۳۱ شهريور ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۲۲۸۲۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ - ۰۵-۰۴-۱۳۸۹
کد ۱۲۲۸۲۶
انتشار: ۱۴:۲۰ - ۰۵-۰۴-۱۳۸۹

نه آنچنان مشکل آفرین نه آنچنان بی اهمیت

پیروز مجتهد زاده
گفتگو از مریم یوسفی- دکتر پیروز مجتهدزاده، استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس تهران، مشاور پژوهشی دانشگاه سازمان ملل متحد و مدیر عامل بنیاد پژوهشی یوروسویک Urosevic Research Foundation لنـدن معتقد است که در شرایط امروز قطع رابطه با آژانس بین المللی انرژی هسته ای بزرگ ترین اشتباه است. گفت و گوی مثلث را با این استاد دانشگاه پیرامون قطعنامه چهارم شورای امنیت سازمان ملل متحد می خوانید:

قطعنامه جدیدی علیه ایران صادر شده است و بحث همان بحث قدیمی تاثیر این تحریم هاست. آیا این قطعنامه جدید در روند برنامه هسته ای ایران مشکلی ایجاد خواهد کرد یا خیر؟

این قطعنامه در روند برنامه هسته ای ایران مشکل زيادی ایجاد نخواهد کرد، اما این داستان نه آنقدر که برخی ها تصور می کنند مشکل آفرين است و نه آنقدر که برخی ديگر بی اهمیت فرض می کنند. صدور قطعنامه تحریم اقتصادی علیه یک کشور اساسا نمی تواند موجب مباهات کسی را فراهم کند. اینکه این قطعنامه پشیزی بیارزد و یا نيارزد، از منظر اجرایی و عملیاتی بايد مورد مدقه قرار گيرد. از بعد حیثیتی این کار درست نیست و ما شاهد این هستیم که در طی پنج دهه گذشته قطعنامه های زیادی علیه اسرائیل صادر شده است و امروز هم هنگامی که صحبت از اسرائیل و رفتار نادرست آن در منطقه می کنیم مرتب به این قطعنامه ها اشاره می کنیم. تاکنون حدود 70 قطعنامه توسط مجمع عمومی سازمان ملل علیه اسرائیل صادر شده است و این قطعنامه ها همگی قطعنامه هایی در محکوم کردن رفتار اسرائیل است، بعلاوه حدود یک صد قطعنامه دیگر که ایالات متحده جلوی صدور آن را گرفته است.

طبیعتا ایران هم کشوری است که ترجیح می دهد شرایط به گونه ای نباشد که قطعنامه هایی سیاسی، اقتصادی، اجرایی و یا غیر اجرایی علیه اش صادر شود. در مجموع از نظر حرمت و احترام بین المللی صحیح است که کشوری در مجرایی قرار نگیرد که چنین وضعی پیش بیاید، اما از نظر اجرایی طبیعتا این قطعنامه نمی تواند اهمیت زیادی داشته باشد. چراکه این قطعنامه، قطعنامه ای نیست که حدود یک سال پیش خانم کلینتون وعده می داد، خانم کلینتون حدود یک سال پیش با بوق و کرنا صحبت از این می کرد که اگر ایران چنین و چنان نکند، ایالات متحده قطعنامه ای را علیه ایران صادر خواهد کرد که برای ايران کمرشکن خواهد بود. او وعده می داد که چنين قطعنامه هائی تحریم های هوشمند را پیگیری خواهد کرد و این تحریم های هوشمند اقتصاد ایران را از پای در خواهد آورد. ولی ما در یک سال گذشته شاهد این بودیم که در نتیجه تحولاتی که در رابطه با مساله هسته ای ایران رخ داد، که مهم ترین آن بیانیه تهران در ماه گذشته، و اعلام حمایت گسترده کشورهای غیر متعهد در شورای مدیران آژانس بین المللی انرژی هسته ای است. در نتیجه این تحولات و کشمکش هایی که در یک سال اخیر به وقوع پیوست ما شاهد این بودیم که قطعنامه مورد نظر خانم کلینتون، هر بار رقیق تر شد و غلظت خود را که عبارت بود از یک قطعنامه هوشمند برای از پای درآوردن ایران، از دست داد.

از دید من تحت فشار افکار عمومی جهانی بود که تحولات جدید دامن زده شد و از اقتدار و نفوذ کلام ایالات متحده امریکا در صحنه ژئوپوليتيک جهانی کاست. همين مساله، به اضافه ورشکستگی های اقتصادی گسترده و شکست های سیاسی- استراتژیک ایالات متحد امریکا و متحدانش در خاورمیانه سبب افول قدرت ایالات متحده امریکا شد و نتیجه این شد که قطعنامه مورد نظر خانم کلينتن در چنين وضعيت ضعيف و رقيقی از سوی شورای امنيت سازمان ملل صادر شود.

