رسايي: اصلاح‌طلبي جرياني مرده است

رسايي با تاكيد بر اين مطلب كه جريان اصولگرايي در حال حاضر در حال پوست‌اندازي است؛ گفت:

با وجود اين‌كه برخي از چهرها و احزاب اصولگرا تلاش مي‌كنند اين پوست‌اندازي را انكار و يا آن را سربسته نگه دارند، اما با حضور در بدنه جريان اصولگرايي در بين توده‌هاي مردم و خواص عمومي جامعه كاملا روشن است كه بعد از جريان فتنه، اين بدنه هم‌چنان منتقد رفتار اين بخش از فعالان سياسي اصولگراست .

حجت‌الاسلام حميد رسايي در گفت‌وگو با ايسنا، افزود: در واقع مردم عملكرد برخي از اصولگرايان را در جريان فتنه مبتني بر اصولگرايي، آرمان‌گرايي، انديشه‌ها و ارزش‌هايي كه شعار آن را سر مي‌دهند نديدند، بلكه شاهد مواضعي دو پهلو و همراه با ترديد از سوي اين اصولگرايان بودند.

نماينده‌ي اصولگراي مجلس افزود: در واقع در جامعه چنين برداشتي وجود دارد و مردم برخي از اصولگرايان را كه تعداد آنها البته زياد نيست جزو خواص مردود مي‌دانند.

 البته اين به معناي اين نيست كه ما آنها را از دايره‌ي اصولگرايي خارج بدانيم ولي همان‌گونه كه چند وقت پيش نيز مقام معظم رهبري در يكي از بيانات مهم خود عنوان كردند، كساني كه با ترديد و يا مواضع دو پهلو حرف مي‌زنند و در زمان‌هايي كه بايد در ميدان باشند، حضور ندارند، از چشم مردم مي‌افتند.

نماينده‌ي مردم تهران در مجلس تصريح كرد: اصولگراياني كه در فتنه سال قبل با راه اندازي جريان ترديد در كنار جريان فتنه نقش ايفا كردند و حتي در مواقعي نيز به جريان فتنه تنفس مصنوعي دادند، نبايد انتظار داشته باشند كه همچنان به عنوان ژنرال‌هاي اين جريان در نگاه مردم مقبوليت داشته باشند، هر چند در گذشته واقعا مورد احترام مردم حزب الله بودند.

عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس گفت: عملكرد برخي از خواص جريان اصولگرايي در جريان فتنه آن‌قدر بر خلاف انتظار بود كه امروز حتي اگر برخي از خواص مقبول هم آن را فراموش كنند و تن به اتحاد بدهند، بدنه عمومي جريان اصولگرا و نيروهاي مردمي اصولگرا آن را نمي‌پذيرند و در برابرش مقاومت مي‌كنند.

 در حقيقت امروز روز حساب است نه عمل و ايام فتنه روز عمل بود كه هر يك از ما خواص بايد پايبندي خود را نشان مي‌داديم.

رسايي درخصوص ضرورت حفظ رقابت بين جريان‌هاي فكري اصولگرايان و اصلاح طلبان در عرصه‌ي سياسي نيز گفت:

 قائل به اين نيستم كه بگوييم رقابت تنها ميان اصولگرايان يا بين اصولگرايان و اصلاح‌طلبان وجود دارد، بلكه رقابت بين اراده‌ها براي تحقق آرمان‌هاست.

 برخي به دلايل مختلف، اراده‌ي ايستادگي بر آرمان‌ها و ارزش‌ها را ندارند، اما برخي اين اراده را دارا هستند. در حقيقت همواره رقابت بين اينهاست.

وي با ملاك ندانستن رقابت بين اصلاح‌طلبي و اصولگرايي گفت: اين الفاظ امروز اين‌گونه نيست كه تمامي معاني خود را به جامعه منتقل كند.

اين عضو كميسيون فرهنگي مجلس با تاكيد بر اين كه خودانتقادي يا انتقاد از درون، يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هايي است كه يك جريان را زنده نگه مي‌دارد، اظهار كرد:

جريان اصلاح‌طلبي به دليل اين‌كه اين كار را انجام نداد، شاهد انحراف و سپس سقوط آن بوديم. امروز جريان اصلاح‌طلبي يك جريان مرده است. به دليل اين‌كه به اندازه‌اي نسبت به انحراف از اصول و آرمان‌هاي امام (ره) سكوت يا آن را توجيه كردند كه كم‌كم پيوند جريان اصلاح‌طلب با قدرت‌هاي استكباري و جريان‌هاي برانداز را مشاهده كرديم.

وي خاطرنشان كرد: خوشبختانه جريان اصولگرايي از روز اول اين ويژگي و شاخصه را در خود داشته كه نسبت به هر نوع انحرافي در هر رده‌ و جايگاهي واكنش نشان دهد. تا آنجا كه با وجود اين كه شخص رييس جمهور توانسته در بسياري از مواقع با عمل به شاخص‌هاي اصولگرايي كارنامه درخشاني از خود به جاي بگذارد اما شاهديم كه همين رييس جمهور با اين كارنامه و معدل بالاي اصولگرايي وقتي اطرافيان صد در صد مورد حمايتش مواضع غلطي را انتخاب مي‌كند، مورد نقد حاميانش قرار مي‌گيرد.

اين نماينده‌ي اصولگراي مجلس گفت: اين مساله باعث مي‌شود كه اين جريان زنده و پويا بماند و در عرصه‌ي فكري و سياسي و اجرايي كشور تاثيرگذار باشد.

رسايي هم‌چنين در پاسخ به اين سوال كه چه طيفي از اصولگرايان آينده‌ي اين جريان را به دست مي‌گيرند؟

 گفت: طيفي از اصولگرايان كه امروز با عملگرايي بيشتر همخواني داشته باشند و بتوانند در ميانه فتنه‌ها بصيرت خود را ثابت كنند و نشان دهند كه از چارچوب تبيين شده توسط ولايت فقيه خارج نمي‌شوند، در حقيقت مردم و بدنه‌ي جامعه فقط شعار اصولگرايي را از او نبينند و در كنار شعار، عملا مشاهده كنند آنها پايبند به اصول هستند، اين جريان ماندگار خواهد ماند؛ چرا كه اين وعده‌اي است كه خداوند هم داده است.

وي در پايان گفت: اصولگراياني كه فقط شعار مي‌دهند، مردم هم آنها را از اين گردونه حذف مي‌كنند.

 كما اين‌كه اصلاح‌طلبان نيز روزي از اصولگرايان به معناي پايبندي به خط امام و ارزش‌ها بودند ولي اندك اندك انحرافات از يك سو و عدم نقد از درون از سوي ديگر باعث شد، وجهه‌ي آرمان‌گرايي و ارزش‌گرايي در آنها از بين برود و تبديل به يك جريان منحرف شده و بعد به سقوط آنها منجر شود كه متاسفانه درخصوص برخي از ما اصولگرايان نيز اين مساله صادق است.