۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد ۱۴۱۱۶۷

علي دایی: صدسال دیگر هم در خاطراتم نمی‌نویسم دربی 69 را باختم!

فقط می‌خواهم از هوادارانمان خواهشی بکنم. یکسری مسائل را من در تیم می‌بینم که آنها نمی‌دانند. من کنار تیم هستم و با این بچه‌ها زندگی می‌کنم. هر تصمیمی می‌گیرم، به خاطر منافع تیم و بهتر شدن پرسپولیس است. آنها بیرون هستند و خبر ندارند در درون تیم، در هتل، در اردو و در تمرین چه می‌گذرد. پس اگر مرا قبول دارند، به تصمیماتم اعتماد کنند.
خبر آنلاين: او را هر بار که تمام شده پنداشتند، قوی‌تر از گذشته دیدیم. این، تمام آن چیزی است که باید درباره علی دایی گفت. معنایی که تفسیر کامل این اسطوره فناناشدنی است. او حتی زمانی که تیم ملی از جام جهانی 2006 بازگشته بود و تمام فوتبالدوستان ایران با اس‌ام‌اس‌های عجیب خود، او را به آرشیو فوتبال ایران فرستاده بودند، نابود نشد. او برگشت و در لباس یک بازیکن - مربی، جام قهرمانی را در حضور پرسپولیس و استقلال، بالای سر برد. اینکه چه در وجود اوست که شکست را نمی‌پذیرد، مساله تازه‌ای نیست چون اگر غیر از این می‌بود، علی دایی اکنون در این نقطه نایستاده بود؛ اما مهم این است که او متفاوت‌تر از همیشه در برابر ما قرار گرفته و می‌خواهد شکلی تازه از فوتبال را تجربه کند.

او در شرایطی بازی یازدهم را به پایان رساند که امتیازاتش از 5 بازی اخیر‌، دست نخورده باقی مانده بود. همین مشکل بزرگ در تیمی پر سر و صدا به نام پرسپولیس باعث شده بشنویم پروژه «عبور از دایی» کلید خورده است. پروژه‌ای که حداقل اهالی فوتبال با آن بیگانه نیستند. پروژه‌ای که با حرف‌های در گوشی شروع می‌شود، بعد خبرگزاریها را درگیرمی‌کند تا مدیران، تکذیبش کنند و آرام آرام اجرا می‌شود. اما دایی با این برنامه‌ها کاری ندارد. او می‌خواهد تیمش را بسازد و وقتی برود که خود می‌خواهد. او تفاوتی ملموس با گذشته دارد و هر چه می‌گذرد، این تفاوت، چشمگیرتر می‌شود. به فاصله 24 ساعت پس از سوت پایان مسعود مرادی در دربی 69، سرمربی پرسپولیس پذیرفت رودرروی او بنشینیم و بی پرده، درباره همه ماجراهای این فصل پرسپولیس حرف بزنیم. پرسیدیم و او هم بدون تأمل پاسخ داد. هیچ سؤالی را بی‌جواب نگذاشت، جایی از خود و عملکردش دفاع کرد، جایی انتقاد را پذیرفت و جاهایی هم قول داد... با این زاویه دید، علی دایی را باید سرمایه مربیگری و مدیریت فوتبال ایران دانست. سرمایه‌ای که یک بار پیش از آنکه از او استفاده درستی شود، از دستش دادیم. حرف‌های ما با سرمربی پرسپولیس، درست در آستانه سفر او به اجلاس فیفا در سوئیس انجام شد.

 پرسپولیس از 5 بازی آخر خود فقط 3 امتیاز گرفته. حالا می‌شود کارشناسان و اهالی فوتبال را به دو دسته تقسیم کرد. عده‌ای که منتقد دایی هستند و می‌گویند 3 امتیاز از 5 بازی اصلا قابل قبول نیست. و دسته دوم که نوع بازی پرسپولیس هم برایشان مهم است و می‌گویند این تیم، فنی بازی می‌کند. شما حق را به کدام گروه می‌دهید؟

