روزنامه ملت ما نوشت:
غلامحسين اسماعيلي، دادستان سابق دادسراي عمومي و انقلاب مشهد، اكنون حدود يك سال است كه به رياست سازمان زندانها منصوب شده است. وي با داشتن تحصيلات حوزوي و حقوق قضايي و با سابقه بيش از 15 سال کار قضايي توانسته طرحهاي خوبي را در مجموعه سازمان زندانها به اجرا بگذارد و موجب بازگشت اميد به مجموعه كاركنان سازمان متبوع خود شود.
در طول گفتوگوي ما با وي، با گشادهرويي و حسن خلق پاسخگوي سوالاتمان بود. به نظر ميرسد اين گفتوگو و نشست خبري آقاي اسماعيلي با اصحاب رسانه، در مدت يكسال مسووليت وي، نويددهنده روحيه پاسخگوي مسوولان قوه قضاييه در آينده است.
زمان مرحوم شهيد لاجوردي اداره زندان در داخل زندان بود،خارج از زندان نبود و به محل نزديك. سوال اول من اين است كه چرا سازمان اداره كننده زندان خارج از زندان است؟سازمان ادارهكننده زندان داخل زندان است چون زندان را رييس زندان، جانشين زندان و مديران زندان اداره ميكنند. زندان سلسله مراتب دارد يعني ما زنداني داريم كه توسط رييس زندان اداره ميشود. در هر استان يك اداره كلي داريم كه مجموعه زندانهاي آن استان را اداره ميكند. كار ما سازمان زندانهاست و زندانهاي كل كشور را داريم اداره ميكنيم. آيا مجموعهيي كه زندانهاي كل كشور را اداره ميكند بايد داخل يك زندان باشد! نه مديريت زندان داخل زندان است. هيچ زنداني را شما پيدا نميكنيد كه مدير زندان و مجموعه اداري آن داخل زندان نباشد. ابتدا در سالهاي اوليه انقلاب به لحاظ اينكه سازمان زندانها سازمان تازه تاسيسي بود محل آن داخل زندان قرار داشت. قانون سازمان زندانها در سال ۱۳۶۴ به تصويب رسيده است و نبود فضاي مناسب در اختيار مجموعه، كمبودن آمار زندانيان و در اختيار داشتن بخشي از فضا در زندانها اقتضا كرده بود كه به صورت موقت مجموعه در اوين مستقر شود ولي به مرور با ايجاد سازمان و ساختار مناسب و در كنار آن افزايش جمعيت زندانيان، موجب شد كه ما زندان را اختصاص دهيم به محل نگهداري افرادي كه به دستور مقامات محترم قضايي به اين مراكز معرفي ميشوند.
راجع به تغييراتي كه در سازمان زندانها اتفاق ميافتد،بعد از شهيد لاجوردي آقاي بختياري رياست سازمان را بر عهده گرفتند،بعد از ايشان آقاي يساقي و اكنون هم كه شما رياست آن را برعهده داريد. بعد از شهيد،رياست سازمان تاكنون در اختيار مديراني از خراسان و مشهد بوده است. دليل خاصي دارد كه روساي سازمان از ميان قضات مشهدي انتخاب ميشوند؟هيچ دليل خاصي ندارد، روساي سازمان زندانها را رياست محترم قوه قضاييه انتخاب ميكنند. اما در خراسان و مشهد بخاطر كلانبودن اين شهر بعد از تهران، به لحاظ حوزه ماموريتها و هم به لحاظ گستردگي، معمولا مديراني كه در خراسان كار ميكنند،چه از خراسان به جايي منتقل بشوند و چه منتقل نشوند جزو مديران توانمند كشور به حساب ميآيند و اين امر اختصاص به سازمان زندانها هم ندارد. در ديگر سازمانها هم اين موضوع را مشاهده ميكنيد.
