فارس: سازمان هواپيمايي كشوري در انتقاد به اظهارات يكي از مسئولان شركتهاي هواپيمايي خصوصي از عملكرد اين سازمان، با ارسال نمابري به فارس، اعلام كرد كه خطرات احتمالي كه ممكن است جان مردم را تهديد كند با خروج توپولف از ناوگان برطرف ميشود.
پس از درج خبري با عنوان "چالشهاي نوسازي و ارتقاي امنيت ناوگان هوايي كشور با خروج توپولف " از قول امير شفيعي مدير بازرگاني شركت هواپيمايي ارمكيش در تاريخ شش تيرماه سال جاري بر روي خروجي خبرگزاري فارس، روابط عمومي سازمان هواپيمايي كشوري، توضيحاتي را در پاسخ به مطالب عنوان شده در اين خبر ارائه داده است، كه متن كامل آن در ذيل عنوان ميشود.
در اين اطلاعيه آمده است: وظايف سازمان هواپيمايي كشوري به مثابه نماينده دولت در جهت اعمال حاكميت صنعت حمل و نقل هوايي كشور طي سه محور اصلي "نظارت بر تأمين بيخطري وسايل پرنده "، "جلوگيري از رقابت مضر " و "توسعه ناوگان هوايي مشروط بر عدم تأثير معكوس بر بند يك و دو " اعلام ميشود.
روابط عمومي سازمان هواپيمايي كشوري در اين توضيحات، آورده است: در اين خبر با توجه به آنكه از فردي به عنوان كارشناس حمل و نقل هوايي نام برده شده، اين سؤال مطرح است كه آيا صرف اينكه فردي در يك شركت هواپيمايي مشغول فعاليت است ميتوان از او به عنوان كارشناس حمل و نقل هوايي نام برد؟
از نظر سازمان هواپيمايي كشوري، عنوان كارشناس به فردي اطلاق ميشود كه در يكي از رشتههاي هواپيمايي فارغالتحصيل شده و از تجربه كافي فني و عملياتي حداقل 10 سال برخوردار باشد و يا در يكي از رشتههاي خلباني، مراقبت پرواز و فني موفق به اخذ گواهينامه معتبر از سازمان هواپيمايي كشور شده باشد؛ بنابراين واژه كارشناس چنانچه بدون در نظر گرفتن اين موارد به فردي كه فاقد شرايط مذكور است اطلاق شود، به طور حتم آثار مخرب اظهارنظرات غيركارشناسي در اذهان عمومي مشهود و ترميم آن كاري بس دشوار خواهد بود.
در مورد انتقاد از عدم حمايت سازمان هواپيمايي كشوري از شركتهاي هواپيمايي خصوصي كه در متن خبر بيان شده است، بايد گفت كه اين شركت تنها يكي از شركتهاي هواپيمايي خصوصي در كشور به شمار ميرود و حق اظهارنظر در مورد تمامي شركتهاي هواپيمايي ديگر را ندارد.
از طرفي ديگر اين فرد در حالي مدعي است خروج چند فروند توپولف فرسوده و جايگزيني آنها با هواپيماي قديمي نظير MD مشكل ناوگان هوايي كشور را برطرف نميكند كه خود به فرسوده بودن توپولفها اعتراف كرده است.
