عصرایران - مدتی است صنف طلافروشان ، به صدر اخبار اقتصادی رفته است ؛ علت نیز به تقابل طلافروشان و سازمان مالیاتی در خصوص "مالیات بر ارزش افزوده" بر می گردد و تعدادی از طلافروشان در برابر این موضوع مقاومت می کنند و حتی در مواری به تعطیلی اعتراض آمیز مغازه هایشان نیز پرداخته اند.
حال سوال اینجاست که چرا از بین 12 گروه صنفی مشمول پرداخت مالیات بر ارزش افزوده ، تنها طلافروشان این همه مقاومت و سر وصدا می کنند؟ به ویژه آن که سه درصد مالیات بر ارزش افزوده را اصناف و از حمله طلافروشان نمی دهند ، بلکه این خریداران هستند که هنگام خرید جنس ، از جمله طلا ، آن سه درصد را پرداخت می کنند و اصناف هم بعد از مدتی که با این پول کار کردند ، در فرجه قانونی ، آن را به حساب خزانه واریز می کنند ؛ کوتاه سخن ان که در واقع ، اصناف ، ریالی از بابت این مالیات سه درصدی از جیب خود خرج نمی کنند ولی برخی از آنان ، در برابر این قانون به شدت مقاومت می کنند و حتی از تهدید به تعطیلی بازار هم ابایی ندارند.
اینجا ، دقیقاً همان نکته ای است که در ذهن مردم این سوال شکل می گیرد که علت این مقاومت ها چیست؟ آیا طلافروشان ، دلشان به حال مردم سوخته و از دولت می خواهند که از مردم این مالیات سه درصدی گرفته نشود؟ یا دردشان چیز دیگری است؟!
به نظر نمی رسد طلافروشان به وکالت از مردم وارد این تقابل شده باشند و قطعاً آنها پیگیر منافع خاص خودشان هستند.
واقعیت امر این است که از چندین سال پیش اصناف ، بر مبنای "خوداظهاری" مالیات می دهند که به نوعی اعتماد سازمان مالیاتی به اصناف محسوب می شود. این در حالی است که پیش از آن ، ممیزان مالیاتی با بررسی دفاتر مالی اصناف ، رأساً به تعیین میزان مالیات می پرداختند.
این خود اظهاری، در کنار مزایایش، همواره این مشکل را دارد که عده ای میزان درآمدشان را در خود اظهاری کمتر از میزان واقعی اظهار نمایند و البته در عالم واقع نیز این اتفاق در سطح وسیعی رخ می دهد.
بنابراین ، باید به دنبال روش هایی بود که میزان درآمدها شفاف شود تا مالیات دریافتی نیز عادلانه گردد ، کما این که میزان حقوق ماهانه کارمندان ، تا ریال آخرش شفاف است و لذا دقیق ترین مالیات ها ، از کارمندان گرفته می شود ولی این مهم ، درباره اصناف صدق نمی کند و کسی جز خود کسبه ، نمی دانند که آنها چقدر درآمد دارند ؛ به قول ظریفی ،میزان دخل اصناف را همسرانشان هم نمی دانند ، چه برسد به سازمان مالیاتی!
یکی از این روش ها ، که درآمدها را به طور جدی شفاف می کند ، قانون مالیات بر ارزش افزوده است. در واقع مهم ترین فایده اجرای دقیق این قانون ، نه کسب درآمدهای مالیاتی ، بلکه شفاف سازی میزان درآمد
اصناف است ، مخصوصاً صنف هایی مانند طلافروشان که خرید و فروش هایشان به طور متعارف با فاکتور و اسناد مکتوب همراه است.
این شفاف سازی درآمدها ، به دنبال خود ، واقعی سازی مالیات ها را هم خواهد آورد و آن موقع دیگر نمی توان با اعداد نازل ، خوداظهاری مالیاتی کرد و خود را از پرداختن مالیات معاف نمود یا به خود تخفیف داد!
می گویند شاگردی که تازه به مکتب رفته بود ، در مقابل یادگیری حرف "الف" مقاومت می کرد و وقتی بر او خرده گرفتند که چقدر کندهوش است که نمی تواند حرفی به سادگی "الف" را بیاموزد ، گفت : من الف را همان روز اول یاد گرفتم ، ولی می دانم اگر از الف بگذرم ، معلم مکتب رهایم نمی کند و می خواهد "ب" را یادم دهد و تا 32 حرف آخر ، باید پیش بروم.
