، اتحادیه اروپا به دو دلیل قادر به نهایی کردن یک راه حل مسالمتآمیز نبود. اول اینکه قادر به اعلام صریح و علنی پذیرش حق ایران در مورد چرخه سوخت ایران نبودند و این مهمترین مشکلی است که هنوز هم بر سر راه مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 وجود دارد. مشكل دوم آنكه آمریکا حاضر به همراهی اروپا در مذاکرات هستهای با ایران نبود و در جبهه مخالف ایستاده بود.
معاون سابق دبير شوراي امنيت ملي با بيان اينكه « در بهار 2005 ( 1383) به کشورهای اروپائی بسته زیر را پیشنهاد دادم » ، چنين افزود : در بسته پيشنهادي ام اين موارد مطرح شده بود :
الف - پروژه UCF اصفهان مجددا فعال و محصولات آن در مقابل دریافت کیک زرد معادل، صادر شود.
ب - غنی سازی در نطنز درقالب یک پایلوت فعال شود.
ج - مذاکرات برای حداکثر یکسال جهت حصول توافقات نهایی در زمینه " تضمینهای عینی” درمورد اطمینان از عدم انحراف چرخه سوخت ایران به سمت سلاح و "تضمینهای محکم" جهت روابط جامع ایران و اروپا ادامه یابد.
وي ادامه داد : آلمان و فرانسه چراغ سبز نشان دادند اما انگلیس مایل به مذاکره بعد از انتخابات ریاست جمهوری بود. من صریح و صادقانه به هر سه کشور اروپائی گفتم که بدون توجه به اینکه چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری رای بیاورد، ایران تحت هیچ شرایطی از حق مشروع و قانونی خود در مورد غنی سازی نخواهد گذشت. اروپائیها با تعلل این فرصت را نیزاز دست دادند و مرتکب یک اشتباه استراتژیک دیگر شدند.
موسويان در بيان تحليل هاي خود از سناریوهایی که امروزه درسطح رسانههای گروهی جهان و مراکز سیاسی برای حل مسئله هستهای ایران مطرح است، گفت : حمله نظامی ، تحریم ، کنار آمدن با بمب هستهای ایران و مذاکره و تعامل اما بدون یک بسته قابل مذاکره از جمله اين موارد ميباشد.
وي در عين حال معتقد است : لیکن هر چهار سناریوی مذکور غیر واقع بینانه است. در صورت هرگونه حمله نظامی به ایران منافع آمریکا و اسرائیل در سراسر جهان مورد تهدید قرار خواهد گرفت، معمای آمریکا در عراق و افغانستان با ابعاد بسیار وسیعتر تکرار خواهد شد و قیمت نفت به بشکهای 200 تا 300 دلار خواهد رسید، امیدها برای بهبود روابط ایران و آمریکا بطور کاملی منتفی خواهد شد، خشم جهان اسلام و مسلمانان علیه آمریکا برانگیخته خواهد شد .
عضو سابق تيم مذاكره كننده هستهاي تصريح كرد : اما تحریمها نیز راهحل مناسبی نیست. زیرا تجربه نشان داده که تحریمها موجب تغییر سیاست نشده است. مسلما تحریمهای اقتصادی علیه ایران نیز موجب تغییر سیاست هستهای ایران نخواهد شد. سناریوی کنار آمدن با بمب هستهای ایران هم بی اساس است. زیرا فتوای مقام رهبری و سایر مراجع شیعه مبتنی بر حرمت تولید و استفاده از سلاحهای هستهای و کشتار جمعهی قبل از بروز بحران هستهای وجود داشته و همچنان پابرجاست.
وي ادامه داد : نهایتا سیاستهای اوباما برای تعامل و مذاکره با ایران مطرح است که این سیاست درصورتیکه یک استراتژی معقول ویک چهارچوب منطقی و مرضیالطرفین، در دستور کار مذاکرات باشد موفق خواهد بود و لاغیر.
موسويان در ادامه مي افزايد : علت شکست مذاکرات هستهای در سالهای گذشته نیز خلاء یک چهارچوب و بسته معقول مرضیالطرفین بوده است. اما چارچوب ذیل میتواند مبنای استراتژی "دیپلماسی همراه با یک چارچوب قابل مذاکره" باشد. در هر استراتژی باید خط قرمزهای دو طرف مد نظر باشد. خط قرمز ایران بهرهمندی از حقوق هستهای در زمینه تکنولوژی صلح آمیز هستهای شامل چرخه سوخت است.فراموش نشود که مجال شورای اسلامی ایران در مصوبه خود اجرای پروتکل الحاقی را مشروط به برسمیت شناختن حق مشروع ایران در مورد چرخه سوخت نمود.متقابلا خط قرمز آمریکا و غرب نیز عدم انحراف برنامه هستهای ایران به سمت ساخت بمب هستهای است.
وي ادامه ميدهد : براساس تجربیاتی که در مذاکرات هستهای داشتهام، چارچوب ذیل میتواند یک راه حل آبرومندانه برای هر دو طرف باشد. این چارچوب میتواند نجات بخش دور جدید مذاکرات هستهای ایران با کشورهای 1+5 باشد و بنبست مذاکرات را بشکند.
موسويان اينگونه پيشنهاد مي كند كه : ایران در مورد "تضمینهای عینی" جهت عدم انحراف برنامه هستهای به سمت ساخت سلاح متعهد شود. البته این تضمین صرفا باید در چارچوب مقررات و کنوانسیونهای موجود هستهای باشد . در عين حال ایران فقط در قالب مقررات و کنوانسیونهای موجود ونه فراترازآن حداکثر همکاری و شفافیت را به خرج دهد.
وي تصريح ميكند : متقابلا شورای امینت سازمان ملل در مورد "تضمینهای قوي" در زمینه برسمیت شناختن حقوق کامل هستهای ایران شامل چرخه سوخت ونیز لغو کلیه تحریمهای موجود بینالمللي علیه ایران متعهد شود.