۱۲ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۲۵۶۳۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۸ - ۰۹-۱۰-۱۴۰۳
کد ۱۰۲۵۶۳۳
انتشار: ۱۲:۲۸ - ۰۹-۱۰-۱۴۰۳

طراح کارزار تغییر ریاست دانشگاه بهشتی: حراست دانشگاه به‌جای نظارت، به ابزار فشار بر دانشجویان تبدیل شده است/ کارزار را با ۲۲۵۳ امضا تعطیل کردند/ مشکلات: از تفکیک جنسیتی تا خوابگاه و غذا

طراح کارزار تغییر ریاست دانشگاه بهشتی: حراست دانشگاه به‌جای نظارت، به ابزار فشار بر دانشجویان تبدیل شده است/ کارزار را با ۲۲۵۳ امضا تعطیل کردند/ مشکلات: از تفکیک جنسیتی تا خوابگاه و غذا
سید محمدجواد میردهقان، طراح کارزاری تغییر رئیس ئانشگاه بهشتی از وزیر علوم درخواست کرد تا با بررسی دقیق موضوع، به خواسته دانشجویان پاسخ دهد.
 «متأسفانه این کارزار پیرو شکایت دانشگاه شهید بهشتی و دستور مقام قضایی متوقف شد!» این جمله‌ای بود که پس از مدت کوتاهی بر روی پلتفرم کارزار تغییر ریاست دانشگاه شهید بهشتی ظاهر شد. کارزاری که در مدت‌زمان اندکی توانست ۲۲۵۳ امضاء جمع‌آوری کند و به صدای بلند نارضایتی دانشجویان از مدیریت دانشگاه تبدیل شود. اما این پایان ماجرا نبود؛ دانشگاه که شکایت خود را به پلیس فتا ارائه کرده بود، پس از بسته‌شدن کارزار، به‌طور علنی هرگونه شکایت را تکذیب کرد. بااین‌حال، مستندات موجود نشان می‌داد که شکایت به رویت مسئولین پلتفرم کارزار رسیده و دستور قضایی بر همین اساس صادر شده بود.
 
سید محمدجواد میردهقان، طراح کارزار و یکی از فعالان صنفی دانشجویان، این تناقضات را نمونه‌ای از مشکلات مدیریت فعلی دانشگاه دانست و از وزیر علوم درخواست کرد تا با بررسی دقیق موضوع، به خواسته دانشجویان پاسخ دهد. او تأکید دارد که کارزار با نیت اصلاح شرایط و حل مشکلات صنفی و رفاهی دانشجویان راه‌اندازی شده بود و تعطیلی آن به دلیل فشارهای غیرمنطقی، نه‌تنها صدای دانشجویان را خاموش نکرد، بلکه ضرورت توجه فوری به مشکلات دانشگاه را بیش‌ازپیش آشکار کرد.
 
وزیر علوم که خود پیش از شروع دولت چهاردهم از بدنه دانشگاه شهید بهشتی بوده، اکنون در شرایطی قرار دارد که تعلل در تغییر مدیریت کسانی که با گفتمان دولت هم‌خوانی ندارند، ممکن است این شائبه را به وجود آورد که مصلحت‌اندیشی جای خود را به حق‌طلبی داده است.
 
میردهقان در گفت و گو با جماران با اشاره به فشارها و احضارهایی که پس از این کارزار تجربه کرده است، همچنان بر پایبندی به حقوق قانونی دانشجویان تأکید می‌کند و خواهان شفافیت، تعامل، و تغییر مدیریتی در راستای بهبود شرایط دانشگاه است.
 
متن این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
 

دانشگاه شهید بهشتی دست‌کم ۱۸ سال از داشتن شورای صنفی محروم بوده است

*چگونه ایده راه‌اندازی کارزار تغییر ریاست دانشگاه شهید بهشتی به ذهن شما رسید؟ چه اتفاقاتی در این مسیر رخ داد و چه گروهی از دانشجویان حامی این کارزار بودند؟
ابتدا لازم است از خبرگزاری شما تشکر ویژه‌ای کنم، زیرا متأسفانه کمتر رسانه‌ای توانسته است صدای واقعی دانشجویان را منعکس کند. حتی برخی رسانه‌ها و خبرگزاری‌هایی که عنوان دانشجویی را یدک می‌کشند، معمولاً به دنبال سوگیری‌ها و جریان‌هایی هستند که لزوماً در راستای منافع دانشجویان نیستند و گاهی نیز در تضاد با منافع آن‌ها قرار می‌گیرند. رسانه دانشجویی باید صدای دانشجو و دانشگاه را توامان منعکس کند.
 
حقیقت این است که دانشگاه ما، بر اساس تحقیقی که انجام دادم، دست‌کم ۱۸ سال و شاید بیشتر، از داشتن شورای صنفی محروم بوده است. کارکرد اصلی شورای صنفی این است که مسائل صنفی، رفاهی، حقوقی و سایر مشکلات دانشجویان را دریافت کرده و از طریق ارتباط با مسئولان دانشگاه و حتی سازمان امور دانشجویان، این مسائل را پیگیری و حل کند. حال تصور کنید که ما سال‌ها چنین واسطه‌ای برای ارتباط بین دانشجویان و مسئولان دانشگاه نداشته‌ایم و صدای دانشجویان ما کمتر از دانشجویان سایر دانشگاه‌ها شنیده شده است. یکی از دلایل اصلی استمرار مشکلات دانشجویان در تمام این سال‌ها نیز نبود همین شورای صنفی بوده است.
 
ما حدود دو سال و اندی برای تأسیس شورای صنفی تلاش کردیم. نامه‌نگاری‌های متعددی انجام داده‌ایم که اسناد و مدارک آن‌ها نیز موجود است. بارها به دفتر مسئولان دانشگاه، معاونت‌های مختلف و مدیران متعدد مراجعه کرده‌ایم و درخواست‌های خود را ارائه داده‌ایم، اما متأسفانه تنها با وعده‌های بی‌اساس و تعویق‌های مکرر مواجه شدیم. در واقع، دانشگاه هیچ‌گونه اراده‌ای برای تشکیل شورای صنفی نداشت. تا اینکه در هفته‌های گذشته در نتیجه تلاش و اعتراض بسیار دانشجویان طی تحصن‌های صنفی که برگزار شد و دستور سازمان امور دانشجویان، انتخابات شورای صنفی برگزار و شورا در بدو تأسیس قرار دارد و امیدواریم مسئولان دانشگاه نیز با نمایندگان منتخب دانشجویان همکاری لازم را برای مرتفع ساختن مشکلات و مطالبات دانشجویان داشته باشند.
 