سوال بعدي من راجع به نوع سوادآموزي و قرآنآموزي در زندانهاست. بدعت خوبي كه در زمان شهيد لاجوردي گذاشته شد اين بود كه آموزش و حفظ قرآن براي زندانيان در قانون سازمان گنجانده شد، ميخواهم بدانم بعد از اين اقدام تاكنون چقدر اين موضوعات در زندان موردتوجه قرار ميگيرد؟اين سوال داراي 2 بخش است؛ يكي سوادآموزي و يكي بحث قرآن. ما در زندان در حوزه اصلاح و تربيت فعاليتهاي گسترده و متنوعي را داريم، كه فعاليتهاي ديني، فرهنگي و معنوي شامل نماز و اخلاق و اعتقادات و قرآن،فعاليتهاي سوادآموزي در مقاطع مختلف از تحصيلات ابتدايي نهضت سوادآموزي تا مقاطع عالي دانشگاه و حرفهآموزي؛ از آموزش بيش از ۶۰ رشته حرفهيي در درون زندانها، فعاليتهاي هنري در رشتههاي مختلف هنري و فعاليتهاي ورزشي در رشتههاي مختلف را شامل ميشود.
يك بسته كاملي داريم براي امور زندانها كه هماكنون اين فعاليتها در زندان در حال جريان است. همانگونه كه اشاره كرديد، آغاز اين فعاليتها پيشينه نسبتا طولاني دارد و شهيد بزرگوار آقاي لاجوردي در اين موضوع منشا خير و بركات فراواني بودند. بقيه مسوولان هم در اين حوزه تلاشهاي فراواني كردند.
امروزه همه آنچه از قبل طراحي شده بود، در عين تداوم ارتقا يافته است. ما در درون زندانها تحصيلات نهضت را داريم؛ مقدماتي و تكميلي، دورههاي راهنمايي و متوسطه و دوره دانشگاه را داريم. ما همين الان افراد زيادي را داريم كه از داخل زندانها در كنكور شركت كرده و در دانشگاه قبول شدهاند و به تحصيلشان ادامه ميدهند. البته به لحاظ محدوديتهايي كه در رفت و آمد زندانيان هست و محدوديتهايي كه در برگزاري كلاس در زندان وجود دارد، كساني كه در مقطع دانشگاهي تحصيل ميكنند بيشتر دانشجويان دانشگاههاي پيامنور و آزاد هستند. هنوز امكان تحصيل در دانشگاه سراسري به وجود نيامده و امكان اعزام آنها هم به آنجا مهيا نيست.
در حوزههاي ديني و قرآني كه اشاره كرديد، ادعاي من اين است كه در اين مدت يكسال كه از زمان مسووليت من ميگذرد، اتفاقا از مواردي كه تاكيد فراوان كردم و برنامهريزي و اجرا شده، گسترش فعاليتهاي قرآني در درون زندانها در يكساله اخير بوده است. از روز اول اين را اعلام كردم كه مشكل عمده زندانيان ما خلأ باورهاي ديني و اعتقادي آنهاست و بايد در جهت ارتقاي باورهاي ديني و اعتقادي آنها بهعنوان اولويت اول كوشا بوده و آن را در دستور كار قرار دهيم، از اينرو ما اين موضوع را موردتوجه و در دستور كار قرار دادهايم.
آخرين اقداممان هم به صورت گسترده در ماه مبارك رمضان انجام گرفت، كه در نتيجه آن بيش از 130 هزار ختم قرآن در مجموعه زندانها انجام شد. با وجود اينكه زندانيان ما از سطح سواد پاييني برخوردارند، خيلي از آنها آشنايي به تلاوت قرآن ندارند كه البته از كلاسهاي آموزش قرآن ما؛ آموزش تلاوت قرآن، درك مفاهيم قرآن، حفظ قرآن، تفسير قرآن استفاده ميكنند. اما با توجه سطح سواد پايين زندانيان و حتي بيسواد بودن برخي از اينها بويژه در سنين بالا،مع ذلك بيش از 130 هزار ختم قرآن در مجموعه زندانها تلاوت شده و اين بيانگر اين است كه واقعا الان زندانهايمان تبديل شده است به كانونهاي قرآن و تلاش گستردهيي هم در اين زمينهها در حال انجام است.