از طرف ديگر، در این مقطع اشتباه محض است که ما صدور این قطعنامه را پایان تمامی روندها و فرآیندهای مذاکرات جهانی برای حل صلح آمیز برنامه هسته ای ایران فرض کنیم چراکه من چنین ارتباطی بين اين دو موضوع نمی بينم. همانطور که اشاره کردم این قطعنامه از مدت ها قبل تدارک دیده شده بود و همه می دانستند که روزی ایالات متحده امریکا در نتیجه لج بازی هم که باشد صدور این قطعنامه را به شورای امنیت سازمان ملل متحد تحمیل خواهد کرد. به این ترتیب اگر ما عاقلانه به این مساله نگاه کنیم و صدور قطعنامه را پایان روند حل صلح آمیز مساله هسته ای ایران فرض نکنیم به این نتیجه می رسیم که این فرآیند همچنان ادامه دارد و ما برای تاثير گذاشتن بر این فرآیند باید دیپلماسی خودمان را بیش از این ها فعال و قدرتمند کنیم و این دیپلماسی نباید یک دیپلماسی هیجان زده باشد، بلکه باید یک دیپلماسی عاقلانه و مطالعه شده در سطح جهانی تقویت شود و سعی کنیم از یک سو 5+1 را وادار کنیم که به وعده های خود برای حل صلح آمیز مساله باز گردند و از سوی دیگر تلاش کنيم تا صداهای دیگری را نيز در عرصه جهانی با خودمان هم آوا سازيم.

اخیرا این بحث مطرح شد که ما بتوانیم ژاپن را هم وارد صحنه صدای همراه ایران در راستای بیانیه تهران بیافزاییم. این مساله بسیار مثبت است به شرطی که دچار خوش خیالی نشویم و تصور نکنیم که اگر ژاپن وارد این بحث شود، جای ایالات متحده امریکا را خواهد گرفت و ما دیگر نیازی به همراهی های ايالات متحده و دیگران نخواهیم داشت. این تصورات باطل و خیال خام است و دلیل آن ندانستن و درک نکردن شرایط واقعی ژئوپولیتیک جهانی است. اما اگر بتوانیم ژاپن و کشورهای دیگر را به جمع بیانیه تهران بیافزاییم و آنان را با تهران، آنکارا و برزیلیا هم صدا کنیم، دست به اقدام بسیار مثبتی زده ليم که ما را ياری خواهد داد تا در معادلات ژئوپولیتیک توانسته ایم کفه ترازو را به نفع خودمان در بخث و گفت و گو سنگین تر کنیم. این بحث و گفت و گو بالاخره باید یک روزی برای پایان دادن به این مساله از سر گرفته شود.

تفاوت قطعنامه هایی که علیه ما صادر می شود و قطعنامه هایی که علیه رژیم صهیونیستی صادر می شود چیست که قطعنامه هایی که علیه اسرائیل صادر می شود، قابلیت اجرایی لازم را ندارد؟

