« مطمئنم طرفداران ما را از خود می دانند اما حتی اگر هم چیزی بگویند به دل نمی گیرم. »
این جمله فقط حرف حسین کاظمی نیست که سیاوش اکبرپور هم واژه هایی مثل این را درباره دیدار حساس استیل آذین با استقلال تکرار می کند. این دو ستاره سالهای اخیر استقلال که در ابتدای فصل با جدایی از تیم شان راهی استیل آذین شدند تا اعتراض شان را با رفتارهای مدیریت سال قبل استقلال نشان دهند.
آنها البته با علم به اینکه مدیریت تیم برکنار شده هم حاضر نشدند استقلالی بمانند و حالا پیش از بازی رودررو با استقلال این احتمال وجود دارد که برخورد تماشاگران با آنها کمی تند باشد. این احتمال که لیدرهای تیم بخواهند روی سکوها برای آنها مشکل بیافرینند دور از ذهن نیست.
سالها از اولین دوئل رودرروی ستاره های رانده شده از استقلال می گذرد . وقتی در اواسط دهه 60 شاهرخ بیانی از استقلال به پرسپولیس رفت و در داربی بزرگ درحالی که نیمی از ورزشگاه کاپیتان سابق تیم شان را خیانتکار می دانستند و او را زیر رگبار حملات کلامی خود گرفته بودند. هنوز 15 دقیقه از بازی نگذشته بود که پرسپولیس صاحب پنالتی شد.پنالتی به دستور علی پروین در اختیار یاغی قرار گرفت و او توپ را به تور دروازه ناصر حجازی چسباند و لحظه ای بعد با مشت هایی گره کرده مقابل طرفداران استقلال ایستاد.
اتفاقی که سبب شد یکی از هواداران دو آتشه استقلال ، روی سکوها سکته کند . جمعیت روی سکوها سالها پیش از این و البته سالهای متوالی پس از این داربی نام شاهرخ را به عنوان اسطوره فریاد کردند اما آن تقابل تلخ به یکی از زشت ترین اتفاقات ابدی فوتبال ایران بدل شد.
اتفاقی که خیلی شدیدتر از برخورد طرفداران این تیم با بازیکنی مثل جواد الله وردی بود که سالهای قبل از انقلاب استقلال را رها کرد و به پرسپولیس رفت. بازیکنی که از وی هم تیمی هایش به عنوان مقصر اصلی شکست معروف 6 تایی ها هم شناخته می شد.
طرفداران استقلال البته در همه سالهایی که احمدرضا عابدزاده درون دروازه پرسپولیس می ایستاد نمی توانستند او را ببخشند. فارغ از اینکه مدیران تیم شان این گلر افسانه ای را از تیم شان در بدترین شرایط و اوج آسیب دیدگی طرد کردند و او به لطف امیر عابدینی بود که توانست یکبار دیگر به فوتبال برگردد و برای همین دین هم بود که راهی پرسپولیس شد و در این تیم لقب افسانه گرفت. او در تمام داربی ها فریادهای معترض بازیکنان تیم رقیب را به جان خرید و البته بارها واکنش نشان داد.
ماجرای بیهوشی مهدی هاشمی نسب در داربی اواخر دهه 70 هم هیچگاه از یادرفتنی نیست. مهدی هاشمی نسب پس از حضور در استقلال از همان شروع بازی داربی رفت لیگ 79 فریادهای مخالف طرفداران پرسپولیس را می شنید و این استرس او را به مرز جنون رسانده بود و وقتی برای استقلال گل زد از حال رفت تا تعویض شود.
آخرین نمونه از این اتفاقات قصه جدایی نیکبخت از استقلال است. بازیکنی که فرقی ندارد با چه تیمی و در چه مسابقه ای رودروی استقلالی ها قرار بگیرد و هربار باید تحمل کند گفته های گاه دردناکی را که از روی سکوها فریاد می شوند.
حالا اگرچه سیاوش و کاظمی به پرسپولیس نرفته اند اما بازی آنها برابر استقلال می تواند مشکل ساز باشد. کاظمی در این باره می گوید:« می دانم آنها از رفتنم دلگیر هستند اما من سابقه خوبی از همکاری با این دوستان نداشتم و وقتی فهمیدم این عزیزان به استقلال می آیند تصمیم گرفتم در تیم نمانم. »
این وضعیت تقریبا شبیه شرایط سیاوش اکبرپور است. او که طرفداران استقلال « داداش سیا» می نامیدندش و امید اول گلزنی سکوها در همه بازی ها بود و نامش را حتی همیشه رسا تر از فرهاد مجیدی فریاد می کردند. بازیکنی که به احتمال فراوان مهاجم اول استیل برای گلزنی به استقلال در بازی شنبه شب است.
او در این باره می گوید:« می دانم تحمل اینکه پیراهنم در بازی شنبه آبی نیست و باید جلوی طرفداران استقلال بازی کنم ، برای شان سخت است اما ما بازیکنان حرفه ای هستیم. شاید سال بعد به تیم محبوبم برگشتم اما در این بازی اگر باشم باید برای گل زدن تلاش کنم. با این وجود می دانم اگر گل بزنم نمی توانم خوشحالی کنم که به استقلال گل زده ام.»
اکبرپور و حسین کاظمی قرار است پیراهن استقلال را زیر پیراهن های شان بپوشند. این کاری بود که علی کریمی سال قبل در بازی با پرسپولیس انجام داد . مسابقه ای که در پایانش درحالی که نامش را یکصدا سکوها فریاد می کردند از زمین اخراج شد. البته این اتفاق مربوط به بازی مرحله رفت می شد اما این بازیکن را در بازی برگشت ، بوقچی های تیم هو کردند. جمعیت زیادی نبودند اما کارشان سبب شد تا مهدی مهدوی کیا و بسیاری از بزرگان پرسپولیس به آن واکنش نشان دادند.
از باشگاه استقلال مظلومی و فتح الله زاده گفته اند تماشاگران نباید به این بازیکنان توهین کنند اما معلوم نیست برنامه ریزی برای بوقچی ها چیست و چه دستور نانوشته ای به سکوها حکم شده است.