اشاره فرموديد به اين اتفاق مبارك،سوال بعدي من هم درباره اين است. از آنجايي كه از ابتداي سال جاري، رهبر معظم انقلاب امسال را سال همت مضاعف و كار مضاعف نامگذاري كردهاند، بفرماييد كه از ابتداي مسووليتتان اين همت مضاعف و كار مضاعف در چه حوزههايي جلوهگر شده و چه اقدام جدي در راستاي اين سخن مهم صورت گرفته است؟ما خودمان را موظف دانسته و براي خود يك تكليف ميدانيم كه در اجراي رهنمودهاي مقام معظم رهبري، در همه زمينهها گامبرداريم. فرمايش حضرت آقا اختصاص به جبههيي دون جبهه ديگر و موضوعي دون موضوع ديگر نداشت. يك همت مضاعف و كار مضاعف در همه عرصهها بود و ما هم سعي كرديم در همه عرصهها به اين موضوع جامه عمل بپوشانيم و لبيك بگوييم به اين نداي مقام معظم رهبري. منتها من همان ابتداي سال هم اعلام كردم كه ضمن اجراي اين رهنمود حضرت آقا در همه زمينهها اولويت اول ما همت مضاعف و كار مضاعف در عرصه اصلاح و تربيت با محوريت قرآن و نماز خواهد بود كه الحمدلله گزارشها و برآوردها حكايت از توفيق ما در اين عرصه است.
اگر اجازه بدهيد وارد سوالات سخت بشويم.ديگر قرار نشد از ما سوالات سخت بپرسيد.
از ديگران كه ميپرسيم ميگويند سخت است ولي احتمالا براي شما كه رياست محترم سازمان زندانها هستيد پاسخ به اين سوال بايد راحت باشد. موضوع نظارت و بازرسي از تمام بازداشتگاهها و زندانهايي است كه در سراسر كشور وجود دارد. ميخواهم بدانم آيا احيانا بازداشتگاه و زنداني وجود دارد كه سازمان زندانها روي آن نظارت نداشته باشد؟امروز به ضرس قاطع اعلام ميكنم كه ما زندان و بازداشتگاهي سراغ نداريم كه تحت پوشش و نظارت ما نباشد و براي اينكه احيانا از منظر ما هم چيزي مخفي نمانده باشد، اقدامي را انجام داديم كه خود خنثيكننده احتمالات است و آن اين است كه معرفي افراد به زندانها و بازداشتگاهها در سراسر كشور توسط مقامات محترم قضايي انجام ميشود و كسي غير از مقامات قضايي مجاز نيست فردي را به زندان و بازداشتگاه معرفي كند. ما بازداشتگاههاي مجاز وتحت پوشش خودمان را در سراسر كشور،كه ابلاغ همه آنها از ناحيه مديران كل ما صادر شده است، احصا كرديم. حسب مورد در هر حوزه قضايي ليستش را به قضات محترم داديم و اعلام كرديم اگر كسي را بازداشت كرديد به يكي از اين مراكز بفرستيد يعني عملا اگر هم كسي در خيال ايجاد يك بازداشتگاه مخفي و دور از چشم ما بود با اين اقدام ما اين تصور خنثي شده است و امروز ادعايمان بر اين است كه بازداشتگاهي كه تحت پوشش و نظارت ما نباشد را نداريم.
بازداشتگاه كهريزك زيرنظر سازمان زندانها است؟بازداشتگاه كهريزك وجود ندارد.
زماني كه وجود داشت زيرنظر سازمان زندانها بود؟ببينيد ما برنگرديم به نبش قبرهاي گذشته. ما ازامروز و از آينده داريم صحبت ميكنيم. قصه كهريزك رسيدگي شده، مقامات قضايي به اين موضوع رسيدگي كردهاند. دستور صريح مقام معظم رهبري در اين قصه صادر شده است و آن محل، جمع شده است و وجود خارجي ندارد. كساني در آنجا تخلف كردند كه توسط مقامات محترم قضايي با آنها برخورد شده يا برخورد ميشود. من همينقدر اعلام ميكنم، ضمن اينكه آن موقع نبودم و مسووليتي نداشتهام، هيچيك از پرسنل سازمان زندانها جزو متهمان پرونده كهريزك نيستند.
به هر حال اين مجموعه روزي به وجود آمده حتي اگر امروز هم وجود ندارد اما يكي از وقايع تلخي كه فراموشي آن كار آساني نيست در آن محل رخ داده است.بحث من در فراموشي نيست. بحث من اين است كه در ارتباط با بررسي قصه كهريزك متولي بررسي تخلفات اين واقعيت تلخي كه جنابعالي اشاره كرديد، مقامات محترم قضايي هستند و در ارتباط با پرونده كهريزك و آنچه مربوط به تخلفات كهريزك ميشود، اطلاعرساني آن هم به عهده مقامات محترم قضايي و رسيدگيكنندگان به اين پرونده است كه خب اطلاعرسانيهاي مكرر انجام شده است. اگر افكار عمومي و اصحاب رسانه بهعنوان نمايندگان افكار عمومي باز هم توضيحات ارايه شده را ناكافي بدانند، بايد از كساني كه در اين حوزه ماموريت يافتهاند كه اين موضوع را بررسي كنند، اطلاعات تكميلي را درخواست كرده و بگيرند.