پس از تغییر ریاست دانشگاه در آبان ۱۴۰۱، صدور احکام انضباطی سنگین گاه بدون مطابقت با شیوه‌نامه و بدون دلیل موجه برای دانشجویان آغاز شد

 
در ادامه صحبت در مورد کارزار تغییر رئیس باید گفت، در پائیز ۱۴۰۱، دانشگاه‌ها با اعتراضات دانشجویی روبه‌رو بودند. در همان ایام و در آبان‌ماه، ریاست دانشگاه ما تغییر کرد و به دنبال آن، مدیریت حراست نیز تغییر یافت. از آن زمان، صدور احکام انضباطی سنگین برای دانشجویان آغاز شد. دانشجویانی را می‌دیدیم که با احکام انضباطی نظیر محرومیت از تحصیل مواجه بودند؛ درحالی‌ که مطابق شیوه‌نامه انضباطی، اقدامی انجام نداده بودند که موجب اختلال در اداره دانشگاه یا برگزاری کلاس‌ها شود. خوشبختانه، با تغییر دولت و انتشار شیوه‌نامه‌ای جدید توسط وزارتخانه‌های علوم و بهداشت، شرایط بهتر شده و امکان بازبینی برخی احکام فراهم شده که امیدوار به ادامه این تغییرات به نفع دانشجویانیم.
 
بااین‌حال، همچنان مشکلاتی نظیر نقض اصول دادرسی عادلانه در کمیته‌های انضباطی و تجدیدنظر وجود داشت. بسیاری از دانشجویانی که حکم دریافت کرده بودند مجبور شدند به مسئولان دانشگاه مراجعه کنند و با خواهش و التماس، درخواست ادامه تحصیل دهند. این مسئله به‌ویژه برای دانشجویانی که با مشکل محرومیت از تحصیل یا تعلیق مواجه بودند، بسیار دشوار بود، زیرا خطر اخراج به دلیل عبور از سنوات مجاز آموزشی آن‌ها را تهدید می‌کرد.
 

تشکیل کارگروه ویژه توسط وزارت علوم برای بررسی اقدامات حراست‌ها، یک ضرورت فوری است

* آمار میدانی از میزان محکومیت دانشجویان دارید؟
دانشگاه هیچ آماری از تعداد احکام انضباطی صادرشده منتشر نکرده است و اطلاعات دقیقی از این موضوع در دسترس دانشجویان یا سایر نهادها قرار نگرفته است. این مسائل نشان می‌دهد که مشکلات موجود، نیازمند توجه جدی‌تر و رسیدگی عمیق‌تر و شفافیت هستند تا حقوق دانشجویان به‌درستی رعایت شود و کرامت آن‌ها حفظ گردد.
 
مسأله اساسی این بود که اختیارات کمیته انضباطی از نقطه‌ای به بعد به حراست دانشگاه سپرده شد. رئیس دانشگاه طی مصاحبه‌ای اظهار کردند که از این که دانشگاهی داریم که کمیته انضباطی آن برای یک یا دو ماه پرونده‌ای ندارد، خوشحالیم. اما دلیل این موضوع آن نبود که برای دانشجویان پرونده‌سازی نشده یا آنان را احضار نکرده‌اند؛ بلکه علت این بود که حراست دانشگاه به‌طور غیرقانونی جای کمیته انضباطی را گرفته بود. به نظر من، اقدامات حراست دانشگاه شهید بهشتی در این دو سال در میان تمام دانشگاه‌های تهران و شاید حتی کشور، بی‌نظیر بود.
 
در ارتباط با دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها متوجه شدیم که اتفاقاتی که در دانشگاه ما رخ‌داده، شامل احضار روزانه تعدادی از دانشجویان دختر و پسر و مؤاخذه آنان، در دیگر دانشگاه‌ها به این شدت نبوده است. کافی بود که دانشجویی از مقابل ساختمان حراست عبور کند تا با دانشجویانی که احضار شده‌اند مواجه شود. این رفتارها فشار و اضطراب روحی شدیدی بر دانشجویان وارد کرده است.
 
از وزارت علوم درخواست داریم که کارگروهی ویژه تشکیل دهند تا به بررسی اقدامات و حدود اختیارات حراست‌های دانشگاه‌ها، به‌ویژه در این دو سال، بپردازند.
 
 
طراح کارزار تغییر ریاست دانشگاه بهشتی: حراست دانشگاه به‌جای نظارت، به ابزار فشار بر دانشجویان تبدیل شده است/ بیش از ۲۲۵۳ امضا برای تغییر ریاست/ از تفکیک جنسیتی تا مشکلات رفاهی، حل‌نشده باقی‌مانده‌اند
 
 

در دانشگاه ما قوانینی فراتر از مصوبات وزارت علوم، از جمله الزام به استفاده از مقنعه، اعمال می‌شد

 *آیا می شود به برخی مسائل که دانشجویان به خاطر آن احضار می شدند اشاره کنید؟
یکی از مسائل مهم، موضوع حجاب بود. در دانشگاه ما قوانینی فراتر از مصادیق و حدود تعیین‌شده توسط وزارت علوم اعمال می‌شد. الزام به استفاده از مقنعه یکی از این موارد بود که در قوانین بالادستی وزارت علوم وجود ندارد. این اقدام، سلیقه‌ای و غیرقانونی بود. اگر دانشجویی مقنعه نداشت، یا باید مقنعه تهیه می‌کرد تا بتواند وارد دانشگاه شود یا دانشگاه به‌صورت نمادین مقنعه‌ای را به دانشجو هدیه می‌داد. این موضوع برای دانشجویان، به‌ویژه دانشجویان نخبه، بسیار سنگین و آزاردهنده بود.
 
مواردی بود که حتی دانشجویان محجبه و چادری نیز در صورت استفاده از شال یا روسری مورد تذکر قرار گرفته بودند.

 

اسکنرهای تصویری خوابگاه‌ها، به ابزاری برای احضار دانشجویان دختر به کمیته انضباطی بدل شده است

* آیا شما هم مانند دانشگاه تهران با پدیده‌ای مثل حجاب بان مواجه بودید؟
 بله، کارکنان حراست، گاه با موتور یا بی‌سیم در محوطه دانشگاه تردد می‌کردند و به وضعیت حجاب دانشجویان توجه می‌کردند. از اواخر سال ۱۴۰۱ یا اوایل سال ۱۴۰۲، شاهد افزایش ناگهانی تعداد دوربین‌های نظارتی در دانشگاه بودیم. برخی از دانشجویان گزارش دادند که حراست دانشگاه از طریق این دوربین‌ها آنان را زیر نظر گرفته و حتی بابت رفتارهایشان مانند استعمال سیگار یا وضعیت حجاب تذکر می‌دادند.
 