قطعنامه تحریم اقتصادی که علیه ما صادر می شود در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب شده و صادرمی شوند و برای لازم الاجرا شدن جنبه حقوقی لازم را پيدا می کنند، حال آنکه قطعنامه هایی که علیه اسرائیل صادر می شود از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد است که جنبه لازم الاجرایی ندارند، بلکه فقط جنبه سرزنش و نکوهش را دارد. اگر چه در مجموع هر دو از نظر سنگینی حرمتی و حيثيتی به یک اندازه سنگینی دارند اما قطعنامه های شورای امنیت حداقل در تئوری لازم الاجرا هستند ولی قطعنامه های مجمع عمومی بیشتر جنبه سرزنشی دارد و لازم الاجرا نیستند. اما باید توجه داشت که لازم الاجرایی بودن قطعنامه چهارم تحریم اقتصادی علیه ایران در برخی از موارد قابل ملاحظه است و در برخی موارد ديگر کاملا قابل بی اعتنای. به عنوان مثال، خانم کلينتن بر اساس اين استدلال که سپاه پاسداران در اقتصاد ايران نفوذ گسترده ای دارد، سخن از قطعنامه هوشمند را به ميان آورده است تا فقط سپاه پاسداران در نتيجه اجرای آن خسارت بيند. حال آنکه بايد به ايشان تفهيم کرد که اگر استدلال ايشان صحيح باشد و سپاه پاسداران در اقتصاد ملی ايران چنان نفوذ گسترده داشته باشد، مسلما تحريم ها و تنبيه های اقتصادی عليه آن تشکيلات سر انجام و در انتهای زنجيره اقتصادی کشور گريبان گير ملت ايران خواهد شد و در آن صورت بايد پرسيد آن همه هوشمندی مورد ادعا چه شده و به کجا رسيده است. مثال ديگر اين که آن جنبه هایی از قطعنامه که صحبت از ندادن ویزا به برخی از اشخاص و یا مسدود کردن حساب های بانکی برخی از افراد ديگر به ميان می آيد، تنبيه ها مربوط به افراد می شود و نمی تواند برای کشور کمرشکن باشد. در بحث های سیاسی و معادلات ژئوپلیتیک اين گونه موارد حتی قابل اشاره نیستند چراکه مربوط به افراد می شوند و تنبهی علیه منافع ملی کشور محسوب نمی شود. جنبه های دیگر قطعنامه که از بازرسی کشتی هایی می گويد که از آب های ایران خارج می شود، از مواردی است که اگر جرات به اجرا در آوردنش به ميان آيد، دست به مخاطرات بزرگی زده می شود که می تواند دامنگير خود آنان شود. من فکر نمی کنم که بتوان صحنه ای را مجسم کرد که یک کشتی ایرانی با اسکورت ایرانی و تدارکات امنیتی ایرانی بخواهد توسط یک کشتی روسی، برای مثال در آب های آزاد به قصد بازرسی متوقف شود. من فکر می کنم که اگر چنین اتفاقی بیافتد، آن افرادی که مسوول تامین امنیت این کشتی ها هستند به آسانی تسلیم نخواهند شد و همین به آسانی تسلیم نشدن می تواند سبب بروز حوادثی شود که آن حوادث می تواند برای صلح و امنیت همگان خطرناک باشد. بنابراین اجرای  این قسمت از قطعنامه دقت بسیاری می خواهد. همچنین سوال این است که کدام کشتی از کدام دولت می تواند به خودش اجازه دهد که وارد چنین ماجراجویی هایی شود. تنها کشتی که می تواند چنین خطری را بکند، قطعا کشتی های امریکایی خواهند بود. کشتی های اسرائیلی حتی جرات نزدیک شدن را هم نخواهند داشت چراکه اگر چنين کنند کابوس غرب در زمينه درگيری عمومی بين اسرائيل و مسلمانان به وقوع خواهد پيوست. اما اگر کشتی های امریکایی بخواهند دست به چنین کاری بزنند، این مساله می تواند سبب بروز حوادث عمده ای بشود به خصوص اگر چنین اقداماتی در خلیج فارس رقم بخورد، يا خارج از محدوده آب های سرزمينی ایران، ولی در ژرفای ژئوپوليتيک و ژئواستراتژيک ایران. بنابراین من گمان نمی کنم که خود ایالات متحده امریکا هم داوطلب چنین حوادثی باشد.

برخی معتقدند که بیانیه تهران از آنجا تاثیری در صدور قطعنامه ها نداشت، که کشورهای غربی نمی خواستند تا کشور سومی وارد مساله هسته ای ایران شود و مثلثی شکل بگیرد...

شکی در آن نیست. به خصوص عصبانیت روسیه و فرانسه در این است که در توافق ژنو و بحث هایی که در وین صورت گرفت، قرار بر این بود که روسیه و فرانسه کشورهایی باشند که مبادله سوخت هسته ای با ایران را در خاک خودشان انجام دهند. طبیعی است که وقتی با بیانیه تهران قرار شد که مبادله سوخت در خاک ترکیه انجام شود، روسیه و فرانسه خودشان را مقبون دیدند و سخت عصبانی هستند، اما من فکر نمی کنم که در صدور قطعنامه چهارم شورای امنیت لزومی وجود داشته بود که به توافقنامه تهران اشاره شود. همانطور که پیشتر هم گفتم، قطعنامه چهارم از یک سال پیش برنامه ریزی شده بود و وعده حتمی تحمیل آن به شورای امنیت سازمان ملل داده شده بود، بنابراین در هر شرایطی و بدون توجه به تحولاتی که در این مدت به وقوع پیوسته بود،این قطعنامه صادر می شد. از آن بالاتر این است که در بیانیه تهران ماده ای گنجانده شده است که پذیرفتن بیانیه تهران را به پذیرش آن از سوی گروه وین موکول کرد. این بزرگ ترین امتیازی است که می توانست به 5+1 داده شود. اما این گروه لزومی ندیدند که هیچگونه اشاره ای به این بیانیه کنند، و همين امر گويای آن است که صدور این قطعنامه را نبايد به معنی رد کردن بيانيه تهران گرفت و اين با صدور اين قطعنامه بیانیه تهران به کلی رد شده و پروسه حل صلح آميز بحران هسته ای ايران متوقف شده است.
 