پس بازداشتگاه كهريزك طبق ماده ۲۲ آييننامه سازمان زندانها مصوب ۱۳۸۴ زيرمجموعه سازمان زندانها بوده؟نبوده.
سوال بعدي من راجع به اردوگاههاي كار اجباري است. حالا شايد تحت همين عنوان هم نباشد ولي نوع فعاليت زندانيان در اين مراكز انجام كارهاي سخت يا برخوردهاي سخت است. آيا زنداني شبيه فعاليت كهريزك در نقطهيي از كشور كه محكومان مواد مخدر يا محكومان جرايم خطرناك در آن نگهداري شوند، وجود دارد؟اولا ما امروز در قوانين جاريمان كار اجباري نداريم و هيچ فرد زنداني در هيچ كجا به كار اجباري گمارده نميشود. فقط در قانون مبارزه با مواد مخدر اشاره شده است براي برخي از محكومين مواد مخدر نگهداري در شرايط عادي يا سخت. كه تا امروز اين شرايط سخت توسط هيچ مرجعي تعريف نشده است و ما در مقام اجرا در هيچ يك از مراكزمان حتي كار اجباري يا شرايط سخت نداريم تا چه برسد به اينكه بخواهد زمينهساز موضوعي مانند موضوع كهريزك باشد. اين قضيه، سالبه به انتفاع موضوع است. اصلا، چنين شرايطي تعريف نشده است و الان وجود خارجي هم در مجموعههاي موجود ندارد. اگر در آينده در قوانين ما كار اجباري را وضع كردند، يا اگر مراجعي كه بايد شرايط سخت را تعريف بكنند، تعريفي را براي شرايط سخت ارايه دادند و ضوابطي را مشخص كردند آنگاه ما مجري خواهيم بود. تا امروز براي اين موضوع تعريف و ضابطهيي نيست و ما هم شرايط سختي را براي زندانيان اعمال نميكنيم.
امروز در دنيا شاهد هستيم كه روند نگهداري از زندانيان، به سمتي ميرود كه «زندانهاي باز» شكل بگيرد. در اين راستا آيا ما هم اقدامي صورت دادهايم يا خير. اصلا تعريفي به نام «زندان باز» در كشور داريم يا خير؟ما در آيين نامه فعلي سازمان زندانها، زندان بسته، باز و نيمهباز را داريم. چنين موضوعاتي را داريم. ولي با تفاوتي نسبت به آنچه كه در كشورهاي ديگر كه اين رويه را دارند و اجرا ميكنند. ما زندانهاي نيمهبازمان و زندانهاي بازمان بيشتر داير بر مدار حوزههاي اشتغال است. يعني زنداني كه از زندانيان آن به كارگاههاي خارج از زندان اعزام ميشوند.
اگر زنداني در زندان بسته بخواهد نگهداري بشود، ديگر از محدوده حصار زندان نبايد بيرون بيايد و اگر بخواهد اشتغال به كار هم داشته باشد، بايد در محدوده درون محل اقامت خودش اشتغال داشته باشد كه نمونههاي فراواني را هم ما الان به اين صورت داريم. اما الان كارگاهها و صنايعي را ما در خارج از زندان داريم و توسط زندانيان، كار و اشتغال در آنها جريان دارد. براي اينكه زنداني بتواند از زندان بيرون بيايد و در اين مراكز كشاورزي، صنعتي و خدماتي اشتغال به كار داشته باشد، بايد مشمول مقررات زندانباز قرار بگيرد تا بتواند در اين امور اشتغال پيدا كند. اين زندانهاي باز اينگونه نيستند كه در يك منطقهيي يا محلهيي باشند و ما اسم آن را زندان باز بگذاريم. اينها كارگاههايي هستند و كساني كه در اين كارگاهها كار ميكنند، شبها را يا در كارگاهها و در محل خوابگاههايي كه تهيه شده بيتوته ميكنند، يا براي خواب برميگردند به زندانها.