به هر دو طرف، البته بیشتر به گروه اول. روی کاغذ 5 بازی 15 امتیاز دارد و ما حداقل را گرفته‌ایم ولی از نظر فوتبالی هم خوب بوده‌ایم. البته حقیقت این است که مسائل دیگری هم در اینکه ما همه امتیازها یا حداکثر امتیازها را نتگیریم، دخیل بوده. در این 5 بازی 6 امتیاز ما را داوری گرفت. مقابل ملوان و استقلال. در دو بازی هم بدشانس بودیم و بعد از دقیقه 90 گل خوردیم. من در مصاحبه‌هایم چند بار روی این نکته تاکید کردم که چطور می‌شود در تبریز بازی ما 7 دقیقه وقت اضافه داشته باشد. آن‌وقت برای نیمه دوم بازی ما با استقلال فقط 3 دقیقه وقت بگیرند؟ فقط 5 تعویض در نیمه دوم داشتیم. دو بار برانکارد آمده داخل زمین، محمد محمدی مصدوم شده و روی زمین خوابیده. آن وقت فقط 3 دقیقه وقت اضافه باید بگیرند؟ ‌چطور در تبریز کورنومتر می‌گیرید و با افتخار می‌گویید که بازی 7 دقیقه وقت اضافه داشته، حالا هم یکی کورنومتر بگیرد تا ببینیم ماجرا چی بوده که من نمی‌دانم! مگر می‌شود این همه ایراد در کارهایمان داشته باشیم؟ حالا من حرف بزنم می‌گویند باز دایی شکایت می‌کند و نمی‌خواهد شکست را به گردن بگیرد. اگر اینجاها حرف بزنم می‌گویند وقت اضافه در حوزه اختیارات داور است؛ اما جایی که به نفع باشد 7 دقیقه می‌گیرند!

فکر می‌کنید باید بیشتر از این محاسبه می‌شد؟

حتما. محمد محمدی فقط یک دقیقه روی زمین دراز کشیده بود. برای مداوای محمد منصوری و محمد نوری هم برانکارد آمد داخل زمین. یکی دو مورد دیگر هم بود. حالا وقت اینها را حساب کنید، چقدر می‌شود؟ گل پاس دقیقه 93 و گل شهرداری تبریز دقیقه 97 وارد دروازه ما شد. اگر آن بازیها آنقدر وقت اضافی داشت، این بازی دو برابر این مقدار باید محاسبه می‌شد.

این مسائل که مطرح می‌شود، برخی می‌گویند علی دایی به دنبال این است که بگوید تقصیری در شکست نداشته. اینکه نگاه‌ها از بازی منحرف داوری شود.

چرا باید چنین حرفی بزنند. آن آدمها انصاف ندارند. چرا من باید نگاه مردم را از بازی منحرف کنم؟ چه دلیل می‌تواند داشته باشد. اتفاقا من از مردم می‌خواهم بازی را ببینند. مردم هم چون بازی را  دیده‌اند، ناراحت نیستند. اگر ما بازی نمی‌کردیم و من این حرفها را می‌زدم، حرف شما درست بود. آن وقت می‌توانستید بگویید علی دایی دارد بهانه‌تراشی می‌کند. اما همه مردم ایران دیدند روز جمعه چه اتفاقی افتاد. من چرا باید ذهن مردم را از بازی منحرف کنم. من برای برد به زمین رفته بودم. شما به فوتبال ما نگاه کنید. به نوع بازی، انتخاب ترکیب و تعویض‌های ما دقت کنید. همه برای بردن بود. متأسفانه نبردیم. ولی من تیمم را می‌شناسم و می‌دانم این بچه‌ها قادر به انجام کارهای بزرگ هستند چون آدم‌های بزرگی در تیم داریم. از نظر فنی، پرسپولیس جزو دو - سه تیم منحصر به فرد لیگ‌برتر است که «فوتبال» بازی می‌کند. در هر بازی، کلی فرصت گل داریم، چون فوتبال بازی کرده‌ایم. من به این تیم خیلی امیدوارم ولی باید همه‌مان باید حوصله داشته باشیم.

همه یعنی کی؟ هواداران؟

هواداران بخش مهم فوتبال هستند. بخصوص در تیمی مثل پرسپولیس که همه چیزش در تماشاگران خلاصه می‌شود. من از آنها می‌خواهم حوصله داشته باشند. ما در دوران افت از 5 بازی 3 امتیاز گرفته‌ایم ولی این تازه اول کار ماست.