مالیات بر ارزش افزوده ، برای برخی اصناف که تا کنون در خود اظهاری ، صادقانه عمل نکرده اند ، حکم همان "الف" را دارد که اگر به آن تن دهند ، ناگزیر خواهند بود مراحل بعدی را نیز که همان شفاف سازی درآمدها و واقعی کردن مالیات هاست طی کنند و لذا می کوشند ولو به بهای تعطیلی چند روزه مغازه ها و حتی به جان خریدن عواقب امنیتی شدن موضوع ، زیر بار "الف مالیات بر ارزش افزوده" نروند!
طبق برخی برآوردها ، متوسط کشوری مالیاتی که هر طلافروش در سال گذشته پرداخت کرده اند ، فقط 480 هزار تومان بوده است! یعنی یک طلا فروش ، حتی کمتر از بسیاری از کارمندان و کارگران مالیات می دهد(به طور متوسط).
این در حالی است که کارمندان و سایر حقوق بگیران ، قبل از این که حقوقشان را بگیرند ، مالیات از آن کسر می شود ولی اصناف ، اول پول درمی آورند ، با آن پول کار می کنند و سر سال که می شود ، از ایشان می پرسند خودتان بگویید چقدر در آمد داشتید تا بر مبنای آن ، مالیات بدهید!
طبیعی است که در این میان عده از اصناف و از جمله برخی از طلافروشان که تا دیروز در سایه عدم شفافیت مالیاتی ،هر چقدر که دوست داشتند مالیات می دادند ، در برابر مالیات بر ارزش افزوده ، مقاومت کنند و نگذارند حساب و کتاب هایشان شفاف شود ؛ بنابراین ، درد ، درد شفاف سازی است نه درد مردم!
این واقعاً اجحاف به حقوق عمومی است که کسی با سودهای کلان ، حتی از یک کارگر هم کمتر مالیات دهد و سرآخر هم کلی طلبکار باشد و نظام مالیاتی کشور را به هماوردی و مبارزه بطلبد.
سخن بر سر این دولت و آن دولت نیست ، بلکه لب مطلب این است که بعد از قرن ها که در این مملکت حرکتی شروع شده تا درآمدهای اصناف شفاف و مالیات ها عادلانه شود، نباید اجازه داد عده ای در یک یا چند صنف بر سر این شفاف سازی که شعار بنیادین رشد و توسعه است ، سنگ اندازی کنند. عدالت نیز حکم می کند همانگونه که درآمد و مالیات کارمندان و کارگران شفاف است ، درباره سایرین و از جمله طلافروش ها نیز چنین باشد.
مقاومت برخی اصناف در مقابل این شفاف سازی ، به حدی عیان است که حتی در برابر این پیشنهاد که " خود اظهاری ادامه یابد و هر چه شما گفتید ملاک باشد اما سازمان مالیاتی ، به طور رندوم ، درآمد 7 درصد از اصناف را بررسی نماید" به شدت مقاومت کردند! این در حالی است که اگر آنها در خوداظهاری صداقت داشته اند ، چرا باید از بررسی ، آن هم نه بررسی همه بلکه رندومی ،این همه واهمه داشته باشند؟
کوتاه سخن آن که اگر قرار است مالیات ، به نسبت معینی از درآمد از همه اخذ شود ، باید در اجرا نیز عادلانه بدان پرداخته شود ؛ نه این که کارمندان و کارگران ، حقوق نگرفته ، مالیاتشان را تا ریال آخر بدهند و بقیه حتی از مشخص کردن درآمدهایشان نیز خودداری کنند و با جریان سازی ، برای خود حاشیه امن درست کنند.
وزارت امور اقتصادی و دارایی هم بداند که مالیات ، نه موضوعی خصوصی بین این وزارتخانه و برخی اصناف ، که بخشی از حقوق عمومی است و کسی حق ندارد درباره این حق عمومی ، اهمالکاری کند یا آن را در معاملات پشت پرده به قدرتمندان بازار واگذار نماید.
اگر درصد این مالیات معقول باشه حرفی نیست ولی دولت میاد یه دفعه نصف پولت رو میگیره به عنوان مالیات
کارمندان ار حقوقشان مالیات میدند وقتی که میخوان خرید کنن مالیات میدن حالا مالیات ارزش افزوده رو هم بازم کارمندان میدن و...
