عصر ایران، مسعود طاهری – امروز ( پنج شنبه 14 مرداد 1389) صدوچهارمین سالگرد امضای فرمان مشروطه است . فرمانی که به دلیل پایمردی یک ملت در نهایت بر روی کاغذی ثبت شد و به امضای مظفر الدین شاه قاجار رسید تا شاه به دست خود فرمان محدودیت و مشروط بودن قدرت مطلقه خود را امضا کند .
بی گمان سالروز مشروطه برگ زرینی در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه و حق طلبانه ملت ایران است و بدون تردید این روز باید گرامی داشته شود .
اگر بخواهیم رجوعی به تاریخ کرده و نگاهی نو به دلایل پیروزی جنبش مشروطه بیفکنیم ، باید بر نقش دو قشر از خواص و نخبگان جامعه که به حمایت و پایمردی ملت ایران مستظهر بودند ، اشاره کنیم .
روشنفکران و جمع کثیری از روحانیون به عنوان دو قشر مهم از جامعه ایرانی از سال های قبل از مشروطه چرخ های نهضت مشروطه را به حرکت در آوردند .
حرکت این چرخ روشنگری در دهه های آخر سلطنت ناصرالدین شاه و سال های حکومت مظفرالدین شاه سبب شد تا فشار افکار عمومی به همراه خواست این دو قشر از خواص جامعه ، دربار را به عقب نشینی و تمکین به خواست مشروطه خواهان ناچار سازد و فرمان مشروطه از سوی پادشاه وقت به امضا برسد .
پس از امضای فرمان مشروطه تغییری محسوس در ادبیات سیاسی پدیدار شد و از آن پس واژه " رعیت " به " ملت " ، گفتمان "تکلیف مداری" به گفتمان "حق محوری" و "ظل الله و سلطان" به "پادشاه مشروطه " تغییر یافتند.
هر چند که دوره استبداد صغیر محمد علی شاهی دوره سرکوب جنبش مشروطه بود ، اما مجاهدت های سرداران و ملت مقاوم ایران از بختیاری های دلاور گرفته تا آذری های سلحشور در نهایت با تسخیر پایتخت به دست مشروطه خواهان پایان یافت و محمد علی شاه به سفارت روسیه پناهنده شد و به او امان داده شد تا از کشور خارج شده و به بندر " ادسا " در روسیه بگریزد .
پیروزی دگر باره مشروطه خواهان بر استبداد صغیر و تشکیل مجدد مجلس شورای ملی کام آزادیخواهان و مشروطه طلبان را شیرین کرد ، اما متاسفانه باید اذعان داشت که پیروزی جنبش مشروطه دوام و بقا نداشت و این جنبش که ریشه هایی عمیق در جامعه ایرانی داشت به دلیل عدم نهادمندی اجتماعی و سیاسی و غفلت مردم و خواص از حراست از نهال نوپای آزادی تثبیت نشد و حق حاکمیت ملی که یکی از بزرگترین دستاوردها و خواست های نهضت مشروطه بود ، به تثبیت نرسید .
باری ، سخن درباره مشروطه و این نهضت مبارک در تاریخ ملت بزرگ ایران زیاد است که متاسفانه هنوز هم باز کردن این پرونده و واگویه واقعی آنچه که بر سر این ملت و خواص آن رفت به خوبی میسور نیست .
گذشت بیش از یک قرن از پیروزی نهضت مشروطه و عدم تثبیت این پیروزی بزرگ در یکصد سال گذشته نشان می دهد که جامعه ایرانی راه دراز و پر پیچ و خمی در رسیدن به آرمان های ملی خود دارد .
انقطاع گفتمان مشروطه از گفتمان هایی که بعدها و در دهه های آتی در جامعه ایران پدیدار شد ، نیز از دیگر موضوعاتی است که باید مورد بررسی دقیق علمی و تاریخی قرار گیرد .
به گمان راقم این سطور گفتمان مشروطه در دهه های آتی در تاریخ سرزمین ایران حیات و دوام یافت ، اما به واسطه حوادث متعدد تاریخی و بین المللی دچار انحراف گفتمانی شدیم به نحوی که گفتمان روشنفکری دهه های "پسینی " بسیار عقب مانده تر از گفتمان ناب مشروطه در دهه های "پیشینی " بود .
گفتمان حق محور و تعامل خواهانه و عدالت طلبانه مشروطه در دهه های آتی جای خود را به گفتمان های مختلف ایدئولوژی محور و جهان ستیزانه داد که نمونه های آن در تولیدات روشنفکران دهه های 1340 و 1350 قابل مشاهده است .
البته این انحراف گفتمانی خود به خود پدید نیامد و کودتای 28 مرداد و مطلق گشتن سیطره شاه بر مقدرات مملکت که نتیجه پیوند منافع دو نیروی منحوس استبداد داخلی و استعمار خارجی بود ، گفتمان ناب آزادیخواهی و حق طلبانه مردم را ماهیتی ایدئولوژیک و ستیزه جویانه بخشید .
غالب روشنفکران جامعه ایرانی در دهه های مورد بحث گفتمان " ملت محورانه " مشروطه را کنار گذاشته و به گفتمان های جهان محورانه چنگ زدند و به جای اینکه به درستی ریشه های مشکلات و معضلات جامعه ایرانی را در درون سازوکارها و ساختارها و تاروپودهای فرهنگی و اجتماعی داخلی جستجو کنند ، بر این باور بودند که ریشه همه مشکلات از بیرون است و بدون شک این گمان ، گمان باطلی بود ، چرا که اگر پدیده استعمار نیز وجود داشت این پدیده شوم بیشتر ناشی از ضعف داخلی خود ما بود .
به هر روی روز مشروطه گرامی است و باید گرامی داشته شود و نسل های آینده ایران زمین باید درباره مجاهدت ها و جانفشانی های پدران خود بخوانند و بدانند .
نسل های آینده سرزمین ما باید به درستی آرمان ها و اهداف عدالت طلبانه و آزادیخواهانه پدران خود را بشناسند که هر آیینه در صورت شناخت این پدیده ، این روز که " جشن پیروزی یک ملت بر نکبت استبداد است " گرامی داشته خواهد شد.