اين كارگاهها زيرنظر سازمان زندانهاست يا مراكز خصوصي يا دولتي ديگر؟و اينكه فروش محصولات توليد شده در اين كارگاهها در بازار به چه صورتي است؟ما كارگاههاي متعددي داريم و بيشتر كارگاه هايمان به صورت بنياد تعاون و صنايع و حرفهآموزي زندانيان اداره ميشود. محصولاتي كه توسط اين كارگاهها توليد ميشود، در 2 بخش صنعت و كشاورزي است. در بخش صنعت بيشتر اينگونه است كه ما ابتدا سفارش ميگيريم و قرارداد ميبنديم و بر اين اساس جنس توليد ميشود. بهعنوان مثال با فلان واحد صنعتي قرار داد ميبنديم كه لباس كار نيروهاي كار آنجا را برايشان بدوزيم. از قبل قرارداد بسته شده، هزار دست لباس، 2 هزار دست لباس ميخواهند كه بر اساس قرارداد در داخل كارگاههاي زندان دوخته ميشود و به مجموعه تحويل داده ميشود. يا مثلا اگر شما امروز مبلمانهاي شهري را ملاحظه بفرماييد، در درون زندان توليد ميشود. خيلي از كيوسكهاي تلفن در زندانها توليد ميشود. محصولات كشاورزي هم كه وضع خاص خودش را دارد.
من شنيدم كه در زندانهاي كشور دوربينهايي براي امنيت بيشتر زندانيان و البته نظارت بر آنها نصب شده. لطفا درباره عملكرد اين حوزه سخت افزاري توضيحاتي بفرماييد.براي كنترل رفتار زندانيان و براي كنترل الكترونيك در درون زندانهايمان امروز در مجموعه زندانهايمان بيش از ۹۰۰۰ دوربين مداربسته داريم و اين دوربينها با مراكز كنترلي كه شبانهروزي دارند كار ميكنند، تمام تحركات داخل زندانها را ميبينند و رصد ميكنند و ثبت و ضبط ميشود. يعني ما امروز ميتوانيم تصاوير بيش از يكماه قبل را در فلان روز و فلان ساعت ببينيم.
شما در نشست خبري كه پيش از اين داشتيد گفتيد كه تعداد زندانيان بيش از ظرفيت زندانهاست و بايد ظرفيت زندانها را افزايش بدهيم كه كمكهاي خوبي هم از سمت دولت صورت گرفته است. ميخواهم بدانم در اين راستا چه اقداماتي قرار است صورت بگيرد و قرار است چه كمكهايي از طرف دولت به شما انجام شود؟همانطور كه قبلا هم اعلام كردم، فضاي موجود زندانهايمان با آمار زندانيهايمان سازگاري ندارد و پيگيريهاي جدي در اين مدت انجام شده است. براي اينكه ما هم بتوانيم با اتخاذ تدابير قانوني و قضايي آمار زندانيانمان را كاهش بدهيم و هم بتوانيم فضاهاي مناسب براي نگهداري زندانيان داشته باشيم، در اين قضيه طرحها و پيگيريهاي متعددي انجام شده است. نخستين طرحي كه عمليات اجرايي آن با مساعدتي كه دولت انجام داده است كه البته بخشي از آن هم در اختيار وزارت كشور قرار گرفته، اين است كه ما اردوگاههاي نيمهتمام ويژه محكومان مواد مخدرمان را با اولويتبندي يكي پس از ديگري تكميل بكنيم و محكومين مواد مخدر را از زندانها خارج كنيم و آنها را در محل اين اردوگاههايي كه انشاءالله آمادهسازي ميشود نگهداري كنيم.
ما در بعضي از نقاط كشور، مثلا كرج تجمع زندانها را داريم. اين به بافت جمعيتي منطقه نميخورد ولي متهمان و محكومان از محلهاي ديگر به آنجا منتقل ميشوند. اين موجب نگراني ساكنان ميشود. بويژه كه جمعيت كرج هم روز به روز در حال افزايش است. براي انتقال زندانيان يا خارج كردن اين زندانها از داخل شهرها برنامهيي داريد؟بله اين گلايه شهروندان عزيز كرجي گلايه كاملا به جايي است و بسياري از زندانياني كه امروز در زندانهاي كرج نگهداري ميشوند، نه مقيم كرج هستند و نه در كرج مرتكب جرم شدهاند. اما ساختاري كه از قبل بوده و زندانهايي كه از قبل ساخته شده است براي استانهاي نزديك تهران، بر اساس سياستهاي قبل از انقلاب در شهر كرج ساخته شده است. الان هم ازجمله سياستهاي ما انتقال زندانهاست. نه تنها از كرج، بلكه از كل شهرهاي كشورمان به خارج از شهرها و براي اين قضيه هم برنامه داريم. ولي آنچه كه در قانون بهعنوان تكليف اصلي ديده شده است براي انتقال اين زندانها، قانونگذار اين تكليف را متوجه وزارت مسكن و شهرسازي دانسته است.