من يك مهندس در يك شركت نيمه دولتي هستم و پارسال 3 ميليون تومان ماليات داده ام ولي مطمئنم سوپري سر كوچه با درآمد چندين برابر من يك دهم من هم ماليات نميدهد .
بيش از 90 درصد ماليات را حقوق بگيران ميدهند و دولت نيز تا به حال جرات نداشته از بقيه اصناف به تناسب درآمدشان ماليات بگيرد
مالیات بر ارزش افزوده به نوعی مالیات بر مصرف مصرف کننده نهایی است
از آنجاییکه که طلا و مسکوکات جزو لوازم مصرفی ( به ویژه در خانواده های ایرانی) نمی باشند، قانونگزار محترم بایستی به این نکته توجه میکرد.
هرچند دل خوشی از رییس جهمور نداریم ولی اینو بدونه توی این یک قلم کار ما باهاشیم.بالاخره یکی باید جلوی این آدم های زیاده طلب رو بگیره.
مالیات بر ارزش افزوده به نوعی مالیات بر مصرف مصرف کننده نهایی است
از آنجاییکه که طلا و مسکوکات جزو لوازم مصرفی ( به ویژه در خانواده های ایرانی) نمی باشند، قانونگزار محترم بایستی به این نکته توجه میکرد.
يك معلم نمونه كشوري
ضمن اینکه همان مالیات ناچیز را هم سال بعد آنهم بطور اقساط پرداخت می کنند !!!!
متاسفانه عده ائی که درآمد سرشار دارند با هزاران طرفند از دادن مالیات فرار می کنند
دولت به هیچ وجه حق کوتاه اومدن نداره
2.بنده شخصاً هيچكونه عدالتي در دريافت ماليات نمي بينم مگر در بين كارگران و كارمندان چرا كه ساير اقشار با درآمد بسيار بيشتر ماليت بسيار كمتري پرداخت مي كنند.
خواهش ميكنم در خصوص نحوه محاسبه و درصد ماليات حقوق بگيران و تفاوت ماليات كارمندان و شاغلين بخش خصوص ،كه به صورت پلكاني مي باشد گزارشي تهيه نماييد تا علاوه بر اطلاع صنف محترم طلا فروشان ،مسئولين نيز به فكر چاره اي جهت يكسان سازي ماليات باشند.
مبلغ ماليات كارمندان بخش دولتي و خصوصي متفاوت مي باشد.
اصلا مالیات مبلغی نیست برای طلا فروشان که اغلب سرمایه خوبی درند/ نحوه اجرا در بازار طلا بسیار سخت است/ بنده با 21 سال سن 7 سال در کار طلا هستم و به این صورتی که اینها می خواهند مالیات بگیرند امکان پذیر نیست / در مورد اطلاع رسانی هم هیچ کاری نکرده اند
اگر بخواهد اجرا شود همین کارمند و مقاله نویس اندیشمند شما باید مالیات را هنگام خرید پرداخت کنند
کمی تحقیق کنید بعد به این صنف محترم بی احترامی کنید
از همه بيشتر سود مي برند. ماه ها هم اگر تعطيل شوند به هيچ جاي زندگي مردم هم صدمه وارد نمي شود. بگذاريد اينها هم بدانند كه بايد بدهي شان را به كشور بايد بپردازند
كارگري از ايران خودرو
هميشه حکومت از ما انتظار حمايت داشته است اما من هر چه در اطراف زندگيم مينگرم نميبينم دولت کاری برای من کرده باشد به غير يک ميليون تومان وام ازدواجی که با هزار مکافات به ما دادند خاصیتی برای من نداشته است
کلا من مالیات را حرام میدانم چون خرج بی تدبيری و ولخرجی مسئولان حکومتی میشود نه خرج آبادانی کشور و برای همين است که همه از دادن آن گريزانند
اصلا اين پولها کجا میره ؟ حالا هم که قرار سوبسید ها را بردارند و همه چی را هم خصوصی کنند پس دولت این همه پول واسه چی میخواد
من طلا فروش نيستم اما متوجه يك نكته در اين موضوع ماليات بر ارزش افزوده شده ام و ان اينكه اين ماليات بجاي آنكه بر ارزش افزوده اعمال گردد بر كل مبلغ اعمال ميگردد كه مسخره است بسياري از شركتها همينگونه اين مبلغ را از مردم دريافت ميكنند!!! وقتي در مملكتي هم قانون گذار هم مجري قانون و هم مردم معناي قانون را نميدانند واقعا چكار ميتوان كرد!!! در ضمن توضيح داده شود در مملكتي پول در دست دولت است و همه ما جيره خور دولت اصولا ماليات چه معنايي دارد؟؟؟
" وزارت امور اقتصادی و دارایی هم بداند که مالیات ، نه موضوعی خصوصی بین این وزارتخانه و برخی اصناف ، که بخشی از حقوق عمومی است و کسی حق ندارد درباره این حق عمومی ، اهمالکاری کند"
اما نکته ای که من بین نظرات بعضی خوانندگان دیدم جالبه که باید توضیح بدم.درحال حاضر چون مالیات بر ارزش افزوده در مراحل ابتدایی کاره در کنار سایر منابع مالیاتی از مردم وصول میشه.اما نکته اینجاست که غایت و نتیجه نهایی کار اینه که باید مثل سایر کشورهای مجری این قانون , صرفا مالیات بر ارزش افزوده وصول شده و سایر منابع مالیاتی لغو شوند.