دانشجویان ما، به‌ویژه دانشجویان دختر ساکن خوابگاه‌ها، سال‌هاست که برای ورود به خوابگاه با اسکنرهای تصویری مواجه هستند. مورادی مطرح شده که برخی دانشجویان به دلیل وضعیت حجاب خود هنگام ورود و خروج به خوابگاه، به کمیته انضباطی یا حراست احضار و مؤاخذه شدند.
 

حراست دانشگاه از وظایف اصلی خود فراتر رفته و به نهادی شبیه دادسرا تبدیل شده است

* آنچه که شما می‌فرماید یک تصویر کلی از سه سال گذشته است؟
مسأله حراست در دانشگاه ما بسیار گسترده‌تر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر می‌رسد. حراست از وظایف اصلی خود، یعنی نظارت بر امنیت فیزیکی محیط دانشگاه، به نهادی با نقش مشابه دادسرا تبدیل شده است. این در حالی است که وظیفه نگهبانان و حراست، تنها باید محدود به حفاظت فیزیکی و بررسی ورود و خروج افراد غیردانشگاهی باشد. ریاست سابق دانشگاه نیز تأکید کرده بودند که حراست دانشگاه حق هیچ‌گونه برخورد فرهنگی یا غیره با دانشجویان را ندارد.
 
اما در عمل، حراست دانشگاه اقداماتی فراتر از اختیارات قانونی خود انجام می‌دهد. به‌عنوان‌مثال، دانشجویان را احضار کرده و بمثابه متهم از دانشجو می‌خواهند دفاعیه بنویسد یا تعهدی ارائه دهد. این روند قانونی نیست و باید توسط کمیته انضباطی انجام شود، نه حراست. دلیل این رفتار نیز مشخص است: احتمال تبرئه دانشجو در کمیته انضباطی، اما در فضای غیررسمی و خارج از قوانین، دانشجویان ممکن است حقوق خود را نشناسند و در نهایت تحت‌فشار قرار گیرند. تجربه احضارهای حراست برای دانشجویان با استرس و اضطراب زیادی همراه است. خود من نیز چنین تجربه‌ای داشتم؛ حتی در مورد کارزار که ما به‌صورت قانونی و در چارچوب قوانین از وزیر علوم مطالبه داشتیم، از شماره خصوصی تماس گرفته شد و احضار شدیم.
 
حتی مواردی بوده که دانشجویان اعلام کردند حراست دانشگاه به‌صورت عجیب و بی‌سابقه‌ای گزارش‌های خود را به خانواده دانشجویان نیز منتقل کرده. این اقدام، به‌ویژه برای دانشجویان شهرستانی، فشار روانی بیشتری ایجاد می‌کرد، چرا که خانواده‌ها از مسافت‌های دور مجبور به پیگیری موضوع می‌شدند.
 

در تابستان ۱۴۰۲، دانشجویان شهرستانی در زمان تعطیلات به دانشگاه احضار شدند تا تعهد بدهند که در اعتراضات شرکت نخواهند کرد

 
در تابستان ۱۴۰۲، حتی در زمانی که دانشجویان شهرستانی در شهرهای خود بودند، برخی از آن‌ها، از جمله خود من، احضار شدند. این در حالی بود که ترم جدید هنوز شروع نشده بود. به ما گفته شد که باید به دانشگاه مراجعه کرده و تعهد بدهید که در فعالیت‌های اعتراضی شرکت نخواهید کرد. این روند غیرقانونی و خلاف کرامت دانشجویی است.
 
در مهرماه نیز، پس از یک تجمع صنفی، دانشجویانی که به‌اشتباه متهم به سازمان‌دهی آن تجمع شده بودند، احضار شدند و حتی خانواده‌هایشان نیز در جریان قرار گرفتند. این رفتارها، نقض آشکار حقوق دانشجویان و عدم احترام به کرامت انسانی آنان است.

 

از آبان ۱۴۰۱ و با انتصاب ریاست جدید، نقض کرامت دانشجویان در دانشگاه شدت گرفت

*از چه تاریخ کارزار تغییر ریاست دانشگاه شهید بهشتی را شروع کردید وبا چه مشکلاتی مواجه شدید از آغاز تا فرجام کار؟
با آغاز سال تحصیلی و تغییراتی که در دولت و وزارت علوم رخ داد، امیدواری‌هایی ایجاد شد. تغییرات مدیریتی در دانشگاه‌های تهران، علامه و دیگر دانشگاه‌های کشور نشان از حرکت به‌سوی اصلاحات داشت. انتظار ما از وزیر علوم این بود که تغییر ریاست دانشگاه ما نیز در اولویت قرار گیرد، چرا که مشکلات دانشگاه ما بسیار شدیدتر بود. با انتصاب ریاست فعلی از آبان ۱۴۰۱، روند نقض کرامت دانشجویان شدت گرفت و نیاز به تغییر مدیریتی بیش‌ازپیش احساس شد.
 
 

نگرش مدیران دانشگاه به دانشجویان، بیشتر بر تفکیک جنسیتی متمرکز است تا رفع مشکلات واقعی آنان

تفکیک جنسیتی از کتابخانه دانشگاه شروع شد و به بوفه‌ها، ون‌ها و دیگر بخش‌ها گسترش یافت

 
به نظر می‌رسد نگرش مدیران دانشگاه نسبت به دانشجویان به‌گونه‌ای است که اصلی‌ترین دغدغه‌شان ایجاد تفکیک جنسیتی در محیط‌های مختلف دانشگاه است. این رویکرد باعث می‌شود دانشجوهایی که به‌صورت طبیعی در کلاس‌ها و محیط آموزشی مشترک حضور دارند، در سایر بخش‌ها با محدودیت‌هایی مواجه شوند. به‌عنوان نمونه، از ابتدای این ترم دو بوفه مرکزی دانشگاه تفکیک شدند و دانشجویان مجبور شدند جداگانه برای خرید مراجعه کنند.
 