دقیقا یک سوم از لیگ گذشته...

بله، همه چیز قابل جبران است. هنوز 23 بازی مانده. شک نکنید پرسپولیس بالا می‌آید. با یک باخت چهارم شدیم و با یک برد برمی‌گردیم سرجایمان. این تیم که من می‌شناسم می‌تواند قهرمان شود. فقط دو بازی عقب هستیم و با این فوتبالی که برابر استقلال در نیمه دوم انجام دادیم مشخص شد که این تیم در این فصل، حداقل یک جام را راحت می‌گیرد.

قول می‌دهید؟

به هواداران قول می‌دهم. مطمئن باشید این تیم یک جام را در این فصل قطعاً می‌گیرد. البته همه سعی من قهرمانی در لیگ برتر است.

در این شرایط خیلی سخت است که قول می‌دهید...

چرا؟

هر فرد دیگری جای شما بود سعی می‌کرد از این شرایط بیرون برود بعد قول بدهد.

من روی واقعیت‌ها حرف می‌زنم. من تیمم را می‌شناسم. می‌دانم مشکلاتی هست. ولی تیم بزرگی دارم. بازیکنانی که نمی‌توانند کارهای بزرگی انجام بدهند. مسلماً نقاط ضعفی هم داریم که باید برطرف شود ولی اینکه دقیقه 91 دو بار گل می‌خوریم، این به ضعف تیم هیچ ربطی ندارد.

پس به چه چیزی مربوط است؟ به مسائل ذهنی بازیکنان برمی‌گردد یا جسمی؟

به هیچ کدام. در بازی با استقلال، تیم ما در حمله بود. فقط یک بازیکن استقلال در زمین ما بود. این گل به عدم تمرکز بازیکنان ما برمی‌گردد. بازیکن، تمرکز لازم را ندارد. متأسفانه برخی بازیکنان هرچه می‌گوییم گوش نمی‌کنند و به این دلیل گل خوردیم. در بازی‌های قبلی که بعد از دقیقه 90 گل خوردیم هم اوضاع، همین طور بود. ما اگر می‌خواستیم فوتبال بازی نکنیم و فقط به حفظ نتیجه فکر می‌کردیم، می‌توانستیم 10 دقیقه آخر هر بازی را 11 نفره برویم توی دفاع و بزنیم زیر توپ. نمی‌توانستیم؟ ما نمی‌خواهیم تماشاگر از فوتبال ما بدش بیاید. من اگر فقط به نتیجه فکر می‌کردم به بازیکنانم می‌گفتم همه بچسبند به دفاع! ولی این با ذات فوتبال پرسپولیس فرق دارد. مت‍أسفانه یک مشکل بزرگ دیگر هم این وسط داریم که باید به آن هم فکر کنیم..

چه مشکلی؟

بدشانسی. ما در این بازیها که نتیجه نگرفتیم، بدشانس هم بودیم. بازی با شهرداری را شما یک بار دیگر ببینید. یک «دفع» بد توپ باعث گل خوردن ما شد. اوت را انداختند، توپ را بد دفع کردیم تا آن طرف گل بزند.

این ایرادها به هر حال باید برطرف بشود؟

شک نکنید برطرف می‌شود. اصلاً من آمده‌ام اینجا که همین چیزها را درست کنم. مطمئن باشید همه اینها را درست می‌کنم و روزی که تیم را ساختم و آن بالا قرار گرفت از اینجا می‌روم. من اینها را می‌گویم که بدانید همه چیز را در بازی می‌بینم. این طور نیست که مشکلات بازی باعث شود من عصبانی بشوم و حقیقت تیمم را نبینم. خیلی از این مسائل را من به بازیکنان هم گفته‌ام ولی بعضی از بچه‌ها گوش نمی‌کنند و من از این به بعد به دنبال این هستم که برخورد کنم.