پس از امضای بیانیه تهران، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، آقای جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی کشور را به مجلس دعوت کردند و ایشان در آن جلسه اعلام کرد که با امضای توافقنامه تهران دیگر از قطعنامه ها خبری نخواهد بود...

این نظر ایشان بود... برخی ديگران خوب می دانستند که هيچ چيز نمی توانست تلاش های خصمانه برای صدور قطعنامه چهارم را متوقف کند، حال آنکه بيانيه تهران نه تنها برای تامين نظرات استثماری صادر کنندگان قطعنامه نبود، بلکه با خارج کردن ابتکار عمل از دست 5+1  و محروم کردن روسيه و فرانسه به عنوان طرف معاملات و مبادله های سوخت هسته ای ايران عصبانيت زيادی را در گروه وين سبب شد. 

شاید ترکیه و برزیل با وعده هایی به تهران آمده بودند...

اصلا اینطور نیست. از یک سال پیش به این طرف وعده صدور قطعنامه چهارم شورای امنیت سازمان ملل داده شده بود و طی این یک سال اثری از این ندیدیم که تحمیل کنندگان این قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد توجهی به تحولات دیگر از جمله بیانیه تهران داشته باشند. من نمی دانم که برخی از اين آقايان این گونه نتیجه گیری ها را به چگونه حاصل کردند. مانند روز روشن بود که این کشورها در شورای امنیت سازمان ملل این قطعنامه را صادر خواهند کرد: باری به هر جهت، تحت هر شرایطی و به هر دلیلی. بنابراین ما نباید نمی بايستی دچار خوش خيالی شده و انتظار می داشتيم که این کشورها در صدور قطعنامه تعلل به خرج دهند، چون در تهران بیانیه ای ربودن ابتکار عمل از دست آنان صادر شد.

بیانیه تهران از یک طرف نظر 5+1 را تامین می کرد چراکه ما موافقت کردیم که سوخت را در خارج از خاک خودمان مبادله کنیم اما ما با تغییر محل مبادله سوخت از روسیه و فرانسه به ترکیه بازی آنها را برهم زدیم و سعی کردیم تا ابتکار عمل را از دست آنها بگیریم و به جهان سوم منتقل کنیم، طبیعی است که این امر سبب عصبانی شدن آنها شده و در این عصبانیت آنان توجهی به این تحولات نخواهند کرد.

موضع چین و روسیه هم قابل بررسی است. این دو کشور مدعی هستند که قطعنامه شورای امنیت را تعدیل کرده اند...

چه این قطعنامه را تعدیل کرده باشند و چه تعدیل نکرده باشند، این قطعنامه به تصویب رسیده است. در معادلات سياسی- ژئوپلیتیک کسی کاری به این ندارد که شما چه بهانه ای می آورید. آن چیزی که اهمیت دارد این است که چنین قطعنامه ای تصویب شد. اینکه در این مساله مقصر کیست، از دیدگاه من هر 5 کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل مقصر هستند که این تحریم ها را به سازمان ملل تحمیل کردند.

این انتظاراتی که ما از کشورهای چین و روسیه داریم چه می شود؟ اینکه رئیس جمهور به روسیه هشدار می دهد که در صف دشمنان تاریخی ایران قرار نگیرد و ...

اینها بلوف های سیاسی است که معمولا رد و بدل می شوند، ولی یک مانور ژئوپلیتیک محسوب نمی شوند. تعجب من زمانی است که اگر کسی از چین و روسیه این توقع را داشته باشد که این قطعنامه را امضا نکنند. ما پیش از این در سه نوبت شاهد بودیم که روسیه با صدور قطعنامه مخالفت کرد اما در انتها امتیازهای لازم را از امریکا گرفت و قطعنامه را امضا کرد. چين هم در اين موارد ظاهرا بی گفت و گو دنباله تصميمات روسيه را می گيرد. صدور این قطعنامه نمی توانست با دفعات دیگر تفاوتی داشته باشد. این بار هیچ نشانه ای وجود نداشت که وضعیت به گونه ای دیگر رقم بخورد و چین و روسیه وفای به عهد کنند.

این مساله تعجبی هم ندارد، چراکه ایران در بیانیه تهران روسیه را محروم کرد و آن امتیازها را به ترکیه واگذار کرد. طبیعی است که روسیه عصبانی است و این مساله تعجبی ندارد.