این مسأله از تفکیک کتابخانه دانشگاه آغاز شد و در ترم جدید شدت بیشتری یافت. یکی از دلایلی که ما را به سمت راه‌اندازی این کارزار سوق داد، همین اقدامات غیرمنطقی بود. برای مثال، بوفه‌های مرکزی دانشگاه به مدت یک ماه تعطیل شدند و دانشجویان برای تهیه غذا دچار مشکل شدند. همه می‌دانیم که امکان تهیه غذا از بیرون، به‌ویژه با قیمت‌های بالا در منطقه ولنجک، برای دانشجویان ممکن نیست. غذای سلف دانشگاه نیز از کیفیت بسیار پایینی برخوردار است و وضعیت غذای خوابگاه حتی بدتر از آن است.
 
به‌عنوان پیشنهادی طنزآمیز اما تلخ، شاید بهتر باشد دانشگاه قرص معده به همراه غذای سلف به دانشجویان ارائه کند! وضعیت غذای دانشگاه بهشتی به‌هیچ‌وجه با جایگاه و اعتبار این دانشگاه قابل‌قیاس نیست. حتی مواردی از مسمومیت دانشجویان گزارش شده است، به‌خصوص در خوابگاه‌ها.
 
در ادامه این تفکیک‌های بی‌پایه، ون‌هایی که برای حمل‌ونقل دانشجویان در دانشگاه استفاده می‌شدند نیز مشمول این طرح شدند. راننده‌ها ملزم شدند تنها دانشجویان دختر یا پسر را جابه‌جا کنند. این در حالی است که گاهی تعداد ون‌ها نیز برای جابه‌جایی دانشجویان کافی نیست، و گاهی صف‌های طولانی در خوابگاه برای سوارشدن به ون مشاهده شده است.
 
این اقدامات نشان‌دهنده آن است که مدیران دانشگاه توانایی یا دغدغه‌ای برای حل مشکلات واقعی دانشجویان ندارند. مسائل مهمی مانند کرامت دانشجویی یا رفع کمبودهای اساسی دانشگاه در اولویت آن‌ها نیست. مدیری توانمند باید بتواند مشکلات بزرگ‌تر را حل کند و به نیازهای اولیه دانشجویان اهمیت دهد، نه اینکه با ذهنیت‌های محدود، اقداماتی چون تفکیک جنسیتی را در دستور کار قرار دهد.
 
به‌عنوان نمونه‌ای دیگر از این اقدامات غیرمنطقی، سلف مکمل دانشگاه که برای دانشجویانی طراحی شده بود که نمی‌خواستند از سلف‌های مرکزی استفاده کنند، ابتدا به‌صورت مختلط اداره می‌شد. اما از ترم جدید، این فضا به مکانی صعب‌العبور در دانشگاه منتقل شد و آنجا نیز تفکیک جنسیتی اعمال شد و فضاهای مشترک در دانشگاه در حال محدود شدن است.
 
 
طراح کارزار تغییر ریاست دانشگاه بهشتی: حراست دانشگاه به‌جای نظارت، به ابزار فشار بر دانشجویان تبدیل شده است/ بیش از ۲۲۵۳ امضا برای تغییر ریاست/ از تفکیک جنسیتی تا مشکلات رفاهی، حل‌نشده باقی‌مانده‌اند
 

خوابگاه‌های دانشگاه شهید بهشتی با کمبود ظرفیت و مدیریت نامناسب مواجه‌اند

وزارت علوم باید به مشکلات رفاهی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی رسیدگی فوری کند

* الان مشکلات صنفی دانشگاه شهید بهشتی چیست و مطالبه‌تان از آقای وزیر چیست؟
مشکلات رفاهی و صنفی دانشگاه نیز بسیار جدی هستند. خوابگاه‌ها با کمبودهای شدیدی مواجه‌اند. مدیریت دانشگاه تابستان را برای آماده‌سازی خوابگاه‌ها در اختیار داشت، اما این زمان به‌درستی مدیریت نشد. حتی دانشجویان اهل استان تهران که از مناطق نزدیک‌تر مانند کرج یا شهرستان‌های اطراف تهران به دانشگاه می‌آیند، گاهی زمان بیشتری نسبت به دانشجویان ساکن شهرهای دیگر برای رسیدن به دانشگاه صرف می‌کنند. این مسئله به دلیل کاهش جدی ظرفیت خوابگاه‌ها در سال گذشته، برای بسیاری از دانشجویان مشکل‌ساز شده است.
 
یکی دیگر از مشکلات جدی این ترم، تغییرات در نحوه تخصیص خوابگاه‌ها بود. قبلاً دانشجویانی که تراز پایین‌تری داشتند در کنکور، به خوابگاه‌هایی که در مرکز شهر بودند ارسال می‌شدند و برای آن‌ها سرویس حمل‌ونقل فراهم می‌شد. اما از ترم جدید، این دانشجویان به خوابگاه‌های دانشگاه شمال دانشگاه منتقل شدند. به‌علاوه، دانشجویانی که در مقطع کارشناسی با معدل بالا پذیرفته شده بودند، به‌جای خوابگاه‌های نزدیک‌تر، به خوابگاه‌هایی در مناطق دورتر فرستاده شدند. این موضوع موجب مشکلات زیادی برای دانشجویان، به‌ویژه دانشجویان دختر، شده است. آن‌ها باید حداکثر تا ساعت ۹ شب در خوابگاه حضور داشته باشند و در غیر این صورت با تذکر و چه بسا مشکلات انضباطی روبرو می‌شوند.
 

برنامه‌ریزی نامناسب کلاس‌ها تا ساعت ۷ عصر، بازگشت دانشجویان به خوابگاه‌ها را دشوار کرده است

موقعیت دانشگاه در منطقه ولنجک و ترافیک سنگین، مشکلات حمل‌ونقل دانشجویان را دوچندان کرده است

 
یکی از چالش‌های دیگر این است که بسیاری از دانشجویان با کلاس‌هایی تا ساعت ۶:۳۰ یا ۷ عصر مواجه‌اند و دسترسی به سرویس‌های حمل‌ونقل در این ساعت‌ها بسیار مشکل‌ساز است. علاوه بر این، باتوجه‌به موقعیت دانشگاه در ولنجک و ترافیک سنگین، بازگشت به خوابگاه برای این دانشجویان سخت و گاهی غیرممکن می‌شود. هزینه‌های بالا برای استفاده از تاکسی‌های اینترنتی یا حمل‌ونقل عمومی به‌ویژه در شرایط ترافیک، برای بسیاری از دانشجویان قابل‌تحمل نیست.