دغدغه بعضی از هواداران پرسپولیس این است که چهره جدی و اخلاق علی دایی مانع نزدیک شدن بازیکن به مربی شده. هواداران می‌گویند اگر این طور باشد پرسپولیس آسیب می‌بیند. شما موافق این نظر هستید؟

به نظر من انسان باید در کارش جدی باشد. من همیشه در همه کارها جدی بوده‌ام. اصلا اینکه الان اینجا ایستاده‌ام به خاطر این است که در زندگی‌ام هیچ وقت مساله جدی را شوخی نگرفته‌ام. اما در مورد نظر شما باید بگویم من با بازیکنانم رفیقم.  شما بروید از بازیکنان بپرسید رابطه شما با سرمربی تیم چه جوری است. نمی‌گویم 99 درصد، نه، 90 درصد آنها می‌گویند با من رفیق هستند. این احساس، میان ما دوطرفه است. به آنها ثابت شده که هر کس بهتر باشد و بیشتر زحمت بکشد قطعاً بازی می‌کند. البته همه می‌دانند انسان جائز‌الخطاست، شاید من هم در انتخاب‌هایم اشتباه کرده باشم ولی عمدی و دانسته نبوده. این را بچه‌ها می‌دانند. فضای تمرین ما را نگاه کنید. حتی یک حاشیه مثل سایر تیم‌های بزرگ نداریم. ا

ین برمی‌گردد به فضای عاطفی و دوستانه بین بچه‌ها. البته این را هم بگویم که ما در تمرین کمبود امکانات و ابزار داریم ولی اینها به رابطه ما بر نمی‌گردد. مشکلات امکانات هم وقتی برویم ورزشگاه درفشی‌فر حل می‌شود. آن‌وقت بچه‌ها تمام وقت در اختیار من هستند. می‌توانیم همه برنامه‌هایم را اجرا کنیم. تمرینات اختصاصی، کارهای ذهنی، کلاس و... اگر هم قرار باشد روی یک بازیکن بیشتر کار کنم تمرین ویژه برایش می‌گذارم. آن وقت وضع فرق خواهد کرد ولی رابطه ما صمیمی است. همین حالا هم می‌توانید از بچه‌ها بپرسید. خصوصی هم بپرسید که نگویند ترسیده در روزنامه انتقاد کند و می‌خواهد از ترکیب خارج نشود! دوستانه و محرمانه بپرسید رابطه‌تان با دایی چطور است و ببینید چه جوابی می‌دهند.

این درست است که شاگردان سابق‌تان در سایپا و تیم‌ملی و حتی استقلالی‌ها هنوز به شما زنگ می‌زنند و ارتباط دارید؟

نمی‌خواهم اینها را بگویم. اجازه بدهید نامی از کسی نبرم. من همیشه رابطه خوبی با بچه‌ها داشته‌ام. چون خوشبختانه از نظر شرایط سنی، خیلی نزدیک هستیم. من تازه سه - چهار سال است که فوتبال را کنار گذاشته‌ام. من با خیلی از این بچه‌ها هم‌‌بازی بوده‌ام. خوبی مربیانی مثل من این است که بازیکن را درک می‌کنند. می‌دانیم چه نیازی دارند، چه علایقی دارند. چه کارهایی می‌کنند. می‌دانیم دیدگاه‌های این نسل چیست. در کل بگویم نتایج ضعیف 5 بازی اخیر هیچ ارتباطی به این مسائل ندارد. مشکل ما نبود رفاقت در تیم نیست. یک کلام: بدشانسی و ناداوری.

بعضی منتقدان و هواداران، این شرایط را برای پرسپولیس یک «بحران بزرگ» می‌دانند. برخی هم که با زندگی علی دایی آشناترند، می‌گویند این مسئله در قبال چالش‌های زندگی دایی، چیزی نیست. نظر شما چیست؟

این یک اتفاق ورزشی عادی است. فقط همین. مطمئن باشید خیلی زود هم برطرف می‌شود. بایرن‌مونیخ را در آلمان نگاه کنید. تا چهاردهم جدول هم پایین آمد و الان هم فکر می‌کنم نهم یا دهم است. بارسلونا را در اسپانیا ببینید. قصد مقایسه ندارم چون اصلا فوتبال ما با فوتبال آنها قابل مقایسه نیست. فقط می‌خواهم مثال بزنم که چنین اتفاقاتی در همه جای دنیا و برای حرفه‌ای ترین و بزرگ‌ترین تیم‌ها می‌افتد. در برهه‌ای از زمان افت می‌کنند و نتیجه نمی‌گیرند و بعد هم برمی‌گردند. این یک بحران بزرگ و حل نشدنی نیست. یک اتفاق صددرصد ورزشی است که راحت هم حل می‌شود. در فوتبال ما هم سابقه داشته و همه تیم‌ها در مقطعی دچار افت شده‌اند. برای خود من هم این اتفاق افتاده. یادتان نیست زمانی‌که در سایپا صدرنشین لیگ بودیم ظرف چند هفته چند نتیجه ضعیف گرفتیم و صدرنشینی را از دست دادیم؟