سازمان هواپيمايي در اين اطلاعيه گفته است: حال اين سؤال مطرح ميشود كه چگونه اين اقدام كه در جهت حفظ جان مردم در دستور كار سازمان قرار گرفته است تا اين حد برايشان مشكل و دشوار است؟ آيا رفع خطرات احتمالي كه ممكن است جان مردم را تهديد كند با خروج اين نوع هواپيماها مشكلي از مشكلات جامعه را نميكاهد؟ يا شايد جان مردم براي اين افراد اهميت ندارد و تنها به درآمد بنگاه اقتصادي خود فكر ميكنند (رقابت مضره)
در ادامه اين اطلاعيه آمده است راجع به ورود هواپيماهاي بوئينگ MD بايد گفت كه تاكنون سازمان هواپيمايي كشوري هيچگونه بخشنامه و سفارشي مبني بر ورود اين نوع هواپيماها و يا هر نوع ديگري نه به اين شركت بلكه به ساير ايرلاينها اعلام نكرده است و آن شركتها با توجه به منابع مالي و در نظر گرفتن محدوديتهاي خريد هواپيما با توجه به شرايط تحريم، تصميم به خريد اين نوع از هواپيماها گرفتهاند و آن چيزي كه براي سازمان هواپيمايي كشوري اهميت دارد ايمني (تأمين بيخطري وسايل پرنده) در پرواز است و مادامي كه هر نوع از هواپيماها بتواند استانداردهاي ايمني را كسب كند ميتواند در آسمان ايران پرواز كند؛ همچنين گوينده معتقد است هواپيماي MD قديمي است در حالي كه تعمير و نگهداري اين هواپيما از نسل سوم است و از تكنولوژي بالاتري نسبت به هواپيماهاي توپولف برخوردار است.
اين اطلاعيه ميافزايد همچنين در جايي عنوان كردهاند كه اين نوع از هواپيماها به بمب پرنده معروف و سوانح بالايي دارد و به دو نمونه آن نيز اشاره شده است در حالي كه نقص فني علت بروز حادثه جدي مزبور بوده است نه اشكال در طراحي و ساخت آن.
سازمان هواپيمايي كشوري در خصوص خروج هواپيماهاي توپولف از چرخه حمل و نقل هوايي كشور توضيح داد: طي بروز چندين سانحه كشنده در سالهاي گذشته؛ نحوه طراحي اين نوع هواپيماها مورد ترديد قرار گرفت تا اينكه پس از سانحه شركت تابان در مشهد خروج توپولف 154 در دستور كار قرار گرفت.
سازمان هواپيمايي كشوري همانطور كه قبلا نيز اعلام نموده، طي يك جدول زمانبندي شده اقدام به خروج توپولف كرده است كه از قبل نيز شركتهاي هواپيمايي مطلع بودهاند؛ لذا نه تنها ضربالأجلي در اين خصوص صورت نگرفته است بلكه با يك برنامه زماني كاملأ تخصصي نسبت به شناسايي خطر و دور كردن ريسك احتمالي اقدام نموده است.
ذكر اين نكته ضروري است كه هر اقدامي از سوي سازمان هواپيمايي كشوري مبني بر خروج توپولف هر چه سريعتر برداشتن گامي به سوي ايمني است.
در ادامه اين اطلاعيه آمده است در مورد خريد چهار فروند بوئينگ 757 اين شركت بايد گفت اولأ اين رويداد در زمان مديريت فعلي صورت نگرفته است و ثانيأ خود آن شركت به مشكلات حقوقي هواپيماي مزبور كاملأ واقف است پس بهتر است اشتباه مديريتي خود را به فرد و يا سازمان ديگري نسبت ندهند.
نكته حائز اهميت ديگر وجود هواپيماهاي فرسوده اين شركت در خاك كشور است مگر نه اين است كه بنابر اذعان خود اين شركت، قادر به تأمين منابع مالي جهت اورهال اين نوع از هواپيماها نيستند پس چرا براي خروج آنها اقدامي نميكنند تا متحمل هزينه نگهداري آن نشوند؛ از طرفي چطور انتظار دارند كه سازمان هواپيمايي كشوري كه مهمترين وظيفه آن نظارت بر بيخطري و ايمن بودن وسايل پرنده است به آنها مجوز پرواز بدهد آيا اين اقدام به منزله به خطر انداختن جان مردم و بازي با جان و مال آنها نيست؟
با توجه به اينكه گفته شده است ورود هواپيماهاي نوين به ناوگان هوايي ايران چندان مشكل به نظر نميرسد، بايد گفت: چنانچه اين شركت راهكاري براي حل موانع تحريم در حال تشديد دارد بهتر است در اختيار ساير ايرلاينها قرار دهد تا در جهت نوسازي ناوگان اقدام شود.