 

غذای سلف دانشگاه شهید بهشتی حتی در شأن استانداردهای بهداشت و سلامت نیست

مدیران دانشگاه تجربه کافی برای حل مشکلات اساسی دانشجویان را ندارند و تصمیمات بی‌برنامه وضعیت را بدتر کرده است

 
مسأله دیگر وضعیت غذای سلف دانشگاه است. وضعیت غذای سلف مرکزی دانشگاه به‌قدری بد است که دانشجویان مجبورند برای تأمین غذا به بوفه‌های دانشگاه مراجعه کنند که با مشکلات مالی و اقتصادی همراه است. وضعیت غذای سلف خوابگاه‌ها نیز از همین بدتر است و کیفیت غذاها بسیار پایین است. حتی گاهی به‌اندازه کیفیت غذای افراد بی‌خانمان یا اتباع خارجی در مرزها نیز نیست!
 
بسیاری از دانشجویان از وضعیت بهداشتی و کیفیت پایین غذا در خوابگاه‌ها شکایت دارند و بعضاً گزارش‌هایی از مسمومیت غذایی به دلیل خوردن این غذاها رسیده است. در این شرایط، تقاضا داریم که مسئولین وزارت علوم یا سازمان امور دانشجویان از نزدیک به وضعیت خوابگاه‌ها و غذاهای سلف دانشگاه‌ها نظارت کنند و خودشان به طور تصادفی غذای خوابگاه را تست کنند تا ببینند آیا این نوع غذا در شأن یک دانشجو است یا خیر.
 
متأسفانه، در این دو سال، مدیرانی که در دانشگاه به کار گرفته شده‌اند، هیچ تجربه و تخصصی در زمینه مدیریت دانشگاه ندارند. به نظر می‌رسد علت انتخاب این مدیران بیشتر هم‌راستایی با جریان‌های خاص بوده است تا توانایی‌های علمی و مدیریتی آن‌ها. این مدیران نه‌تنها توانایی رسیدگی به مشکلات اساسی دانشگاه را ندارند، بلکه با تصمیمات اشتباه و بی‌برنامه خود، رفاه و وضعیت دانشجویان را بدتر کرده‌اند.
 

خدمات رفاهی و آموزشی دانشگاه شهید بهشتی نسبت به دانشگاه‌های تهران و علامه طباطبایی در سطح پایین‌تری قرار دارد

* آیا ارائه خدمات رفاهی در دانشگاه شهید بهشتی با سایر دانشگاه‌ها متفاوت است؟
 بله؛ تفاوت کیفیت خدمات و امکانات دانشگاه‌های دیگر نسبت به دانشگاه ما بسیار محسوس است. دانشگاه‌های معتبر دیگری مانند دانشگاه تهران یا علامه طباطبایی از نظر رفاهی و آموزشی شرایط به‌مراتب بهتری دارند. درحالی‌که ما هنوز درگیر مشکلاتی مانند کمبود خوابگاه و امکانات آموزشی در دانشکده‌ها، به‌ویژه در رشته‌های فنی و علوم‌تجربی هستیم. بسیاری از دانشجویان به مشکلاتی مانند کمبود تجهیزات علمی، اساتید فاقد صلاحیت علمی، و جذب افرادی بدون اعلام نیاز گروه علمی دانشکده و ملاک‌های غیرعلمی در جذب، معترض هستند. این شرایط باعث کاهش کیفیت آموزشی و عدم رضایت دانشجویان شده است.
 

اساتید باسواد و محبوبی همچون دکتر آذرخشی، دکتر شریعت‌راد و دکتر ذیلابی قربانی قطع همکاری‌ها یا تعلیق شده‌اند

 *آیا در این سه سال اخیر دانشگاه شهید بهشتی جذب هیئت‌علمی داشته بر اساس گرایش سیاسی و فقدان تخصص علمی؟
 بله، با این مسأله در برخی دانشکده‌ها رو به رو هستیم که بدون اعلام نیاز از سوی یک گروه علمی و حتی گاهی با مخالفت یک گروه علمی، فردی که کم و کیف صلاحیت علمی وی مشخص نبوده، اما جریان فکری همسویی داشته، جذب شده. شاید بتوان دانشکده‌های حقوق و علوم سیاسی را مثال زد. البته متأسفانه یکی از مشکلات دانشگاه ما این است که مسائل و چالش‌های آن به‌اندازه سایر دانشگاه‌ها دیده نمی‌شود، هرچند که شاید مشکلات این دانشگاه به‌مراتب بیشتر باشد.
 
یکی دیگر از این مسائل، اخراج، قطع همکاری، یا بازنشستگی اجباری برخی اساتید بوده است. به‌عنوان‌مثال، در دانشکده الهیات، دکتر آذرخشی را داشتیم که با ایشان قطع همکاری شد. ایشان یکی از اساتید درجه‌یک و محبوب دانشجویان در آن دانشکده بودند. دکتر آذرخشی استاد درس‌های عمومی و فردی بسیار باسواد و محبوب بودند، اما دانشگاه با ایشان قطع همکاری کرد. احتمالاً به دلیل حمایت ایشان از حقوق و امنیت دانشجویان در سال 1401.
 
در دانشکده معماری نیز دکتر فرهاد شریعت راد و دکتر رهام افغانی از جمله اساتیدی بودند که با آن‌ها قطع همکاری شد. دکتر فرهاد شریعت راد از اساتیدی بودند که در اعتراضات دانشگاه، از حقوق دانشجویان حمایت کردند و شاید یکی از دلایل اخراج ایشان همین حمایت از دانشجویان و امنیت آن‌ها بوده است.
 
در دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی، دکتر نگار ذیلابی از جمله اساتیدی بودند که در اعتراضات، از دانشجویان و امنیت آن‌ها دفاع کردند و گاهی مانع برخورد دانشگاه با دانشجویان شدند. با این حال، ایشان با وجود رای دیوان عدالت اداری به نفع ایشان، همچنان در حالت تعلیق هستند. همچنین دکتر دادگر از دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی که بازنشستگی اجباری مواجه شدند. دانشجویان به شدت از این قطع همکاری‌ها متعجب و دلخور شدند. چرا که برخی اساتید محبوبشان را از دست دادند.
 
دکتر شریعت راد یکی از اساتید محبوب دانشکده معماری بودند. به‌خاطر دارم زمانی که بحث قطع همکاری با ایشان مطرح شد، در لابی دانشکده معماری، تمام دانشجویانی که آن روز حاضر بودند، جمع شدند و این استاد را تشویق کردند. حال دانشجویان بسیار بد بود و غمی عمیق آن‌ها را فراگرفته بود.
 