 استقلال صدرنشین شد ولی در بازی مستقیم بردیم و بعد هم قهرمان شدیم. در سایپا 9 هفته به مشکل خوردم. چون جوانانی را آوردم که برای جا افتادن به زمان نیاز داشتند. همان‌ها که امروز گل‌های سرسبد فوتبال ما هستند. 9 هفته تحمل کردم. سختی کشیدم و نتیجه‌اش را دیدم. بعد همه چیز درست شد. البته در پرسپولیس قرار نیست این مشکل 9 هفته طول بکشد. از همین هفته مسئله را حل می‌کنیم. ولی می‌خواهم بگویم تجربه این مشکل را دارم. همان سایپا در گروهش در آسیا اول شد و بدون نیاز به امتیازات بازی آخر به دور بعد صعود کرد. آن‌هم به عنوان جوان‌ترین تیم و با کمترین میانگین سنی در آسیا و با امثال کریم انصاری‌فرد و روزبه شاه‌علیدوست و منوچهری و سایر بازیکنانی که امروز ستاره‌تیم‌هایشان هستند.

داستان کریم انصاری‌فرد چه شد؟ او در آغاز فصل به‌خاطر رفاقت با شما می‌خواست پرسپولیسی شود و حتی تا مرز محرومیت در باشگاهش پیش رفت...

من هم خیلی دوست داشتم کریم، پرسپولیسی شود. من دنبال بهترین‌ها بودم. ولی به هر دلیلی نتوانستیم بعضی‌ها را جذب کنیم. روز آخر که مشخص شد کریم نمی‌تواند قرمزپوش شود، آمد پیش من. به او گفتم: «تو با سایپا قرارداد داری و باید بهترین بازی‌هایت را برای سایپا انجام دهی. باید به همه ثابت کنی که من اشتباه نکرده‌ام. تو واقعاً ارزش این‌‌همه دوندگی و صبر مرا داشتی. برو و با تمام وجودت برای تیمت بازی کن تا همه مطمئن شوند بهترین هستی».

شاید اگر کس دیگری بود جور دیگری حرف می‌زد ولی من به کریم این‌طوری گفتم. یعنی من برای همه بچه‌ها آرزوی موفقیت دارم که بروند و بهترین شوند چون کارم را بلدم و مطمئنم اشتباه نمی‌کنم. این بازیکن هر کجا برود و بدرخشد سر من بالاتر می‌رود. متأسفانه خیلی‌ها فقط آن روی فوتبال را می‌بینند که علی دایی کنار زمین داد می‌زند! معلوم است که داد می‌زنم. هر کس جای علی دایی بود در همین دربی، با این اشتباه وحشتناک، ورزشگاه را روی سرش می‌گذاشت. داد زدن که دیگر چیزی نیست.

هم شما با این موضوع آرام برخورد کردید هم تماشاگران پرسپولیس.

قطعا. من ممنون آنها هستم که این طور بزرگوارانه با اشتباه داور برخورد کردند.  همه می‌گویند استقلال برد ولی به نظر من تماشاگران پرسپولیس برنده اصلی بازی بودند. شما کدام دربی را دیده‌اید که تیم بازنده تشویق شود؟ حتی یک صندلی کنده شد؟ همه آرام به منزلشان رفتند چرا که همه فهمیدند ما بازی کردیم و با اشتباه داور، نتیجه را دادیم.

همه دیدند ما فوتبال بازی کردیم و سر ما را بریدند. به همین دلیل کسی احساس باختن نداشت. بازیکن را تشویق کردند، تیم را تشویق کردند، مرا شرمنده کردند و رفتند. این رفتار در سال‌های اخیر هرگز در فوتبال ما سابقه نداشت. این باید الگو شود. این نکته است که باید دیده شود. برای من، این خیلی ارزش داشت که تیم ما در شرایطی که دربی را روی کاغذ باخته بود، تشویق شد.