در قانون انتقال زندانها به خارج از شهرها، وزارت مسكن و شهرسازي مكلف شده است كه زندانهاي جديدي را براي ما بسازد. با ساخت زندانهاي جديد براي ما در خارج از شهرها، زندانهاي فعلي را تخليه ميكنيم و تحويل وزارت مسكن ميدهيم كه تغيير كاربري بدهد و از آن بهره ديگري را ببرد. متاسفانه در گذشته در اجراي اين قانون اهتمام جدي از ناحيه وزارت مسكن به عمل نيامده است. در دولت دهم با توافقات سهجانبه بين وزارت مسكن، وزارت دادگستري و سازمان زندانها گامهاي مهمي در جهت اجرايي شدن اين قانون برداشته شده، اما بطور طبيعي با توجه به تعداد زياد زندانها اين كار نيازمند يك برنامه بلندمدت است و اينكه ما بگوييم ظرف يكسال و 2سال و 3سال اين امر محقق خواهد شد، اين شدني نيست. بايد منابع مالي را هم لحاظ كرد. در جلسه سهجانبه اولويتبنديهايي شده است كه ما بر اساس آن اولويتبنديها نسبت به انتقال زندانها و زندانيان اقدام بكنيم. يكي از پروژههايي كه در اجراي اين قانون، از قبل شروع شده و در اين جلسات تاكيد شده كه انشاءالله بزودي به بهرهبرداري برسد، پروژه زندان تهران بزرگ ما است كه در حال اجراست. با اجراي پروژه زندان تهران بزرگ بخشي از اين زندانيان از كرج به آنجا منتقل خواهند شد. اما اينكه كي همه اين مجموعه منتقل خواهد شد، من نميتوانم زماني را برايش تعيين كنم.
بهعنوان آخرين سوال، در قالب يك جمعبندي بفرماييد كه فاصله اكنون ما تا آن زنداني كه درخور يك كشور اسلامي مثل ايران بايد باشد،چقدر است؟ و چقدر در اين زمينه بايدتلاش كنيم؟با آنچه كه ايدهآل يك كشور اسلامي است، از ابعاد مختلف فاصله داريم. پيش از آنكه بخواهيم بگوييم زندان ما با زندان مطلوب فاصله دارد، بايد بدانيم در جامعه ما قبل از زندان، سازمانهاي متولي فرهنگ، سازمانهاي متولي آداب اجتماعي، سازمانهاي متولي كار و اقتصاد بايد در كشور برنامهريزي داشته باشند تا كشورمان اين همه جرم و جنايت و زنداني نداشته باشد. اين اصل قصه است و به نظرم همه ما در اين حوزه بايد قدمهاي موثري برداريم و در درون زندانها باز با آن زندانباني در تراز اسلام و نه كشورهاي اسلامي- چون كشورهاي اسلامي كه اسمشان اسلامي است، فقط ادعاي اسلامي بودن دارند، مردمشان كه مسلمانند اما حاكميتشان، حاكميت ديني نيست و اصلا با آنها مقايسه نميكنيم- اما درباره زندانباني اسلامي هم ما معتقديم هنوز با آن فاصله داريم. در اين موضوع براي اينكه بتوانيم اين فاصله را برطرف كنيم، بايد همان بخش اول محقق شود؛ كه ما يك زندان با جمعيت مناسب داشته باشيم تا بتوانيم براي اين جمعيت مناسب برنامهريزي اصولي و صحيح انجام بدهيم، در حال حاضر و وقتي جمعيت متناسب نيست خيلي از برنامهريزيهاي ما هم پاسخگو نيست. مع ذلك مدعي هستيم در هيچ كشور دنيا به اندازه ايران فعاليتهاي اصلاحي و تربيتي در درون زندانها انجام نميشود، اما خودمان به آنچه كه انجام ميشود قانع نيستيم و ميگوييم هنوز بيش از اين جاي كار وجود دارد و لازم است.