اساتیدی نظیر دکتر شکرچی از دانشکده روان‌شناسی نیز در لیست اخراجی‌ها یا قطع همکاری‌های دانشگاه قرار گرفتند

*آمار کلی از اساتید اخراجی و تعلیقی دارید؟
از ذکر تعداد دقیق اساتید اخراج شده خودداری می‌کنم، چرا که ممکن است بعدها مورد مؤاخذه قرار بگیرم. اما به‌عنوان‌مثال، دکتر شکرچی از دانشکده روان‌شناسی که در دانشکده حقوق نیز تدریس می‌کردند، از جمله اساتیدی بودند که با ایشان نیز قطع همکاری شد.
 
این اساتید اغلب در سال ۱۴۰۱ طی نامه‌ای به مسئولین درخواست کرده بودند که با دانشجویان برخورد نشود و دانشجویان بازداشت‌شده آزاد شوند. لیکن اساتید دیگری نیز بودند که بهمین علت با ایشان قطع همکاری یا تعلیق گشتند ولی متاسفانه اسمی از ایشان برده نشده است.
 

کارزار تغییر ریاست دانشگاه با استقبال ۲۲۵۳ امضا مواجه شد، اما با گزارش‌ها و شکایات، از سوی پلتفرم حذف شد

*آخرین وضعیت کارزار تغییر ریاست دانشگاه شهید بهشتی به کجا رسید؟
 ما کارزار را از حدود اواسط مهرماه آغاز کردیم و شرایط دانشگاه را به‌طورکلی در این کارزار به اطلاع آقای وزیر رساندیم. در این کارزار از ایشان درخواست کردیم که رئیس دانشگاه مورد بازنگری قرار گیرد. باید توجه داشت حوادث و اتفاقات دو سال گذشته در زمان مدیریت ایشان رقم خورده است. ما هنوز بسیار امیدواریم که به این درخواست توجه شود.
 
خوشبختانه این کارزار با استقبال بی‌نظیری مواجه شد و تا پیش از توقف و اتمام آن، ۲۲۵۳ نفر این کارزار را امضا کردند. برای مقایسه، باید بگویم که اگر تمام آرای انتخابات انجمن‌های علمی تمام دانشکده‌های دانشگاه بهشتی را در یک دوره برگزاری آن، چه بسا دو دوره جمع‌آوری کنید، باز هم به این تعداد امضا نخواهد رسید. این استقبال، شاید در سطح تمام دانشگاه‌های کشور بی‌نظیر باشد و اتفاق نظری است برای تغییر.
 
با این‌حال، پس از آغاز کارزار، به واسطه گزارش حراست یا افرادی دیگر، ما به بیرون از دانشگاه احضار شدیم. سپس تماس‌هایی با پلتفرم کارزار گرفته شد و دانشگاه مدعی شد که از عنوان برخی اساتید سوءاستفاده شده و امضاهای تقلبی در کارزار وجود دارد. نکته جالب این است که به نظر می‌رسد حراست دانشگاه، اسامی افراد امضاکننده کارزار را بررسی کرده و متوجه شده که برخی اساتید نیز این کارزار را امضاء کرده‌اند. که سپس با اساتید تماس گرفته شده و از آن‌ها در مورد امضاشان پرسیده شده و ایشان در چنین شرایطی، منکر امضای خود شده شده اند.
 
دانشگاه نیز با استناد به این موضوع که امضای برخی اساتید ممکن است جعلی باشد، گزارشی را به پلیس فتا ارسال کرده و سپس نیز شکایتی صورت گرفته. پس از آن، پلتفرم کارزار دستوری با عنوان قضایی دریافت کرد که طبق آن، این کارزار باید حذف شود. البته دانشگاه طی بیانیه‌ای منکر هرگونه شکایت و ممانعت شد که این دروغ است.

 

حذف کارزار بدون طی مراحل دادرسی و بدون شنیدن دفاعیات طرفین، بی‌سابقه و غیرقانونی است

 
من در اینجا با چالش‌های حقوقی جدی درباره این دستور حذف مواجه هستم که باید آن‌ها را مطرح کنم.
 
ما حتی اگر بپذیریم که امضای برخی اساتید در این کارزار به‌صورت جعلی ثبت شده باشد، باید توجه کنیم که برای بررسی این موضوع، خود استاد در وهله اول باید این مسأله را با پلتفرم کارزار مطرح کند. در چنین مواردی، استاد مستنداتی ارائه می‌دهد و اگر پلتفرم کارزار به این نتیجه برسد که ادعای وی درست است، آن امضای جعلی را حذف می‌کند.
 
اگر پلتفرم کارزار به این نتیجه نرسید یا موضوع را نپذیرفت، خود استاد موظف است شکایت کند تا موضوع توسط مرجع قضایی بررسی شود؛ بنابراین، در چنین مواردی، فرد صاحب صلاحیت برای شکایت، خود استاد است.
 
اما در این ماجرا، مشاهده می‌کنیم که دانشگاه از طرف برخی اساتید اقدام به ارسال گزارش و پیگیری کرده است. اینجا با دو ایراد حقوقی مواجه می‌شویم:
 
فقدان سمت دانشگاه : که دانشگاه یا رئیس آن نمی‌تواند از طرف اساتید شکایت کند.

بی نفعی دانشگاه: یکی از شرایط اساسی رسیدگی به شکایت، این است که شاکی از حکمی که صادر می‌شود نفع ببرد. در این مورد، نفع این شکایت مربوط به اساتید است، نه دانشگاه.
 
بنابراین، دانشگاه در این شکایت و پیگیری نه سمت دارد و نه نفع، و در نتیجه دادخواست آن‌ها باید رد شود. بااین‌حال، باوجود تمامی این ایرادات و ابهامات، دانشگاه گزارشی تنظیم کرده و آن را به پلیس فتا ارائه داده است. و سپس بدون طی مراحل دادرسی و بدون حضور طرفین و دفاعیات آن‌ها، دستور حذف کارزار را صادر شده است.
 
اینجا سؤالات و ابهامات جدی مطرح می‌شود: چگونه بدون رسیدگی دادگاه و اثبات مسئله‌ای، چنین دستوری صادر شده است؟ آیا در این ماجرا تخلف یا فشاری وجود داشته است؟
 
 

ماهیت دستور قضایی حذف کارزار ابهام‌آمیز است و نیازمند بررسی دقیق توسط مقامات قضایی است

دانشگاه در بیانیه‌ای شکایت خود از کارزار را انکار کرد، اما اسناد پلتفرم کارزار خلاف آن را نشان می‌دهد

 
من از مقامات قضایی درخواست می‌کنم که ماهیت و اعتبار این دستور که بعنوان دستور قضائی حذف کارزار ما تحویل پلتفرم کارزار شده را بررسی کنند. دانشگاه نیز باید درباره این موضوع شفاف‌سازی کند و مسئولین مرتبط نیز به این مسئله رسیدگی کنند. ممکن است تخلف یا حتی جرمی رخ‌داده باشد، چرا که در ماهیت این دستور قضائی حذف ابهامات بسیاری وجود دارد.
 