حداقل در دهه 80 و تاریخچه لیگ حرفه‌ای چنین نمونه‌ای نداشته‌ایم و بار اول بود. واقعاً طرفداران ما بازی را بردند. همه سه امتیاز را به استقلال دادند، ولی من تا صد سال دیگر پرسپولیس را بازنده نمی‌دانم. تا 100 سال دیگر هم در خاطراتم نمی‌نویسم دربی 69 را باختم! برنده اصلی ما بودیم.

این چهره‌ای که از علی دایی می‌بینیم با گذشته او خیلی فاصله دارد. ضمن اینکه  با مربیانی که فقط در زمان برد آنها را می‌بینی هم خیلی متفاوت است. مردی که پس از شکست 4 بر یک مقابل شاهین بوشهر مقابل دوربین از هواداران عذرخواهی می‌کند، بعد از باخت در دربی از گفتگو با خبرنگاران فراری نیست و  حتی به آرامش و کنترل سالن کنفرانس هم کمک می‌کند. در یک کلام در مربیگری خیلی پخته شده. می‌خواهیم بدانیم ریشه این تفاوت کجاست؟

من هرگز در سالن کنفرانس به هیچ خبرنگاری بی‌احترامی نکرده‌ام. خیلی‌ها پشت سرم خیلی چیزها نوشته‌اند ولی در زندگی‌ام جور دیگری هستم. همین حالا هستند مربیانی که پس از شکست به سالن کنفرانس نمی‌آیند، حتی در یک بازی معمولی!

من حرفه‌ای به قضایا نگاه می‌کنم. این وظیفه من است.‌قرار هم نیست وقتی به سالن می‌آیم این طور وانمود کنم که در حق خبرنگاران لطف کرده‌ام! چطور وقتی می‌برم سینه را سپر کرده و جلوی خبرنگاران از خودم تعریف می‌کنم. حالا که باخته‌ام چرا نباید بیایم؟ این وظیفه یک مربی حرفه‌ای است که پاسخگوی سؤالات بعد از بازی باشد. من در تیم‌ملی هم همین‌طور بودم. بعد از باخت به عربستان همه دوستانم به من گفتند نرو، ولی آمدم. فوتبال است دیگر. برد و باخت دارد. همیشه که برنده نیستی. در لیگ 34 بازی برگزار می‌شود. کلی فراز و نشیب دارد.

نمی‌شود که همه‌اش را ببری. اگر قرار باشد همه را ببری که هفته بیستم با 60 امتیاز قهرمان می‌شوی و بقیه بازی‌ها را تیم نوجوانان باید برود توی زمین! وظیفه من مربی است به کسانی که مرا «علی دایی» کرده‌اند، احترام بگذارم. مطبوعات و مردم حق دارند بپرسند. من هم باید جواب بدهم. حالا مربیان دیگر نمی‌آیند یا همکارانشان را می‌فرستند، به من مربوط نیست. مسئول اول یک تیم «سرمربی» است و او باید پاسخگوی شکست باشد نه دستیارانش! من تصمیم گرفته‌ام چه بازیکنی را کجای زمین بگذارم. خودم هم باید جواب بدهم. من همیشه پاسخگوی کارهایم بوده‌ام، مثلاً در یارگیری. امسال کسانی را گرفتم که خودم خواستم. از رفقا و آژانس‌ها و با توصیه این و آن بازیکن نگرفتم. همه‌اش، سلیقه خودم بوده. حالا شاید در یکی - دو مورد نفر اول لیستم به هر دلیلی جذب نشده و نفر دوم یا سوم آمده ولی همه با نظر و خواست شخص من بوده. طبیعی است که خود من باید جوابگو باشم.

پرسپولیس امسال از نظر فنی خوب فوتبال بازی می‌کند اما ایرادهایی هم دارد. این ایرادها باعث نگرانی هواداران شده. به آنها حق بدهید نگران لیگ قهرمانان آسیا باشند.

حتما به آنها حق می‌دهم. ما باید خط دفاعمان را تقویت کنیم. گاهی اوقات گل‌های خیلی بدی می‌خوریم. گل‌هایی که در شرایط عادی نباید خورد. در خط حمله هم گهگاه توپ‌هایی را هدر می‌دهیم که صددرصد باید گل شود.