امیدوارم این قانون درکشور ما بطور تمام و کمال اجرابشه که مزیت اصلی اون شفافیت مالی و واقعی شدن قیمت کالاها و خدمات خواهد شد.
ضمنا:
روح قانون بر ارزش افزوده مطالبه 3 درصد از قیمت نهایی کالا و خدمات هست و این کاملا روشنه که نظر طلافروشان مبنی بر عدم کسر مالیات از قیمت خود طلا امکان پذیر و اجرایی نخواهد بود.
نکته بعدی که در این مقاله بخوبی مطرح شد اینه که مالیات بر ارزش افزوده یه نوع از مالیات بر مصرفه . یعنی برای طلا فروش نه تنها بار مالی منفی نداره بلکه یه نوع کمک مالیاتی به این صنف هم هست.
جالب شد نه؟ پس توضیح میدم: طبق این قانون فروشنده خدمات یا کالا موظفه 3 درصد از قیمت کالا یا خدمات از خریدار اخذ کنه.منتهی باید هر سه ماه یه بار اظهارنامه مربوطه رو به ادارات دارایی تسلیم کرده و مالیات کسر شده از خریدار رو به دارایی استرداد کنه.این یعنی 3 درصد مالیاتی که از خریدار گرفته تا 3 ماه در اختیار فروشنده باقی مانده و میتونه از منافع مالی این وجوه استفاده کنه.
پس :
با این شرایط مخالفت طلافروشان پرتوقع ما که مسلما پشتیبانهای سیاسی خوبی هم دارند !!!! بخاط ترس از شفافیت مالی این نوع مالیاته نه تبعات منفی مالی اون.
توضیح خود این مالیات هم نیاز به مقاله های مبسوطی داره. فقط همینو بگم که در این قانون کسی که تولیداتش (خدمات و کالا)
بیشتر از مصرفش باشه بیشتر مالیات میده و کسی بیشتر مصرف میکنه که درآمد بیشتری داشته باشه.با در نظر گرفتن این موضوع که کالاها و خدمات اساسی و استراتژیک از این مالیات معافه , میتونیم به نتیجه متعادل و عدالتمند اجرای این قانون پی ببریم.
با اون همه تدبیری که داره چین مطالبی از روی بی انصافی وبی اطلاعی میگذاره
ای کاش به جای آتش انداختن به جان کارگرو کارمند وربروکردن مردم با هم
کمی درباره وضعیت بازار طلادرمورد درخواست مالیات از ین صنف تحقیق میکردید در این شیوه مالیاتی دولت فقط به ازائ هرکیلو طلای خام بدون اجرت که تقریبا 34ملیون تومان میشود مبلغ یک ملیون وبیست هزارتومان فقط 3%درصدمالیات ارزش برافزده خواهد گرفت این درحالی است که درآخرسال هم حداقل 24 %درصد مالیات بردرآمد اخذ خواهدکرد.
کل سود سازنده واعوامل فروش میانگین درهرکیلوبدون کسرهزینه ها کمتراز 3ملیون تومان میشود به ازائ هرکیلوطلا حداقل 30نفر مشغول بکارهستند حالاخودتان پیداکنید پرتقال فروش را...........؟؟؟؟
واقعا چه بدبختيم ما كارمندا...