من در نامه ای که در سال 2006 به جورج بوش، رئیس جمهور وقت امریکا نوشتم اشاره کردم که آقای رئیس جمهور چرا شما دست به اقداماتی می زنید که در انتها ایران بیش از پیش به دامن استثمارگری های روسیه انداخته می شود.

در بیانیه تهران ما برای اولین بار آمدیم و استثمارگری روسیه نسبت به ایران را در این جنبه متوقف کردیم. اکنون بسیار طبیعی است که روسیه عصبانی است و بیشتر از امریکا تلاش می کند تا ایران تحریم شود. چراکه پروسیه استثماری روسیه علیه ایران در این مرحله متوقف شد و یا حداقل در بیانیه تهران دیگر ما طرف استثمار روسیه نیستیم. روسیه به اندازه کافی 25 سال است که در بوشهر ما را استثمار کرده است. دیگر لزومی ندارد که در جنبه های دیگر طرف استثمار روسیه قرار بگیریم. این نکته است که روسیه را عصبانی می کند، البته صحبت های آقای احمدی نژاد هم تحریک آمیز بود و طرف روسی هم عصبانی شد و حداکثر تلاش خود را کرد تا زهر خود را به ایران بزند.

اکنون پس از این قطعنامه طرح دو فوریتی کاهش روابط با آژانس در مجلس شورای اسلامی مطرح شده است. پیش از این کاهش روابط با بریتانیا مطرح بود. حتی در ارتباط با چین و روسیه نیز این مساله مطرح بوده است. چرا با هر ضربه ای که می خوریم چنین بحث هایی مطرح می شود؟

من فکر می کنم هیچ کدام از این مسائل ربطی به دولت ندارد و تا آنجایی که من اطلاع دارم در مجلس شورای اسلامی این مطالب مطرح می شود. به عقیده من این بحث ها در مجلس هم بیشتر توسط کسانی مطرح می شود که بیشتر تابع احساسات هستند تا منطق. چراکه در چنین شرایط بسیار حساس که ايران نیازمند حداکثر تلاش دیپلماتیک برای حل مسائل است نباید ستیزه جویی و انتقام جویی کرد. قطع کردن روابط يا کاهش دادن روابط با اين کشورها به جز اینکه لطمه بزرگی به خودمان وارد کند، نتیجه دیگری نخواهد داشت. اگر در چنین شرایطی که آژانس بهترین صحنه دفاع از خواسته های ایران را پیش آورده است و به تنها میدان بین المللی تبدیل شده است که کشورهای عدم متعهد می توانند به صورت فردی، منطقه ای و جهانی قطعنامه ها و بیانیه هایی را در حمایت از حقوق ایران صادر کنند و شورای مدیران آژانس را تحت تاثیر بگذارند، بخواهیم قطع رابطه کنیم کاملا اشتباه است.
برچسب ها: تحریم ، مجتهد زاده
ارسال به دوستان
وزیر خارجه اوکراین: روسیه برای حملاتی به تاسیسات هسته‌ای اوکراین قبل از زمستان برنامه‌ریزی کرده لاوروف: سلاح‌ هایی داریم که در صورت استفاده، عواقب بسیار جدی خواهد داشت هشدار ماکرون به نتانیاهو: شما منطقه را به سمت جنگ می‌برید چرا مجلس به تعطیلی پنجشنبه و جمعه رای داد؟ جام جهانی فوتسال/ افغانستان بازی را به اوکراین واگذار کرد اختلاف بین هریس و ترامپ افزایش یافت این افراد در پاییز افسرده می‌شوند/ علائم افسردگی رواج فروش دلاری مسکن در مناطق لوکس تهران / مافیای املاک می‌خواهد خانه ریالی را با قیمت جهانی عرضه کند آغاز رای گیری زودهنگام در برخی ایالت‌ های آمریکا چهره جدید و متفاوت ملیکا زارعی واشنگتن: خطر تشدید اوضاع در خاورمیانه واقعی است / امیدواریم به مرحله جنگ گسترده بین اسرائیل و حزب‌الله نرسیم پیام تسلیت دبیر شورای عالی امنیت ملی به مناسبت درگذشت رضا سراج رهبر چچن: ایلان ماسک خودرویم را غیرفعال کرد از افتتاح ۵۰۰ مدرسه جدید «برکت» تا توزیع ۲۰۰ هزار بسته نوشت‌افزار ایرانی برای دانش‌آموزان کم‌برخوردار آیا جنگ به خاطر کینۀ امام خمینی از صدام حسین شروع شد؟/ مستندات مهاجرانی برای رد این اتهام/ + خاطره عجیب از خلخالی