یعنی از خط میانی راضی هستید؟

البته من منکر زحمت بچه‌های خطوط دفاع و حمله نیستم. مدافعان و مهاجمان ما خیلی زحمت می‌کشند. همین حالا هم از بهترین‌های ایران هستند. ولی ما برای حضور در آسیا باید این دو خط را ترمیم و تقویت کنیم. خوشبختانه در خط میانی کمبود مهره نداریم و در هر پست کمربند زمین، نیروی کافی داریم؛ اما برای خط دفاع و حمله تا نیم‌فصل قطعاً باید نیرو جذب کنیم  و این کار را می‌کنیم.

جذب عمادرضا خواسته شماست؟

بله. من با عماد قبل از رفتنش به باشگاه صحبت کردم. حالا علاوه بر او یک دفاع میانی هم می‌خواهیم. البته مهره‌های فعلی، خوب هستند ولی فوتبال، مصدومیت و محرومیت و اتفاقات غیرمنتظره، زیاد دارد. باید نیروی کافی در تیمت داشته باشی. من به هواداران قول می‌دهم پرسپولیس قدرتمندی را در آسیا می‌بینند. فقط کافی است صبر داشته باشند.

وجه تمایز علی دایی با بقیه فوتبالیست‌ها روحیه «برتری‌طلبی» و  «پیروزی‌خواهی» اوست. بین بازیکنان فعلی کسی را با این ویژگی دیده‌اید؟ حالا در کل ایران؟ به خصوص که این روزها خیلی‌ها دستمزد بالای فوتبالیست‌ها را نشانه رفته‌اند.

من هرگز خودم را با کسی مقایسه نمی‌کنم. بازیکنان فعلی برای خودشان کسی هستند. من هم علی دایی‌ام. همیشه دوست دارم بابت زحمتی که می‌کشم، نتیجه بگیرم. خیلی‌ها می‌گویند چرا فوتبالیست‌ها این همه پول می‌گیرند؟ آنها نمی‌بینند که بازیکن از چه چیزهایی می‌گذرد تا به مرحله حرفه‌ای برسد. هر آدمی را که به دستمزد بازیکنان اعتراض دارد، بیاورید. اگر توانست یک جلسه دو ساعته تمرین را تحمل کند! مربی هم همین‌طور. اگر توانستید فشار و استرس یک بازی را روی نیمکت تحمل کنید. همه فقط پول را می‌بینند. آن همه زحمت و گذشتن از پیش‌پا افتاده‌ترین تفریحات هر جوان را نمی‌بینند. استعداد و پشتکار لازم است. مگر همه می‌توانند جراح مغز شوند؟ در تمام دنیا هر حرفه و تخصص دستمزد خاص خود را دارد.

هرکس بسته به زحمت و تلاش و تخصص خودش پول می‌گیرد؛ اما در تمام دنیا فوتبالیست‌ها بیشتر از همه اقشار پول می‌گیرند. بالاترین مقام سیاسی انگلیس دستمزد یک‌ساله‌اش برابر حقوق سه هفته وین‌رونی است! حالا در ایران بازیکن و مربی کمتر از همه جای دنیا حقوق می‌گیرند. شما به من نگاه کنید. از بعد از دربی 2 ساعت بیشتر نخوابیده‌ام. آن همه زحمت و فشار با یک پرچم اشتباه هدر رفت تا آرامش 24 ساعت من نابود شود. شرمنده 40 میلیون نفر ‌شدم. حالا خدا را شکر مردم به من لطف دارند و به دلیل شعور بالای فوتبالی، بعد از بازی هر کجا مرا ‌دیدند، از بازی پرسپولیس تشکر ‌کردند. این نشان می‌دهد شعور فوتبالی هواداران ما چقدر بالاست و فوتبال را چقدر خوب درک می‌کنند.

