بررسي اقدامات اخير سياستمداران آلماني عليه اسلام و آمارهايي كه از رشد اسلام هراسي در اين كشور منتشر شده، نشان از آغاز ماراتن جديد اسلامهراسي در دولت برلين دارد.
به گزارش فارس "آنگلا مركل " در حالي براي حل مسايل داخلي اين كشور از جمله مهار بحران اقتصادي و اعتراضهاي مردمي درباره پروژه ساخت ايستگاه مترو موسوم به "اشتوتگارت 21 " تلاش ميكند كه اسلامهراسي و واكنش مسلمانان اين كشور به چالشي جديد پيش روي وي تبديل شده است.
بر اساس اين گزارش، سير صعودي و به عبارتي نقطه عطف اسلام هراسي در آلمان را شايد بتوان انتشار كتابي از "تيلو سارازين " وزير اقتصاد پيشين آلمان با عنوان "آلمان از هويت خود دور ميشود " ارزيابي كرد كه در آن وي به پيشبيني آينده كشورش ميپردازد و به طور ويژه اسلام و مهاجرت كنترل نشده مسلمانان به آلمان را هدف انتقاد قرار داده است.
اما چندي پس از اين كتاب و افشاي عقايد سارازين در آلمان است كه "كريستين ولف " رئيس جمهور اين كشور در مراسم بيستمين سالگرد اتحاد 2 آلمان با اشاره به جايگاه مسلمانان در اين كشور، اختلاف ديدگاهها در اين زمينه را آشكار كرد. ولف در اين مراسم گفته بود كه مسلمانان امروز بخشي از جامعه آلمان هستند.
بايد گفت سخنراني ولف در واقع آغاز چالشي جديد در دولت و جامعه آلمان بود به طوري كه به موضع گيري شخص مركل مبني بر اينكه اسلام در آلمان اعتبار ندارد و واكنش تند تني چند از همپيمانان وي منجر شد.
بحران تا حدي پيش رفت كه شبكه يك تلويزيون آلمان اقدام به پخش برنامهاي ضداسلامي كرد و برخي از جمله "هورست زيهوفر " رئيس حزب سوسيال مسيحي خواستار ممنوعيت مهاجرت مسلمانان به آلمان شدند.
به موازات اين اظهارات بود كه "زابينه لويتهويسر " وزير دادگستري آلمان، "توماس پاور " استاد علوم اسلامي دانشگاه مونستر آلمان، پروفسور "هيلمر كروگر " حقوقدان، "ماتياس روهه " كارشناس امور اسلامي و حقوقدان و پرفسور " ماتياس لوتس باخمن " معاون رئيس دانشگاه گوته در فرانكفورت آلمان به اين رويكرد در جامعه آلمان واكنش نشان دادند.
اين اقدامات اگر چه به اين منجر شد كه مركل به اينكه اسلام جزئي از آلمان است اذعان كند اما اين موضوع نيز نتوانست در حل بحران به وجود آمده تاثيري داشته باشد.
در اين مورد بد نيست به نتيجه تحقيقات موسسه "فردريش ابرت " كه نشريه "ريپورت ماينتس " اقدام به انتشار آن كرده است، اشاره شود كه نشان ميدهد، روند اسلامستيزي در آلمان رو به رشد است.
"اليور دكر " كه مديريت اين پروِژه تحقيقاتي را بر عهده داشت اعلام كرده كه 34 درصد از افرادي كه در نظرسنجي شركت كردند به وضوح گفتند كه آلمان بدون اسلام (شرايط) بهتري خواهد داشت و 44 درصد نيز با اشاره به مباحث صورت گرفته توسط سارازين به انتقاد صريحتر از اسلام اذعان كردند.
علاوه بر اين 35 درصد از اين افراد نيز از قدرت گرفتن اسلام در جامعه آلمان ابراز نگراني كردند.
"مايل بونس " استاد جامعه شناسي دانشگاه "اوزنابروك " بر خلاف سيستمداران كشورش معتقد است كه شكل گيري چنين مباحثي درباره اسلام در جامعه نشان ميدهد كه آلمانيها همچنان از درك اين موضوع كه كشورشان مدتها است به كشوري مهاجر پذير مركب از ارزشها و ديدگاه هاي گوناگون تبديل شده است، ناتوان هستند.
وي ضمن اينكه از مسلمانان ميخواهد تا خود را با جامعه آلمان وفق دهند بر اين باور است كه سياست، قانون و مذهب بايد با هم آشتي كنند و اسلام اين امكان را فراهم كرده است.