ضدانقلاب به بهانه براندازی به هر گونه فرهنگ مثبت و میراث تاریخی- اخلاقی ایرانیان یورش میبرد تا به دستاویز و ابزاری جهت فعالیت سیاسی علیه کشورمان دست یابد.
به گزارش فارس، زنی در دانشگاه علوم، تحقیقات اسلامی جامه از تن درمیآورد و در محوطه این دانشگاه راه میرود؛ رفتاری هیستریک که بلافاصله ضدانقلاب سعی کرد آن را اقدامی معترضانه تعبیر و مصادره به مطلوب کند.
روایتها از چگونگی بروز چنین رفتاری حاکی از یک عقبه شخصی دارد؛ خانوادهای ازهمگسیخته که مهر طلاق روی آن خورده و با مشکلاتی از این دست همراه است که باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد، اما اینکه ضدانقلاب سعی دارد «برهنهشدن»را حرکت اعتراضی سیاسی توصیف کند، یک مسئله قابل تأمل است که نه تنها با فرهنگ ایرانی در همه ادوار تاریخ منافات دارد بلکه در جهان نیز چندان امری پذیرفتهشده نیست!
برهنگی بیشتر در بخشهای رادیکال و تند و پیشپاافتاده فمینیستی آن هم در کشورهای دستچندم اروپایی مانند اوکراین یک روال اعتراضی محسوب میشود که حتی در غرب نیز موضوعی مورد پذیرش نیست و نسبت به آن انتقادات زیادی وجود دارد چراکه برهنگی بیشتر نشان از زوال انسانی، رفتاری بدوی و پیشاتمدنی بشر دارد که در ذهن هر فردی در جهان امری غیرطبیعی تلقی میشود.
این نوع تحرکات فمینیستی در خود رویکرد این جماعت نیز حرکتی سطح پایین تلقی میشود که بیشتر از آنکه جایگاه و وزن اجتماعی زنان را ارتقا دهد، باعث فرومایگی و تنزل این جایگاه میشود.
اینکه ضدانقلاب در یک حرکت ضدفرهنگی و غیراخلاقی سعی دارد برهنگی را به ابزاری اعتراضی تبدیل کند، نشاندهنده وجود دستورالعمل بالاتری از معاندان یعنی کشورهای غربی برای استحاله فرهنگی و ایجاد فساد اخلاقی در بطن جامعه است، چه اینکه در بخشی از اردوگاه چندپاره ضدانقلاب که با شعار «زن، زندگی، آزادی» خود را تعریف میکند و در ذیل آشوبهای سال ۱۴۰۱ سعی کرد خود را پررنگ و با آن موجسواری کند، برهنگی با همان نوع و نسخه شیوه رادیکالی فمینیستی اجرا شد.
گام اولیه این تحرکات مبتذل را پیشترها «گلشیفته فراهانی» به عنوان یک سلبریتی برداشت تا برهنگی را الگوسازی کند. حضور وی در آثار دستچندم غربی که ابتذال جنسی در آن مشهود است، در ادامه پروژه ترویج و عادیسازی فساد اخلاقی صورت میپذیرد که همچنان ادامه دارد.
در ادامه، این تحرکات از سوی برخی زنان ضدانقلاب پیگیری شد و یکی از تحرکات معروف آن نیمهعریانشدن زنی در آمستردام هلند در بحبوحه سال ۱۴۰۱ بود که با وقاحت خاصی از جمعیت میخواست به اندام او نگاه کنند؛ فردی که امروز در میان ضدانقلاب به یک هرزه سیاسی معروف است.
وی در ایران سعی کرده بود خود را در میان بخشی از دخترانی که روسریهای خود را روی چوب آویزان میکردند، جای دهد تا از این زمینه برای اقامت گرفتن در کشورهای خارجی به عنوان زندانی سیاسی راهش را هموار کند، اما این عنصر معلومالحال که نه زندانی و نه حتی بازداشت شده بود، راه تندتری را برای اخذ اقامت و جلب نظر کشورهای غربی برداشت و در آمستردام هلند یک نمایش مبتذلانه به راه انداخت؛ موضوعی که در میان خود ضدانقلاب نیز به شدت مورد اعتراض قرار گرفت.
به ابتذال کشیدن اعتراضات برای بیشتر دیدهشدن بعدها بازهم اتفاق افتاد و دو تن از زنان ضدانقلاب حتی با همان روش نیمهبرهنهشدن طی انتخابات ۱۴۰۰ در مقابل یکی از کنسولگریهای ایران در برلین حاضر و بلافاصله از سوی پلیس آلمان بازداشت شدند. این موضوع حتی در میان خود ضدانقلاب نیز بازتابی نیافت.
همین روند اخیراً در شبکههای اجتماعی ایکس اتفاق افتاد؛ ضدانقلاب سعی کرد با ایجاد یک موج فیک برخی دختران را ترغیب به نیمهبرهنهشدن در فضای مجازی کند.
شعارهای فمینیستی «بدن من مال خودم است» در این حیطه مطرح شد که با شدت در همین شبکه اجتماعی مورد اعتراض قرار گرفت.
در این میان باید به تحرکات «من سلیطهام» که از سوی یکی از خبرنگاران روزنامه اصلاحطلب به عنوان یک اقدام فمینیستی کلید زده شد نیز اشاره کرد؛ موضوعی که بلافاصله مورد انتقاد شدید بخشی از ضدانقلاب قرار گرفت که چه جریانی در پیش است که اپوزیسیون را به این حد از ابتذال کشانده که زنان آن به سلیطگی افتخار میکنند! خصوصاً «مسیح علینژاد»که چند وقتی است مورد انتقاد شدید معاندان است، شدیداً هدف اول این اعتراضات قرار گرفت.
در تمامی این اتفاقات هر برخورد کوچک اجتماعی میان افراد مختلف جامعه که با گوشیهای موبایل فیلمبرداری شده است، ابتدا از شبکههای اجتماعی سردرمیآورد و بعد از مدتی ضدانقلاب و برخی جریانات سیاسی مانند اصلاحطلبان سعی میکنند با آن به نفع خود جریانسازی رسانهای و برای خود طرفدار جمع و تودهسازی سیاسی کنند.
این موضوع آنقدر برای ضدانقلاب جدی است که برای آن تئوریپردازی کردهاند و کتابی تحت عنوان «سکس و دموکراسی» نوشته شده است که مسائل جنسی را به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی تلقی میکند.
این موارد به خوبی نشان میدهد فضای ضدانقلاب به شدت تهی شده است و برخی گروههای سیاسی معاند سعی میکنند با برخورد ابزاری با مسائل جنسی برای خود دستاویزی جهت کنش سیاسی بسازند، این در حالی است که به موازات این امر در شبکههای اجتماعی گروههای فکری تشکیل شده که اگرچه کار سیاسی نمیکنند، اما در حوزه اجتماعی با این موارد مقابله میکنند؛ موضوعی که در انتخابات اخیر امریکا که با حضور یک کاندیدای زن همراه بود، به شدت مورد بحث و حتی جدل مجازی میان افراد در شبکههای اجتماعی شد، با این حال ضدانقلاب با هر ابزاری سعی دارد، ماهیت خود را به عنوان معترض نشان دهد، اما مسئله در اردوگاه معاندان این است که بدون مبنای فکری به یک سیاهچاله افتاده است که فرهنگ سیاسی اطراف خود را از هر نوع تفکر مثبت خالی کرده است و به بهانه براندازی به هر فرهنگ و نقطه اتکای اجتماعی ایرانیان حمله میکند.