 آنها دیدند در دربی چه گذشت؛ ولی متأسفانه بعضی کارشناسان فقط می‌توانند ایراد بگیرند.  «این را می‌آوردی بهتر از آن بود. چرا آن کار را کردی و ...» ولی راهکاری ندارند که به دردت بخورد! آقای مثلا کارشناس! اگر خودت بیایی بنشینی جای من، چکار می‌کنی؟ در آن فشار و استرس و مقابل میلیون‌ها هوادار چه کاری از دستت برمی‌آید؟ با این وضعی که فوتبال ما پیدا کرده، فقط باید «عاشق» باشی تا بتوانی در فوتبال کار کنی و بمانی. اگر عاشق نباشی، محال است ماندگار شوی.

اجازه بدهید از بحث دربی بیرون بیاییم. علی دایی یک نام پراعتبار و بزرگ در فوتبال ما و دنیاست. موقعیتی که شما الان در فیفا دارید، خیلی‌ها را به این فکر می‌اندازد که آیا ممکن است روزی صندلی ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا به دایی برسد؟ شما خودتان هرگز به حضور در AFC و فیفا فکر کرده‌اید؟

باور می‌کنید تا الان هرگز به این نوع مسائل فکر نکرده‌ام؟ من کار در مستطیل سبز را خیلی بیشتر دوست دارم تا کارهای اداری. آن اوایل عضو افتخاری فیفا بودم و الان عضو رسمی کمیته فوتبال فیفا هستم. همین امشب (شنبه‌شب) هم عازم زوریخ هستم و دوشنبه (امروز) جلسه داریم. این‌ها لطف خداست. خودم فکر نمی‌کردم یک روز به اینجا برسم. هرکسی نمی‌تواند از عضویت افتخاری به عضویت رسمی فیفا برسد ولی من رسیدم. بستگی به نظرات، سخنرانی‌ها، عملکرد، ویژگی‌ها و کارهایی که می‌کنید، پیشرفت می‌کنید. خدا را شکر که به این جایگاه رسیده‌ام. خدا را چه دیده‌اید، شاید هم یک روز به آنجا رسیدم؛ اما تا الان به این مسئله فکر نکرده‌ام. البته من بعید می‌دانم برسم...

چرا؟

شما می‌دانید رئیس AFC شدن به این راحتی‌ها نیست. کشور قطر چقدر هزینه کرد، چقدر حمایت کرد تا بن‌همام رئیس AFC شد. حالا در کشور ما و بعد از حضور من در قرعه‌کشی جام جهانی، موقعیتم در فیفا و دعوتم برای جلسه‌های مختلف فدراسیون جهانی، چه برخوردی با من شد؟ در تمام دنیا کسی صاحب کرسی بین‌المللی می‌شود که مملکتش پشت او باشد. ما خیلی راحت‌تر از قطر و بن‌همام می‌توانیم این صندلی را به دست آوریم، به شرطی که همه متحد و یکدل باشیم.

مگر بن‌همام چطور رأی جمع کرد؟ ما به هر جا رسیده‌ایم، اول لطف خدا بوده و بعد سعی و تلاش خودمان و حمایت و دعای مردم. به جز این‌ها چیزی بوده؟ در صورتی که باید نهادهای ما از ما دفاع و حمایت کنند. پس تا روزی که این‌جوری هستیم، نباید به فکر این کرسی‌ها و جایگاه‌های معتبر بین‌المللی باشیم.

نکته ناگفته‌ای باقی مانده؟

فقط می‌خواهم از هوادارانمان خواهشی بکنم. یکسری مسائل را من در تیم می‌بینم که آنها نمی‌دانند. من کنار تیم هستم و با این بچه‌ها زندگی می‌کنم. هر تصمیمی می‌گیرم، به خاطر منافع تیم و بهتر شدن پرسپولیس است. آنها بیرون هستند و خبر ندارند در درون تیم، در هتل، در اردو و در تمرین چه می‌گذرد. پس اگر مرا قبول دارند، به تصمیماتم اعتماد کنند. بدانند که محال است علی دایی از روی مسائل شخصی، تصمیمی برای پرسپولیس بگیرد یا خدای ناکرده منافع تیم را در نظر نداشته باشد. من هر قدر لازم بوده برای منافع تیم، از حق خودم گذشتم تا تیم به نتیجه برسد. به من اعتماد کنند. من قول می‌دهم این پرسپولیس را درست کنم و می‌کنم. هدف همه ما موفقیت پرسپولیس است و شادی دل هواداران.
ارسال به دوستان