چند روز بیشتر از اعلام توقف کارزار توسط پلتفرم کارزار نگذشته بود که روابط‌عمومی دانشگاه بیانیه‌ای منتشر کرد. در این بیانیه، ادعا شد که نه رئیس دانشگاه و نه خود دانشگاه، هیچ‌گونه شکایت یا ممانعتی درباره این کارزار نداشته‌اند. همچنین اعلام شد که مطالب درج‌شده در پلتفرم کارزار مبنی بر شکایت دانشگاه و دستور قضایی حذف کارزار، کذب است.
 
این بیانیه، به‌نوعی مشابه آن سخن است که "روز را شب می‌گویند و سیاه را سفید". در پاسخ به این بیانیه، پلتفرم کارزار نیز دیروز بیانیه‌ای منتشر کرد و شماره نامه و مستنداتی را ارائه داد که نشان می‌داد دانشگاه واقعاً شکایتی ثبت کرده و دستور قضایی حذف کارزار بر اساس آن صادر شده است.
 
پلتفرم کارزار، بیانیه دانشگاه را تکذیب کرد و با ارائه شماره نامه دستور حذف، صحت ادعای خود را به اثبات رساند.

 

وزارت علوم باید ضامن اجرای آرای دیوان عدالت اداری و رسیدگی به حقوق تضییع‌شده اساتید و دانشجویان باشد

 
و اما جمع‌بندی و مطالبات ما از آقای وزیر:
قبل از آن، لازم می‌دانم به یک موضوع اشاره کنم. پس از رسوایی مربوط به این بیانیه، اگر من جای رئیس دانشگاه بودم، استعفاء می‌دادم. این‌که روابط‌عمومی تحت امر ایشان بیانیه‌ای این‌چنین کذب را منتشر کند و بلافاصله نیز بر همگان روشن شود که دروغ بوده، واقعاً جای تأسف دارد. اگر من جای ایشان بودم، از سمت خود استعفاء می‌کردم.
 
یکی از مواردی که یادداشت کرده‌ام، به یک مصاحبه رسانه‌ای مربوط می‌شود. در این مصاحبه، یک دانشجو اظهار کرده بود که اساتید و دانشجویان اخراجی یا تعلیقی که وزارت علوم اکنون در حال بازگرداندن آن‌هاست، مشکل‌دار هستند. من باید به این ادعا پاسخ بدهم که خیر، در واقع این تفکری مشکل‌دار است که باعث شده اساتید و دانشجویان صرفاً به دلیل اعتراض، اخراج شوند.
 
این تفکر معیوب است که اکنون از بازگشت اساتید و دانشجویان ناراحت است. البته باید گفت که برخی از دانشگاه‌ها و مسئولان آن‌ها در بازگرداندن اساتید و دانشجویان کوتاهی کرده‌اند. وزارت علوم باید فهرست اسامی تمامی اساتید و دانشجویان اخراجی، تعلیقی یا حتی کسانی که به دلیل سنوات طی دوسال گذشته از دانشگاه اخراج شده‌اند را از دانشگاه‌ها دریافت کرده و به این موضوع رسیدگی کند. همچنین وزارت علوم باید ضامن اجرای آرای دیوان عدالت اداری در مورد تصمیمات و مصوبات دانشگاه‌ها باشد تا حقوق اساتید و دانشجویان تضییع نشود. برخی دانشجویان دکتری از امتناع و بی‌توجهی دانشگاه نسبت به ابطال برخی مصوبه از سوی دیوان شاکی و معترضند.
 
مورد بعدی در مورد پارک علم‌وفناوری که باید اولویتش را به دانشجویان و شرکت‌های دانشجویی بدهد، اما بنا به اعلام برخی دانشجویان، گاهی این اولویت‌ها  و آئین‌نامه‌های مروبطه رعایت نمی‌شود.
 

حراست، تسویه و فارغ‌التحصیلی برخی دانشجویان را به اخذ تعهدنامه منوط کرده است؛ این اقدام کجای قانون دانشگاه است؟

۲۲۵۳ امضای دانشجویان نشان‌دهنده عدم مقبولیت رئیس دانشگاه است؛ اگر این استناد کافی نیست، نظرسنجی مستقل برگزار کنید

 
و اما در خصوص وضعیت کلی دانشگاه:
 
وضعیت دانشگاه ما واقعاً مناسب نیست. انتظار می‌رفت با روی کار آمدن دولت و وزیر جدید، رئیس دانشگاه از برخی سیاست‌های خود کوتاه بیاید. ولی متأسفانه برخی سیاست‌های سخت‌گیرانه تشدید شده‌اند.
 
برای مثال، از ابتدای ترم تحصیلی جدید تفکیک‌هایی در دانشگاه اعمال شده و برخوردهای حراست با دانشجویان همچنان ادامه دارد. در اواخر تابستان بود که  حراست، تسویه و فارغ‌التحصیلی برخی دانشجویان را منوط به اخذ تعهدنامه نمود. این‌ها کجای قانون و آئین‌نامه‌های دانشگاست؟
 
آقای وزیر نیز قبلاً تأکید کرده بودند که رئیس دانشگاه باید میان دانشجویان و دانشگاهیان مقبولیت داشته باشد. ما به ۲۲۵۳ امضای کارزار استناد می‌کنیم و معتقدیم که این امضاها نشان‌دهنده عدم مقبولیت رئیس دانشگاه در میان دانشجویان است. اگر این استناد پذیرفته نمی‌شود، پیشنهاد می‌کنیم نظرسنجی مستقلی در دانشگاه برگزار شود تا میزان رضایت دانشجویان از مدیریت دوساله ایشان مشخص شود.
 
آقای وزیر همچنین بیان کرده بودند که رئیس دانشگاه باید قدرت توافق‌سازی میان دانشگاهیان را داشته باشد. اما شاهد بوده‌ایم که تشکل انجمن اسلامی آزادی‌خواه که دانشجویی‌ترین و مستقل‌ترین تشکل دانشگاه بود، به دلیل عدم صدور مجوز و رد صلاحیت یا سایر سنگ‌اندازی‌ها، دو سال است که تعطیل شده است تا تک‌صدایی غالب شود.
 
در حال حاضر، تنها تشکل‌های فعال، بسیج دانشجویی، انجمن اسلامی دفتر تحکیم  و تشکل جامعهاسلامی هستند. این در حالی است که انجمن اسلامی آزادی‌خواه بیشترین ارتباط را با بدنه دانشجویی داشته است و متأسفانه اجازه تشکیل دوباره به آن داده نشده است.
 

ورود حراست به کلاس‌های درس و ضبط کارت دانشجویی، حرمت استاد و دانشجو را خدشه‌دار کرده است

یکی دیگر از مشکلات این است که در انتخابات انجمن‌های دانشجویی، حراست دانشگاه دخالت می‌کند. در برخی موارد، استعلام‌هایی از کمیته انضباطی و حتی حراست گرفته می‌شود که باعث رد صلاحیت دانشجویانی می‌شود که هیچ‌گونه حکم انضباطی ندارند. این مسئله نیز یکی از مشکلات جدی دانشگاه است که باید به آن رسیدگی شود.
یکی دیگر از اتفاقات ناگوار در دوران ریاست آقای دکتر آقامیری، برخوردهای ناشایست حراست دانشگاه با موضوع حجاب بود. به‌عنوان نمونه، در یکی از روزها، حراست دانشگاه به کلاس درس و فضای دانشکده روان‌شناسی و همچنین دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی وارد شد.
 
این اقدام، بدون رعایت حرمت استاد و شأن دانشجویان صورت گرفت. حراست در اقدامی بی‌سابقه، وارد کلاس یکی از اساتید شد و کارت دانشجویی افرادی را که به‌زعم خودشان حجاب مناسبی نداشتند، ضبط کرد.این اقدام، به‌طور جدی حرمت کلاس و فضای علمی دانشگاه را شکست. گرفتن کارت دانشجویی از دانشجو، به معنای گرفتن کارت ملی یک شهروند است؛ یعنی تمام زندگی دانشجویی فرد با مشکل مواجه می‌شود. متأسفانه، در دوران ریاست کنونی دانشگاه، شاهد چنین رفتارهای بی‌سابقه‌ای بوده‌ایم. به‌جای برخورد با این تخلف که حرمت استاد و دانشجو را خدشه‌دار کرده است، هیچ‌گونه اقدامی برای اصلاح این روند صورت نگرفت.
 
در همین راستا، پیشنهاد می‌کنم کمیته‌ای مستقل تشکیل شود تا در محیط دانشگاه از اساتید و دانشجویان نظرسنجی کند که آیا ریاست کنونی دانشگاه ویژگی‌های لازم مدنظر وزارتخانه دولت وفاق را داراست یا خیر.

 

پس از حادثه نشت گاز و مسمومیت بیش از ۵۰ دانشجوی دختر، دانشجویان در تحصن ۱۸ آذر، استعفای رئیس دانشگاه را خواستار شدند

همچنین دانشجویان معترض به وضعیت رفاهی دانشگاه دومرتبه کاملا خودجوش و مصلحانه در محیط دانشگاه تحصن کردند تا اعتراض خود به این وضعیت را به گوش مسئولان برسانند. مرتبه اول در تاریخ ۳۰ مهرماه. در این تجمع صنفی، روبه‌روی سلف دانشگاه به مدت سه ساعت نشسته و اعتراض خود را اعلام کردند. مرتبه دوم نیز در تاریخ 18 آذر و پس از حادثه نشت گاز خوابگاه دختران و مسمومیت بیش از 50 نفر از دانشجویان دختر، که رسماً از رئیس دانشگاه خواستند استعفا دهد.
 
 

مسئولان دانشگاه با سیاسی و امنیتی جلوه‌دادن اعتراضات صنفی، از مسئولیت سوءمدیریت خود شانه خالی می‌کنند

دانشجویان خواستار انتخاب مدیری مدبر، صادق، توانمند و آزاداندیش برای ریاست دانشگاه هستند

پیش از آن نیز بیش از دو هزار دانشجو نیز با امضای کارزاری، نارضایتی خود را نسبت به عملکرد رئیس دانشگاه نشان دادند. اکنون سؤال اینجاست که دانشجویان باید چه اقدامی انجام دهند تا به آقای وزیر علوم اعلام کنند که رئیس کنونی دانشگاه توانایی حل مشکلات و مدیریت دانشگاه را ندارد؟ متأسفانه مسئولان دانشگاه سعی دارند در جهت سرپوش گذاشتن بر ناتوانی و سوءمدیریت خود، اعتراضات صنفی داخل دانشگاه را سیاسی و امنیتی جلوه دهند تا خود از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنند و موضوع را چیز دیگری نشان دهند که البته موفق نخواهند بود، زیرا که ما مطیع قانون بوده و هستیم.
 
در همین راستا نیز برخی افراد از داخل دانشگاه به ارسال گزارشات دروغ و مغرضانه به نهادهای امنیتی بیرون دانشگاه پرداخته اند و بنده مجدداً به بیرون از دانشگاه احضار شدم تا در مورد پیگیری صنفی و قانونی در دانشگاه پاسخگو باشم که البته با کمال افتخار می‌گویم ما دوسال صادقانه و بدون غش برای صنف و رفاه دانشجویان و احقاق حقوق ایشان و تعالی محیط آموزشی وطنمان ایران کوشیده‌ایم. ولی پاسخ پیگیری صنفی قانونی، گزارش مغرضانه جهت احضار یک دانشجو نیست.
 
مسائل درون دانشگاه مربوط به داخل دانشگاه است و باید داخل طرح و حل و فصل شود. محیط آموزشی باید خالی از اینگونه چالش‌ها باشد تا دانشجویان بتوانند حقوق خود را مطالبه نمایند. دانشگاه محل سوءگیری و جریان‌سازی و تقابل این جریانات نیست و این قبیل مسائل فقط به محیط آموزشی و دانشجویان آسیب میزند.
 
در آخر، ما از وزیر محترم علوم خواستار تغییر ریاست دانشگاه و انتخاب مدیری مدبر، صادق، توانمند و آزاداندیش هستیم که بتواند شرایط دانشگاه را بهبود بخشد. امیدوارم که صدای ما به گوش ایشان برسد و اقدامات لازم در این زمینه انجام شود و سایه هر چیزی جز دغدغه آموزشی از فضای دانشگاه برداشته شود.
ارسال به دوستان